آمارهای مطرح شده نشان از آن دارد که سیاستها و تدابیر اتخاذ شده برای جبران جمعیت در کشورمان تاکنون راهگشا نبوده و واقعیت هم این چیزی جز این نیست و کاهش نرخ جمعیت در ایران به وضوح قابل مشاهده است
شفاآنلاین>سلامت> روز گذشته آماری از سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران منتشر شد که نشان میدهد از سال ۹۵ تا ۱۳۹۹ میزان باروری در کل کشور از ۲/۱۲ به ۱/ ۶۵ رسیده و این یعنی نرخ باروری در کشورمان به گِل نشسته است.
به گزارش شفاآنلاین: یک دهه از موضوع نگرانکننده کاهش نرخ جمعیت و کاهش نرخ باروری در کشورمان میگذرد و سالهاست که زنگ خطر بسته شدن پنجره جمعیتی در ایران و شتاب تند شاخصهای منفی رشد جمعیتی کشور به صدا درآمده؛ هر چند در سال 91 و پس از آن در سال 93 سیاستهای مرتبط با این موضوع ابلاغ شد و سال 92 رهبر معظم انقلاب خطر کاهش نرخ رشد جمعیت را به مسئولان گوشزد کردند اما در عمل چیزی که شاهد آن بودیم بیتوجه و نبود عزم جدی برای حل این بحران بود و در عمل توفیقات چندانی به دست نیامد تا جایی که به گفته مسئولان در دو سه دهه اخیر کنترل جمعیت در کشور باعث شده نرخ باروری ما به میزان 70 درصد کاهش پیدا کند، آماری که بنا به نظر برخی از محققان یکی از سریعترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر است.
آمارهای مطرح شده نشان از آن دارد که سیاستها و تدابیر اتخاذ شده برای جبران جمعیت در کشورمان تاکنون راهگشا نبوده و واقعیت هم این چیزی جز این نیست و کاهش نرخ جمعیت در ایران به وضوح قابل مشاهده است و به گفته کارشناسان این خطر وجود دارد که ظرف 30 سال آینده پنجره جمعیتی ما بسته شده و ایران جزو چهار کشور پیر جهان شود.
کاهش شدید میزان باروری در کل کشور/۶ استان نرخ باروری کمتر از ۱/۳ دارند
روز گذشته مسعود افشین، معاون آمار و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران ضمن هشدار درباره اینکه تمام استانها کاهش میزان باروری کل را در سالهای اخیر تجربه کردهاند، گفت: در مجموع 6 استان باروری بسیار پایین (کمتر از 1/3) و چندین استان باروری پایین (کمتر از 1/5) و باروری کمتر از سطح جانشینی یعنی 1/5 تا 2/09 را تجربه کردهاند. کمترین میزان باروری کل در سال 1399 مربوط به استانهای البرز (1/01)، گیلان (1/03)، مازندان (1/10)، سمنان (1/11 ) و تهران (1/23) و مرکزی (1/23) بوده است که میزان باروری کل بسیار پایین را تجربه کردهاند و بیشترین میزان باروری کل هم مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان (3/62)، خراسان جنوبی (2/34) و خوزستان (2/16) است.
او با اشاره به اینکه در سالهای اخیر اوج سن فرزندآوری استان تهران در سنین 30-34 ساله و بعد از آن 25-29 ساله متمرکز شده است، بیان کرد: الگوی سنی باروری نشاندهنده کاهش میزان باروری در گروههای سنی ٢٤-٢٠، ٢٩-٢٥ و٣٤-٣٠ ساله است.
نرخ رشد 0.6 درصد زنگ خطر را به صدا درآورده است/ تغییر سبک زندگی بیشتر از عوامل اقتصادی در کاهش نرخ باروری تاثیر داشته است/ حمایت اقتصادی و فرهنگسازی برای فرزندآوری دو راهبرد اصلی برای برون رفت از این شرایط است
طبیعتا اگر میزان نرخ باروری به همین شکل ادامه پیدا کند طولی نخواهد کشید که ایران تبدیل به یک کشور پیر بدون نیروی اقتصادی فعال خواهد شد. صالح قاسمی، پژوهشگر تحولات جمعیت و دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور با بیان اینکه در سال 1398 نرخ رشد جمعیت کشور ما حدود 0.95 درصد بود، گفت: در سال 1399 به نرخ رشد جمعیت 0.6 درصد سقوط کردیم و این کمترین مقدار نرخ رشدی است که در تاریخ کشور عزیزمان ثبت شده است. نرخ رشد 0.6 درصد زنگ خطری است که به صدا درآمده است و عوامل زیادی همچون عوامل اقتصادی، فرهنگی و همینطور پدیده کرونا باعث ایجاد آن شده است. در سال 1399 شاهد بودیم که نرخ باروری کشورمان به کمتر از 1.6 فرزند بهازای هر زن رسید که این نشان میدهد ما در این موضوع هم در حال ثبت رکورد هستیم.
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت ادامه داد: نرخ باروری 1.6 فرزند کمترین میزان در طول تاریخ کشور است، ما نگرانیم که نرخ باروری در تله باروری گرفتار شود بهطوری که دیگر امکان جبران آن را از دست دهیم.
قاسمی میگوید هیچ کشوری در دنیا نبوده که طی یک بازه زمانی ۳۰ ساله از نرخ باروری بیش از ۶ فرزند به نرخ باروری زیر ۷/۱ فرزند کاهش پیدا کند. این کاهش در سایر کشورها نیز وجود داشته است اما نه در یک بازه زمانی ۳۰ ساله درواقع ما در سرعت کاهش نرخ باروری رکورد جدیدی زدیم و این متاسفانه اصلاشرایط مطلوبی نیست.
این آسیب شناس به چند عامل مهم در بروز این مشکل اشاره کرد و گفت: اولین و مهمترین عامل تغییر سبک زندگی است به این معنی که الگوی تعداد مطلوب فرزندان در خانواده ایرانی کاهش پیداکرده است. اگر زمانی داشتن ۵ و ۶ فرزند مطلوب و ایده آل خانوادهها بود امروز مطلوب تعداد فرزندان خانوادههای ایرانی زیر ۲ فرزند است. این تغییر نوع نگرش به فرزند که ریشه در سبک زندگی و ارزشهای اجتماعی ما دارد یکی از مهم ترین دلایل کاهش نرخ باروری است. سبک زندگی میتواند متاثر از شرایط اقتصادی هم باشد در حقیقت ما از بعد دفاع مقدس شاهد نگرشهای سرمایه داری جدیدی در دولت پس از جنگ بودیم که مشکلات اقتصادی خانوادهها را تشدید کرد پس حتما اقتصاد یکی از عوامل و متغیرهای موثر بر روی فرزند آوری است اما تاکید می کنم سهم فرهنگ عمومی و نگرش اجتماعی به فرزند آوری از سهم اقتصاد بیشتر است دلیلش هم این است که حتی افرادی که مشکلات اقتصادی ندارند و جزو طبقات برخوردار جامعه هستند نیز از فرزند آوری امتناع میکنند چراکه آن ها مانع بزرگتری به نام سبک زندگی و نوع نگرش دارند.
این پژوهشگر میگوید برای این که کشوری نرخ رشد منفی نداشته باشد باید نرخ باروری اش از نرخ جانشینی بالاتر باشد. او در توضیح بیشتر این مسئله اینگونه شرح میدهد: در نرخ باروری سطحی داریم تحت عنوان نرخ جانشینی که نرم جهانی آن ۱/۲ است البته نرخ جانشینی در کشور ما باید حتما بیش از ۱/۲ و حداقل ۲/۲ باشد چراکه میزان مرگ و میر و تلفات ناشی از حوادث و سوانح در کشور ما بیشتر از حالت عادی جهانی است اما در حال حاضر با نرخ باروری زیر ۷/۱، طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده شاهد نرخ رشد صفر و منفی در ایران خواهیم بود یعنی افزایش جمعیت نسبی ما که امروز به حداقل خودش رسیده است متوقف شده و بعد منفی میشود و شاهد کاهش جمعیت میشویم.
قاسمی معتقد است کرونا باعث میشود حداکثر 15 سال زودتر به نرخ رشد جمعیت صفر میرسیم. او میگوید: موضوع کرونا هنوز در تحولات جمعیتی محاسبه نشده است اما من معتقدم کرونا چنان در تحولات جمعیتی دنیا و کشورمان تاثیرگذار خواهد بود که میتوان این تحولات را به دو مقطع پیش و پس از کرونا تقسیم بندی کرد. معتقدم ما شاهد کاهش شدید تعداد تولدها در کشورمان خواهیم بود و درواقع صفر شدن نرخ رشد جمیعت که تابه حال پیش بینیها این بوده است که در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده اتفاق می افتد، به واسطه تغییراتی که کرونا ایجاد کرد زودتر از این زمان محقق میشود و این نگرانیها را افزایش داده است.
این پژوهشگر جمعیت درباره آسیبهای پیر شدن جمعیت گفت: در دهه آینده ما نسلی از سالمندان را خواهیم داشت که نه حمایت اجتماعی دارند و نه حمایت خانوادگی چرا که با الگوی تکفرزندی، بیفرزندی، و بهطور کل کمفرزندی، زوجها خودشان را از حمایتهای دوره سالمندی محروم میکنند به این ترتیب فکر میکنیم که یکی از پیامدهای جدی که باید از الان در حوزه پدیدههای اجتماعی به آن فکر شود، موضوع سالمندان سرراهی است. ما این قشر جدید جمعیتی را "سالمندان رهاشده یا سرِراهی" مینامیم که فشار مضاعفی روی جامعه میگذارند چراکه تأمین مخارج آنها بسیار سنگین است و تنها یکسری از خیریهها از پس آنها برمیآیند.
او ادامه داد: باتوجه به مسائل فوق، فشار اقتصادی بهروی جامعه افزایش پیدا می کند، سن بازنشستگی بالا میرود و میزان بیمه و مالیات هم زیاد میشود بنابراین ساختارهای اقتصادی بهشدت متأثر از سالخوردگی جمعیت خواهد شد و بر اثر کاهش جمعیت رونق اقتصادی و تولید ناخالص ملی کشور کم میشود به این معنی که کشور به واردات بیشتری نیاز پیدا میکند و ما به یک واردکننده بزرگ در منطقه تبدیل میشویم.
قاسمی با تأکید براینکه با یک کار کارشناسی میتوان از پیشروی این روند کاهشی جلوگیری به عمل آورد، به بیان راهکارها پرداخت و گفت: چنانچه مطالعهای بینالمللی روی سیاستهایی که کشورهای دنیا انجام دادهاند صورت دهیم، میبینیم دو راهبرد اصلی در این زمینه وجود دارد. راهبرد اول حمایت اقتصادی از خانوادهها در غالب اعطای مشوقها و معافیتهای مالی به آنهاست و راهبرد دوم، فرهنگسازی و ارزشگذاری برای فرزندآوری در جامعه است. هر دو اینها نیز همزمان باید اتفاق بیفتد چراکه اگر هر کدام بر دیگری تقدم یا تأخر داشته باشد، حوزه اثر خود را از دست میدهد. فکر میکنم میتوانیم این دو راهبرد را که کشورهای مختلف آنها را اجرا کردهاند، در کشور خودمان بومیسازی کنیم و تا حدودی نرخ باروری را به نرخ جانشینی نزدیک کنیم درواقع همانگونه که در دوره سیاست تنظیم خانواده ما با یک عزم ملی و اقدام عمومی برای کاهش نرخ رشد مواجه بودیم اکنون نیز باید با یک عزم ملی این بحران را مدیریت کنیم.
۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت نابارور کشورتمایل به فرزندآوری دارند/ خدمات اتاق عمل ۴۵ تا ۵۰ درصد هزینهها را به خود اختصاص میدهد/ لزوم حمایت بیمهای از نابارورها
جدا از اینکه این روزها فرهنگ جامعه و شرایط اقتصادی موجود باعث تک فرزندی و حتی بدون فرزندی شده؛ عدهای هستند که میخواهند بچه دار شوند اما نابارور هستند و به دلیل هزینههای بالای درمانی و نبود بیمه مجبور میشوند به طورکلی درمان را رها کنند. به فریاد این زن و شوهرها رسیدن قطعا میتواند تاثیری در افزایش جمعیت داشته باشد. اعظم سادات موسوی، رئیس انجمن علمی زنان و مامایی ایران داشت بر لزوم برنامه ریزی و اقدامات لازم با شتاب مناسب برای تغییر آهنگ رشد در کشور تاکید کرد و گفت: از سال ۱۳۶۵ کاهش نرخ موالید در کشور را شاهد هستیم به طوری که از نرخ ۳.۹۱ دهم درصد به کمتر از یک درصد در کشور رسیده است. در سال 13۹۸ در میزان تعداد تولد، ۱۷۰هزار تولد کمتر داشتیم و در سال ۹۹ نیز میزان تولد کاهش پیدا کرده است.
او ادامه داد: براساس گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۸ تولد به ازای هر زن در سن باروری در ایران به ۲.۱۴ دهم درصد رسیده و رشد کاهش جمعیت ایران در مقایسه با کشورهای دیگر منطقه بیشتر بوده طوری که در سال ۲.۱۹ میلادی به ۱.۴ دهم درصد رسیده است.
رئیس انجمن علمی زنان و مامایی نگرانی از آینده، افزایش مشکلات اقتصادی، درآمد ناکافی، نداشتن مسکن، ترس از فرزندان بیشتر و نگهداری از سلامت مادر از جمله عوامل باز دارنده فرزند آوری را معرفی کرد.
موسوی در پاسخ به این سوال که چند درصد زوجین دچار مشکل ناباروری هستند که با رفع مشکلشان میتوان به رشد نرخ باروری کمک کرد؟ گفت: جمعیت ۱۵ تا ۲۰ درصدی نابارور در کشور تمایل به فرزندآوری دارند که البته در سطح دنیا هم تقریبا همین عدد است به عبارتی داشتن فرزند برای همه این زوجین یک آرزو است که با پیشرفت علمی در این زمینه میتوان آنها را به آرزویشان رساند اما باید حمایتهای مالی از این افراد صورت گیرد.
او افزود: مهمترین هزینههای درمان ناباروری شامل هزینه تشخیص و پاراکلینیک، دارویی و خدمات اتاق عمل میشود که باید تمام سازمانهای بیمه این هزینهها را تحت پوشش خود قرار دهند که متاسفانه در این زمینه مشکل داریم.
رئیس انجمن علمی زنان و مامایی میگوید که خدمات اتاق عمل شامل جنین شناسی، فعالیتهای پانکچر و انتقال جنین است که بخش مهمی از درمان ناباروری را تشکیل میدهد. این بخش هزینه های قابل توجهی از درمان ناباروری را به خود اختصاص میدهد و حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد هزینههای سیکل درمان ناباروری به این بخش تعلق دارد. بیمهها بخش عمدهای از هزینههای دارو را مورد حمایت قرار میدهند به عبارتی این بخش از درمان ناباروری تحت پوشش سازمانهای بیمه گر است و بخشی از هزینههای تشخیصی و پاراکلینیک هم تحت پوشش سازمان های بیمه گر قرار دارند.
موسوی معتقد است اگر خانوادههایی که از داشتن فرزند محروم هستند و تمایل زیادی به داشتن فرزند دارند به هدف خود برسند و بتوانند با حمایتهای بیمهای بچه دار شوند، هم این زوجهای جوان به یکی از مهمترین خواستههای زندگی خود دست یافتهاند و هم جامعه به هدف متعالی خود یعنی جلوگیری از کاهش جمعیت نزدیک میشود.
مدیریت بحران جمعیت در انتظار طرح جوانی جمعیت
در اردیبهشت ۱۳۹۳ سیاستهای کلی جمعیت ابلاغ شد اما هنوز که هنوز است، این سیاستها را که سند بالادستی محسوب میشوند تبدیل به قانون و دستورالعمل نکردهایم، این یعنی عزم ملی وجود ندارد و تاکنون نیز زمان زیادی را ازدست دادهایم درواقع نه تنها حمایت از خانوادهها در خصوص فرزندآوری صورت نگرفته بلکه برخی از مصوبات کاملا منطبق بر قانون تنظیم خانواده سال 13۷۳ است و همچنان همان رویکرد را در پیش گرفتهایم که اگر همین روند ادامه پیدا کند نمیتوانیم امیدوار به مدیریت بحران جمعیت باشیم. مجلس شورای اسلامی برای کنترل جمعیت و مدیریت این بحران خظرناک طرح «جوانی جمعیت وخانواده» را که با انتقادات فراوان روبه رو بود تصویب و به شورای نگهبان فرستاد اما به دلیل ایراداتی این طرح به مجلس بازگشت و حال از نمایندگان خبر میرسد که ایرادات را اصلاح کردند و دوباره به شورای نگهبان فرستادند، حال باید دید این طرح که شامل مشوقهای اقتصادی نیز است جهت حمایت از خانوادهها، زن و شوهرهای نابارور تبدیل به قانون خواهد شد یا خیر؟