با توجه به خطر شروع موج چهارم بیماری کووید ۱۹ و با توجه به اخطار کمیته علمی کرونا درباره احتمال مرگبارتربودن این پیک به دلیل جهش آن (دکتر مختاری ۹۹/۱۱/۴) لازم است مسئولان بهداشت و درمان با تعجیل بیشتری به این موضوع بپردازند
شفاآنلاین>سلامت> با توجه به خطر شروع موج چهارم بیماری کووید ۱۹ و با توجه به اخطار کمیته علمی کرونا درباره احتمال مرگبارتربودن این پیک به دلیل جهش آن (دکتر مختاری ۹۹/۱۱/۴) لازم است مسئولان بهداشت و درمان با تعجیل بیشتری به این موضوع بپردازند و با شروع واکسیناسیون کادر درمان در مرحله اول، برای محافظت و جلوگیری از مرگومیر آنها، آمادگی بهتری در مواجهه با موج چهارم و پنجم و... داشته باشند؛ زیرا که هنوز دانستههای ما درباره این بیماری و پاسخ به ایمنسازی ناقص است و شاید در روزها و ماههای آتی جامعه علمی به نتایج جدیدی برسد که تاکنون به آن توجه نشده بود. بههرحال درحالحاضر یا خود ما باید امکان تولید مستندات علمی با روشهای استاندارد برای روشهای جلوگیری و کنترل بیماری را داشته باشیم یا به یافتهها و نتایج جهانی اعتماد کنیم.
در هر دو صورت به همکاری کارشناسان و پزشکان و جامعه علمی دلسوز ایرانی در داخل و خارج از کشور نیاز داریم. در مرحله بعد یا به طور موازی میتوان افراد پرخطر را واکسینه کرد و بعدازآن براساس پروتکلهای جهانی و شرایط محلی کشور، درباره گروههای بعدی تصمیم گرفت؛ اما بد نیست در اینجا نگاهی کوتاه به نامه 2500 استاد دانشگاه درباره واکسن کرونا داشته باشیم. استناد به مراجع علمی در هنگام صدور یک بیانیه، برای استادان و اعضای هیئت علمی کشور، یک ضرورت است. به صورت کوتاه برای هر بندی که نوشته شده، توضیحی کوتاه مینویسم:
۱- علم ادعای معجزه ندارد و نقضپذیر و قابل تغییر است. آنچه اکنون درباره درمان بیماریها، پروتکل استاندارد است، در چند سال آینده ممکن است به کل مردود شناخته شود. با توجه به سرعت پیشرفت علم، گایدلاینهای معتبر هر شش ماه محتوای خود را بهروز میکنند و براساس تریالهای استاندارد در فازهای ۱، ۲ و ۳ سعی میکنند درمانها را تا حد امکان مؤثرتر با عوارض کنترلشده تبدیل کنند.
چنانچه درحالحاضر داروهای نسل جدید برای درمان سرطانها تحولی در درمان سرطانهای متاستاتیک فراهم کرده که از حوصله این بحث خارج است.
سازمانهای جهانی درگیر مطالعات بهداشت ازجمله سازمان بهداشت جهانی که ایران هم در آن عضویت دارد، حاصل تشریک مساعی جامعه بهداشت و درمان جهانی است و تضعیف آنها، حتما کمک به پروسه درمان نخواهد بود.
درباره واکسن نیز، رؤسای جمهور و مسئولان کشورها جزء اولین نفرات برای دریافت واکسن هستند، اینکه سازمان بهداشت جهانی از توزیع ناعادلانه همین واکسنها شکایت میکند، اینکه این واکسنها بهسرعت در حال فروشرفتن است، نشان میدهد جهان برای این موضوع برنامهریزی دارد.
۲- گفتههای متخصصان ژنتیک، دقیقا مربوط به چه کسانی است و شواهد آنها چیست؟ اگر رفرنسهای مدنظر همکاران، برای جامعه علمی عرضه شود، شواهد هر دو گروه موافق و مخالف مطرح خواهد شد و جامعه علمی کشور براساس شواهد موجود به تشریک مساعی خواهد رسید.
۳ و ۴ و ۵- همکاران محترمی که این بیانیه را امضا کردهاند، میدانند مقررات و شرایط در موارد اورژانس و اضطراری با شرایط عادی متفاوت است و استفاده از هر ابزاری که به تأیید کارشناسان احتمال کاربردیبودنش وجود داشته باشد، مجاز است. چنانچه پروتکلهای درمانی برای بیماری، براساس شواهد بهدستآمده در کشورهایی که بیماران در تریالها مورد بررسی قرار میگرفتند، براساس آنالیز روشهای درمان و پاسخگویی بیماران، به همان سرعت بهروزرسانی میشد. این در حالی است که در ایران، فعلا قادر به جمعآوری همه اطلاعات بیماران نبودیم یا براساس پروتکلهای آنها درمان میکردیم یا براساس آزمون و خطا؛ لذا در این همهگیری حرجی به این مجوزهای اورژانس وجود ندارد.
۶- قطعا مواردی که درباره عدم قطعیت نتایج واکسن ذکر کردهاید، درست است و این اصلی است که درباره تمام قوانین علمی وجود دارد؛ ولی موضوع بیوتروریسم، نیازمند بررسیهای جامع علمی است و البته در صورت اثبات، باید با آن مقابله جدی و طرح دعوی در مجامع بینالمللی کرد.
۷- قطعا ایران نیروی انسانی قابلتوجهی دارد که بزرگترین سرمایه این کشور است. متأسفانه این نیروی انسانی مورد بی مهریهایی قرار گرفته است. نیروهای علمی و کارآمد داخل و خارج کشور که حاضر هستند تمام علم و توان خود را برای خدمت به کشور و مردم به کار گیرند، میتوانند در این وضعیت ضروری، فارغ از خطکشگذاریها، به کمک کشور خود بیایند. شفافیت علمی در تولید واکسن و تخصیص بودجه کافی به مراکز معتبر تولید واکسن در ایران، یک ضرورت است.
کارایی مؤسساتی مثل انستیتوی پاستور و مؤسسه رازی باید تقویت شود.
۸- تحریمهای ناعادلانه قطعا توان اقتصادی مردم و امنیت بهداشتی آنها را مختل کرده است؛ ولی در کنار این معضل بزرگ، برخی رفتارهای غیرعلمی در این بحران بزرگ که دنیا را گرفته و کشور عزیز ما را هم با بزرگترین چالش بهداشتی-درمانی ۵۰ سال اخیر روبهرو کرده، نقشی غیرقابل انکار در ایجاد فضای ناامن برای کادر درمان و بیماران بازی کرده است. این مسئله نهتنها در مراحل اول همهگیری، بلکه در پیکهای دوم و سوم و نیز همزمان در تولید واکسن، نهتنها باعث ازدسترفتن پزشکان و پرستاران و افراد درگیر شد؛ بلکه تعداد زیادی از همین نیروی انسانی متخصص را که برای تربیت آنها سرمایه و زمان زیادی صرف شده، از اثرگذاری و حتی ماندن در ایران، دور کرد. همکاران بسیاری هم در حال تلاش برای خدماترسانی در شرایط کرونا هستند؛ اما با توجه به آمار مرگومیر ۲۰۰ پزشک (به نقلقولهایی ۳۰۰) و تعداد نامعلوم پرستار (آخرین خبر مرداد ماه صد پرستار)، آیا تأخیر در واکسینهکردن گروهی که خط اول در درمان هستند، توجیهپذیر است؟
با توجه به ناتوانی دولت در تعطیلی کامل و تأمین هزینههای معیشتی مردم، به دلیل مشکلات اقتصادی، لازم است در واکسیناسیون جامعه اقدامات تعجیلی انجام شود، تا همراه با فاصلهگذاری اجتماعی، زدن ماسک و اقدامات بهداشتی مثل شستن و ضدعفونیکردن مرتب دستها، بتوانیم میزان ابتلا و مرگومیر را همزمان با تلاش جامعه جهانی برای کنترل بیماری کاهش دهیم و سهم خود را در ریشهکنی و کنترل این بیماری در جامعه بشری ادا کنیم.
در پایان بهعنوان یک پزشک که راهی به جز توسل به علم برای درمان و پیشگیری بیماری نمیشناسد، از وزارت بهداشت و مسئولان میخواهم با توجه به اینکه در موضوع واکسن جان مردم و کادر درمان در میان است، به این موضوع ورود کند و با رایزنی با کارشناسان و نیروهای علمی داخل و خارج کشور، بهترین واکسنها برای مردم کشور تهیه و تولید شود. ایرانیان لایق بهترین خدمات هستند. سیما مشایخی- فلوشیپ جراحی سرطان/ روزنامه شرق