چند روز قبل از محل کارم خارج شدم تا به خانه بروم. هوا تاریک شده بود و منتظر ماشین بودم. لحظاتی بعد یک خودروی بنز مقابل پایم ترمز کرد و راننده که مرد جوانی بود خواست سوار شوم تا مرا به مقصدم برساند
شفاآنلاین>سلامت> خواستگار قلابی در نقش خلبان، تاجر طلا یا ناخدای کشتی ظاهر می‌شد و دختران دم بخت را به بهانه ازدواج فریب می‌داد تا پس از بیهوش کردن آنها دست به سرقت طلا و جواهراتشان بزند.
به گزارش شفاآنلاین: تحقیقات برای بازداشت مرد شیاد از 10روز قبل با مطرح شدن نخستین شکایت شروع شد. شاکی دختر جوانی بود که چند روز قبل درحالی‌که از هوش رفته بود، کنار اتوبانی در حاشیه تهران پیدا شد. راننده‌ای که با بدن بیهوش این دختر روبه‌رو شده بود احتمال داد که او تصادف کرده و سرش ضربه خورده و به همین دلیل اورژانس را خبر کرد اما پس از انتقال دختر جوان به بیمارستان معلوم شد که او دچار مسمومیت شدید شده و از هوش رفته است. او وقتی به‌هوش آمد ماجرای گرفتار شدنش را در دام یک خواستگار فریبکار و قلابی شرح داد.
دختر جوان به مأموران گفت: چند روز قبل از محل کارم خارج شدم تا به خانه بروم. هوا تاریک شده بود و منتظر ماشین بودم. لحظاتی بعد یک خودروی بنز مقابل پایم ترمز کرد و راننده که مرد جوانی بود خواست سوار شوم تا مرا به مقصدم برساند.
او ادامه داد: آشنایی ما همان شب شکل گرفت و مرد بنز سوار خودش را تاجر طلا معرفی کرد و آن شب از شرایط زندگی و کارش گفت. بعد از آن 2 یا 3 بار یکدیگر را ملاقات کردیم تا اینکه مرد شیک‌پوش از من خواستگاری کرد. او خیلی خوب صحبت می‌کرد و من اصلا به او مشکوک نشدم. به من وعده داد که تا آخر‌ماه به همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام می‌آید غافل از اینکه همه اینها نقشه‌ای برای سرقت طلاهایم بود.
نقشه‌های سریالی
این نخستین شکایت از خواستگار قلابی بود و وقتی مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی او آغاز کرده بودند در مدتی کوتاه 3دختر دم بخت دیگر نیز در اداره پلیس حاضر شدند و به طرح شکایت از خواستگار قلابی پرداختند. در میان شاکیان دختری بود که در رشته روانشناسی تحصیل کرده بود.
وی هنگام طرح شکایت گفت: مرد جوان خودش را ناخدای کشتی معرفی کرد و سوار بر خودروی بی‌ام دبلیو بود. به او اعتماد کردم اما در آخرین قراری که با هم داشتیم با خرید بستنی مسموم مرا بیهوش کرده و تمام طلا و جواهراتم و حتی ساعت گران‌قیمت و مقداری پول راکه همراهم بود سرقت کرد. پس از آن درحالی‌که بیهوش شده بودم مرا کنار اتوبان رها کرد.
نظرشما
آخرین اخبار