شفاآنلاین>اجتماعی>هنوز آنقدرها که باید از چالش «نهنگ آبی» فاصله نگرفتهایم که دوباره چالش «مومو» اخبار را به خود جلب کرده است. چالشهایی که از یک سو مرگبار و خطرناک خوانده میشوند اما از سوی دیگر، موثر بودنشان همواره از سوی کارشناسان رسانه مورد تردید و حتی انکار قرار گرفته است. درحالی که اخبار پراکنده از اقدامات انگشتشمار در مورد هر دو چالش، خانوادهها را به هراس انداخته، تجربه نشان داده که پس از چندی ارتباط همانها نیز با این چالشها، تکذیب شده است. آیا باید خطرآفرین بودن این چالشها را باور کنیم؟
به گزارش شفاآنلاین:سال۲۰۰۷ سریال آمریکایی جنجالی با نام «۱۳دلیل برای این که...» روانه اینترنت شد تا داستان دختر نوجوانی را بگوید که پیش از خودکشی دردناک خود، ۱۳نوار کاست ضبط کرده و در هرکدام از آنها یکی از دلایل خود برای خودکشی را شرح دهد.
خودکشی با سریال آمریکایی
انتقادها و مخالفتها با پرداختن به موضوعاتی همچون افسردگی، خودکشی و تجاوز آن قدر از سوی روانشناسان و متخصصان سلامت اجتماعی بالا گرفت که اعتراضها باعث شد نتفلیکس اطلاعیه صادر کند و از تماشاگران بخواهد در هنگام دیدن سریال احتیاط کنند. سال۲۰۱۷ و زمانی که سریال به تازگی پخش شده بود، انجمن ملی روانشناسان مدارس آمریکا هشداری صادر کرد و به نوجوانانی که به خودکشی فکر کردهاند یا میکنند توصیه کرد که از تماشای این سریال خودداری کنند.
مطالعات و گزارشهایی هم منتشر شد که نشان میداد بعد از پخش سریال ۱۳دلیل برای اینکه، بین ۹۰۰٬۰۰۰تا ۱٬۵۰۰٬۰۰۰بار در گوگل کلمه «خودکشی» جستوجو شدهاست و نکته جالب اینجاست که این آمار فقط مربوط به کشور ایالات متحده است.
بازی با چالش روسی
تمام اینها در حالتی بود که «۱۳دلیل برای این که..» فقط یک سریال بود و پیوست مضاعفی چون بازی یا شرکت در یک چالش عمومی به آن اضافه نشده بود. اما سال۲۰۱۳ رسانهها از انتشار بازی اینترنتی روسی به نام «نهنگ آبی» گزارش دادند که در آن بازیکن در انتهای فرازند دعوت به خودکشی میشود. اگرچه موج هراس از چالش نهنگ آبی، بسیار جدیتر از مومو، کشورهای جهان از جمله ایران را درنوردید اما این موضوع باعث نشد که کارشناسان رسانه، آن را نوعی حقه و فریب رسانهای ارزیابی نکنند.
اخبار تکذیبشونده!
خودکشی دو دختر نوجوان در اصفهان که ابتدا در اخبار مرتبط با «نهنگ آبی» دانسته شد، به تقویت وجود چنین چالش جنونباری دامن زد و از قضا جستوجو حول و حوش آن را بالا برد. همان موضوعی که متخصصان حوزه تربیت و رسانه را بیش از حالت معمول نگران میکرد. برخی معتقد بودند که پرداختن به این دست چالشها در فضای رسمی خبری، باعث فراگیر شدن آنها و تحریک کنجکاوی افراد خصوصا نوجوانان میشود و جامعه درست در راستاینقض غرض قدم برمیدارد.
برخی با نگاههای بدبینانهتر اعتقاد داشتند که این دست خبرسازیها برای ایجاد انزجار یا دستکم احتیاط توسط خانوادهها برای اعمال نظارت بیشتر بر فضای مجازی انجام میشود. با تمام اینها در حالی که برخی کارشناسان اصرار داشتند که خودکشی این دو کودک را به چالش نهنگ آبی ارتباط دهند، محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، ارتباط این خودکشیها با چالش نهنگ آبی را تکذیب کرد و گفت: «خودکشیهای اصفهان هیچ ربطی به چالش نهنگ آبی نداشته و این چالش اتفاق نیفتاده اما به هرحال باید مراقب باشیم.»
چالش آرژانتینی
حالا نام «مومو» بهعنوان چالشی دیگر از این نوعسر زبانها افتاده است. آنطور که گفته شده پس از تماس شمارهای ناشناس در پیامرسان واتسآپ که تصویر عروسکی زشت روی آن قرار دارد، کاربر به چالشی خطرناک که مخلوطی از خودآزاری و خودکشی در آن قرار دارد، دعوت میشود. ظاهرا این چالش از فضای فیسبوک آغاز شده و ابتدا در کشورهایی چون آرژانتین و سپس ایالات متحده آمریکا، آلمان، فرانسه در میان نوجوانان رواج پیدا کرده و بعد هم به سایر کشورها سرایت کرده است.
توصیه پلیس فتا
در این چالش، کاربر نوجوان تحریک به اقدامات خشونتبار علیه خود مانند آسیب رساندن و یا خودکشی میشود. برخی گزارشها از سراسر کشور حاکی از آن هستند که تماسهای مشکوکی در واتسآپ با برخی کاربران نوجوان و دانشآموزان گرفته شده و پلیس فتا نیز از سوی برخی والدین، گزارشهایی دریافت کردهاند.
با این حال پلیس فتا ناجا با اشاره به ارسال کلیپهای مومو برای برخی کاربران به خصوص دانش آموزان اعلام کرده است: «والدین تهدیدات ارسالکنندگان کلیپهای مومو را جدی نگیرند و استرس و اضطراب به فرزندان خود منتقل نکنند.»
به هر شکل رسانههای نوین نشان دادهاند که واقعا از قدرت اثرگذاری بیرقیبی در میان مخاطبانشان برخوردارند. محدود شدن پخش و تولید سریالهایی نظیر «۱۳دلیل برای...» بیش از همیشه اثبات کرد حتی یک فیلم ساده میتواند از چنان تاثیری در میان مخاطبان خود برخوردار شود که آنان را وادار یا دستکم ترغیب به اقداماتی غیرعاقلانه و خطرناک کند.
مراقبت از کاربران کمسن
مسأله این جاست که اثرگذاری این دست محتواها با کاهش سن مخاطبان به شکلی مضاعف افزایش مییابد و به همین علت هم هست که غالب این دست فیلمها یا چالشها، مخاطب نوجوان را هدف میگیرند. در واقع حتی اگر فرض کنیم که خود چالش یا خطرناک بودن آن، موضوعی ساختگی است باز هم هدفگذاری آنها بر طیف جوان و نوجوان نشان میدهد که نگران کردن خانوادهها به عنوان بخش اصلی جامعه از این مسیر بسیار سهلتر است.
اما جدی گرفتن این خطرات از سوی خانوادهها نباید به قیمت محدودسازی یا برانگیختن مضاعف کنجکاوی فرزندانشان تمام شود بلکه فضای جدی بیش از پیش همراهی والدین را در کنار فرزندان میطلبد. این روش در کنار آزاداندیشی و هشدار دادن نسبت به خطرات و کنترل حسابشده، تنها راهی است که کودکانونوجوانان را در برابر آسیبهای فضای مجازی بیمه میکند.