اگر بدون اعمال نظارت جدی انتظامی به روند بازگشاییها ادامه دهیم، در سیکل معیوبی درخواهیم افتاد که سرانجامی جز وارد شدن آسیب جدی به سلامت مردم و همچنین فرسودگی و صدمه دیدن کادر درمان نخواهد داشت
شفاآنلاین>سلامت>روز سهشنبه سه تن از چهرههای شناخته شده جامعه پزشکی در نامهای خطاب به رئیسجمهوری نسبت به خطر اوجگیری مجدد بیماری کرونا و افزایش مناطق قرمز در کشور که علاوه بر آسیب رساندن به جان و سلامتی مردم، موجب هدر رفتن زحمات ارزشمند جامعه خدوم پزشکی کشور و فرسودگی کادر درمان خواهد شد، ابزار نگرانی کرده و خواستار نظارت جدیتر دولت بر اجرای پروتکلهای بهداشتی و اصول فاصلهگذاری اجتماعی شدند.
به گزارش شفاآنلاین، در این نامه که به امضاء مشترک محمدرضا ظفرقندی رئیس کل سازمان نظام پزشکی، مصطفی معین رئیس شورای عالی نظام پزشکی و ایرج فاضل رئیس مجمع انجمنهای علمی گروه پزشکی رسیده، آمده است: «ضمن تشکر و تقدیر از مساعی دولت محترم و بهویژه مسئولین دردآشنای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و جانفشانی جامعه سربلند پزشکی و پرستاری کشور در پاندمی بیماری کووید 19، به استحضار میرساند نگرانی موجود از اوجگیری مجدد بیماری و افزایش مناطق قرمز در کشور که علاوه بر آسیب جانی و سلامت مردم، موجب هدر رفتن زحمات ارزشمند جامعه خدوم پزشکی کشور و فرسودگی کادر درمان خواهد شد ضرورت عنایت ویژه و بازنگری دولت محترم به روند جاری را ایجاب میکند.
بدیهی است با توجه به راهبرد «اولویت حفظ جان و سلامت مردم و انسانها بر همه امور دیگر»، تصمیمها، سیاستگذاریهای کلان و تاریخی دولت محترم در این برهه زمانی نقش تعیینکننده و ماندگاری در کنترل این بحران خواهد داشت. لذا انتظار میرود در کنار توصیهها و تاکیدات مسئولین اجرایی محترم، نقش نظارتی و کنترل جدی و انتظامی دولت محترم بر اجرای پروتکلهای علمی و ابلاغی وزارت بهداشت و نیز توجه ویژه به تامین نیازهای ضروری بخش سلامت در این مقطع زمانی مورد تاکید و ابرام جنابعالی قرار گیرد.
امید است با حمایت جنابعالی مراحل گذر از این آزمون خطیر با حداقل آسیب فراهم گردد.» درباره دغدغههایی که منجر به نگارش این نامه خطاب به رئیسجمهوری شده است، با رئیس کل سازمان نظام پزشکی به گفتوگو نشستیم.
محمدرضا ظفرقندی معتقد است آمار و ارقام مربوط به میزان ابتلا و سرایت بیماری کووید19 در شهرهای مختلف نشانگر وقوع پیک دوم بیماری است و اگر بدون اعمال نظارت جدی انتظامی به روند بازگشاییها ادامه دهیم، در سیکل معیوبی درخواهیم افتاد که سرانجامی جز وارد شدن آسیب جدی به سلامت مردم و همچنین فرسودگی و صدمه دیدن کادر درمان نخواهد داشت.
روز سهشنبه نامهای به امضاء جنابعالی، دکتر ایرج فاضل و دکتر مصطفی معین خطاب به رئیسجمهوری منتشر شد. دلیل اینکه در این مقطع چنین نامهای نوشتید، چه بود؟
باتوجه به شیوع بیماری کووید 19 و لزوم رعایت اصول فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی، افرادی از جامعه پزشکی که عمری را در حوزه سلامت خدمت کردهاند از بابت شرایطی که امروز به دنبال بازگشاییهای مجدد اماکن در کشور به وجود آمده است، احساس نگرانی کردند. این نگرانیها در درجه اول به افزایش آمارهای مربوط به بیماری برمیگردد.
هم آمار مربوط به میزان ابتلا و هم مربوط به میزان مرگ و میر. ارزیابی ما این است که این مسیر، روند اوج و صعود مجدد بیماری است و اگر تمهیدات جدی برای آن اندیشیده نشود، ما با یک کوهان دوم یا پیک دومی در بیماری مواجه خواهیم شد.
آقای دکتر برخی افراد معتقد هستند که ما پیک دوم بیماری را تجربه میکنیم و برخی دیگر اعلام میکنند که این پیک دوم نبوده و استمرار همان پیک اول است. لطفا در ابتدا یک تعریفی ارائه بفرمایید که تفاوت «آغاز پیک دوم» با «استمرار پیک اول» در چیست؟
در تحلیل اپیدمیولوژیک بیماری، اصطلاحی وجود دارد به نام «خط کنترل» که هم به تعداد ابتلا و هم به تعداد سرایت و یا به اصطلاح علمی «آر زیرو» مربوط میشود. اگر در شهرهایی که به زیر خط کنترل رسیده بودند، آر زیرو رشد کرده و تعداد ابتلا بعد از کاهش، مجددا رو به رشد برود و این روند ادامه دار باشد، به آن حرکت به سمت صعود مجدد یا پیک دوم گفته میشود.
بنابراین 2 شاخص عمده در این میان وجود دارد. یکی میزان سرایت که با آر زیرو تعریف میشود و دیگری میزان ابتلا بعد از نزول که هر دوی اینها در حال حاضر یک آلارم یا زنگ خطرهایی را برای ما به صدا درآوردهاند.
درباره نگرانیهایی که باعث شد این نامه به رشته تحریر دربیاید سخن میگفتید. لطفا ادامه بدهید.
به دنبال مذاکراتی که ما با جناب آقای دکتر فاضل و آقای دکتر معین داشتیم، تصمیم گرفتیم که این شرایط را برای مسئولین عالیرتبه کشور روشن کرده و تذکر لازم را بدهیم. دو نگرانی عمده باعث شد که ما به این تصمیم برسیم.
اول اینکه سلامت مردم باید بر همه امور اولویت داشته باشد. چون در تصمیمگیریهای کلان کشور، طبیعتا فاکتورهای متعددی از جمله فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی و... دخالت دارد ولی آن چیزی که باید معیار اصلی تصمیمگیریها باشد، سلامت مردم است و همانطور که اشاره شد، تحلیل ما این است که ما در یک روند افزایشی و درواقع پیک دوم بیماری قرار گرفتهایم.
نگرانی دوم هم مربوط به جامعه پزشکی و کادر درمان کشور است. بههرحال هم بنده و هم آقایان دکتر معین و دکتر فاضل جزو منتخبین جامعه پزشکی هستیم.
بنابراین لازم است از سلامت جامعه پزشکی هم صیانت کنیم. بالاخره تا به امروز نزدیک به 2 هزار نفر از مجموعه کادر درمان اعم از پزشکان و پرستاران و پیراپزشکان و... به این بیماری مبتلا شده و حدود 110 نفر هم به شهادت رسیدهاند و طبیعی است که هرچه این بار بر روی بیمارستانها افزایش پیدا کند، کادر درمان صدمه و آسیب بیشتری میبینند و این فرسودگی همکاران ما را به همراه خواهد داشت.
در همین شهر تهران آمار پذیرش بعضی از بیمارستانها رو به افزایش است. تازه تهران هنوز در شرایط قرمز هم قرار نگرفته است ولی استانهای دیگری ازجمله خوزستان، سیستان و بلوچستان و بوشهر وارد محدوده شرایط قرمز شدهاند.
چنین شرایطی طبیعتا کادر درمان را آسیبپذیر و فرسوده کرده و منجر به این میشود که مجددا شاهد درگیر شدن بخشهای بیشتری از بیمارستانها باشیم و خلاصه این وضعیت یک سیکل معیوبی را مجددا به سیستم بهداشت و درمان کشور تحمیل میکند. این یک بُعد نامهای بود که ما به آقای رئیسجمهور نوشتیم.
بُعد دیگر نامه در ارتباط با این بود که بالاخره همه دولتها با سطوح مختلف به میزان شدت کم یا زیاد به نوعی بحث نظارت جدی بر کشورشان را اعمال میکنند. البته نظارت بعضی از کشورها نظیر کره و چین بسیار جدی است و در بعضی کشورها ضعیفتر؛ ولی بههرحال از این طرف ما هم نباید کاملا رها کنیم. من مثالی میزنم.
مدتها در این کشور کار و توصیه شد که سرنشینان وسایل نقلیه از کمربند ایمنی استفاده کنند. اما از یک برههای به صورت جدیتر وارد عمل شدند و از جریمه و اعمال قانون برای متخلفین استفاده کردند.
علتش هم این بود که از خود جامعه و مردم محافظت شود. طبیعتا اگر کسی این مسئله را رعایت نکند، هم به خودش آسیب میزند و هم به دیگران. در موارد اپیدمی هم اعمال نظارتهای جدی، هم قانون است و هم یک اصل علمی و فرمولهای مختلفی هم دارد. وقتی شرایط حساستر میشود، استفاده از نظارتهای انتظامی هم لازم میشود و نظارتهایی در حد نصیحت و توصیه دیگر کفایت نمیکند.
باید دقت داشت که وقتی دستور آزادسازی رفتوآمدهای بین استانها، گردشگریها و بازگشاییها صادر میشود، اگر همزمان با آن، پروتکلهای بهداشتی مربوطه مورد توجه قرار نگرفته و اجرایی نشوند، لازم است که بازگشاییها متوقف شوند.
این یک بحث کاملا روشن و جدی است. یعنی گفته میشود که بازگشایی این اماکن، مشروط به رعایت پروتکلهای بهداشتی است. اما میبینیم که رسما اعلام شده است که مثلا در تهران رعایت پروتکلها از 60 درصد به 15 یا 20 درصد رسیده است.
یا در کل کشور از 80 درصد به 20 الی 30 درصد رسیده است. نتیجه این میشود که سلامت مردم آسیب جدی خواهد دید و در چنین شرایطی بدیهی است که لازم است جلوی این بازگشاییها و عادیسازیها با نظارت جدی و انتظامی گرفته شود.
در دو سه روز اخیر اخباری از بعضی اختلاف نظرها بین دولت و وزارت بهداشت بر سر همین بازگشاییها در رسانهها منتشر شد تا جایی که حتی روز دوشنبه خبر استعفای وزیر بهداشت هم به گوش رسید.
هرچند این خبر تکذیب شد ولی به نظر میرسد بعضی تصمیماتی که در بخشهای مختلف دولت اتخاذ میشود، با نظر وزارت بهداشت نیست. شرایطی که عرض کردم چقدر در تصمیم و زمانبندی شما برای نگارش نامه خطاب به ریاست جمهوری موثر بوده است؟
بله ببینید بالاخره ما امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که همه ارکان حکومت و نه فقط دولت باید از وزارت بهداشت حمایت کنند. چون کسانی که در خط مقدم جبهه مقابله با بیماری ایستادهاند، جامعه پزشکی، جامعه پرستاری، کادر درمان و در حوزه اجرا، مدیران و پرسنل وزارت بهداشت هستند.
البته همانطور که گفتید، آقایان استعفا را تکذیب کردند ولی واقعیت این است که یک دلخوریها و ناراحتیهایی وجود داشته است؛ یعنی «هیچ» هم نبوده است. بر این اساس ما هم احساس کردیم که لازم است در این شرایط موضعگیری داشته باشیم که ارکان حکومت اولا در جهت ابعاد نظارتی و دوم در جهت حمایت از وزارت بهداشت با یک نگاه بسیطتر و جامعتری عمل کنند.
بسیاری از کسانی که وضعیت مقابله با بیماری کووید19 را تحلیل میکنند، اذعان دارند که کشور ما حتی در مقام مقایسه با کشورهای توسعهیافته که از نظر امکانات، تجهیزات، منابع مادی و نیروی انسانی از ما پیشرفتهتر هستند، موفق عمل کرده و این موفقیتها را مرهون تلاشهای مجموعه نظام بهداشت و درمان کشور میدانند اما معتقدند که برخی تصمیمگیریهای غالبا سیاسی که از بیرون حوزه سلامت اتخاذ میشود، باعث آسیبهایی شده و میشود.
کما اینکه به نظر میرسد در حال حاضر مردم را برای انتخاب یکی از دوگانه «اقتصاد» یا «سلامت» مخیر کردهاند. نتیجه هم این شده که امروز در سطح شهرها کاملا مشهود است که رعایت پروتکلها و اصول فاصلهگذاری با توجیه «اهمیت نان شب» به بوته فراموشی سپرده شده است. تحلیل شما در این باره چیست؟
قسمت اول بحث شما کاملا درست است. من هم اعتقاد دارم که مجموعه بهداشت و درمان کشور شامل وزارت بهداشت و دستگاهها و از همه مهمتر خود بدنه جامعه پزشکی انصافا همت، غیرت و جانفشانی از خود نشان دادند و این عملکرد در بسیاری جهات از عملکرد کشورهای مشابه و حتی کشورهایی که شرایط اقتصادی مناسبتری نسبت به ما دارند، بهتر بوده است.
این واقعیت را هیچ انسان منصفی نمیتواند کتمان کند. بیمارستانهای ما در طول این مدت هیچوقت از شرایط کنترل خارج نشدند. بالاخره من خودم استاد دانشگاه هستم و در بیمارستان به عنوان رئیس بخش کار میکنم. اینکه مریضهای ما مجبور شوند کف بخش و در راهروها و... بخوابند یا نتوانیم بیماران را پذیرش کنیم یا کارهایی مثل قطع کردن ونتیلاتور و دستگاههای آیسییو از بیماران و ... انصافا در حوزه درمان کشور ما اصلا وجود نداشت.
قسمت عمده این موفقیت هم همانطور که گفتم مرهون همت و غیرت جامعه پزشکی کشور است که از خودگذشتگیهای زیادی انجام دادند و انشاله به کمک شما و دیگر رسانهها باید همه اینها را به عنوان روایت کرونا ثبت کنیم چون اینها سرمایههای اجتماعی ما هستند و باید در تاریخ ثبت شود و بماند که چه کسانی با چه شرایطی در این دوره سخت، ایستادند و کار کردند.
من استاد بیهوشی دانشگاه سراغ دارم که در شرایطی که خودش بیمار و گرفتار بود، بیماران را ویزیت میکرد و در شرایط خاصی که کسی نبود، سعی میکرد که کارش را ادامه بدهد و از این موارد بسیار زیاد است. بنابراین اولین دلیل این موفقیت، همت مجموعه کادر درمان بود.
دلیل دوم، این است که ما واقعا ساختار خوبی در اختیار داریم. شما به هر روستایی که سر بزنید، میبینید که خانه بهداشت وجود دارد و این شبکه بهداشتی به خصوص در شهرها و روستاهای دوردست، خیلی به دادمان رسید.
پس به این دو دلیل، موفقیت نسبی وجود داشته که قابل کتمان نیست. ولی در ارتباط با بخش دوم سوالتان باید عرض کنم که بله به هرحال نان شب مردم مهم است و نمیشود درآمد و زندگی مردم را کلا تعطیل کرد. ولی موضوع این است که همه بازگشاییها و عادیسازیهایی که انجام شده، مربوط به اقتصاد مردم نبوده است. بازکردن بوستانها و پارکها، بازکردن رفتوآمدهای جمعی و مسافرتهای غیرضروری و ... واقعا ربطی به نان شب و اقتصاد ندارد.
درحال حاضر بعضی جاها با شرایطی مواجه میشویم که میبینیم واقعا بعضی از بازکردنها ضرورت نداشته است. بنابراین اولا برای بازگشاییها باید به ضرورت آن بازگشایی دقت شود و دوم اینکه اگر بازگشایی صورت گرفت، حتما باید نظارت کامل انجام شود که پروتکلهای بهداشتی رعایت شوند.
ولی اگر نظارتهای جدی و کافی انجام نشود، آن وقت رعایت پروتکلها از 80 درصد به 20 درصد میرسد و به قول شما امروز این مسئله در سطح شهر کاملا مشهود است که رعایت پروتکلها کنار گذاشته شده و بدون تردید این وضعیت هم به خود مردم و هم به جامعه پزشکی آسیب میزند و کادر درمان را تحت فشار مضاعف قرار میدهد.
گاهی بازگشاییهایی انجام میشود مثل قهوهخانهها که واقعا همگان را متعجب میکند.
بله متاسفانه همینطور است. قبل از اینکه این نامه توسط من و آقای دکتر فاضل و دکتر معین نوشته شود، ما با هم جلسهای داشتیم. یکی از موضوعاتی که درمورد آن صحبت کردیم، برگزاری کنگره جامعه جراحان بود. شما میدانید که جامعه جراحان، هر سال یک کنگره بزرگ برگزار میکند که خیلی معروف است و سابقه آن هم به حدود 35 سال میرسد. اساس بحث ما در این جلسه این بود که آیا امسال کنگره برگزار شود یا نه؟
تصمیم ما با اتفاق آراء این شد که خیر نباید برگزار شود. تازه این یک کنگره علمی است و به راحتی میشد تدابیری اندیشید که مثلا با رعایت فاصله در سالن بنشینند و به مباحث علمی خود بپردازند.
ولی علیرغم اینکه بالاخره اهمیت برگزاری این کنگره از بازگشایی خیلی از این اماکن و قهوهخانهها و آزاد کردن مسافرتهای غیرضروری و ... اگر بیشتر نباشد، حداقل کمتر نیست، ولی با اتفاق آرا تصمیم گرفتیم که برگزار نشود.
خلاصه اینکه به نظرم لازم است دولت حتما مدنظر داشته باشد که بازگشاییها اولا در حد ضرورت انجام شود و دوم اینکه حتما با اعمال نظارت دقیق صورت گیرد.سپیدآنلاین