کد خبر: ۲۹۱۵۴۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۴ - ۲۲ مهر ۱۴۰۰ - 2021October 14
محدودیت‌ها باعث احساس ملال و خستگی و عدم تحرک و گاه اصطکاک و پرخاشگری بین افراد خانواده می‌شود. انسان یک موجود اجتماعی است و بخش عمده‌ای از پرورش ذهنی و روانی‌اش وابسته به تعامل با دیگران است

شفاآنلاین>سلامت> حدود ۲۰‌ماهی از پاندمی کرونا در کشور می‌گذرد، این بیماری علاوه بر آثار مخرب جسمی از بسیاری جهات بر سلامت روان ما هم تاثیر گذاشته و عده زیادی را تنها، افسرده، مضطرب و حتی پریشان کرده که حتی برای برخی از بهبودیافتگان غلبه بر عوارض روانی آن به مراتب سخت‌تر از عوارض جسمانی بوده است. حال آنکه به گفته کارشناس‌ها این آثار روانی آزاردهنده ممکن است سال‌ها ادامه پیدا کنند.

به گزارش شفاآنلاین: با این حال روانپزشکان معتقدند بروز مشکلات روحی بین افراد و مبتلایان به ویروس کرونا، نیاز به بررسی و ریشه‌یابی دارد و قابل درمان است. اما برای گریز از این بحران باید نهادهای دولتی دست به کار شوند تا بعد از کنترل کرونا شاهد شیوع بیماری‌های روانی در کشور نباشیم.

برهمین اساس محمد حاتمی رییس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور نیز می‌گوید با شیوع این بیماری، ستاد ملی مقابله با کرونا باید یک کمیته ویژه برای سلامت روان تشکیل می‌داد و از عوارض روانی آن را جلوگیری می‌کرد.

تاخیر در تکامل کودکان
در همین حال دکتر فربد فدایی، متخصص روانپزشکی از تبعات خانه‌نشینی اجباری در دوران کرونا گفت: محدودیت‌ها باعث احساس ملال و خستگی و عدم تحرک و گاه اصطکاک و پرخاشگری بین افراد خانواده می‌شود. انسان یک موجود اجتماعی است و بخش عمده‌ای از پرورش ذهنی و روانی‌اش وابسته به تعامل با دیگران است. کودکان و نوجوان در ارتباط با همسالان خود و یا بزرگسالان به جز والدین به پدیده اجتماعی‌شدن دست می‌یابند و از خودمحوری پا را فراتر می‌گذارند. آنان در رابطه با دیگران می‌آموزند که همه مانند آنان نمی‌اندیشند و یا سلیقه یکسانی ندارند، بلکه از طریق تعامل و گفت‌وگو با دیگران می‌توانند به نیت دیگران پی ببرند و به آن احترام بگذارند.

وی ادامه داد: دوری از اجتماع سبب تاخیر در پدیده اجتماعی‌شدن می‌شود و این کودکان از توانایی هم‌حسی و همدلی با دیگران بی‌بهره می‌مانند و زمانی که در جمع حضور می‌یابند، رفتار‌های غیراجتماعی یا ضداجتماعی از آنان دیده می‌شود؛ مانند گوشه‌گیری و ترس، یا پرخاشگری و بیقراری.

این روانپزشک تشریح کرد: کودکانی که در دوران کرونا بخش عمده‌ای از وقت خود را به بازی در فضای مجازی می‌گذرانند ممکن است در ارتباط با انسان‌های دیگر آنان نیز خودشان را چون قهرمانان مثبت و منفی این بازی‌ها ببینند و از عواطف انسانی ناتوان باشند. باید به این کودکان عشق و دوستی نسبت به انسان‌های دیگر و موجودات زنده از جمله جانوران را آموخت تا در بزرگسالی با شخصیت‌هایی بی‌عاطفه روبه‌رو نشویم.

فدایی گفت: متاسفانه در چند سال اخیر ممکن است افرادی به علت مسائلی از قبیل بیکاری، اعتیاد، فقر، بی‌آبی و خشکسالی، آلودگی هوا و کمبودهای مالی تحت فشار روانی یا استرس قرار بگیرند که از جمله عوارض آن اضطراب، افسردگی، رفتارهای پرخاشگرانه از جمله خشونت خانگی، طلاق و خودکشی است.

وی افزود: کرونا فقط یک بیماری نیست که بیمار یا حداکثر بر خانواده او تاثیر بگذارد؛ بلکه این بیماری با محدودیت‌های اجتماعی، فشارهای اقتصادی و نگرانی دائمی از امکان ابتلای خود فرد و اطرافیان او همراه است.

این متخصص اعصاب و روان درخصوص تاثیرات کرونا بر همه جنبه‌های زندگی مردم بیان کرد: کرونا پرسش‌های هستی گرایانه‌ای را که با اضطراب وجودی همراه است، مطرح می‌کند. کودکان دوران کرونا که به دور از همسالان خود و بی‌بهره از پرورش مدرسه و سرمشق گرفتن از آموزگاران محترم خود، در خانه و با دیدن هراس دائم والدین بار آمده‌اند احتمالا در سال‌های آتی، بیشتر مستعد به اضطراب، افسردگی، نافرمان‌برداری و پرخاشگری خواهند بود.

وی گفت: بی‌تردید مرگ قربانیان کرونا که پدر، مادر، فرزند و یا همسر کسی هستند برای همیشه بر زندگی فرد سایه‌ای تاریک می‌گسترد. اما فراتر از این، بستگان از امکان برگزاری مراسم سوگواری که نقش عمده در پذیرش فقدان و حمایت عاطفی از بازماندگان را دارد، محروم هستند. مراسم سوم، هفتم و چهلم همه به انطباق بازماندگان با واقعیات تلخ درگذشت خویشاوند یا دوست آنان کمک می‌کند که متاسفانه در ایام کرونا میسر نبوده است.

فدایی افزود: داغ‌دیدگی که مفری برای ابراز نمی‌یابد، بعدها به صورت‌های گوناگون آسیب‌شناسی روانی تظاهر می‌کند. گفت‌وگوی تلفنی با بازماندگان، ارسال نامه و آگهی تسلیت در روزنامه‌ها تا حدودی ممکن است به تخفیف این امر در بازماندگان یاری دهد.

وی با بیان اینکه مهم‌ترین وظیفه نهادهای دولتی در شرایط همه‌گیری، اطلاع‌رسانی دقیق و شفاف است، افزود: کوشش این نهاد‌ها برای کم خطر جلوه‌دادن وضعیت، باعث سوءتفاهم مردم و بی‌توجهی آنان به شیوه نامه‌های بهداشتی می‌شود. در این موارد کار را باید به کاردان سپرد یعنی پزشکان صاحب‌نظر باید بتوانند حرف آخر را بزنند. جان مردم از هرگونه ملاحظه اقتصادی یا سیاسی باارزش‌تر است.

پیامد آمارهای متناقض
فدایی ادامه داد: دوگانگی و تناقض در حرف‌های مسوولان، کندی در تهیه دارو و واکسن از سوی مردم قابل پذیرش نیست و اعتماد آنان را نسبت به دولت خدشه‌دار می‌کند. موازی کاری، برای نمونه کوشش برای تهیه هفت نوع واکسن، در حالی که یک واکسن موثر کفایت می‌کند، نشان‌دهنده برنامه‌ریزی صحیح نیست؛ بلکه به معنی اتلاف سرمایه و پخش‌کردن نیروی انسانی در مراکز گوناگون است. همچنین کمک مالی دولت به کسب‌وکارهایی که در اثر کرونا تعطیل شده‌اند نیز از اولویت‌های دولت باید باشد.

وی برای غلبه بر این شرایط و بهبود وضعیت مردم توصیه کرد: همان‌طور که گفتم اولویت‌دادن به جان مردم بر هر توجیه اقتصادی و سیاسی، اجتناب از گفته‌های بدون پشتوانه علمی و اطلاع‌رسانی شفاف و دقیق به عموم مردم برای آگاهی آنان از خطر واقعی ضرورت دارد. وزارت بهداشت از هم اکنون باید برای همه‌گیری‌های احتمالی بعدی ویروسی آمادگی پیدا کند کمااینکه همه‌گیری‌های سارس و مرس در چند سال اخیر زنگ خطرهایی بود که متاسفانه در سطح جهانی هم جدی گرفته نشد.

تبعات مادام‌العمر
دکتر الهام شیرازی، فوق‌تخصص روانشناسی کودک و نوجوان نیز بیان کرد: تاثیرات منفی که در آینده، کرونا بر روح و روان مردم خواهد گذاشت و یا پیامدهای ناشی از این ویروس مادام‌العمر خواهد بود، گفته‌هایی عامیانه و تنها براساس تصورات خودمان است و به هیچ عنوان مبتنی بر تحقیقات علمی دانشگاهی نیست بنابراین باید نتایج تحقیقات آینده نشان بدهد که بعد از چنین بحرانی، به چه شرایطی رسیده‌ایم.

وی درخصوص تاثیرات کرونا در آینده گفت: این ویروس هم خوبی و هم بدی به همراه داشته است. به طور مثال کودکان، نوجوانان و جوانان با سیستم آموزش مجازی آشنا شدند، برای رفت‌وآمد وقت نمی‌گذارند و بیشتر به درس می‌پردازند و همچنین احساس راحتی بیشتری می‌کنند ولی همه اینها تنها درمورد برخی مردم صدق می‌کند. برای برخی دیگر تاثیرات منفی مثل خانه نشینی، بیرون نرفتن، ترس از مبتلا شدن خود و اطرافیان به همراه داشته است.

این متخصص روانپزشکی نتایج بهتر را در تلفیق آموزش مجازی و حضوری می‌داند و می‌گوید: باید مدیریت درستی صورت بگیرد تا آموزش‌های حضوری با رعایت همه پروتکل‌های بهداشتی تشکیل شوند و خطرناک نباشند. در آموزش مجازی نیز بهتر است همگی به صورت زنده در آن سیستم باشند تا بچه‌ها بتوانند یکدیگر را ببینند، بشنوند و احساس کنند که در کلاس‌ها کنار هم هستند و فقط حضور فیزیکی ندارند.

وی تاکید می‌کند: برای آموزش‌های مجازی نیازمند اینترنت قوی و امکانات مجازی هستیم و باید با آشنایی با استانداردهایی که وجود دارد، ببینیم چقدر امکانات نیاز داریم تا به این استانداردها برسیم. ما باید بدانیم که هرچیزی خوبی و بدی دارد، فقط باید بتوانیم از خوبی‌هایش بیشتر استفاده کنیم.
شیرازی در پاسخ به تبعات دوری از اجتماع در آینده کاری کودکان و جوانان بیان کرد: اگر آموزش‌های مجازی به شکل سالن کنفرانس تشکیل شود و یکدیگر را ببینند و تعامل دوطرفه داشته باشند، خیلی از مشکلات دوری از اجتماع حل خواهد شد. در شرایط فعلی تعاملات در کوچه و خیابان‌ها کم شده است ولی همه اینها موقت هستند.

وی افزود: آدم‌ها آنقدر هم ضعیف نیستند که در مقابل هر اتفاقی دچار مشکلات جدی روحی و روانی شوند. معمولا بیشترین استرس‌ها و فشار‌های روحی که به صورت معقول وجود دارد و برای هر ۱۰ نفر تنها در دو نفر مساله جدی ایجاد می‌کند و هشت نفر باقی، سالم از بحران خارج می‌شوند.

این روانشناس با بیان اینکه هرگونه بحران و مشکلاتی برای ۲۰ درصد افراد مساله‌ساز می‌شود، ادامه داد: حتی در شرایط خارج از کرونا نیز خانواده‌ها و مدارسی هستند که با کودکان و نوجوانان به شکل درستی رفتار نمی‌کنند و تربیت‌های اشتباهی دارند؛ بنابراین آیا برای همگی اینها مشکل ایجاد می‌شود؟ خیر، خوشبختانه بشر به شدت قوی آفریده شده است. وی افزود: سوءرفتار فیزیکی و سوء‌رفتار جنسی با کودک از بدترین مسائل است ولی در چنین شرایطی باز هم نهایتا در ۲۰ درصد افراد مشکلات خیلی جدی ایجاد می‌کند.

دکتر شیرازی تشریح کرد: در موارد مشابه بحران کرونا که اپیدمی‌هایی رخ داده است، شاید تحقیقات زیادی صورت نگرفته باشد ولی دنیا به هم نریخته است و زندگی مردم به حالت قبل از بحران برگشته است. اینکه الان از مسائل چشمگیر مساله‌ساز، دائمی، اختلال و بیماری‌هایی که ممکن است ایجاد شود، بترسیم، اشتباه است. باید آرام باشیم زیرا چیزی از آینده نمی‌دانیم و بحران‌های سابق نیز چنین مشکلاتی را برای همه مردم به همراه نداشته است.

وی درخصوص مراجعین خود بیان کرد: بسیاری از آنها اوایل خشنود بودند، کم‌کم کسل شدند، حوصله‌شان سر رفت و زندگی‌شان یکنواخت شد اما پس از مدتی با شرایط سازگار شدند و حتی شاید ارزش شرایط زندگی قبلی خود را بیشتر فهمیدند.

شیرازی تاکید کرد: هنگامی که یک بحران ایجاد می‌شود، اینکه خلق و خوی افراد بالا و پایین شود یک مساله است و اینکه در حد اختلال دچار بیماری شوند یک مساله دیگر است. اگر کسی در اداره و یا زندگی شخصی خود افت عملکرد پیدا کند با کسی که افت عملکرد او بیمارگونه و نیازمند به درمان باشد، متفاوت است. وی افزود: هرگونه استرس در مردم و اجتماع افت و خیز‌هایی ایجاد می‌کند تا زمانی که سازگاری مثبت پیدا کنند. اما اینکه در اکثر افراد اختلال ایجاد کند یا عوارض طولانی مدت و چشمگیر داشته باشد، چنین چیزی نه در بحران‌های مشابه قبلی حتی جنگ‌های جهانی اتفاق افتاده است و نه تحقیقی صورت گرفته است که بخواهیم به آن استناد کنیم.روزنامه جهان صنعت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: