باور غلط 1
نمايه توده بدني يا همان BMI دقيقترين شاخص براي ميزان چاقي و اضافهوزن است
حقيقت
BMI را ميتوان يكي از متداولترين شاخصهاي چاقي و اضافهوزن دانست اما
نه دقيقترين شاخص. BMI هر فرد از تقسيم وزن او به كيلوگرم بر قد به متر به
توان 2 به دست ميآيد پس عددي تاثيرپذير از قد و وزن فرد است؛ مثلاً وقتي
فردي داراي 80 كيلو وزن باشد و 170 سانتي متر وزن BMI او 27/ 6 است. پس اين
فرد داراي اضافهوزن است؛ اما حالا فكرش را بكنيد يك فرد ورزشكار بيايد با
وزن 80 و قد 170. قطعاً BMI او هم 27/ 6 خواهد بود؛ اما آيا اين فرد
ورزشكار چاق است و چربي اضافه دارد؟پس BMI نميتواند به ما بگويد اين چاقي
ناشي از عضله است يا چربي. از طرفی توزيع چربي در بدن و نحوه چاقي را هم
نشان نميدهد؛ مثلاً اينكه چاقي شكمي است يا چاقي رانها و باسن.
باور غلط 2
افراد چاق و داراي اضافهوزن در خطر بيشتري براي مرگ قرار دارند
حقيقت
مطالعات انجامشده در خصوص بررسي ارتباط BMI افراد با ميزان مرگومير
نشان داد افراد داراي BMI بالا در بيشترين خطر براي مرگومير قرار دارند.
در واقع همان طور كه ميدانيد چاقي و اضافهوزن خطر بيماريهاي مزمن مثل
ديابت، فشارخون، چربي خون و بيماريهاي قلبي و خلاصه خيلي از بيماريهاي
ديگر را افزايش ميدهد، اما اگر بخواهيم ميزان مرگومير واقعي آنها را نگاه
كنيم، تنها BMI بالاي 40 است كه به طور معنيدار و قابلتوجهي با افزايش
مرگومير در ارتباط است.
باور غلط 3
حذف يك وعده غذايي در روز به كاهش وزن كمك ميكند
حقيقت
خير اين درست نيست. خوردن 3 وعده غذايي در روز است كه شما را در يك
برنامه غذايي موفق ميكند. مطالعات نشان دادهاند كه حذف يك وعده غذايي نه
تنها شما را لاغر نميكند بلكه با كاهش متابوليسم و سوخت و ساز تجمع انرژي
در بدن را نيز بيشتر خواهد كرد.
باور غلط 4
چاق بودن براي سلامتي خيلي بدتر از لاغر بودن است
حقيقت
جالب است كه بدانيد خطر مرگومير از BMI پايين و لاغري جدا بالاتر از
مرگومير ناشي از BMI بالا و چاقي است. بهتر است اينطور بگوييم: افراد
لاغر بيشتر به دليل كم وزني خود جان خود را از دست ميدهند تا افراد چاق به
دليل چاقي!
باور غلط 5
چربي بدترين چيز براي بدن است
حقيقت
بدون وجود چربي در بدن، اندامهاي بدن قادر به عملكرد صحيح نيستند.
استخوانها راحتتر ميشكنند و عملكرد مغزي و شناختي هم دچار اختلال
ميشوند. افزايش بيماريهاي قلبي يكي ديگر از تهديدها در اين شرايط است؛
اما با اين حال مقدار چربي تجمع يافته در بدن هر فرد، نحوه تجمع آن در بدن و
نوع چربي تجمع يافته از فردي به فرد ديگر متفاوت است و تاثير آن بر سلامتي
هم متفاوت. براي مثال تجمع چربي در رانها و باسن با كاهش خطر بيماريهاي
قلبي و ديابت نوع 2 همراه است. در حالي چاقي شكمي خطر بيماريهاي قلبي،
ديابت و چربي خون را افزايش ميدهد.
باور غلط 6
چاقي از خوردن بدون كنترل يا بيماري خوردن ناشي ميشود
حقيقت
مطالعات نشان دادهاند كه اين ادعا درست نيست. ميتوان گفت حدود يك سوم
از چاقيها هيچربطي به خوردن ندارد. البته امروزه همه ما ميدانيم كه
فاكتورهاي زيادي با چاقي در ارتباط هستند و پُرخوري تنها يكي از آنهاست نه
مهمترين علت آن. به طور كلي بيشتر مبتلايان به چاقي بيش از حد معمول غذا
نميخورند بلكه كم تحركي و نداشتن فعاليت بدني متهم رديف اول است. البته
نقش ژنتيك، هورمونها، سبك زندگي و درمانهاي دارويي و بيماريهاي همراه
فرد را هم نبايد ناديده گرفت.
باور غلط 7
كاهش آرام و تدريجي در كالري دريافتي
بهتر از رژيم گرفتن و داشتن برنامه جدي است
حقيقت
با كاهش تدريجي مواد غذايي مصرفي، بدن هم سوخت و ساز خود را با غذاي
دريافتي تطبيق خواهد داد. در اين صورت هيچ فشاري بر بدن تحميل نميشود تا
بخواهد چربي بسوزاند و وزن كم كند. از طرفي وقتي پاي يك برنامه جدي وسط
نباشد فرد بسته به سليقه خود و بدون هيچ دقتي هر چه ميخواهد ميخوردو با
خود فكر ميكند به تدريج غذاي دريافتي خود را كاهش داده و اين چيزي جز
درجا زدن و درجا زدن نيست.
الهه گودرزي