کافی است که نتیجه تست کرونا مثبت باشد تا با موجی از اما و اگرها مواجه شوی، نزدیکترین خویشان و صمیمیترین دوستان هم مجبور به رعایت فاصله و قرنطینه میشوند تا جانشان بهخطر نیفتد و بتوانند از راه دور کمک رسان باشند
شفاآنلاین>سلامت> فاز نخست واکسیناسیون علیه بیماری کرونا به پایان رسید و فاز دوم تزریق واکسن نیز درحال انجام است. اما وضعیت برخی شهرها و استانهای کشور مانند استان تهران همچنان ناپایدار گزارش میشود.
به گزارش شفاآنلاین: کارشناسان بهداشتی کشور از امکان فراز و فرودهای دوباره آمار ابتلا و مرگ و میر در روزهای آتی خبر میدهند. از اینرو باید فاصلهها بیشتر شود و شیوهنامههای بهداشتی مو به مو مورد توجه قرارگیرد تا در جدال بین ماندن و رفتن فاتح میدان باشیم و به زندگی طبیعی بازگردیم. حقیقت این است که درمیان هیاهوی زندگی و روزمرگی، عادی انگاری و حتی تقدیری شدن برخی از ما، بازهم نام کرونا ترسناک و ابتلا به انواع جهش یافته آن همانند کابوسی دهشتناک است.
کافی است که نتیجه تست کرونا مثبت باشد تا با موجی از اما و اگرها مواجه شوی، نزدیکترین خویشان و صمیمیترین دوستان هم مجبور به رعایت فاصله و قرنطینه میشوند تا جانشان بهخطر نیفتد و بتوانند از راه دور کمک رسان باشند. اما کم نیستند افرادی که به تنهایی زندگی میکنند و درصورت ابتلا از همین کمکهای از راه دور هم محرومند. آنها کسی را ندارند تا کاسهای سوپ پشت درخانه بگذارد یا داروهایشان را به دستگیره در آویزان کند. به روایت آمار منتشر شده در سال 1395، بیش از دو میلیون خانوار تک نفره در ایران زندگی میکنند. تک زیستی شاید انتخاب اول این افراد نباشد اما بسیاری از آنها محکوم به زندگی در تنهایی هستند و این تنهایی در دوران پاندمی آنها را با مخاطرات بسیار مواجه میکند.
چه کسی مرا به بیمارستان میرساند
هانیه یکی از همین افراد است. سالهاست که در گوشهای از تهران به تنهایی زندگی میکند. پدر و مادر پیرش حاضر نشدند از شهر خود دل بکنند و همراهش باشند. خواهر و برادر هم که پاگیر خانواده و فرزندان، کیلومترها دورتر از تهران زندگی میکنند.
او که دختری پرشور و پرانرژی است از مبتلا شدنش به کرونا میگوید: یک روز دچار تب و بدن درد شدم. همکارانم مرا دلداری میدادند که موضوع مهمی نیست و کسالتی است که بزودی رفع میشود. اما ادامه همکاری در اداره منوط به اخذ تست کرونا بود. تست دادم ومتأسفانه نتیجه آن مثبت شد. با وجود اینکه دختر بسیار قوی و خودساختهای هستم اما حسابی ترسیده بودم. این ترس زمانی بیشتر شد که دوستانم تلاش میکردند مرا دلداری بدهند که اتفاق خاصی نیفتاده است. هریک از جملاتی که آنها برای دلداری ادا میکردند، مرا بیشتر میترساند. از طرف دیگر نگران تنگی نفس بودم. اگر نیاز به اکسیژن پیدا میکردم چه کسی مرا به بیمارستان میرساند. اخبار از تکمیل ظرفیت بیمارستانها میگفت و من بدون هیچ همراهی چه کار باید میکردم.
او ادامه میدهد: به هیچ وجه نمیخواستم مادر و پدرم از بیماری من مطلع شوند چون جان آنها هم به خطر میافتاد. دست آخر به پیشنهاد یکی از دوستانم با یک پزشک صحبت کردم. او برایم دارو تجویز کرد و گفت به هیچ وجه فضای مجازی را چک نکنم چون ترسم را افزایش میدهد. به گفته او ریههایم سالم بود. تنها دلیل تنگی نفس من ترس و اضطراب ناشی از خواندن مطالب موجود در فضای مجازی و صحبت با برخی از دوستانم بود.
فقط به مرگ فکر میکردم
کمال هم مردی 48ساله است. همسر و فرزندش سال گذشته مهاجرت کردند. او هم تصمیم دارد بعد از بازنشستگی به آنها بپیوندد. اما حالا برای خلاصی از سرزنش خانواده خودش و همسرش به تنهایی زندگی میکند. کمال میگوید: زندگی در تنهایی سختیهای خودش را دارد اما وقتی که انگیزه داشته باشی همه این سختیها آسان میشود. البته باید بگویم دست و پنجه نرم کردن با کرونا در تنهایی بسیار سخت و طاقتفرسا است. تمام روزهایی که بیمار بودم به مرگ فکر میکردم. روزهای اول حتی توان خارج شدن از خانه و تهیه داروهایم را نداشتم. به سختی خود را تا داروخانه سرخیابان کشاندم.
با وجود استفاده از دو ماسک به مسئول داروخانه گفتم که من کرونا مثبت هستم تا در صورت نیاز محیط را ضدعفونی کنند. او با رفتاری زننده داروهایم را داد که البته به او حق میدهم، چون جان عزیز است. با وجود اینکه بسیاری از ما همیشه ناله میکنیم و میگوییم بمیریم از این دنیا راحت شویم اما هنگام مواجهه با مرگ همه بهدنبال راه فرار هستیم.
کمال ادامه میدهد: فکر مرگ لحظهای رهایم نمیکرد. خودم را مرده روی تخت تصور میکردم که همسایهها از بوی تعفنم مرا پیدا کردهاند. رنج بیماری از یک سو، تهیه مایحتاج زندگی از دارو گرفته تا میوه و ماهیچه از سوی دیگر و از همه بدتر فکر مرگ در تنهایی انسان را در شرایط جان کندن قرار میدهد. تجربه تلخی که امیدوارم هیچ کس آن را تجربه نکند.
یأس و ناامیدی در سایه جولان کرونا
بیش از یکسال است که ویروس کرونا بر زندگی ما سایه انداخته و توانسته با اخلال در روند زندگی انسانها، نشاط اجتماعی و شور زندگی را در جامعه کمرنگ کند. در مقابل اما ناامیدی و یأس در روح و روان انسانها بخصوص آنهایی که به تنهایی زندگی میکنند و از حمایت خانواده محرومند، ریشه دوانده است. این گروه از جامعه که تقریباً هشت و نیم درصد کل خانوارهای کشور را تشکیل میدهند در مواجهه با این بیماری دچارمشکلات روانی و جسمی بیشتری میشوند.
جعفر بای آسیب شناس معتقد است: خانوارهای تک سرپرست با جولان کرونا دچار مشکلات بسیار میشوند. میگوید: گذر از بیماری کرونا نیازمند مراقبتهای ویژه مانند تهیه دارو، غذای مناسب و استراحت کافی است. اعضای یک خانواده با وجود قرنطینه فرد بیمار در خانه با مشارکت یکدیگر از سد بیماری میگذرند اما فردی که به تنهایی زندگی میکند از این کمک و همدلی محروم است و دچار ناامیدی و ترس میشود. او میافزاید: حتی حضور در بیمارستان و بستری شدن هم برای آنها معضلات بسیاری به همراه دارد و رنج و آسیب آنها را افزایش میدهد. از اینرو باید با برنامههایی دقیق و مناسب درمسیر توانمندسازی افراد جامعه گام برداریم تا بتوانیم با رعایت درست دستورالعملهای بهداشتی به قطع زنجیره بیماری در جامعه دست یابیم. از سوی دیگر ایجاد تشکلهای مردم نهاد با مهارتهای پزشکی و مراقبتی در سطح محلات و تحت نظارت مسئولان مربوطه میتواند اقدامی حمایتی درجهت رفع مشکلات افراد تنها باشد. جعفر بای تأکید میکند: تزریق واکسن هم در رفع این معضل و افزایش امید اجتماعی مؤثر است و درصورت سرعت بخشی به واکسیناسیون میتوانیم به ترمیم آسیبهای روانی و افزایش امید اجتماعی امیدوار باشیم.
به فکر افراد تنها باشیم
شهلا کاظمیپور جامعه شناس نیز با اشاره به آمار منتشر شده در سال 1395 در کشور میگوید: بهطورکلی حدود 24 میلیون خانوار در ایران زندگی میکنند. از این تعداد نزدیک به دو میلیون خانوار تک نفره هستند که حدود 600 هزار نفرآنها مرد و یک میلیون و 300هزار نفر را زنانی تشکیل میدهند که به تنهایی زندگی میکنند. در واقع میتوان گفت که خانوارهای یک نفره زن سرپرست در ایران دوبرابر تعداد خانوارهای مرد سرپرست هستند.
او میافزاید: از بین 24 میلیون خانوار ایرانی حدود 20 درصد دارای سرپرستانی با سن بیش از 60 سال هستند. این رقم عددی معقول است. اما هنگامی که از بین خانوارهای تک نفره 54 درصد یعنی یک میلیون و 102 هزار خانوار را افرادی تشکیل میدهند که سن آنها بیش از 60 سال است باید کمی تأمل کرد. وقتی بیشتر به جزئیات توجه میکنیم میبینیم که از این تعداد نزدیک 200 هزار نفر مرد و حدود 900 هزار نفر زن هستند، این یعنی افرادی در جامعه هستند که هنگام مواجهه با بحرانهایی نظیر کرونا با مشکلات و معضلات بیشتری مواجه میشوند. البته تنها زندگی کردن با وسایل ارتباط جمعی کنونی مانند گذشته نیست و بسیاری از امور را سهل کرده اما افرادی که ارتباطات ضعیفی دارند و استفاده از وسایل ارتباطی امروزی را نیاموختهاند قطعاً دچار مشکلات جدی خواهند شد.
این جامعه شناس میگوید: ممکن است افرادی که به تنهایی زندگی میکنند در هنگام ابتلا به بیماری کرونا از عهده انجام امور مربوط به خود برنیایند و جانشان به خطر بیفتد. از اینرو جامعه نسبت به آنها مسئولیت دارد و باید برای اطلاع از وضعیت آنها و ساماندهی امورشان تدابیر ویژهای بیندیشد. تشکیل گروههای مردمی محله محور و همچنین کمپهای بهداشتی درمحلات میتواند مشکل بسیاری از خانوارهای تک سرپرست جامعه را رفع کند.
افزایش حمایتهای اجتماعی برای افراد تنها
امیرشعبانی روانپزشک اما به گروهی از افراد تنها اشاره میکند که دچار انزوا شدهاند. او میگوید: افراد منزوی در مجموع مشکلات سلامت بیشتری دارند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری هستند، سیستم ایمنی ضعیفتری دارند، ممکن است دسترسی کمتری به خدمات بهداشتی داشته باشند و کمتر از حمایت اجتماعی برخوردارند. در عصر کنونی، باید به این شرایط، تنش درازمدت مرتبط با انتقال بیماری همه گیر و قرنطینه نسبی اجباری را هم افزود.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: در شرایط ویژهای که افراد به حضور در جمع و بهرهگیری از حمایت دیگران نیاز بیشتری دارند پیامدهای این انزوای تحمیلی برجستهتر میشود. میدانیم در عصر کرونا، ابتلا به اختلالات روانپزشکی افزایش یافته و این افزایش در مبتلایان به کووید19 به طور ویژه مشاهده شده است. در این عصر، انزوا بهطور کلی بسیار افزایش یافته و بحرانهایی جدی از قبیل بیکاری و دشواریهای اقتصادی هم به آن افزوده شده، باید چنین وضعیتی را فاجعه نامید و رسیدگی به آن را در اولویت تام قرار داد.
او میافزاید: انزوا بهخودی خود عوامل زمینه ساز پیچیدهای دارد و رفع آن نیازمند رسیدگی به عوامل فردی و اجتماعی و درصورت وجود یک بیماری زمینهای روانپزشکی، درمان آن است. اما با نگاه ویژه به انزوای حاصل از دوران جدید کرونایی، باید اذعان کرد که مدیریت این شرایط بسیار دشوار است؛ بخصوص در جامعهای که از پیش دست به گریبان مشکلات اجتماعی و اقتصادی عمیقی بوده است. میتوان راهکارها را در سطوح اجتماعی و فردی طبقهبندی کرد. در سطح فردی، راهکارهای خودمراقبتی متنوعی وجود دارد.
در سطح کلان نیز برقراری چتر حمایت اجتماعی و اقتصادی مؤثر، ضروری است و باید سازمانهای مردم نهاد به طورجدی تقویت شوند. تشکیل مراکز حمایتی یا گروههای خودیاری کوچک و بزرگ با اولویت گروههای آسیب پذیر مانند سالمندان و بیماران هم باید در دستور کار قرار گیرند و سامانههای حمایت عمومی و عام المنفعه از قبیل سامانه پاسخدهی 4030 که در دوران کرونا راهاندازی شد نیازمند تقویت، گسترش و تکثیرند. روزنامه ایران