وقتی شنیدیم یکی از این خبرنگاران، از دانش آموختگان دانشگاه علامه طباطبایی و دیگری دانش آموخته دانشگاه تهران بوده که جانشان را در ماموریت برای تهیه خبر و گزارش، از دست دادند، بسیار بیشتر ما را متاثر کرد
شفاآنلاین>سلامت>خبر درگذشت و زخمی شدن تعدادی از خبرنگاران در حادثه تلخ آذربایجان غربی بسیار تاسف و تاثر برانگیز بود.
وقتی شنیدیم یکی از این خبرنگاران، از دانش آموختگان دانشگاه علامه طباطبایی و دیگری دانش آموخته دانشگاه تهران بوده که جانشان را در ماموریت برای تهیه خبر و گزارش، از دست دادند، بسیار بیشتر ما را متاثر کرد. با بروز این حادثه بسیار تلخ، بار دیگر این موضوع به همه ما یادآور شد که چرا نباید از این حوادث درس عبرت بگیریم و شرایط را بهگونهای برای مردم رقم بزنیم تا بتوانند با امنیت کامل سفر کنند.
این خبرنگاران مهمان سازمان حفاظت از
محیط زیست بودند و مسئولیت حفظ جان و امنیت آنها با این سازمان بوده است. متاسفانه اتوبوسی که برای این عزیزان اختصاص پیدا کرده مشکل فنی جدی داشته و باعث بروز این مصیبت بزرگ شده است.
چقدر ما باید از اینگونه حوادث قصه بخوریم، شاید برخی بگویند که این حادثه و سرنوشت این عزیزان بوده، اما تقدیر و سرنوشت بخش اعظمی از آن در گرو اراده و تلاش خودمان است. اینگونه نیست که ما خودمان را اسیر سرنوشت بدانیم و این مغایر با اراده و اختیار انسان است. این عزیزان در راستای وظایف و به تکالیف حرفهایشان تن دادند و در حین انجام وظیفه دچار این حادثه شدهاند و «شهید» تلقی میشوند، ولی جای خالیشان برای خانواده، همکاران و جامعه چگونه قابل جبران است؟ چرا باید جان انسانها اینقدر برای ما بیارزش باشد که با تصادف دو اتوبوس، آن را به حساب سانحه، تقدیر و سرنوشت بگذاریم؟
کما اینکه شاهد بودیم روز گذشته چند تن از سرباز معلمان عزیز کشورمان در تصادف دیگر جانشان را از دست دادند و بر غمهای مردم ایران افزوده شد. چرا ایران عزیز ما در دنیا از لحاظ تصادفات جادهای جزو شاگرد اولان است و چرا باید اینقدر تلفات در سال بدهیم و چند زن باید بیسرپرست و هزاران کودک یتیم شوند. تا زمانیکه ناوگان حمل و نقل عمومی ما مشکل جدی دارد و خودروها تحمیلی است و در این بین رقابتی وجود ندارد و به تبع آن هر جنس بیکیفیتی(اتوبوس، کامیون، پراید و...) ساخته میشود و مردم مجبورند جنس بیکیفیت خریداری کنند، دَر روی همین پاشنه میچرخد.
وقتی پلیس راهور اعلام میکند که در جادههای کشور بیش 1000 نقطه حادثهخیز وجود دارد و جادههای کشور از امنیت لازم برخوردار نیستند، چه کسی مقصر است و چه کسانی به فکر اصلاح امور هستند؟ چرا باید اتوبوسی که نقص فنی دارد، در اختیار خبرنگاران قرار بگیرد و در نهایت منجر به بروز مصیبت شود؟ حتی بهفاصله یک روز، در حادثهای مشابه چند سرباز که پس از فارغ التحصیلی، در قامت سرباز معلم میخواهند به کشور خدمت کنند، دچار حادثه و مرگ میشوند. در این میان عوارض قابل توجه جادهای در کدام صندوق ذخیره یا در کجا هزینه میشود که مشکلات جادهها و ناوگان حمل و نقل عمومی ما هر روز بدتر از دیروز میشود.
هر چند که مسئولان از بابت این اتفاقات متاثر و متاسف هستند، اما تاسف و تاثر کفایت نمیکند و باید فکری به حال جادهها و ناوگان پیر و پرمشکل کشور کرد. تا زمانیکه بیتدبیری و ضعف مدیریت وجود داشته باشد، تاوان آن را مردم با جانشان میپردازند. بهدور از انصاف است مردم نجیب و مظلوم ما، هزینه بیتدبیریها را بپردازند و در عزای عزیزانشان بنشینند. بیشک ایمنی جادهها و وسایل حمل و نقل عمومی با شعار و خرید چند دستگاه اتوبوس آن هم بهصورت نمادین ایجاد نمیشود. از سوی دیگر محصولات تولید داخل نباید با یک برچسب، استادارد شود و باید استانداردسازی واقعی و قابل اعتماد باشد و نهایتا نقاط حادثه خیر جادهای مرمت شود. فکر نمیکنم که هزینه اینگونه اقدامات، بیشتر از جان هزاران انسان بیگناهی باشد که در جادهها جانشان را میدهند. امید داریم از این تجربههای تلخ یک روزی مسئولان درس عبرت بگیرند و مصیبت کمتری به مردم تحمیل شود.محمد زاهدی اصل استاد دانشگاه علامه طباطبایی/ روزنامه آرمان ملی