در گزارش «کرونا زندگیام را نجات داد» روزنامه ایران که 20 آبان منتشر شد، چند روایت از بیمارانی خواندید که با علائم کرونا به مراکز درمانی رفته بودند اما با آزمایشهای ابتدایی تازه در جریان
بیماریهای زمینهای پنهان یا بیماریهای خطرناکی مثل سرطان و تالاسمی در بدن خود قرار گرفته بودند. به نظر شما تا مشخص شدن نتیجه چنین آزمایشهایی چقدر پروسه درمان عقب میافتد؟ چقدر امکان خطای پزشکی وجود دارد؟ چرا باید یک بیمار با علائم کرونا به درمانگاه برود و تازه آنجا معلوم شود که به فشار خون یا دیابت مبتلاست، کمبود ویتامین دارد یا حساسیت دارویی؟ ما هر بار که به مراکز درمانی میرویم مثل آدمی که از کره دیگری آمده باشد، از صفر شروع میکنیم و تا جایی که از وضعیت سلامت خود یا داروهایی که مصرف میکنیم باخبر هستیم، دکتر را هم در جریان قرار میدهیم و بقیهاش را هم میسپاریم به تقدیر.
مراکز درمانی ما در اوج بحران کرونا پایه محکمی برای
نسخه الکترونیک گذاشتند که نخستین گام برای تشکیل پرونده سلامت خانواده و در گام نهایی تدوین پرونده سلامت ملی برای پیشگیری از هدررفت هزینه و برنامهریزی دقیق در زمینه بهداشت و سلامت جامعه است.
آبان ماه سالجاری مصطفی سالاری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی در جلسه مشترکی با سازمان نظام پزشکی از تکمیل زیرساختهای نرم افزاری و سخت افزاری نسخه الکترونیک خبر داد و همکاری جامعه پزشکی کشور را طلبید و به برخی مزایای این نوع نسخهنویسی مثل به روز شدن پرداخت مطالبات پزشکان و داروخانهها از سازمان تأمین اجتماعی بهعنوان بزرگترین سازمان بیمهگر کشور اشاره کرد. پس از آن خواندیم براساس پیشنویس بودجه ۱۴۰۰، تا پایان شهریور سال آتی سازمانهای بیمهگر باید صرفاً نسخه الکترونیکی را پذیرش کنند. جالب است بدانید درحال حاضر گاه طلب داروخانهها و پزشکان از سازمانهای بیمهگر بهدلیل سنگینی و کندی نظام اداری تا یک سال به تعویق میافتد.
با این همه نسخه الکترونیک در نخستین مرحله اجرا با معایب و مشکلات بیشماری نیز دست به گریبان است درست مثل شبکه آموزش مجازی «شاد» که در تئوری قابل دفاع و در اجرا با کاستیهای فراوانی روبهرو است. هادی یزدانی که در اصفهان طبابت میکند، تجربه نسخهنویسی الکترونیک دارد و باوجود اعتقاد به چنین سیستمی مایل است ابتدا از معایب آن حرف بزند: «جامعه پزشکی مدتهاست که با سامانه «سیب» یا سیستم یکپارچه بهداشت آشناست اما مدتی است که سازمان تأمین اجتماعی و سایر سازمانهای بیمهگر از ما خواستهاند که نسخه کاغذی را رها کنیم و صرفاً با همین سامانه کار کنیم، اما اولین مشکل سیب این است که مثل یک پرسشنامه موارد متعدد بدون کاربردی دارد که پر کردن آنها هم موضوعیتی ندارد، هم وقت پزشک را میگیرد و مانع ارتباط مؤثر با بیمار میشود. نخستین ارتباط یک پزشک با بیمار ارتباط چشمی است اما پزشکی که دارد نسخه الکترونیک مینویسد، مدام باید به کامپیوتر یا لپ تاپش نگاه کند و جاهای خالی را پر کند؛ پرسشهایی فانتزی که هیچ نیازی به آنها نیست و خروجی خاصی هم ندارد. متأسفانه نظام اداری ما از هر کار خوبی اول برای خودش خروجی میگیرد و برای خودش کار میتراشد و به فکر حساب و کتاب کارانه خودش میافتد. طراحی سامانه هم طوری است که همین معنی را میدهد یعنی من بهعنوان پزشکی که مشغول معاینه بیمار هستم، باید وقت بگذارم و به سؤالاتی پاسخ بدهم که یا موضوعیت ندارد یا فقط به درد بخش اداری میخورد نه پرونده سلامت بیمار.»
وی با اشاره به مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری نسخه الکترونیک میگوید: «معنی این شکل از نسخهنویسی این است که اگر من برای شما نسخهای در تهران نوشتم بتوانید فردا در بندرعباس به داروخانه بروید و با اعلام کد ملی دارو را بگیرید یا اگر همانجا دوباره به پزشک مراجعه کردید، همکار من با وارد کردن کد ملی شما متوجه شود که چند روز پیش با فلان علائم پیش من آمدهاید و تشخیص من چه بوده و چه نسخهای برای شما نوشتهام ، اما آیا این پروسه با ضریب نفوذ اینترنت در شهرستانهای دورافتاده و روستاها شدنی است؟ فرض کنید سیستم داروخانه قطع شود یا بیمار بدحالی را از یک بیمارستان به بیمارستان دیگری بفرستند ، آنجا بگویند ما اصلاً خبر نداریم برای چه اینجا آمدهاید یا اینکه سیستم مشکل دارد یا اصلاً به هر دلیل ممکن چند روز اینترنت کند شد یا قطع شد، آن وقت تکلیف بیماری که نیاز حیاتی به یک دارو یا رسیدگی ویژه دارد چیست؟»
وی به پزشکان باسابقه حاذق و مسنی اشاره میکند که در زمینه کار خود بسیار موفق هستند اما سواد کامپیوتری آنها از نوههایشان هم کمتر است و بعد به تجهیز مطب برای امکان نسخهنویسی الکترونیک میپردازد و میگوید: «یکی از مشکلات سیستم نسخهنویسی الکترونیک این است که نسخه موبایلی ندارد و ما مجبوریم مطب خود را با لپ تاپ و اینترنت پرسرعت و... مجهز کنیم یعنی من اگر در خیابان باشم نمیتوانم برای بیماری نسخه بنویسم چون با موبایل نمیتوانم این کار را بکنم. خب بنابراین تجهیز مطب به سیستم و اینترنت گران تمام میشود و از آن طرف هم کرونا باعث شده درآمد پزشکان بشدت پایین بیاید و... که همه اینها دست به دست هم میدهد تا لااقل بخشی از جامعه پزشکی در مقابل چنین تغییری مقاومت کند.»
همانطور که عنوان شد درحال حاضر چیزی بهنام پرونده پزشکی یا پرونده سلامت وجود ندارد مگر برای بیمارانی با شرایط خاص که همان را هم باید زیر بغل بزنند و از این مرکز به مرکزی دیگر ببرند تا پزشک جدید پی به وضعیت جسمانی و روند درمان او ببرد. نسخه الکترونیک این امکان را به سادهترین شکل ممکن در شبکه گسترده جامعه بهداشت و درمان بایگانی میکند و نه تنها باعث تسریع درمان و پیشگیری از خطاهای انسانی و خطاهای پزشکی میشود بلکه ممکن است جان خانواده بیمار را هم در مواردی مثل کشف و بررسی یک بیماری زمینهای یا ارثی نجات دهد. در گام بعدی مدیران سلامت کشور با انبوهی از اطلاعات ذی قیمت مواجه خواهند بود که میتوان بر اساس آن نسخههای ملی نوشت، برنامهریزی دقیقی انجام داد و از هدررفت هزینهها جلوگیری کرد. اما تنها مزیت نسخه الکترونیک به اینجا ختم نمیشود؛ سیستم یکپارچه بهداشت و درمان کشور جلوی قاچاق دارو، امکان دور زدن سیستم توزیع دارو را خواهد گرفت و بیمارانی که به داروهای حیاتی نیاز دارند، میتوانند با خیالی آسودهتر به داروخانه مراجعه کنند؛ چیزی که دکتر یزدانی از آن بهعنوان نسخههای باارزش و گرانقیمت یاد میکند:«درحال حاضر میتوان با نسخههایی که مشخص نیست منشأ آنها کجاست، داروهای حیاتی را از داروخانه خارج کرد و به بازار سیاه فرستاد اما نسخه الکترونیک جلوی چنین فسادی را میگیرد، همان طور که مشخص میکند یک داروخانه یا یک پزشک چقدر باید مالیات بدهد.»
دز یک دارو چقدر باید باشد؟ این به وضعیت پرونده سلامت شما بستگی دارد، به چه داروهایی ممکن است حساسیت داشته باشید نیز همینطور. حالا فکر کنید نسخه یک داروی درست را با دز اشتباه به داروخانه میبرید، چقدر امکان دارد داروخانه داروی اشتباهی را در اختیار شما بگذارد؟ همه این اشتباهات در سیستم نسخه کاغذی امکان پذیر است اما در نسخه الکترونیک تقریباً به صفر میرسد. دیگر نه شما نیازی به تمدید دفترچه دارید و نه داروخانه از خط بد پزشک خواهد نالید.ایران