چندی پیش رییس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور از ستاد ملی کرونا خواسته بود که به مساله سلامت روان بهعنوان یک موضوع حاشیهای نگاه نکند؛ زیرا در دوران پساکرونا با سونامی اختلالهای روانی و آسیبهای اجتماعی مواجه خواهیم بود و از اکنون باید پیشبینیها، هماهنگی و ساختارهای لازم عملیاتی شود
شفاآنلاین>سلامت> یکسال و هشتماه از درگیری جهان با مسائل شیوع کرونا میگذرد؛ این ویروس در کمترین زمان همه جهان را تحت قلمرو خود درآورده است، کمتر کسی فکر میکرد تبعات این بیماری بتواند چنین اثرات مخرب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مشکلات متعددی در حوزه سلامت روان بگذارد که اثرات آن تا پساکرونا ادامه داشته باشد.
به گزارش شفاآنلاین: هنوز هم هیچ کشوری بهطور قطع و یقین به آینده روشنی در شیوه مواجهه با این ویروس نرسیده است، هرچند با واکسینه شدن کشورها ،نویدهایی از ریشهکنی این ویروس پدید آمد اما در همین مدت طیشده، اضطراب، افسردگی، تنشهای خانوادگی، تنهایی و بغضهای فروخورده سوگواریهای ناشی از کرونا، موارد غیرقابل انکاری هستند که ضرورت مشاورههای روانشناسی و سلامت روان را بیش از پیش نشان میدهد.
بسیاری این
ویروس را تنها یک عامل بیماریزای گذرا همانند بسیاری دیگر از پاندمیهای شیوع یافته در نسل بشر تصور میکردند که خیلی زود عمرش به پایان میرسد و کولهبار خود را میبندد و برای همیشه میرود اما گذشت بیش از یکسال و اندی از عمر این ویروس به جهان نشان داد که قرار است همچنان بتازد و روزبهروز افراد بیشتری را در بستر بیماری انداخته یا راهی خانه ابدی کند.هرچند دولتها تلاش کردند با پیروی از توصیههای سازمان جهانی بهداشت (who) قوانین سختگیرانهتری برای جلوگیری از شیوع این بیماری بهکار بگیرند اما همین خسارتهای ناشی از کرونا و در قرنطینه ماندن، تاب و تحمل بسیاری از مردم را ربود؛ بهگونهای که سازمان جهانی بهداشت از این وضعیت ابراز نگرانی کرد و کاهش آسیبهای اجتماعی و ارتقای سلامت روان را بیش از گذشته موردتوجه قرار داد.
درحقیقت سلامت روان افراد جامعه در کرونا و پساکرونا از نظر اهمیت در جایگاه بعد از سلامت جسم قرار دارد تا جایی که در واقعیت توجه به آن در انبوه مشکلات پیرامون، مقولهای لوکس به نظر میرسد، درحالیکه تجربه یکساله همهگیری کرونا و خانهنشینیها و محدودیتهای ارتباطی در اجتماع نشان داد، سلامت روان از اولویتی غیرقابلانکار برخوردار است که نمیتوان آن را نادیده گرفت، بهویژه برای سالمندان و کودکان که بیشتر از سایر گروههای جمعیتی در معرض مشکلات روحی قرار گرفتهاند.
چندی پیش رییس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور از ستاد ملی کرونا خواسته بود که به مساله سلامت روان بهعنوان یک موضوع حاشیهای نگاه نکند؛ زیرا در دوران پساکرونا با سونامی اختلالهای روانی و آسیبهای اجتماعی مواجه خواهیم بود و از اکنون باید پیشبینیها، هماهنگی و ساختارهای لازم عملیاتی شود.
به گفته او، در دوران پساکرونا با بحران سلامت روان مواجه خواهیم بود؛ زیرا افراد، سوگ فروخورده خود را بروز میدهند و بروز آثار روانشناختی همچون افسردگی، وسواس، اضطراب و حتی آسیبهای اجتماعی مانند طلاق و اعتیاد را در آن دوران پیشبینی میکنیم؛ ازاینرو باید از اکنون پیشگیریهای لازم، برنامهریزیها و حتی آموزشهای لازم برای گروههای مرجع مانند معلمان و والدین را انجام دهیم؛ البته باید خودمراقبتی و دگرمراقبتی را به مردم آموزش دهیم زیرا در دوران پساکرونا، مردم از حالت دفاع روانی خارج میشوند و به بازبینی شرایط گذشته میپردازند و این در حالی است که عزیزان و کسبوکار خود را از دست دادهاند.
مهدی بیاتی، رییس مركز مشاوره و آموزش جهاددانشگاهی در پاسخ به این پرسش که برای آمادهسازی جامعه بهمنظور ورود به جامعه پساکرونا چه اقدامی باید انجام داد میگوید: کرونا اتفاق ناشناختهای بود؛ شاید برای سیاستمداران این موضوع روشن بود اما برای مردم موضوعی بود که قابلشناسایی نبود و کشورهای جهان سوم و کشورهایی که درحالتوسعه هستند برای آن برنامه خاصی نداشتند؛ همچنان که برنامهشان برای واکسیناسیون، شرایط اقتصادی، اجتماعی و روانی مشخص نبود؛ به همین خاطر برای پساکرونا هم برنامه نداریم، پیشبینی هم نشده است. همزمان و نحوه زندگی تعاملات آموزشی و اقتصادی همگی متفاوت شده؛ برای مثال کسی که در گذشته آموزش حضوری میدید ناخودآگاه یاد گرفته آنلاین آموزش ببیند و از آموزش به شکل سنتی فاصله بگیرد.
تشکیل ستاد بحران اجتماعی پس از کرونا
او ادامه میدهد: از سوی دیگر، با توجه به اینکه میزان استرس، افسردگی و اضطراب در کشورمان بالا بود و کرونا باعث شد بالاتر برود، میزان طلاق و درگیریهای خیابانی و خانوادگی طبق آمار افزایش پیدا کرده و متاسفانه چون در فرایند اجتماعی شدن به مسائل مختلف یکجانبه نگاه میکنیم تمام توجهمان به فرایند واکسیناسیون بود.
همه میدانند واکسن فقط یک عامل بازدارنده است و دیگر عوامل مربوط به حوزه روانی است که افراد ترس کمتری از کرونا داشته باشند. همزمان با افزایش میزان مرگومیر بر اثر کرونا افسردگی، اضطراب و خشم نیز شدت پیدا کردهاند؛ زیرا تعاملات اجتماعی کمتر شده و تخلیه انرژی و هیجان صورت نگرفته است و به همین دلیل مثل یک بمب درون مردم است و طبیعتا پس از دوران کرونا ماندگار خواهد شد.این روانشناس اضافه میکند: درحالحاضر با کودکانی مواجه هستیم که سهساله هستند و کمتر آدم دیدند و اجتماعی نشدند.
این اتفاق آسیب خیلی زیادی میزند و متاسفانه با بحران شدید اجتماعی روبهرو خواهیم شد که نوظهور بوده و پرداختن به آن سخت خواهد بود. بنده ندیدم که برنامهریزان آموزشی در حوزه مسائل اجتماعی به این موضوع بپردازند که مواجهه چگونه باشد. ممکن است در آغاز نشاطی بیاورد اما یادمان باشد که دو سال مردم با بحران روحی روانی موضوع کلنجار رفتند و کودکان نیز با این موضوع بدتر مواجه شدهاند. باید این موضوعات بررسی شود تا شرایط برای ورود دوباره مردم به اجتماع باز مهیا شده و میزان افسردگی و استرس کم شود.
او در پاسخ به این پرسش که دنیا برای مواجهه با پساکرونا چه اقداماتی انجام داده است؟ اظهار میکند: در کشورهای توسعهیافته کودکان و سالمندان حمایت روانی دارند. کودکانی که در جریان کرونا والدین خود را از دست دادند کمک مددکاران اجتماعی آموزشدیده را خواهند داشت تا بهلحاظ روانی آسیب نبینند. بعد دیگر اقتصادی است؛ مردم در کشورهای توسعهیافته خیلی نگران اقتصاد نبودند، دولت حمایت و هزینه کرد تا نگران ازدستدادن هزینه روزمره زندگیشان نباشند. درنتیجه شکل زندگی و تعاملات ما با آنها متفاوت است و نمیشود از یک نسخه برای مواجهه با جامعه پساکرونا استفاده کرد، ما نیازمند بررسی شرایط خودمان هستیم.
بیاتی میگوید: چند روز پیش معاون اجتماعی بهزیستی مصاحبهای انجام داد مبنی بر اینکه کودکان زیادی بر اثر کرونا والدین خود را از دست دادهاند و فضای کافی و شرایط مالی مناسب برای نگهداری از آنها را نداریم؛ این یعنی بحران و مواجه شدن با تعدادی بچه بیسرپرست که دچار مشکلات زیادی خواهند شد. همچنین زنانی داریم که بر اثر کرونا همسران خود را از دست دادهاند و بهلحاظ مالی دچار مشکل شده و این یعنی ایجاد شکاف طبقاتی و سایر مشکلات اجتماعی.این روانشناس میگوید: اما هنوز هم دیر نشده است، ما صبر میکنیم زلزله بیاید بعد بودجه اختصاص دهیم. باید بدانند زلزله اجتماعی درحال رخ دادن است و باید قبل از اینکه اتفاق بیافتد بودجهاش پیشبینی شود. ستاد بحران اجتماعی پس از کرونا را شکل دهیم تا بتوانیم این موضوع را حل کنیم.
اگر امروز هزار تومان هزینه کنیم حتما از یکمیلیون ضرر پیشگیری خواهیم کرد و اگر 20میلیون هزینه کنیم یکمیلیارد جلو خواهیم بود اگرنه مجبور خواهیم شد هزینههای گزاف مالی و اجتماعی بدهیم و چند معضل اتفاق خواهد افتاد؛ اولا در مدارس حتما با کودکانی مواجه خواهیم بود که دو سال اول مجازی بوده و الان که کلاس سوم است برای اولینبار مدرسه را میبیند و این یعنی بحران و باید روی تعاملات و ارتباطات کودک کار شود و قطعا آموزشوپرورش برای این کار هیچ برنامهای ندارد و هیچ پیشبینیای نکرده است، به همین خاطر باید کمیتهای ویژه در مدارس تشکیل شود و مشاوران باید در مدارس قرار بگیرند. قبل از اینکه بچهها وارد مدارس شوند با والدینشان گفتوگو و جلسات داشته باشند.
بیاتی میگوید: برنامهها حتما باید در صداوسیما به سمت نشاط اجتماعی برود اما شاهد پخش سریالهایی هستیم که محتوای غمگین دارند. بارها گفتهام باید آگاهسازی کرده و فضای گفتوگو ایجاد کنیم. یاد بدهیم که مسوولان چطور برخورد کنند و اگر این اتفاقات نیفتد حتما دچار زلزله اجتماعی پس از کرونا مواجه خواهیم شد که ممکن است جمع کردن آن سالهای سال به طول بینجامد و حتی سالها آثارش بماند.روزنامه صبح نو