آمار ابتلا به سرطان در ایران چشمگیر است و سالانه تعداد افراد زیادی در اثر ابتلا به انواع مختلف سرطان در کشور، جان خود را از دست میدهند. آنچنان که پس از حوادث ترافیکی و بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان به عنوان سومین علت مرگ در ایران شناخته میشود.
شفاآنلاین>سلامت>بعضی وقتها فکر میکنم به دو بیماری سرطان خون مبتلا هستم، چرا که تهیه داروها و شیمیدرمانیام با قیمتهای گزاف همچون سرطانی جداگانه کمرم را شکسته است. این گفته یکی از بیماران مبتلا به سرطان خون است، که از چند سال قبل با این بیماری مبارزه میکند، اما اخیرا به دلیل کمبود دارو و قیمتهای سرسامآور قید ادامه درمان را زده است.
به گزارش شفاآنلاین:بیماران مبتلا به سرطان علاوه بر تحمل دردهای جسمی، رنجهای دیگری را نیز متحمل میشوند. مشکل خرید دارو به دلیل گرانی و کمیابی داروهایی که تاثیر بسزایی در بهبود شرایط بیماری دارند از جمله این مشکلات است؛ مسائلی که منجر شده تا بسیاری از این افراد بیخیال ادامه درمان شوند. از طرفی آمار ابتلا به سرطان در ایران چشمگیر است و سالانه تعداد افراد زیادی در اثر ابتلا به انواع مختلف سرطان در کشور، جان خود را از دست میدهند. آنچنان که پس از حوادث ترافیکی و بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان به عنوان سومین علت مرگ در ایران شناخته میشود. بر اساس گزارش جهانی، ما در منطقه خطر متوسط بروز این بیماری قرار داریم.ابتلا به این بیماری نه تنها به لحاظ روانی بیمار و خانواده وی را دچار تنش و نگرانی میکند که به لحاظ اقتصادی نیز خانوادهها را با چالشهای عمیقی مواجه میکند. گرچه وزارت بهداشت سعی کرده با در نظر گرفتن اقداماتی بار مالی درمان این بیماری را کاهش دهد، اما بررسیهای انجامشده نشان میدهد، چندان هم در این زمینه موفق نبوده است. مسوولان بر این عقیدهاند که یکی از تبعات تحریمهای اعمالشده علیه کشور، کمیابی و نایابی و همچنین افزایش وحشتناک قیمتها در بخش دارویی است و بیماران مبتلا به سرطان در حوزه تامین دارو با مشکلات و مصائب زیادی مواجه شدهاند. نبود داروهای با برند مناسب تا قیمت گزاف این داروها همگی از جمله مواردی هستند که جان بیماران مبتلا به سرطان را با خطرات جدی مواجه کرده است. برخی از بیماران داروهای مورد نظر را در داروخانههای هلال احمر هم پیدا نمیکنند و دست به دامان ناصر خسرو میشوند. البته بیش از نیمی از داروهای ناصر خسرو هم تقلبی یا تاریخ انقضا گذشته هستند. البته واردکنندههای دارو از عدم تخصیص ارز برای تهیه دارو اعتراض دارند و تولیدکنندههای دارو هم از کمبود مواد اولیه ناراضی هستند. با این حال گویا زنجیرهای به وجود آمده که گریبان بیماران مبتلا به سرطان را بیش از همه گرفته است.تا چند ماه دیگر دارویی نیست!البته بحث کمبود دارو منتهی به مبتلایان سرطان نمیشود، در حال حاضر دارو به ندرت در داروخانهها پیدا میشود. علیالخصوص داروهای خاص حتی داروی بیماران کرونایی هم در داروخانه نیست. یکی از داروخانهدارهای تهرانی گفت: متاسفانه مشکل کمبود مربوط به امروز و دیروز نیست. بیش از ۱۰ سالی است که درگیر تهیه داروهای خاص برای بیماران هستیم، اما به دلیل شرایط تحریمها داروها به صورت قطرهچکانی و حتی چمدانی وارد کشور میشود. اگر به همین منوال پیش رویم احتمال دارد تا چند ماه آینده دیگر دارویی در کشور وجود نداشته باشد.رنجهای پدر یک کودک مبتلا به سرطانرضا از بهمن سال گذشته و از سن شش سالگی مبتلا به نوعی سرطان خون شده است. با انجام آزمایشهای تخصصی نوع درمان مشخص و شیمیدرمانی او آغاز شد.پدر رضا یک کارگر است که تمام تلاش خود را صرف مداوای فرزندش کرده است. او درباره مشکلات دارویی بیماران مبتلا به سرطان از جمله فرزندش میگوید: همه بیماران برای تامین دارو دچار مشکل شدهاند. برای بیماری رضا دو داروی پایه وجود دارد: یکی «وین کریستین» که آمپول بوده و داروی اصلی شیمیدرمانی است و هر ماه هم تعداد مورد نیاز آن متفاوت است. اصل این داروها آلمانی، فرانسوی یا مجاری است، اما در شرکتهای دارویی داخلی بستهبندی میشود. این دارو از فروردینماه نایاب شده است. حتی به معاونت دارو هم مراجعه کردیم، اما نایاب بود. تنها برخی داروخانههای خاص با قیمتهای سرسامآور این دارو را میفروختند.وی ادامه میدهد: مقدار این دارو در هر بسته یک میل بوده که پسر من باید هر بار مقدار دو میل از آن را استفاده کند. من برای تامین این دارو تا پنج میلیون تومان هم هزینه کردهام. داروی دیگر که باز هم آمپول اصلی شیمیدرمانی است داروی آلمانی «انکاسپار» است. این دارو هم تا فروردین ماه در چرخه درمان وجود داشت و ما با دفترچه بیمه آن را با قیمت پنج تا هفت میلیون تومان میخریدیم، اما از فروردین ماه این دارو هم نایاب شد. برای خرید این دارو از ۲۰ میلیون تومان هزینه کردهایم بعد به تدریج قیمت آن به ۳۰ میلیون و ۴۰ میلیون و در نهایت ۶۰ میلیون تومان رسید و من به ناچار با همین قیمت این آمپول را خریداری کنم که مطمئنم در حال حاضر قیمت آن بیشتر هم شده است.پدر رضا اظهار کرد: سایر بیماران مبتلا به سرطان هم که با آنها مواجه شدم برای خرید داروی خود با همین مشکلات نایاب شدن دارو و قیمتهای سرسامآور آن مواجه شدهاند. پسر من هر ۲۱ روز یکبار به این دارو نیاز دارد. این داروها عوارض زیادی دارند به همین دلیل هم گاهی فاصله میان دو مصرف یک ماه هم میشود. آخرین تزریق رضا مربوط به چهار روز پیش بود که عوارض آن مانند حالت تهوع و… در رضا آغاز شده است.این کارگر میگوید: ما ساکن زنجان هستیم و این دارو را از تهران تهیه میکنیم که یکی از مشکلات ما آن بود که داروخانه فاکتور خرید دارو را به ما نمیداد در حالی که برای اینکه بتوانیم از موسسه محک برای تامین دارو کمک بگیریم به این فاکتورها نیاز داشتیم. تا اینکه محک خودش داروخانهای را به ما معرفی کرد و تنها آن داروخانه به ما فاکتور داد.وی عنوان میکند: به غیر از خرید این داروها هزینههای دیگری نیز برای درمان رضا وجود دارد. رضا مدام بستری است. در این دوره بستری او به دلیل سنگین بودن داروها ۲۸ روز طول کشید. برای تامین هزینه درمان او سایر اعضای خانواده مانند برادر و خواهر و… هم کمک میکنند و کنار من هستند چرا که واقعا به تنهایی از عهده این مخارج برنمیآیم. این اواخر با توجه به بالا بودن هزینهها ناچار شدم خانه را بفروشم که بخشی از پول آن را بابت رهن خانه کنار گذاشتم و مابقی نیز صرف درمان پسرم میشود.مشکلات انتقال ارز و امور گمرکی شایعترین عوامل کمبود داروبرای بررسی چرایی کمبود داروی خاص به یکی دیگر از داروخانههای تخصصی میروم؛ یکی از متصدیان میگوید: «یکی از مهمترین مشکلاتی که منجر به کمبود دارو در کشور شده است عدم توانایی وارد کنندهها در انتقال ارز و امور گمرکی است. البته نحوه توزیع داروهای تولید خارج از کشور در بین داروخانهها هم یکی دیگر از مشکلات موجود است؛ به گونهای که در هر استان معاونت غذا و دارو، داروخانهها را به دو دسته منتخب و غیرمنتخب تقسیم میکند. برای مثال در زمان کمبود «انسولین قلمی» در شهر رشت فقط به چند داروخانه انگشتشمار سهمیه داده میشد و این روند همچنان ادامه دارد. در حالی که این رفتارهای سلیقهای با توجه به شیوع بیماری کرونا فقط باعث ازدحام بیش از اندازه بیماران برای تهیه داروی مذکور در داروخانههای منتخب میشود و همین موضوع مغایر با اصول اولیه پروتکلهای بهداشتی است. با وجود پیگیریها برای اصلاح این نحوه غلط توزیع که کاملا سلیقهای است، متاسفانه تاکنون در، بر همان پاشنه اشتباه میچرخد و تغییری حاصل نشده است؛ در حالی که با اندکی مدیریت و نظارت میتوان حداقل سهمیه را بین کلیه داروخانهها توزیع کرد که هم باعث ازدحام مراجعان نشود و هم مردم در تمامی نقاط شهر به دارو دسترسی داشته باشند.وی افزود: برخی داروهای تولید داخل (حدودا ۳۰ تا ۳۵ درصد کل سبد دارویی) از جمله کپسول «فنیتویین»، «فاموتیدین»، «فلوکستین»، «کلیندامایسین»، «ریواستیگمین» و… اکنون در سطح داروخانهها تقریبا نایاب یا کم یابند. برای مثال در برخی موارد شاهد اعتراض مراجعهکنندهای هستیم که فقط یک ورق کپسول «فلوکستین» مطالبه میکند و زمانی که داروخانه از تحویل آن امتناع میکند موضوع به مرز درگیری و بحران میرسد. اما جالب است بدانید که شرکتهای توزیعکننده در قبال تحویل همان کپسول به تعداد بسیار بسیار محدود و در حد چهار یا پنج بسته از داروخانه انتظار دارند در کنار آن چند قلم داروی معمولی و گاهی نالازم برای داروخانه را هم تهیه کنند. حالا شما تصور کنید برای خرید چند بسته «فلوکستین» که مبلغ کل آن زیر پانصد هزار تومان است داروخانه مجبور است یک فاکتور یک یا دو میلیون تومانی سفارش دهد. با این اقتصاد فشل و نیمبند حاکم بر بیشتر داروخانهها مطمئنا مدیر داروخانه به جای فروش تکورق «فلوکستین» به مبلغ ۲۵۰۰۰ ریال که تنها دوازده تا پانزده درصد بدون کسر مالیات و هزینههای جاری سود دارد سعی میکند با استفاده از آن دارو یک نسخه کاملِ همراه اقلام دیگر را بپیچد تا حداقل در کنار آن دارو، چند قلم داروی دیگر هم فروخته باشد و به اصطلاح عامیانه داروخانه را سر پا نگه دارد.این داروساز دلیل کمبود برخی داروها در کشور را وقفه چند هفتهای در تامین مواد اولیه هم میداند: با توجه به اینکه مواد اولیه بیشتر داروها از کشورهایی مانند هند، چین، اسلوونی، روسیه و … وارد میشوند گاهی یک وقفه چند هفتهای در واردات مواد اولیه باعث بروز کمبود چندماهه در زمینه یک داروی خاص میشود. چون مطمئنا از سرگیری تولید و ورود به زنجیره توزیع پروسهای زمانبر است.وی اظهار کرد: زمانی که دارویی در سطح شهرستان، استان یا کشور با کمبود مواجه میشود برخی مراجعان با ارائه نسخ حاوی اقلام با تعداد بیش از نیازِ یک دوره مصرف خود باعث بروز مشکلاتی میشوند. برای مثال هفته پیش بیماری با دو نسخه قرص «مزالازین» هر برگ نسخه شامل دویست عدد به داروخانه مراجعه کرد که من ضمن تحویل یک نسخه به مراجعهکننده گفتم نسخه بعدی را یا هفته آینده یا از داروخانه دیگری تهیه کند اما بیمار اعتراض کرد «من میبینم توی قفسه دارید و باید بدید. اینجا سه موضوع مطرح است؛ آیا بیمار واقعا چهارصد عدد قرص را در عرض یک هفته یا یک ماه مصرف میکند؟ من به عنوان مدیر داروخانه آیا نباید موجودی قفسه خود را جهت پاسخگو بودن به تمامی مراجعان مدیریت کنم؟ از طرفی همین مراجعهکننده بحث شکایت را مطرح کرد و گاهی طرح اینگونه شکایات در مراکز و اداراتی صورت میگیرد که کارشناس این مساله نیستند و اعلام نظر اینگونه مراجع نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه فقط باعث ایجاد جو بدبینی و بحرانیتر شدن اوضاع میشود.»او با توجه به قیمتگذاری داروها میگوید: «در بحث کمبود برخی اقلام، موضوع قیمتگذاری هم مطرح است. برای مثال در کجای دنیا شما با مبلغی معادل هزار تومان میتوانید دارو تهیه کنید در حالی که به عنوان مثال قرص «متوکلوپرامید»، «دیسیکلومین» یا «دیفنوکسیلات» با قیمت هر ورق هزار تومان به فروش میرسد. واضح است که با یک حساب سرانگشتی هزینه تولید دارو، بستهبندی و هزینه نیروی انسانی باعث میشود تولیدکننده بیشتر دچار مشکلات اقتصادی شود. برای نمونه کپسول «فیفول» برای درمان فقر آهن به قیمت هر بسته سی عددی ۴۹ هزار تومان به فروش میرسد اما چند ماهی هست که به بهانه افزایش قیمت، نایاب است و توزیعکننده آن را به داروخانه عرضه نمیکند. شرکت تولید یا واردکننده به دلیل تورم در خواست افزایش قیمت میکند اما از طرفی سازمانهای بیمهگر زیر بار این افزایش قیمت، حداقل برای مدتها نمیروند و پوشش نمیدهند. دولت هم به منظور کنترل تورم اجازه افزایش قیمت را نمیدهد. در این شرایط، آسانترین راه برای تولیدکننده یا واردکننده، توزیع قطرهچکانی است یا عدمواردات یا دِپوکردن در انبار و در نهایت این مصرفکنندهها هستند که نیاز به دارو دارند و آسیب میبینند و داروخانهها به عنوان آخرین حلقه زنجیره دارویی متهم به احتکار یا موارد دیگر میشوند و ما شاهدیم در مواردی که اعتراضات به سطح فضای مجازی یا جراید میکشد نهایتا دولت با افزایش قیمت موافقت میکند و بلافاصله همان دارو به صورت فراوان وارد چرخه توزیع میشود. همه این موارد به دلیل عدمدرک صحیح از نحوه مدیریت کلان است.این داروساز به نمونههای دیگر دارویی هم اشاره میکند: نمونه دیگر، آمپول «سفازولین» یا «لیدوکائین» است به گونهای که در برههای حدودا یک ساله آمپول «سفازولین» که جزو دسته دارویی آنتیبیوتیکهاست و توسط بسیاری از پزشکان در مطب تجویز میشود به یکباره در دسته داروهای بیمارستانی قرار گرفت و شرکتهای توزیعکننده به داروخانههای خارج از بیمارستان توزیع کردند. همان آمپول که به قیمت ۲۵۰۰ تومان در قبال نسخه پزشک به فروش میرسد به یکباره در سطح داروخانهها به قیمت حدود ششهزار تومان رسید، آن هم فقط به یک دلیل چون داروخانهها برای پیچیدن نسخههای زیاد که حاوی این آمپول بود مجبور شدند از طریق دلالان اقدام کنند یعنی داروخانه بیمارستانها مبادرت به خرید دو یا سه برابر نیاز خود از این دارو میکردند سپس به واسطه افرادی به قیمت ۵۰۰۰ تومان به داروخانههای بیرون میفروختند. یک تصمیم اشتباه در مقطعی موجب شد که شاهد بحران و افزایش سه برابری قیمت دارو باشیم. در حال حاضر همین امر درباره آمپول «لیدوکائین» در جریان است و این به معنای عدم نگرش و مدیریت صحیح است. چنین تصمیمهایی فقط باعث پا گرفتن دلالان و ایجاد زمینه قاچاق میشود که داروخانهها هم به ناچار وارد این چرخه سر تا پا اشتباه و خطرناک میشوند.این داروساز در آخر میگوید: خوشبختانه تاکنون شاهد فوت بیمار بر اثر کمبود دارو نبودهام ولی روزانه شاهد اعتراضات بسیاری بوده و هستیم. برای مثال به دلیل کمبود داروهایی مثل انسولین قلمی، قرص «پلاویکس» و کپسول «دپاکین» که داروهای ضروری برای بیماران هستند اعتراضاتی وجود دارد. در برههای کمبود داروی «پرامی پکسول» باعث شد یک بیمار مبتلا به ناراحتی پای بیقرار که نیاز ضروری به دارو داشت بگوید چند شب است خواب و خوراک ندارد و داروخانه را مقصر میدانست چون حلقه انتهایی توزیع و تحویل دارو داروخانه است. در مواردی که دارویی در داروخانه موجود نیست و نایاب است بیمار به گمان اینکه داروخانه عمدا دارو را نمیدهد با بیان این جمله که هر چقدر هزینهاش میشود من پرداخت میکنم خستگی ناشی از تمام این ناملایمات در ذهن و تن پرسنل داروخانه دوچندان میکند زیرا زنجیره این عدممدیریتها در سطح کشور و بویژه استان موجب میشود یک داروساز در نظر بیمار در حد یک دلال سلامت، تنزل پیدا کند.جهان صنعت