شفاآنلاین>سلامت>شاید شما هم در اطراف خود افراد دمدمی مزاج دیده اید. اینگونه افراد رفتارهای خاصی از خود بروز میدهند. با ما همراه باشید تا شما را با خصوصیات این افراد آشنا نماییم.
به گزارش شفاآنلاین:تعریف روانشناسان از یک فرد دمدمی مزاج، فردی است که در رأی و نظر خود برای تصمیم گیری، ثبات ندارد این افراد برای تصمیم گیری به کمک اطرافیان خود نیاز دارند.
چنین افرادی نیاز به شنیده شدن، حمایت و مراقبت دارند و اگر مورد توجه قرار نگیرند، قطعا به افسردگی بالینی و سایر اختلالات و نوسانات خلقی دچار خواهند شد. اما نوع دیگری از دمدمی مزاج بودن وجود دارد که مختص افراد قلدر است.
آنها از خلق و خوی خود برای ترساندن استفاده میکنند. به طور معمول افراد دمدمی مزاج از روی عادت، به احساسات خودشان در برابر احساسات دیگران اولویت میدهند. دیگران همواره نگرانند که آنها چه فکر میکنند.
در طرز برخورد با افراد دمدمی مزاج، ممکن است درککردن و گوشدادن برای این افراد مفید باشد، البته اگر خلقوخوی آنها ناخودآگاه بهسمت کنترل دیگران نباشد. اما اگر آنها از دمدمی مزاج بودن منافعی مانند توجه و موقعیت بهدست میآورند، این رفتار متوقف نمیشود.
دمدمی مزاجها آوارگان فکری اند!
در گذر تاریخ انسانهای فراوانی بوده اند که از منظر فکری آواره بوده و هر دم به مرام و مسلکی تعلّق خاطر داشته اند! لیکن همواره تعداد اندکی از آنان به بطالت فکری خود پی برده و از کهتری به مهتری تغییر فکر داده و ایدئولوژی پختهای را برگزیده اند!
آواره فقط آن نیست که بی کَس و بی خانمان در پهنهی گیتی به جستجوی مأمن و پناهگاه برآید! اشخاصی که هر روز و هر دَم به فکر و ایدئولوژیای پناهنده شده و سپس آن را "رها” میکنند نیز آواره هستند!
"آوارگانِ فکری”، صبح را شب و شب را صبح میکنند بدون اینکه بدانند به دنبال چه هستند و چه هدفی دارند!
جوانان زیادی را میبینیم که به محض آشنایی با یک فکر از خود بیخود شده و بدون اینکه شناخت "عمیقی” نسبت بدان داشته باشند به فکر قبلی خود پُشت کرده و با آغوش باز پذیرای فکر جدید میشوند!
غالباً اطرافیانِ آنها این سؤال را مطرح مینمایند که چرا فلان جوانْ ایدئولوژیِ دینی خود را رها و به یک ایدئولوژی غیر دینی روی نهاد یا بالعکس؟!
اکثر اوقات آنهایی که "ایدئولوژیهای پیشین” خود را پس زده و یک ایدئولوژی جدید اختیار میکنند دلیلشان را به "محدودیتها و بن بست های” غیر قابل تحمّل آن مرتبط میدانند.
هنگامی که شخصی یک فکر را "طرد” میکند و به قولی میخواهد که زنجیرها را از تَن به دَر کند موفق عمل مینماید، امّا عدمِ موفقیتِ او به زمانی باز میگردد که با نبودِ زنجیرها نمیداند چه کاری انجام دهد؟!
در اینجاست که آواره و سرگردان از یک سرزمین ایدئولوژیک به "سرزمین ایدئولوژیک دیگری” مهاجرت نموده و پس از مدّتی اقامت گزیدن در آنجا نه تنها به پاسخ سؤال هایش دست نمییابد بلکه آشفته، حیران و بی خانمان بیراههی خویش را در پی میگیرد و حتّی بعضاً درصدد به تن کردن مجدّد غُلّ و زنجیرهای قبلی اش برمی آید!
فردی که دمدمی مزاج است برای تصمیمگیری به کمک اطرافیان خود نیاز دارد. این افراد وقتی برای انجام کار یا انتخاب هایشان تصمیمی میگیرند خیلی زود دچار تردید شده و دائماً نظر خود را تغییر میدهند، در واقع گاهی احساس میشود که هیچگونه قدرت تصمیمگیری ندارند.
متأسفانه این افراد شناخت و درک صحیحی از تواناییها، علایق، سلایق و ذائقه شخصی خود ندارند و بیشتر اوقات دچار تلاطم درونی و هیجاناند. از این رو اطرافیانشان موظفند هیجانات این شخص را حین تصمیمگیری تا حدودی کاهش دهند که این امر در خصوص هیجانات منفی بیشتر صدق میکند.
در واقع اطرافیان باید سعی کنند تا حدودی سلیقه واقعی فرد را شناخته و هنگام تصمیمگیری و انتخاب نه تنها وی را به حال خود رها نکنند، بلکه با مشاوره، راهنمایی و صحبتهای مکرر شخص را به سمت تصمیم درست سوق دهند؛ چرا که این افراد اگر به تنهایی تصمیم بگیرند خیلی زود پشیمان شده و دچار تزلزل میشوند.
توصیه میشود افرادی که از دمدمی مزاجی رنج میبرند برای کاهش این حالت خود به شکل مستمر به مشاورانی در زمینههای شغلی و تحصیلی مراجعه کنند.
اگر شخصی هنگامِ انتخابِ فکرِ خود "آزادانه” و "آگاهانه” دست به اقدام زده و "بالإجبار” و تحت "فشار، اِرعاب و تهدیدِ” خانواده و جامعه "پازلِ فکریِ” خویش را چینش نکند به قطع "بوقَلَمون صفت و دَمدَمی مَزاج” بار نیامده و صاحبِ فکری "قاطع و مستحکم” خواهد شد!
اجازه دهیم و صد البته کمک کنیم که نوجوانان و جوانانمان با دانایی و مطالعهی هرچه بیشتر، داوطلبانه، به انتخاب ایدئولوژی خود همّت ورزند! لیکن نکتهای بسیار مهم در این قضیه نهفته است که انتخاب، "مسئولیت” میآورد!
این که "آدم ها” در قبال انتخاب هایشانْ "مسئول” هستند و باید مسئولیت کُنِشها و عمل هایشان را بپذیرند!
و اینجا خواهد بود که تنوّعِ ایدئولوژی ها، چون به واسطهی "تحقیق”، "پژوهش” و "مطالعه ی” خودِ "ایدئولوگ ها” رخ داده است در نتیجه تمامیِ "ایدئولوگ ها” خود را ملزم خواهند دید که افکار و اشخاص مخالف خود را تخریب نکرده و با سعهی صدر با غیر خودْ برخوردِ مناسب نمایند!
نمونههای بسیاری را امروزه مشاهده میکنیم که به یک ایدئولوژی دینی یا غیر دینی وابسته هستند، اما چون در وَرای "انتخاب و تصمیم گیری هایشان” مسألهای به نام "منطق” وجود ندارد "هرگز” نمیتوانند رَه به سرانجام مقصود برسانند!
آنهایی که فکرِ خود را اصولی، درست و حسابی و بر پایهی "پیشینه یِ مطالعاتیِ غَنی” بنا نهاده باشند "هیچگاه” همچون آفتاب پرست تغییرِ رنگ نخواهند داد و با آرامش وافری به ادامهی مسیر میپردازند!
به امید ساختنِ جامعهای مملو از افرادی که با سیستمِ فکریِ "عمیق” و "دقیقِ” خود به "هَرَس” نمودن افکارِ "لحظه ای” و "مقطعی” یاری رسانند!