به گزارش شفاآنلاین: اگر تاریخ ورود کرونا را آخرین روزهای زمستانی سال ۹۸ در نظر بگیریم، امروز باید به استقبال سالگرد این بیماری منحوس برویم. بیماری که زندگی همه انسان های روی کره زمین را به یک نحوی تحت تاثیر خود قرار داد و سبک زندگی را تغییر داد اما در این میان زندگی اقشار خاصی از جوامع مختلف بیش از سایرین تحت تاثیر این ویروس قرار گرفت. توانیابانی که در شرایط عادی نیازمند کمک و توجه بودند و اکنون با شرایط جدید زندگی برای آن ها سخت تر از گذشته شده است.
کودکان توانیاب که تا پیش از این با مشکلات ذهنی یا جسمی شان دست و پنجه نرم می کردند، حال شرایط کرونا به مشکلات آنها و خانواده هایشان دامن زده است. بهناز موسوی روانشناس بالینی و مسئول فنی و مراقبت آسایشگاه زیر ۱۴ سال (موسسه خیریه نگهداری و توانبخشی معلولین بی سرپرست انجمن بچه های آسمان) درباره شرایط ویژه کودکان توانیاب در شرایط کرونایی می گوید: معلولیت به تنهایی باعث ابتلا به ویروس کرونا نمی شود اما در کودکان توانیاب به دلیل دارا بودن یکسری اختلالات و بیماری های زمینه ای، احتمال ابتلا به بیماری مزمن پزشکی مانند بیماری مزمن ریه، بیماری های قلبی و ضعف سیستم ایمنی بیشتر است. این مساله آنها را بیشتر در معرض ابتلا به انواع بیماری ها از جمله کرونا قرار می دهد.
وی ادامه می دهد: همچنین کودکان توانیاب و خانواده های آنها در شرایط عادی با سختی و چالش های متعددی در زندگی روزمره خود مواجه هستند. اکنون با همه گیری ویروس کرونا و سعی در ایجاد شرایط اقامتی ایمن و تامین نیازهای مراقبتی و توانبخشی و تحت نظر متخصصین بودن این کودکان در کنار رعایت همه پروتکل های بهداشتی و تاکید بر محدودیت های ارتباطی، انجام اقدامات حفاظتی برای کودکان توانیاب را بسیار چالش برانگیز کرده است.
موسوی می گوید: در این میان تردید ارتباط خانواده ها با متخصصان، مربیان و اختلال در امر توانبخشی و ارتباطی این کودکان، خود باعث به وجود آمدن مشکلات زیاد و تضعیف قوه جسمانی و روانی آنها می شود که همه این موارد می تواند منجر به پیشرفت بیماری این کودکان شود.
این روانشاس بالینی در پاسخ به این سئوال که امروز با توجه به شیوع این بیماری با گذشت یکسال، مردم دچار بحران های روحی شده اند، از نظر شما کودکان توانیاب چقدر در معرض آسیب های روحی و روانی قرار دارند؟ می گوید: انسان ها در هر گروه سنی و با وجود تفاوت های فردی بسیار ذاتا اجتماعی بوده و نیازمند همراهی با جامعه، برقراری تعاملات مثبت با اقشار و گروه های مختلف و همسالان خود هستند. در واقع این امر در بهزیستی روانی و پیشگیری از مشکلات مرتبط تاثیر بسزایی دارد.
موسوی تصریح می کند: اما در زمان همه گیری ویروس کرونا به دلیل ضرورت اعمال راهکارهای مقابله ای در مقابل ویروس کرونا و در نظر گرفتن میزان آسیب پذیری کودکان توانیاب، تاکید شده که کودکان در اماکن عمومی و تجمعات کمتر حضور داشته و قرنطینه باشند. در نتیجه با توجه به اهمیت تعاملات اجتماعی برای کودکان توانیاب که در مسیر رشد و تعالی قرار دارند، مراکز آموزشی تعطیل و روش های مجازی جایگزین آموزش حضوری شده است. این امر باعث عدم برقراری ارتباط فرد توانیاب به طور مستقیم با همسالان خود شده و در این میان خانواده به تنهایی ملزم به تامین کلیه نیازهای کودک و این اتفاق نیز منجر به بروز مشکلاتی در برقراری ارتباط میان اعضای خانواده با کودک توانیاب شده است در چنین شرایطی کودک در معرض آسیب های جدی روحی قرار می گیرند.
وی در توضیح بیشتر این مطلب می گوید: همان طور که گفتم با تعطیلی مراکز آموزشی اغلب وظایف آموزش کودکان به عهده والدین است، درحالی که بسیاری از والدین تخصص و توانایی لازم دراین باره را ندارند. در نتیجه مدت زمان بیشتری صرف آموزش و همین امر به نوعی باعث تنش میان روابط کودک با والدین می شود. توجه داشته باشید که قبل از پیدایش کرونا در مراکز نگهداری کودکان توانیاب، تعاملات برقرار بود و نیازهای اجتماعی توانیابان از طریق برقراری ارتباط با همسالان و مربیان انجام می شد اما الان این تعاملات به حداقل رسیده است.
موسوی در مورد نحوه بروز آسیب های روحی و روانی در کودکان توانیاب، می گوید: معلولیت به خودی خود منجر به کاهش سلامت عمومی و روانشناختی می شود. در این مسیر کودکان توانیاب اغلب به دلیل وجود مشکلاتی برای تامین نیازهای خود دارند براین اساس علاوه بر تحمل مشکلات ناشی از معلولیت با اختلالات روحی و روانی مواجه می شوند در نتیجه به مرور زمان این اختلالات به صورت اضطراب و افسردگی، نمود می یابد که در طول عمر فرد توانیاب همراه وی است و باعث ایجاد اختلال در کارکرد عمومی وی می شود.
وی در مورد چگونگی اثرات مشکلات روحی و روانی در عملکرد معلولان، می گوید: از آنجایی که معلولیت نه فقط در جسم افراد معلول بلکه در طرز فکر و نگرش آنها نیز تاثیرگذار بوده، تاثیری که بر وضعیت روحی و روانی فرد و روابط خانوادگی اجتماعی وی می گذارد، انکارناپذیر است. با توجه به اینکه این کودکان در مسیر رشد و تسلط بر محیط زندگی خود هستند، حل مشکلات روحی آنها حائز اهمیت است و مسیر رشد و خودکفایی را برای آنها باز می کند. در غیر این صورت کودک توانیاب به دلیل وجود زمینه فکری منفی نسبت به خود، دچار احساس تنهایی و ناکارآمدی می شود.
این روانشناس بالینی ادامه می دهد: با وجود کرونا و پیامدهای ناشی از آن مثل شنیدن اخبار مرگ و میر، به حداقل رسیدن تعاملات اجتماعی، نبود امکانات در مواجهه با ویروس کرونا، ارتباط نامناسب با خانواده که ناشی از درک ناکافی به دلیل عدم آموزش مواجهه با ویروس کرونا است، همگی از جمله عواملی هستند که با ادامه شرایط و عدم استفاده از راهکارهای مناسب، اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی فرد را تشدید می کند در نتیجه به مرور زمان شاهد انزوای اجتماعی، از دست دادن اعتماد به نفس و ناکارآمدی در این کودکان خواهیم بود.
موسوی در پاسخ به این سئوال که خانواده ها در روزهای کرونایی در معرض بحران های روحی و روانی هستند، چه عملکردهای مثبتی باید در ارتباط با توانیاب اعمال کنند تا سطح امیدواری و روحیه فرد برای ادامه زندگی و فعالیت افزایش یابد؟ می گوید: خانواده به عنوان نهادی اجتماعی که کودک عضوی از آن است در تحول ساختار شخصیتی، اجتماعی و عاطفی کودک نقش مهمی دارد. مطالعات نشان می دهد والدین کودکان با ناتوانی های رشدی، نسبت به دیگر والدین سطح بالاتری از فشار روانی را تجربه می کند که می تواند بر کارکردهای خانواده تاثیر بگذارد و منجر به ناساگاری و آسیب پذیری شود. با وجود کرونا اما این فشارها باعث شده که خانواده مجبور به کسب تجربه راهکارهای جدید برای گذران این شرایط شود.
وی ادامه می دهد: رای اینکه خانواده بتواند در این مسیر درست حرکت کند در اولین قدم ارتباط با متخصصان بسیار مهم است چون به خانواده و کودک توانیاب کمک می کند با افزایش رفتارهای مثبت و ترک رفتارهای منفی، امکان تعامل مثبت فراهم شود. این امر به تنهایی در بهزیستی روابط خانواده و کاهش تنش درون خانواده موثر است. خانواده ها باید در نظر بگیرند که نا امیدی، بی حوصلگی و عدم شناخت کافی از شیوه های مثبت رفع نیازهای کودک، اجرای برنامه تقویتی برای رشد کودک توانیاب را به تعویق می اندازد. در حالی که والدین با کمک متخصص می توانند احساسات مثبت خود را تقویت و اطلاعات خود را در جهت شناخت و ارزیابی نیازهای کودک افزایش دهند. والدین بایستی برنامه ای مدون در جهت حفظ و افزایش توانایی کودک توانیاب خود اجرا کنند.
این روانشناس بالینی درخصوص راهکار و تکنیک های ارتباط صحیح خانواده با کودک توانیاب، می گوید: بازی هایی مثل لگو یا پازل به شناخت رنگ ها، تحریک عضلات کودک، رشد خلاقیت و تمرکز وی کمک می کند. برای مثال بازی با پازل می تواند از طراحی های ساده شروع شود و سپس سراغ مدل های پیچیده تر بروند. همچنین خمیربازی نیز یکی از بازی های مهمی است که برای ارزش خلاقیت، تمرکز و تحریک عضلات کودک توانیاب می تواند مفید باشد. نقاشی کشیدن تخلیه هیجان خیلی عالی به حساب می آید. البته همه این بازی ها با توجه به شرایط معلولیت بچه باید در نظر گرفته شود. مثلا مشخص شود بچه با توجه به معلولیتی که دارد، می تواند خمیربازی کند یا نقاشی، در نظر داشته باشید استفاده از لگو یا همان بلوک های خانه سازی نباید آنقدر ریز که برای کودک خطرآفرین باشد و آن را در دهانش بگذارد.
موسوی ادامه می دهد: یکی دیگر از بازی هایی که می توانم به خانواده ها پیشنهاد کنم، شن بازی است. این بازی به رشد مهارت های حسی بچه ها کمک بسیاری می کند. حتی تزیئن غذا می تواند به تمرکز و دقت عمل بچه کمک کند و از او بخواهید که در خانه غذا را برای سرو روی میز تزئین کند. دست بندی حبوبات، آبنبات، وسایل رنگی یا استفاده از نخ و سرهم کردن مهره های رنگی با توجه به سن و معلولیت کودک نیز می تواند به رشد تمرکز و خلاقیت وی کمک کند.
وی می گوید: حتما خانواده باید برنامه روزانه داشته باشد و طی این برنامه و با یک زمان بندی درست فعالیت هایی را برای بچه توانیاب در نظر بگیرد. مثلا دو ساعت از روز را لگوبازی یا نقاشی کند، کارتون ببیند، ساعاتی را به انجام مهارت های خودیاری از جمله شستن دست ها و لباس های خود و حمام کردن بگذراند و همه اینها می تواند در قالب بازی با خانواده انجام شود. در مجموع داشتن یک برنامه منظم و مدون برای بچه ای که دارای معلولیت است بسیار تاثیرگذار خواهد بود چراکه به مرور رفتار ناسازگار کودک توانیاب را کاهش و ارتباط میان کودک و خانواده را تقویت می کند.