شفاآنلاین>سلامت>حجتالاسلام سید امینالله دادگر، مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان، در یادداشتی، موضوع دلالتهای تربیتی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و نقد و بررسی سند ۲۰۳۰ را به رشته تحریر درآورده است که به شرح زیر است:
به گزارش شفاآنلاین:انسان در جهان بینی اسلام، موجودی بوده که در آن استعدادهای فراوانی نهفته است. ضمن داشتن طبیعت و فطرت مشترک، یکی از مبانی نظام تربیتی اسلام است که در سند تحول بنیادین واقعیتی پذیرفته شده است، اما انسانها در شئون حیات خود تفاوتهایی دارند. سند چشم انداز ایران اسلامی و سند تحول بنیادین با دستیابی به مراتبی از حیات طیبه، تکوین و تعالی مدرسه را در افق ۱۴۰۴ مشخص کرده است.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه جامع علمی کشور، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و نیز سایر اسناد بالادستی تعلیم و تربیت از جمله سیاستهای کلی ابلاغی تحول در آموزش و پرورش، حاصل تلاش چندین ساله دانشمندان و نخبگان، صاحبنظران و خبرگان تعلیم و تربیت و استادان دانشگاهها و حوزههای علمیه و دست اندرکاران و نهادهای قانونی کشور بوده که طراحی، تدوین و تصویب شده و از اعتبار بالایی برخوردارند.
در دو سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند ملی برنامه درسی، تمام راهبردها و راهکارهای مبتنی بر اصول، مبانی و ارزشهای اسناد و حتی رهنامه تحول بنیادین آموزش و پرورش، به صورت عرضی و طولی مرتبط با آرمانها، مبانی و اهداف سند است.
ممکن است برخی بگویند تحول سخت است باید گفت بله، اما محال نیست بلکه ممکن است؛ چرا که برخی کشورها که اراده کردند در تعلیم و تربیت خود تحول ایجاد کنند توانستند بعد از ۴۰ سال در ردیفهای اول آموزش و پرورش جهان قرار گیرند. الان خیلی از کشورها خصوصا در این شرایط کرونایی با بحران در عرصه تعلیم و تربیت مواجه هستند. قاعدتا باید واقعیتهای موجود آموزش و پرورش را دید و اراده و سرعت تحول را متناسب با اقتضائات تنظیم کرد و این تحول در آموزش و پرورش کشورمان، شدنی و قابل تحقق است.
در این مسیر تعامل با ارکان و عناصر تعلیم و تربیت از معلم و مدیر تا سایر ابزارهای متعدد دیگر بسیار مهم است. برخی اراده تحول ندارند و برخی هم احساس غریبی نسبت به تحول دارند و نمیفهمند تحول یعنی چه؟ اگر بدانند که تحول بهمعنای خوب شدن و بهتر شدن و یک امر فرایندی و برنامهپذیر است مسلما همراهی و تعامل خواهند داشت.
دانشگاه فرهنگیان موتور ایجاد تحول در آموزش و پرورش است و خوشبختانه امروز با دانش آموخته شدن جمعیت قابل توجهی از دانشگاه فرهنگیان و حضور و وجود جوانان مومن و انقلابی و با انگیزه در این عرصه زمینههای خوبی برای ایجاد تحول در آموزش و پرورش فراهم شده است.
نظام تعلیم و تربیت کشور و آموزش و پرورش از نقشه راه تحولی خوبی برخوردار شده و این سند باید فصلالخطاب باشد. هیچ کس نگفته سند تحول وحی منزل است و ممکن است برخی اشکالات نیز بر آن وارد باشد و در آینده قابل اصلاح باشد اما امروز ضرورت معرفی درست ظرفیتهای این سند و تبیین و ترویج و گفتمانسازی و عملیاتیسازی این سند و پیدا کردن مردان و زنان دارای باور و انگیزه و توانمندی برای عملیاتیسازی و ایجاد تحول بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد.
به علت غفلتهای صورت گرفته در آموزش و پرورش هنوز بدنه آموزش و پرورش آن طور که مورد انتظار است نمیدانند سند تحول چیست؟ لذا مدرسه صالح و معلم طراز انقلاب اسلامی و معلم تمدنساز و معلم به مثابه مربی و … باید به درستی تبیین و آموزش داده شود. در صورتی که اصطلاحات و واژگان این سند به درستی تبیین شود، جلوی ابهامها و تفسیرها و اقدامات سلیقهای را خواهد گرفت. موازیکاریها و برخوردهای سلیقهای دولتها در عرصه تعلیم و تربیت را حذف میکند و حقیقتا باید گفت فرسودگی نظام آموزش و پرورش کشور و ایجاد تحول با عملیاتی کردن سند تحول بنیادین قابل تحقق و مشاهده خواهد بود.
برخی مخالفین و حتی منتقدین سند تحول هنوز ظرفیتهای ملت ایران و جوانان این مرز و بوم را به درستی نشناختهاند و البته به تدریج بخشی از منتقدین به ضرورت و اهمیت چنین سندی و اهمیت عملیاتی سازی آن پی بردهاند، ولی در نحوه ارزیابی و یا اجرا نکاتی دارند. حتی نقل شده که برخی ابتدا میگفتند تا ۱۰۰ سال دیگر این سند قابل اجرا نخواهد بود، اما وقتی با ظرفیتها و واقعیتهای ملت مسلمان ایران مواجه شدند حتی اعلام کردند وزارتخانه را با سند تحول اداره خواهند کرد.
اساسا آموزش و پرورش در هر تمدنی خصوصاً تمدن اسلامی دارای اهمیت بوده است و نقش اصلی را باید به آن داد. برای تحقق تمدن نوین اسلامی نیز چشم امید به انقلاب اسلامی ملت ایران و آموزش و پرورش است. اگر سیاستهای ۱۳ گانه ابلاغی در حوزه آموزش و پرورش را توجه کنیم متوجه می شویم که آموزش و پرورش یک امر حاکمیتی است راه تحول را این سیاستهای حاکمیتی مشخص کرده است.
با استناد به اسناد بالادستی، مفهوم خصوصیسازی آموزش و پرورش مبتنی بر حاکمیتی بودن نظام است یعنی سیاستگذاری، اهداف، پایش و نظارت امر حاکمیتی است و موسسات خصوصی میتوانند در اجرا مشارکت کنند که این مهم در بسیاری از کشورها مرسوم است. آیا عملیاتی سازی سند ۲۰۳۰ در ایران اسلامی نادیده گرفتن اصل ۱۲۵ قانون اساسی در تعهدات بین المللی که باید از طریق مجلس انجام شود و نیز نادیده گرفتن دیگر ارکان و عناصرنظام حاکمیت نبود؟
متأسفانه بیانه و توصیه ۲۰۳۰ در ایران به عنوان سند ملی تلقی شد، حال آنکه حتی در سازمان ملل علیالظاهر قرار بوده سند بینالمللی باشد نه به منزله جایگزین اسناد ملی در هر کشور. این سند در پی دگرگونسازی و هماهنگسازی جهان برای توسعه پایدار و دارای اهداف ۱۷ گانه و د هها اهداف فرعی بر اساس فلسفه و نگاه اومانیستی و لیبرالیسم است و جهان توحیدی در آن جایگاهی ندارد.
سند ملی هر کشور باید بر اساس مبانی، اصول، آرمانها و فرهنگ یک ملت و کشور طراحی و تنظیم و تدوین شود و این سوال همچنان مطرح و قابل پیگیری است که با وجود این اسناد بالادستی علمی و فرهنگی و تعلیم و تربیتی و معلوم بودن فرایند جایگزینی سایر اسناد در کشور، چرا سند ۲۰۳۰ بدون تصویب در مراجع قانونی و اعتبار سنجی از سوی صاحبنظران بومی، تدوین و به یونسکو ارائه شد؟
مسئولان نظام باید چارچوب عمل ملی اسناد بالادستی را که سالها قبل از سند سازمان ملل تصویب شده، تهیه و جهت اجرا ابلاغ می کردند یا شتابزده چارچوب عمل ملی سند سازمان ملل را تهیه، تصویب و جهت اجرا ابلاغ کنند؟ (تصویب سند سازمان ملل در یونسکو آبان ۹۴، تشکیل کارگروه ملی سند آموزش ۲۰۳۰ سازمان ملل در سطح مسئولان عالیرتبه و تهیه چارچوب عمل ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران شهریور ۹۵، رونمایی از چارچوب عمل ملی سند آموزش ۲۰۳۰، آذر ۹۵)
در این مقایسه معلوم خواهد شد کدام سند کاملتر و متعالیتر است؟ قاعدتا هر سندی در سایه فلسفه خود شکل میگیرد و لذا آموزشهای لیبرالی در سایه فلسفه لیبرالیسم فهمیده میشود. آیا میشود در کشوری با هویت اسلامی ایرانی، در آموزش و تربیت هم اباحهگری و لاابالیگری داشت و هم آموزش و تربیت قرآنی و سبک زندگی اسلامی ایرانی؟!
در مواجهه با این سند ۲۰۳۰ دو دسته موضعگیری شد: یک دسته موضعگیری عالمانه، منطقی و صائب برخی صاحبنظران بود و دسته دیگر موضع گیریهای ناقص و اقدامات نسنجیده بود که باعث شد تردیدهایی در جامعه علمی و تعلیم و تربیت و فضای عمومی کشور ایجاد کنند.
معلم به مثابه مربی به فردی گفته میشود که رسالت خطیر تربیت دانشآموزان را در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی بر عهده دارد. نقش معلم (مربی) به عنوان هدایتکننده و اسوهای امین و بصیر در فرایند تعلیم وتربیت و مؤثرترین عنصر در تحقق مأموریتهای نظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی است. دانشگاه فرهنگیان مرکز ثقل اصلی نظام آموزش و پرورش کشور و پیشران و موتور محرکه نظام تعلیم و تربیت است و معلم در این دانشگاه آماده معلمی میشود و شخصیت معلم در این دانشگاه شکل میگیرد؛ این دانشگاه تربیت و تامین و توانمندسازی معلمان را برعهده دارد.
مدرسه به عنوان یکی از کانونهای پیشرفت محلی به ویژه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی است و در تعلیم و تربیت رسمی عمومی دارای نقش و مشارکت در رشد و تعالی کشور و … است. در سند تحول شش ساحت تربیتی عبارتند از: تعلیم و تربیت اعتقادی و اخلاقی، تعلیم و تربیت سیاسی و اجتماعی، تعلیم و تربیت زیستی و بدنی، تعلیم و تربیت زیباشناسی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفه ای، تعلیم و تربیت علمی و فناورانه.
سعادت مادی و معنوی، سرنوشت و مقدرات یک کشور، تربیت اسلامی و انقلابی، دانشگاه اسلامی، تحول، تحول بنیادین، تهذیب و تعهد، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق، عشقورزی به علم، علمآموزی عاشقانه و مومنانه، قدسیت دنبال علم رفتن، انسانسازی، اصالت اسلام در دانشگاهها، سعه صدر، سلامت نفس، نیت خالص، غرور ملی و غیرت دینی، خلاقیت و نوآوری و ابتکار، نگاه مدبرانه، جوان صبور و قانع و مایل به کار و تحقیقات از جمله مهمترین ویژگیها و کلید واژههای مورد تأکید امامین انقلاب اسلامی است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آغازگر عصر جدید عالم بوده و مایه سربلندی ایران و ایرانی شده است و اینک پس از ۴۰ سال وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی شده است و حقیقتا شعارهای آن همچنان جهانی، فطری، درخشان و همیشه زنده است.
برای ادامه این راه روشن، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی توسط حکیم انقلاب اسلامی به مثابه منشوری برای دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی صادر شده است. این گام دوم انقلاب اسلامی را به آرمان بزرگ آن که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی امام عصر ارواحناه فداه هست نزدیک خواهد کرد. در این بیانیه با امید و نگاه خوشبینانه به آینده و نگاه واقعبینانه به وضعیت انقلاب چهل ساله و گام بزرگ دوم انقلاب پرداخته شده و به پدیدههای برجسته جهان معاصر یعنی تقابل دوگانه جدید؛ اسلام و استکبار نیز اشاره شده است.
مطلب دیگر اینکه تردیدی نیست از یک طرف نظام تربیتی اسلام در مقابل نظام تربیتی غرب قرار دارد و از طرف دیگر ظرفیت جوانان، محور تحقق نظام پیشرفته اسلامی است که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب به این ظرفیت مهم اشاره کرده است. با این توصیف، احیای هویت تمدنی و پیشرفت جمهوری اسلامی، مستلزم رشد متوازن و همه جانبه ابعاد و ساحتهای تربیتی شش گانه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مسیر تعالی کشور است. بخش پایانی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی توصیههای کلیدی رهبر معظم انقلاب اسلامی است که میتوان به عنوان دلالتهای تربیتی بیانیه گام دوم انقلاب از آنها یاد کرد.
علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی را میتوان مهمترین توصیهها و دلالتهای تربیتی این بیانیه دانست. مراجعه به اسناد بالادستی از جمله نقشه جامع علمی کشور و سند تحول بنیادین، تکلیف نوع و کیفیت تحول در عرصه آموزش و پرورش و تربیت نسل مفید مسلمان و مومن و انقلابی را با الهام از مکتب اسلام و امامین انقلاب اسلامی (امام خمینی (ره) و امام خامنهای مدظله) برای ما روشن کرده است و راهنما و چراغ راه مناسبی خواهد بود.
مبنای تربیت سند ۲۰۳۰ تربیت انسان برای جهانیسازی لیبرالیسم است و افق و آینده آن انسان لیبرالیسم برای نظام سرمایهداری است و کلید واژه ۲۰۳۰ راه رسیدن به انسان لیبرال برای جهانیسازی غربی است. اما مبنای تربیت در سند تحول بنیادین و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، تربیت انسان برای احیای تمدن اسلامی و ساخت تمدن نوین اسلامی است. از این منظر دلالتهای تربیتی گام دوم انقلاب در برابر تربیت ۲۰۳۰ قرار میگیرد.
بیانیه گام دوم انقلاب راه رسیدن به انسان طراز تمدن نوین اسلامی برای فراهم کردن زمینه تحقق ظهور حضرت حجت امام عصر (ارواحناه فداه) است. فقیه مجاهد و حکیم راهبر و راهنمای گام دوم انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب به ابعاد تربیت انسان در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی در مقابل انسان لیبرال اشاره و تأکید کردهاند.