دفاع از حقوق شهروندي، زن و مرد ندارد. زنان بخشي از جامعه هستند و اگر زنان دچار مشکل شوند بدونشک کل جامعه از اين مشکل آسيب ميبيند نه فقط زنان.
شفاآنلاین>اجتماعی>وقتي مردي در مورد زنان مطلب مينويسد، عدهاي ميپرسند: شما چکار داريد، بگذاريد خود زنان از حقوق خودشان دفاع کنند. دفاع از حقوق زنان کاري زنانه است، شما که مرد هستيد به فکر خودتان باشيد، زنها خودشان حرف نميزنند شما چرا ناراحت هستيد و حرف هاي از اين دست که انگار برايشان سخت و عجيب است که يک مرد از حقوق زنان دفاع کند. اما چرا دفاع از حقوق زنان و برابري زن و مرد به وسيله مردان مهم و براي جامعه سرنوشت ساز است؟ دفاع از حقوق شهروندي، زن و مرد ندارد. زنان بخشي از جامعه هستند و اگر زنان دچار مشکل شوند بدونشک کل جامعه از اين مشکل آسيب ميبيند نه فقط زنان. حقوق زنان در طول قرنها سرکوب شدهاند و به ذهن آنها تحميل شده است که شما کمتر و ضعيفتر از مردان هستيد. زنان درطول قرنها قرباني شدند و از همان کودکي به آنها تحميل شد که شما با مردان کامل ميشويد و اگر قرار باشد يک نفر قرباني شود آن يکنفر زنان هستند. حالا دنيا به اين نتيجه رسيده که بسياري از تفکرات گذشته در مورد زنان اشتباه است و بدون مشارکت زنان توسعه ممکن نيست. دولتها و جوامع بهدنبال بازگرداندن اعتماد به نفس به زنان جامعه خود هستند تا به توسعه برسند. اين کار به شکلهاي مختلف در حال انجام است و در جوامع کمتر توسعه يافته به شکلي دشوارتر اتفاق ميافتد. هر کشوري که زنان را حذف کرده و اعتماد به نفس زنان جامعه را از آنها گرفته بدون شک در جمع کشورهاي مدرن و توسعهيافته قرار نميگيرد. در کشور ما نيز تلاشهايي براي رسيدن زنان به حقوق برابر با مردان صورت گرفته که تاريخچه آن به دوران باستان و فرماندهي سپاه و پادشاهي زنان ميرسد که اين تلاشها خيلي جدي نيست و فقط در بخشي از جامعه اشرافي ديده ميشود. در دوره قاجار نگرش کالايي و جنسي به زنان را ميتوان از تعداد زنان يک پادشاه بهخوبي متوجه شد. زنان در اين دوره راهي جز پذيرش سرنوشت و تسليم در برابر شرايط موجود را ندارند. دختران از زماني که متولد ميشوند به شکلهاي مختلف به ذهنشان تحميل ميشود که کار شما خانهداري و بچه به دنيا آوردن است و امور مملکت به شما ربطي ندارد. زن بايد مطيع باشد و از مرد فرمانبرداري کند. در بسيار از مناطق ايران اين تفکر رايج بود که زن نياز به آموزش ندارد و حق ندارد زياد حرف بزند يا سوال بپرسد. پدر، برادر و حتي پسرعموها بر يک دختر حق داشتند و حتي اگر او را کتک ميزدند، او حق اعتراض نداشت. زن بايد در خانه پدر و شوهرش کار ميکرد، اما هچ ارثي نميبرد. اين مسائل چنان به جامعه و ذهن زنان تحميل شده بود که حتي خود زنان هم آنها را درست و صحيح و حق مردان مي دانستند. اين تفکر هنوز در بخشهاي از جامعه ايران رواج دارد و بايد آن را يکي از دلايل توسعه نيافتگي ايران دانست. زنان ايران با مشارکت در انقلاب مشروطه فصلي تازه را شروع کردند و سالها بعد در دوره پهلوي با گرفتن حق راي دادن زنان در انتخابات توانستند قدم محکم و جدي براي دفاع از حقوق خود بردارند که اين تلاشها همچنان ادامه دارد، اما در اين تلاش علاوه بر خود زنان، مردان جامعه نيز بايد دست از تفکر مردسالار بردارند و براي رسيدن به جامعه توسعه يافته در بالا بردن اعتماد به نفس زنان براي مشارکت اجتماعي کمک کنند. اين کمک ميتواند به شکلهاي مختلف باشد. مانند حمايت يک پدر از تحصيل دخترش تا حمايت يک برادر از خواهرش در رفتن به دانشگاه و مشارکت در مسايل اجتماعي. حمايت يک مرد از همسرش در مراحل مختلف زندگي. يا نوشتن يک يادداشت ساده به وسيله افراد متخصص در اهميت نقش زنان در جامعه . نوشتن به وسيله مردان و دفاع از حقوق زنان به آنها يادآور ميشود که همه مردان مخالف برابري زنان و مردان نيستند. حتي اگر خود زنان هم نخواهند چيزي از وظيفه جامعه در آگاهسازي زنان جامعه کم نميشود. ما وظيفه داريم آگاهسازي کنيم و به زنان کمک کنيم وارد ميدان جامعه شوند حتي اگر هنوز آنها نسبت به اهميت بودنشان در توسعه جامعه آگاه نشده و اعتماد به نفس کافي را نداشته باشند. عدم حضور زنان در اجتماع دلايل زيادي دارد که يکي از آنها اين است که برخي فکر ميکنند همه مردان زن ستيز هستند. اگر اين ذهنيت تغيير کند و زنان بدانند در دفاع از حق خود تنها نيستند بدون شک اتفاق خوبي افتاده است.
پوریا گلمحمدی جامعهشناس