آنچه که جاي هنر فاخر را گرفته، تجارت پرسود تهيهکنندگان از چهرههايي است که در سينما و تلويزيون به ورشکستگي زودهنگام هنري رسيدهاند و زمانيکه آنها در اين رسانهها، مخاطب خود را بهواسطه ضعف هنري و تکرار، از دست دادند، با ايجاد حواشي همواره سعي داشتند که در کورس هنري باقي بمانند.
شفاآنلاین>اجتماعی>طي چهار دهه گذشته هنر فاخر ايراني در حوزههاي سينما، موسيقي، ادبيات و تئاتر به بهانههاي مختلف مورد بيمهري قرار گرفتهاند و هنرمندان بزرگ ايراني يکي پس از ديگري بهگوشه عزلت و تنهايي رانده شدهاند. آنچه که در اين مدت جاي هنر فاخر را گرفته، تجارت پرسود تهيهکنندگان از چهرههايي است که در سينما و تلويزيون به ورشکستگي زودهنگام هنري رسيدهاند و زمانيکه آنها در اين رسانهها، مخاطب خود را بهواسطه ضعف هنري و تکرار، از دست دادند، با ايجاد حواشي همواره سعي داشتند که در کورس هنري باقي بمانند. آنها به پشتوانه نسلي که با هنر فاخر بيگانه بود، تنها يک هدف را دنبال ميکردند؛ فرار از فراموشي به هر قيمت . از سوي ديگر بيبرنامگيها در حوزه فضاي مجازي سبب شده زمانيکه شبکههاي اجتماعي و اينترنت بهطور افسار گسيختهاي در ميان مردم و اتفاقا در زمان کاهش اعتماد عمومي به رسانههاي فراگير و بيمخاطبي آنها، رواج پيدا کردند، پلتفرم اينستاگرام بود که گوي سبقت را از ساير رسانههاي اجتماعي و تصويري ربود، برخي از هنرمندان که « از تلويزيون رانده و از سينما مانده» در اين فضا، مخاطب از دست رفته خود را دوباره به دست بياورند، اما اينبار نه با عنصر هنر، بلکه با حواشي و نمايش پول و ثروت در قالب انتشار ويدئو که باعث شد آنها «سلبريتي» شوند. حال با اين مقدمه به موضوع اين روزها و توهين خانم بازيگر به يکي از اقوام اصيل و با ريشه ايراني اشارهاي داشته باشيم که طي سالهاي اخير جنجال در زندگي شخصياش پررنگتر از هنرش بوده و باعث شده بيش از چهار و نيم ميليون دنبال کننده در اينستاگرام داشته باشد. همين خانم بازيگر چندي پيش با انتشار يک کتاب شعر با انتقادهاي بسيار زيادي روبهرو شد و بد نيست براي پي بردن به کيفيت چند جلد کتاب اشعار او (که با کلي تبليغات ناشر رونمايي گرديد) يکي از شعرهايش را مرور کنيم: «و من عاشق غافل گيريام/ من خر/ من احمق/ يادش خوش/ خر احمق بينظير شهر قصه که روزگاري عاشقش بودم.../ روزگاري که اين روزها سخت دور مينمايد/ سخت/ سخت/ سخت»!. حال همين هنرمند سينما و تلويزيون و شاعر!، در برنامه شام ايراني- که 10 سال پيش از برنامه شبکه ماهوارهاي به نام «بفرماييد شام» در فقر ايده در رسانههاي تصويري، کپي برداري شد- حاضر شد و الفاظ توهينآميزي عليه يک قوم بزرگ ايراني بر زبان آورد. خانمي که عاشق «خر احمق شهر قصه» در شعرتان هستيد، شايد بدانيد که کاراکتر «خر» در نمايش شهر قصه که نقشاش را مرحوم «محمود استاد محمد» بازي ميکرد، نماد آدمهايي بود که با شخصيت خُرد شده اجتماعي و با حرفهاي نابجا بهدنبال هويتسازي براي خود بودند. خانمرهنما حالا بهواسطه مخاطبان ميليوني در فضاي مجازي، برخي از گفتههايش در قالب ويدئوهاي اينستاگرامي؛ بيشتر از فيلمهايي که در آنها بازي کرده بيننده دارد. در اين بين هستند هنرمندان بزرگي در عرصه سينما، تئاتر، تجسمي و موسيقي همچون فضلا... توکل يا هنرمندان پيشکسوت که دهها بلکه صدها اثر فاخر و جهاني ساختهاند، اما چون راه و رسم جنجالسازي را بلد نبوده و فقط بهواسطه هنرشان، زندگي کردهاند حال کمتر از 10 هزار دنبال کننده در اينستاگرام دارند. جالب اينجاست که از زمانيکه خانم بازيگر با اين حواشي و اعتراض مردم به دليل جمله توهينآميزش روبهرو شده 200 هزار نفر به مخاطبانش اضافه گرديده! در اين بين نکته نگران کننده در رابطه با اين اظهارنظر بهاره رهنما اين است که افرادي که سلبريتي هستند و گروه زيادي از جامعه آنها را ميشناسند و بهحرفهاي آنها توجه ميکنند، فارغ از اينکه اين حرفها چقدر درست و عقلاني است، وقتي صحبتهاي آنها از يک رسانه عمومي و در سطح ملي بيان ميشود، بسيار خطرناک است و اين بيم وجود دارد که به تفکرات ضد قوميتي دامن بزند و باورهاي قوميتي را در جامعه اشاعه دهد. برکسي پوشيده نيست که کشور ايران رنگين کماني از قوميتهاي مختلف متشکل از لُر، آذري، بلوچ، بختياري، کُرد، عرب، مازني، گيلک و... است که زير سايه يک پرچم، «ايران بزرگ» را ساختهاند. ظاهرا خانم رهنما، تلويزيون هم نگاه نميکند و نميداند که سال گذشته به دليل يک ديالوگ توهينآميز در سريال وارش، چه اعتراضي از سوي مردم گيلان و شهرهاي ديگر در بر داشت. حال صحبتهاي او نيز عليه مردم با فرهنگ لُر زبان، با واکنش همه اقوام ايراني در شبکههاي اجتماعي روبهرو شده و اين نشانگر افزايش سطح آگاهي مردم طي ساليان اخير است. بهنحوي که صحبتهاي قوميتي در ايران بزرگ ديگر جايگاهي ندارد. در پاسخ به توهين خانم بهاره رهنما که از يک عذرخواهي رسمي استنکاف ميکند، فقط ميتوان گفت که «از ماست که برماست.»
منیره چگینی روزنامهنگار
آرمان ملی