دستاندرکاران دانشکده طب ایرانی در اردکان با وجود بی مهریهایی که شاهد بودهاند، اما فعالیت و اقدامات موثری را انجام دادهاند.
شفاآنلاین>سلامت> با وجود آنکه طرح ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان به طور آزمایشی در کشور آغاز شده است، اما همچنان برخی از فعالان جامعه پزشکی نسبت به اثربخشی این طرح تردید دارند. بسیاری از فعالان جامعه پزشکی بر این باورند که این ادغام به پیششرطها و پیشنیازهایی وابسته است که در صورت تامین نشدن این پیش نیازها، این طرح میتواند به ضد خودش تبدیل شود.
به گزارش شفاآنلاین: طرح آزمایشی ادغام خدمات طب ایرانی در نظام شبکه بهداشت و درمان در شهرستان اردکان یزد به طور آزمایشی آغاز شده است. این طرح به عنوان یکی از پروژههای پویش رهسلامت و در راستای تحقق ماده ۱۲ سیاستهای کلی سلامت، شناخته میشود. اجرای این طرح از حدود یکسال گذشته در دستور کار قرار گرفته است. هماکنون کمیتههای علمی، اجرایی، پایش و ارزشیابی این طرح تشکیل شدهاند. قرار است دورههای آموزشی در خصوص محتوای طرح نیز برای مربیان بهورزی و کارشناسان بخش بهداشت برگزار شود.
محمدرضا دشتی اردکانی، نماینده مردم اردکان در مجلس هم با اشاره به اهمیت اجرای این طرح در اردکان، تاکید کرد: «وزیر بهداشت باید به طور مستقیم نسبت به مسائل حوزه دانشکده طب ایرانی در اردکان ورود پیدا کند. دستاندرکاران دانشکده طب ایرانی در اردکان با وجود بی مهریهایی که شاهد بودهاند، اما فعالیت و اقدامات موثری را انجام دادهاند. طب سنتی و ایرانی یک مکتب است که باید آن را پرورش داد. ما نیز در مجلس همراه با سایر دستگاهها و نهادها، پشتیبان گسترش طب سنتی خواهیم بود.»
همچنین سعید نمکی، وزیر بهداشت هم با اشاره به ضرورت ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان کشور، تاکید کرد: «در مورد طب ایرانی و مدرن، شاهد برخی افراطی گریها از سوی دو طیف هستیم. همین اتفاق موجب گسست و واگرایی بین این دو طیف و عدم شکوفایی جنبههای عقلایی، خردمندانه و علمی این مجموعهها بوده است، اما خوشبختانه امروزه خردمندان این دو عرصه در کنار هم هستند.»
او خاطرنشان کرد: «نباید دانشجویان علوم پزشکی را از گذشته این سرزمین محروم کنیم. ممکن است فردی فوق تخصص یک رشته پزشکی شود، اما به بیمار، حکیمانه نگاه نکند. این نقصی است که در دانشگاههای علوم پزشکی داریم و انسانهای تک بعدی تربیت میکنیم. به همین دلیل برای گسترش طب ایرانی و مکمل به صورت علمی، اول باید همفهمی و درک متقابل را تقویت کنیم. آشتی بین دو جناح طب مدرن و ایرانی را باید ایجاد کنیم. در شورای سیاستگذاری طب ایرانی و مکمل باید کمیتهها و زیرکمیتههایی تشکیل شود تا هر دو طرف تعامل و گفتوگو کنند.»
همچنین نمکی یادآور شد: «باید تنویر افکار عمومی و اطلاع رسانی صحیح از شیوههای علمی طب ایرانی و مکمل برای جامعه در دستور کار ما قرار گیرد تا مردم تفاوت سره از ناسره را متوجه شوند. در طب مدرن برای برخی سوالات مردم، ممکن است پاسخی نداشته باشیم، اما باید راه را برای ارتقای آگاهی مردم نسبت به طب ایرانی و مکمل مورد تایید و علمی باز کنیم. نباید فقط و فقط به طب ایرانی فکر کنیم، چون طب مکمل غیر ایرانی هم در آینده بیش از این توسعه مییابد. موسیقی درمانی، رایحه درمانی و ماساژ درمانی و خیلی از رشتههای طب مکمل در کشور مورد استقبال است. یکی از راهها در این زمینه، داشتن یک موسسه قوی آموزشی است که همه رشتههای طب مکمل و طب ایرانی را در آنجا داشته باشیم.»
نمکی با تاکید بر اهمیت ادغام طب مدرن و ایرانی اظهار داشت: «باید نگاه و رویکرد و همچنین خدمات بین طب مدرن و ایرانی، ادغام شوند. این ادغام باید توسط اساتید برجسته این دو گروه انجام شود.»
آیا ادغام طب ایرانی و مدرن به صلاح بیماران است؟
برخی از فعالان طب سنتی و مدرن تاکید دارند که در صورت مشورت با علمای طب ایرانی و طب مدرن، ادغام این دو طب میتواند موثر واقع شود و در نهایت به صلاح بیماران تمام شود.
قاسم شیرودی، متخصص طب سنتی نیز به چالشهای پیشروی ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان میپردازد و میگوید: «در اینکه ادغام طب سنتی و نوین در مراکز ارائه خدمات، اقدام بسیار شایستهای است، شکی وجود ندارد. در عین حال باید دید که مدیران مراکز بهداشتی و درمانی تا چه حد حاضر میشوند که از آموزههای طب ایرانی بهره ببرند. اگر قرار باشد این ادغام فقط در این حد باشد که مثلا یک دفترچه آموزشی در اختیار مراجعان قرار بدهند و آموزههای طب ایرانی را از این طریق بخواهند به مردم آموزش بدهند، در این صورت فکر نمیکنم که این ادغام بتواند مسیری برای توسعه طب ایرانی بگشاید.»
او تاکید میکند: «ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان، زمانی به بار مینشیند که هم در نسخههای دارویی و هم توصیههای پزشکی، حضور پررنگ طب ایرانی دیده شود. مثلا در نسخه بیمار، داروی طب سنتی هم تجویز شود و یا مثلا در کنار آزمایشهای پاراکلینیکی، درمانهای طب مکمل ایرانی هم برای بیمار تجویز کنند. فقط در این صورت میتوان به توسعه خدمات طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان امیدوار بود.»شیرودی خاطرنشان میکند: «راهی را که ما تازه شروع کردهایم، کشور چین سالیان سال است که پیموده است. طب سنتی چین با طب کلاسیک، آمیخته شده است و در بسیاری از مراکز بهداشتی و درمانی این کشور میتوان حضور پررنگ طب سنتی این کشور را مشاهده کرد. به همین دلیل، بسیار شایسته است که از تجارب آنها نیز بهره ببریم و در این مسیر از آنها بیاموزیم.»
او یادآور میشود: «طب ایرانی و طب کلاسیک، دشمن هم نیستند. آنها مکمل یکدیگرند. دیدگاهی که طب ایرانی یا طب کلاسیک را رد میکند، دیدگاه افراطی است که عالمان این دو حوزه، این دیدگاههای افراطی را قبول ندارند. هر دو طب دارای نقاط ضعف و قوت هستند که با ادغام در یکدیگر، قدرت آنها بیشتر و ضغف آنها پوشش داده میشود. در این مسیر ادغام باید با مدیران شبکه بهداشت و درمان، مذاکره داشت. البته نیاز است که تولیت نظام سلامت هم با این مدیران وارد مذاکره شود تا شاهد ادغام موفق خدمات طب ایرانی در این مراکز باشیم. ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان، فقط زمانی نتیجه میدهد که از متخصصان طب ایرانی نیز دعوت به همکاری شود و آنها در مراکز ارائه خدمت، حضور پررنگی داشته باشند.»
همچنین محمدرضا کریمی، متخصص طب سنتی و مدیر موسسه حجامت استان خراسان رضوی نیز به مشکل بیمه نبودن خدمات طب ایرانی اشاره میکند و میگوید: «در سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان در حوزه طب سنتی با مشکلات جدی مواجه هستیم. در بحث داروهای مرتبط با طب سنتی نیز مردم با مشکلات مالی زیادی مواجه هستند. مردم بارها از ما میپرسند که مگر شما پزشک نیستید و مگر این داروها برای درمان بیماری ما تجویز نشده است، پس چرا نباید این داروها تحت پوشش بیمه باشد. واقعا هیچ جواب قانعکنندهای برای آنها نداریم. صرفا به دلیل اینکه به خیال خودشان نمیخواهند هزینه بیمهها بالا برود، بخش زیادی از مردم را از خدمات طب سنتی محروم کردهاند. این در حالی است که استفاده از خدمات طب سنتی به کاهش چشمگیر هزینههای درمان در جامعه منجر میشود. این موضوع مهمی است که بیمهها نمیبینند. همچنین حجامت، زالودرمانی، بادکش و سایر درمانهای مشابه در طب سنتی نیز تحت پوشش بیمههای پایه نیست. فقط تعدادی از بیمههای تکمیلی، برخی خدمات طب سنتی را تحت پوشش بیمه قرار میدهند که تعداد آنها بسیار کم است.»
کریمی از نبود تعرفههای ثابت در حوزه طب سنتی نیز انتقاد میکند و میگوید: «هیچ تعرفه ثابتی در حوزه خدمات طب سنتی نداریم. اگرچه دانشکدههای طب سنتی، گاهی تعرفههایی را اعلام میکند، اما این تعرفهها در نقاط مختلف کشور، یکسان نیست و خیلی از درمانگران نیز از این تعرفهها تبعیت نمیکنند. مشکلی که این وسط وجود دارد این است که دانشکدههای طب سنتی باید تعرفههای خدمات طب سنتی را به مردم اعلام کنند، اما این کار را انجام نمیدهد. همین اتفاق باعث سردرگمی مردم شده است.»
فازهای پیشبینی شده برای ادغام طب ایرانی و مدرن
قرار است طرح ادغام طب ایرانی و مدرن در چند فاز مختلف اجرا شود که هر فاز اجرایی نیز تکمیل کننده فاز قبلی خواهد بود.
نفیسه حسینی یکتا، سرپرست دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت نیز با اشاره به ضرورت ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان، مکاتب درمانی مختلف را به سلاحهای متنوعی تشبیه میکند که در کنار هم میتوانند توان دفاعی نظام سلامت کشور را افزایش دهند.
او درباره ضروت ادغام طب ایرانی و کلاسیک، یادآور میشود: «وقتی بحث دفاع پیش میآید، از هر ابزاری برای دفاع از آنچه که مد نظر است، استفاده میشود. همانطور که در دوران دفاع مقدس، از هر استراتژی، ابزار و سلاحی برای دفاع از کیان مملکت بهره گرفته شد، نظام سلامت نیز برای دفاع از سلامت عموم جامعه، از هر ابزار در دسترسی که مورد تایید قرار میگیرد، استفاده خواهد کرد. مکاتب درمانی مختلف در واقع سلاحهای متنوعی هستند که هر کدام دارای توفیقات و نقایصی بوده و در کنار هم میتوانند به افزایش توان دفاعی نظام سلامت کشور کمک کنند.»
او به دو فاز پیشبینیشده برای ادغام خدمات طب ایرانی در نظام شبکه بهداشتی و درمانی میپردازد و میگوید: «در این مرحله، آموزش اصلاح سبک زندگی بر اساس آموزههای طب ایرانی را خواهیم داشت که محتوای علمی که در این مرحله آموزش داده میشود، قبلا مورد پژوهش قرار گرفته که اثرات شاخصی بر افزایش کیفیت زندگی و اصلاح سبک زندگی داشته است. در فازم دوم، ورود آموزههای طب ایرانی برای درمان بیماریهای رایج مد نظر است که از آموزههای مبتنی بر شواهد استفاده خواهد شد. در این راستا ورود داروهای گیاهی به قفسههای دارویی نیز از اهداف فاز دوم ادغام خدمات در سطح اول نظام سلامت است.»
سرپرست دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه شعار و راهبرد اصلی طب ایرانی، اصلاح سبک زندگی است، خاطرنشان میکند: «این رویکرد در پیشگیری از بروز بیماریها، بهویژه بیماریهای غیر واگیر تاثیر بهسزایی دارد و در درمان بسیاری از بیماریها نیز بهتنهایی میتواند کمککننده باشد. ادغام طب ایرانی در نظام سلامت کشور برای ارتقای سلامت جامعه از جمله اهداف مهم دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت از ابتدای تاسیس است. اسناد بالادستی کشور، از جمله بند 12 سیاستهای کلی سلامت و ماده 74 قانون برنامه ششم توسعه نیز بر تحقق این امر تاکید دارند.»
او خاطرنشان میکند: «اجرای طرح ادغام، سبب ایجاد همزبانی و گفتمان مشترک میان دو حوزه طب رایج و طب سنتی میشود. در این راستا پذیرای هرگونه نقد سازنده از سوی دستاندرکاران نظام سلامت برای اجرای بهتر و موفقتر آن در فازهای بعدی، خواهیم بود. امیدواریم بتوانیم بهزودی شاهد اجرای طرح ادغام خدمات طب ایرانی در تمامی سطوح نظام سلامت کشور باشیم.»
بسیاری از متخصصان طب ایرانی بر این باورند که ادغام طب سنتی با طب مدرن میتواند سبک زندگی ایرانی را سالمتر سازد و هزینههای نظام درمان را کاهش دهد. در این بین، ترکیب طب سنتی و نوین، چندان هم راه سادهای در پیش ندارد. چالشهای متعددی در این مسیر ادغام وجود دارد که رفع هرکدام از آنها نیازمند مدیریت کارشناسی است. روزنامه سپید