کد خبر: ۲۷۵۵۴۳
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ - 2021March 07
نقش‌های بزرگسالان مثل والدی و همسری که در عصر ما پیچیدگی‌های بیشتری دارند به کودک سپرده می‌شود که به دلیل فقدان آمادگی در ایفای آن ممکن است با ناکامی و شکست مواجه شود.

شفاآنلاین>سلامت> وقتی بحث از ازدواج در سنین پایین به میان می‌آید، اکثر قریب به اتفاق فعالان این حوزه درباره دختران صحبت می‌کنند و اگر هم در خلال صحبت‌ها اشاره‌ای به پسربچه‌ها شود، خیلی گذری و سرسری است، اما آخرین آمارها که حکایت از جمعیت 60 هزارنفری مردان متأهل 10 تا 18 ساله دارد، زنگ خطری است که به صدا درآمده و باید ما را در‌خصوص ازدواج پسران در سنین نامعقول نگران کند، قطعاً در چنین سنینی هیچ پسربچه‌ای نمی‌تواند پدری کند، در حالی که باید نان‌آور خانه هم باشد، پسربچه‌ای که از تحصیل و بازی بازمانده و باید به فکر اداره یک زندگی مشترک و سیر کردن همسر کوچک و احیاناً فرزندانش باشد.

به گزارش شفاآنلاین: سیمین کاظمی، جامعه‌شناس با اشاره به شایع بودن ازدواج در سنین پایین در گذشته‌های دور می‌گوید: در گذشته که به کودکان نقش اقتصادی تحمیل و از نیروی کار آنها بهره‌برداری می‌شد، ازدواج پسربچه‌ها همچون دختربچه‌ها امری شایع بوده است. در‌واقع در شرایطی که تمایزی بین جهان کودکی و بزرگسالی وجود نداشت و مهارت‌هایی که شخص برای ورود به یک حرفه لازم داشت، ابتدایی و اندک و قابل فراگیری در مدت‌زمان کوتاهی بود، شخص در سال‌های اول عمر که از نظر خانواده به بلوغ جسمی رسیده بود، ازدواج می‌کرد، اما در دوره مدرن، کودکی فرصتی است که کودک، آگاهی و مهارت کسب کند.

با فراغت از مسئولیت‌های بزرگسالان رشد جسمی، روانی و اجتماعی را طی کند و بعد از آن در دوره جوانی و به‌طور مستقل برای زندگی و آینده‌اش تصمیم بگیرد. در دوره حاضر، ازدواج کودکان به معنی از دست رفتن فرصت‌های آموزشی و کسب مهارت‌های مختلف است و کودک مراحل رشد را به‌طور طبیعی نمی‌تواند طی کند، با ازدواج هم مسئولیت‌های متعددی بر دوش او گذاشته می‌شود که ممکن است برایش طاقت‌فرسا باشد. 

نقش‌های بزرگسالان مثل والدی و همسری که در عصر ما پیچیدگی‌های بیشتری دارند به کودک سپرده می‌شود که به دلیل فقدان آمادگی در ایفای آن ممکن است با ناکامی و شکست مواجه شود. به گفته این جامعه‌شناس، چون کودک همسری مورد حمایت نگاه سنتی در جامعه است و در چنین نگرشی نقش‌های مرد و زن هم بر‌اساس تقسیم کار جنسیتی تدارک دیده شده، بنابراین یک پسربچه زیر ۱۸ سال باید عهده‌دار نقش سرپرست خانوار شود که ممکن است فراتر از تحمل و توانایی‌اش باشد.

ازدواج پسربچه‌ها چون فرصت مهارت و آموزش را از آنها می‌گیرد، موجب می‌شود که آنها وارد مشاغلی شوند که منزلت و درآمد کمتری دارند، از طرفی چون کودکان گرفتار کودک همسری از خانواده‌های با سطح اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر هستند، ازدواج در سنین پایین به تداوم و بازتولید فقر منجر می‌شود، در مجموع کودک همسری اگرچه بیشتر دامنگیر دختران می‌شود، اما پسربچه‌های خانواده‌های فقیر و حاشیه‌های جامعه هم از آن در امان نیستند.

آن روی کودک همسری!!
مظفر الوندی، فعال حوزه کودک نیز با اشاره به اینکه در بحث کودک همسری عمدتاً به شرایط دختران کم سن‌وسال و عوارض ناشی از کودک همسری به آنان پرداخته می‌شود، توضیح می‌دهد: البته بحث ازدواج دختربچه‌ها بسیار جدی است، چرا که دخترانی که در سنین پایین مجبور به ازدواج می‌شوند، از نظر جسمی و روحی آسیب‌های جبران‌ناپذیری متحمل می‌شوند اما این فقط یک طرف ماجرای کودک همسری است، آن‌سوی این ماجرا پسربچه‌های کم‌سن و سالی هم هستند که در پروسه ازدواج اجباری قرار گرفته و در سنین پایین به عنوان مردان خانه تشکیل زندگی می‌دهند و به یک‌باره تمام مسئولیت‌های مردانه به کودکانی سپرده می‌شود که باید در بازی‌های کودکانه خود باشند اما بالاجبار رخت دامادی می‌پوشند و با همسر خردسال خود بار زندگی را به دوش می‌کشند، بزودی پدر می‌شوند و کودکان خود را در بغل می‌گیرند، پسران کم‌سن و سال در این شرایط سخت خیلی زود به بن‌بست رسیده و در پیچ‌وخم مسئولیت زندگی مچاله می‌شوند و سرخورده از زندگی، افسرده شده و به خودکشی پناه می‌برند، به نظر می‌رسد ازدواج با تمام بار ارزشی خود که می‌تواند در تحکیم نظام خانواده مؤثر باشد در این افراد به بلیه‌ای جبران‌ناپذیر تبدیل می‌شود که آثار مخرب آن تا سال‌ها برجای می‌ماند، پسربچه‌ای که خود به تربیت و آموزش نیاز دارد باید فرزند یا فرزندانی را تعلیم دهد.

به اعتقاد این فعال حوزه کودک، اگر قرار است قوانینی برای تعیین سن ازدواج تصویب شود فقط دختران را نبینند بلکه پسرانی که به عنوان داماد‌های کوچک، می‌خواهند بار مسئولیت خانه و خانواده را هم در سن پایین به عهده بگیرند را نیز مورد توجه قرار دهند. گرچه برمبنای قانون مدنی ماده ۱۰۴۱ شرط سنی برای ازدواج دختران و پسران به ترتیب ۱۳ و ۱۵ تعیین شده ولی در همان ماده قانونی با رعایت شرایطی این سن می‌تواند پایین‌تر بیاید و آمارهای رسمی سازمان ثبت احوال هم حکایت از ازدواج سنین پایین در برخی مناطق کشور دارد.

مغایرت قوانین داخلی با قوانین کنوانسیون حقوق کودک
سارا باقری، حقوقدان و فعال اجتماعی نیز در این باره به ما می‌گوید: همیشه از آسیب‌های ناشی از کودک‌همسری دختران به دلیل اینکه آسیب‌پذیرتر از پسران هستند، صحبت می‌شده، اما در عین حال آسیب‌هایی که پسران با ازدواج در سن پایین می‌بینند نیز کم نیستند، مشکلات اقتصادی و معیشتی از جمله مشکلات بزرگی است که گریبان این قشر از کودکان را در همان وهله اول می‌گیرد. علاوه بر مشکلات اقتصادی، در واقع این افراد در سنین کودکی از حقوقی مانند حق بازی، حق تحصیل و آموزش و سایر موارد، بازمی‌مانند و مجبورند بلافاصله وارد چرخه اقتصادی شده و نقش همسری را برعهده بگیرند. پسربچه‌ها به نوعی قربانیان خاموش این آسیب اجتماعی هستند و کمتر هم درباره این قشر صحبت به میان می‌آید.
به گفته این حقوقدان، [حداقل] سن ازدواج در قانون مدنی در ماده 1041 برای پسران 15 سال در نظر گرفته شده و زیر این سن با اجازه ولی و مصلحت دادگاه اجازه ازدواج داده می‌شود. با توجه به اینکه ما به پیمان‌نامه بین‌المللی حقوق کودک پیوستیم، این کنوانسیون سن کودک را 18 سال در نظر گرفته و قاعدتاً این فاصله و تمایز در میان قوانین کشور و قوانین بین‌المللی وجود دارد، همین فاصله سبب می‌شود بیشتر بحث کودک همسری و اعمال انواع خشونت‌ها نسبت به پسران در سنین پایین پیش می‌آید و در نهایت هم پسربچه‌های متأهل بی‌آنکه مهارتی درخصوص زندگی مشترک کسب کرده باشند، تشکیل زندگی می‌دهند و به واسطه این قبیل ازدواج‌ها در معرض انواع خشونت‌ها قرار می‌گیرند و در نهایت بدون آموزش و آگاهی کافی و کسب مهارت فرزندپروری، تبعات جبران‌ناپذیر ازدواج گریبان آنها را خواهد گرفت.روزنامه ایران

برچسب ها: کودک همسری ، ازدواج ، بلوغ
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: