مسعود یونسیان، اپیدمیولوژیست و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. وی در پروسه مقابله با پاندمی کرونا، «واکسن» را یکی از گزینههای موجود میداند که باتوجه به بررسیهای هزینه - فایده، بهنظر میرسد منطقیترین انتخاب است.
شفاآنلاین>سلامت>مسعود یونسیان، اپیدمیولوژیست و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. وی در پروسه مقابله با پاندمی کرونا، «واکسن» را یکی از گزینههای موجود میداند که باتوجه به بررسیهای هزینه - فایده، بهنظر میرسد منطقیترین انتخاب است.
به گزارش
شفاآنلاین:آنچه در ادامه از نظرتان میگذرد، مشروح گفتوگوبا این استاد اپیدمیولوژی است.
آیا امکان و احتمال کاشت ریزتراشه در واکسنها وجود دارد؟
از دیدگاه بنده این موضوع دور از انتظار است ضمن اینکه در دنیای کنونی مطرح کردن چنین احتمالی چیز عجیبی است زیرا امروز یک موتور جستوجویی به اسم گوگل وجود دارد که وقتی در آن وارد میشویم، بسیاری از اطلاعات را از ما میگیرد و لذا اگر نگران توطئه هم باشیم، راههای سهلالوصولتری از جایگذاری یک تراشه (به فرض عملی بودن) در واکسنی که مورد شک و تردید برخی مجامع (به دلیل جدید بودن تکنولوژی RNA Vaccine) وجود دارد؛ بنابراین این موضوع بسیار دور از انتظار است، ولی باید اعتراف کنم که اظهارنظر تخصصی در این بخش از حیطه دانش بنده خارج است زیرا تخصص بنده اپیدمیولوژی است.
به نظر شما این دانش و توان فنی در حال حاضر در دنیا وجود دارد؟
بنده تا به امروز چنین چیزی را نشنیدهام.
آیا امکان دستکاری DNA انسان از طریق واکسن وجود دارد؟
در این خصوص
متخصصان علم ژنتیک میتوانند تخصصیتر اظهارنظر کنند، اما به نظر بنده شرکتهایی که در این زمینه نوآوری کردهاند، از یک RNA در تولید واکسن استفاده میکنند و RNA کاملا خارج از هسته است و هیچ ربطی به هسته ندارد. اگر واکسن بر پایه DNA بود احتمال چنین فرضیهای وجود داشت، اما وقتی واکسن از نوع RNA است نمیتوان این اتفاق را محتمل دانست؛ زیرا RNA یک پیامرسان است و پس از خروج از هسته وارد سیتوپلاسم میشود و راه برگشتی به هسته ندارد تا بتواند آن را دستکاری کرد.
آیا سابقه تاریخی در دستکاری DNA توسط واکسن وجود دارد؟
نمیتوان به جرات در این خصوص اظهارنظر کرد و گفت که چنین اتفاقی نیفتاده است زیرا این خود یک ادعا است و اثبات یا رد آن هر دو مشکل است، ولی بنده تا به امروز در این خصوص چیزی نشنیده و در جستوجوهای خود آن را ندیدهام و به جرات میتوان گفت که رخ دادن چنین اتفاقی برای واکسنهای تولیدشده با تکنولوژی RNA شدنی نیست، اما برای واکسنهای بر پایه DNA میتوان چنین احتمالی را داد زیرا ممکن است وارد هسته سلول شود، ولی در خصوص RNA که یک بخش کوچکی است که فقط میتواند داخل سیتوپلاسم شود نمیتوان این تصور را داشت که بخواهند DNA انسان را دستکاری کند.
دلیل ابهامات فراوان درباره واکسنهای تولیدشده بر پایه RNA چیست؟
به نظر میرسد دلیل اصلی این ایرادات سرعت بالای تولید این واکسنها باشد زیرا بهناچار برای ساخت این واکسنها هزینه زیادی اختصاص داده شد تا سرعت را بالا ببرند؛ لذا زمان کمتری برای تولید آنها صرف شد درحالیکه تولید واکسنهای دیگر در فواصل طولانی و با پیگیریهای طولانیمدتتر به نتیجه میرسید. ازاینرو این علامت سوال همچنان وجود دارد که اگر در کوتاهمدت عارضهای دیده نشده است، آیا میتوان این اطمینان را داشت که در بلندمدت هم هیچ عارضهای وجود نداشته باشد؟
البته در خصوص خود ویروس هم این فرضیه مطرح است زیرا هنوز این اطمینان وجود ندارد که آلودگی با ویروس در میانمدت و بلندمدت عوارضی برای سلامت انسان نداشته باشد.
بنابراین ما باید یک تصمیم مهم بگیریم و آن اینکه امروز میخواهیم عوارض جدی و حاد (شامل حدود 1درصد مرگ و مقدار خیلی بیشتری بستری و عوارض شدید) و احتمالا مزمن آلودگی با ویروس را بپذیریم یا از واکسنی که در کوتاهمدت عارضهای از خود بروز نداده و به اعتقاد دانشمندان در درازمدت هم نخواهد داشت، استفاده کنیم.
برخی معتقدند دولتها در گذشته هیچگاه به این اندازه اهمیت برای به سرانجام رسیدن تولید دارو و واکسنها در کوتاهمدت نشان ندادهاند و از آنها حمایت مالی و فکری نکردهاند، اما امروز به دلیل بحران به وجود آمده درنتیجه کرونا حکومتها توجه جدی را به بحث تولید واکسن از خود نشان دادهاند و همین سبب شده تا واکسن زودتر از روال سابق به نتیجه برسد و نمیتوان ایراد نقصان در تحقیقات برای تولید واکسن را وارد دانست، آیا با این نظر موافق هستید؟
بخش نخست این نظریه درست است، اما مسئلهای که دراینبین وجود دارد این است که در برخی موارد هرچقدر هم هزینه و حمایت بالایی از تولید یک محصول صورت گیرد «زمان» مقوله اصلی و مهمی است که باید طی شود. ازاینرو نگرانی برخی محافل علمی از این بابت است و این ایراد خالی از علت هم نیست. برای مثال اگر امروز بخواهیم یک باکتری را کشت دهیم باید 72 ساعت سپری شود و حتی اگر عنوان شود که برای بهسرعت به نتیجه رسیدن این رویداد چندین میلیون هم هزینه شود نمیتوان این رویداد را در عرض مدت یک یا دو ساعت رقم زد زیرا زمان مورد نیاز باید سپری شود، مگر اینکه از روش دیگری غیر از کشت در محیط معمول کشت استفاده کنیم؛ لذا برخی فرآیندها برای محقق شدن باید زمان مورد نیاز را در اختیار داشته باشند. پس برای اینکه ما بتوانیم تخمین بزنیم که یک واکسن در 10 سال و یا 5 سال و یا یک سال چه اثراتی ممکن است داشته باشد، فعلا ناچار هستیم بر اساس مشاهدات کوتاهمدت و با استفاده از مدلها، شواهد و فرافکنیها برای آینده و اثرات درازمدتتر برآوردهایی داشته باشیم.
ازنظر شما دلیل مخالفتهای گروههای ضد واکسن با این محصول چیست؟
واقعیت این است که چنین سوالی در ذهن همه ما وجود دارد و بنده هم این سوال را دارم که چرا اینهمه در خصوص واکسن حساسیت وجود دارد پس باید در این خصوص از مخالفان واکسن سوال پرسید، اما اگر بخواهیم دقیقتر به موضوع نگاه کنیم میتوان گفت که این ادعا ریشه اجتماعی هم دارد و حتی در کشورهای پیشرفته و صنعتی همچون امریکا هم گروهای ضد واکسن را سراغ داریم؛ لذا بخشی از این مخالفتها به خرافات برمیگردد و بخشی دیگر به دلیل القائات کمپینهای طبیعتگرایی است که با هرگونه مداخلهای برای سلامت انسان و پیشگیری مخالف هستند. ازاینرو بهطورکلی میتوان گفت که بیشتر از آنکه ریشه این مخالفتها علمی باشد شبهعلم و توهمات است.
در روزهای گذشته شاهد بودیم که در ایران بین واکسنهای تولیدشده در کشورهای مختلف با تکنولوژیها گوناگون تفکیک قائل شد، آیا میشود این ایراد را وارد دانست و گفت که واکسن تولیدشده توسط یک کشور و یا یک کمپانی برای ایرانیان خطرآفرین است؟
به نظر میرسد در بحث واکسنها بیشتر باید به پلتفرم تولید آنها (برای مثال اینکه واکسنهای ساختهشده از نوعRNA است یا DNA و یا ویروس زنده ضعیف شده است و یا ویروس کشتهشده و غیره) توجه کرد تا شرکت سازنده. ضمن اینکه امروز کمپانیهای بزرگ اکثرا چندملیتی هستند و وابستگی زیادی به دولتهای خود ندارد. از طرف دیگر وقتی عنوان میشود که یک کمپانی چندملیتی است دیگر هیچ نوع وابستگی به دولتها ندارد و اصولا برای شرکتی که چندملیتی است «دولت» معنی خاصی پیدا نمیکند؛ بنابراین این موضوع منتفی خواهد بود و باید بیشتر حساسیتها بر روی بستر و مکانیسم ساخت واکسن برده شود تا اینکه آیا شما معتقد هستید که در استفاده از واکسنهای ساختهشده با تکنولوژی RNA باید احتیاط بیشتری صورت گیرد؟
با توجه به اینکه رشته تخصصی بنده ویروسشناسی و یا واکسن نیست نمیتوانم در این خصوص اظهارنظر دقیقی داشته باشم، اما به نظرم زمانی که واکسنی بر روی 30 تا 40 هزار نفر آزمایش شده و در مدت سه ماه عارضهای بیشازحد انتظار بر روی این افراد مشاهده نشده است میتوان به آن اطمینان کرد. البته یکی از اشتباهات رایج این است که گفته میشود در نتیجه استفاده از این واکسنها مثلا 5 نفر فوت کردهاند یا چند نفر دچار عارضه خاصی شدهاند، درحالیکه نمیگویند اگر این تعداد واکسن نمیزدند در طول سه ماه، حتی بیش از این تعداد جان خود را به علل طبیعی و غیرمرتبط با واکسن از دست میدادند و یا اینکه دچار عوارض میشدند و حتی انتظار این بود که تعداد بیشتری از این رقم هم فوت کنند؛ لذا زمانی که مشاهده کردیم عوارض بیشازحد انتظار نیست، میتوانیم با خیال راحت بگوییم که عوارض کوتاهمدت واکسن یا اصلا وجود ندارد و یا بهقدری کم است که میتوان از آن چشمپوشی کرد.
بگذارید موضوع را از زاویه دیگری نگاه کنیم، ما بین خوب و بد انتخاب نمیکنیم بلکه گاهی بین بد و بدتر مجبور به انتخاب هستیم؛ پس اگر قرار بود موضوعی شفاف و واضح وجود داشته باشد آن وقت دیگر علم و هنر مدیریت معنایی پیدا نمیکرد؛ بنابراین هنر و علم مدیریت این است که در شرایط عدم قطعیت و ابهام بین دو گزینهای که هر دو ایدهآل نیستند، گزینه بهتر را انتخاب کنیم.
استنباط بنده این است که در شرایط فعلی که واکسنهای ساختهشده با فناوری RNA بالای 90 درصد ایمنی ایجاد کردهاند و برخی رقبای این واکسنها کارایی بالای 70 درصد نشان ندادهاند، باید به سراغ گزینه نخست برویم؛ لذا بنده مخالف استفاده از واکسنهای ساختهشده با فناوری RNA نیستم، اما اگر سوال شود که مطمئن هستند که عارضهای نخواهد داشت پاسخ این است که این اطمینان را نداریم، اما مطمئن هستم که از هر هزارنفری که آلوده به ویروس میشوند 9 نفر از آنها فوت میکنند و تقریبا همه آمارها این را میگوید و حال در معامله بین 9 مورد در هزار مرگی که دنیا درنتیجه آلودگی به ویروس انتظار آن را دارد و موضوع واکسنهایی که در 30 تا 40 هزار نفر تزریقشده نهتنها مرگ قابل انتسابی نداشته، بلکه حتی عارضه جدی هم در آنها ایجاد نکرده است، منطق به بنده حکم میکند که به سراغ واکسن بروم.
با توجه به اشاره شما به پلتفرمهای تولید واکسن، آیا این ادعا که واکسنهای تولیدشده با ویروس ضعیف شده و یا کشتهشده خطری جدی و عارضهای بزرگی مانند مرگ به دنبال ندارند، درست است؟
این فرضیه قابلقبول نیست زیرا بسیاری از عوارضی که در واکسنها دیده شده بهجای اینکه به ماده اصلی و موثر واکسن مربوط شود، به ترکیبات همراه واکسن که بهعنوان افزودنی و نگهدارنده در آنها استفاده شده برمیگردد؛ بنابراین تفاوتی نمیکند که ماده موثره واکسنها شامل ویروس ضعیفشده و یا کشتهشده باشد و یا حتی بخشی از اسید نوکلوئیک ویروس؛ پس با این وضعیت نمیتوان گفت که واکسنهای ساختهشده با ویروس کشتهشده و یا ضعیفشده هیچ عارضه و مرگی نخواهند داشت، بلکه این واکسنها هم در تعداد تزریق بالا عوارض مختصری خواهند داشت.
ازاینرو در یک جمله باید بگویم که در خصوص واکسن بایستی به این موضوع توجه جدی شود که ما میخواهیم چه چیز را با چه چیز معامله کنیم و بر اساس مطالبی که عرض کردم فواید استفاده از واکسنها (از هر نوعی که باشند و بتوانند بالای 90درصد و یا حتی 70درصد مصونیت ایجاد کنند)، بهمراتب بر احتمال عوارض ناچیز (که تاکنون دیده نشده) غلبه میکند.
آیا در استفاده از واکسنها باید بحث هزینه-فایده را هم در نظر گرفت؟
اگر بخواهیم این جمله را کامل کنیم باید اول بحث فایده-ضرر و در وهله دوم هزینه-فایده را در نظر گرفت. امروز ما بحث هزینه را در اولویت قرار ندادهایم و تنها میگوییم که ضرر و یا خطر واکسنها چیست و برای مثال میگوییم که ضرر آنها چند مورد آنافیلاکسی در بین چندین میلیون دوز تزریقشده بوده است و فایده آنها هم این بوده که از هزاران مورد مرگ بالقوه پیشگیری کرده است؛ بنابراین فایده این واکسنها بهقدری در برابر ضرر آنها بزرگتر بوده که وارد بحث هزینه هم نشدهایم، اما اگر واکسنهای متعددی با کارایی و احتمال عوارض متفاوت و نیز قیمتهای متفاوت در دسترس ما باشند برای انتخاب باید از علمای اقتصاد بهداشت کمک بگیریم و تصمیمی اتخاذ کنیم که به همه جنبههای اثربخشی، عوارض و هزینهها توجه شود. برای مثال باید دید که بین یک واکسن 30 دلاری و یک واکسن 5 دلاری کدام یک محافظت بیشتری و کدام یک عوارض کمتری دارند و اگر واکسن گرانتر محافظت بیشتر (عوارض کمتری) داشت، آیا این محافظت بیشتر ارزش این را دارد که ما منابع بیشتری را برای آن صرف کنیم؟سپید