شفاآنلاین>سلامت>ویروس کرونا به عنوان ویروس فراگیر، عالمگیر و مرگبار از منظر جامعه شناختی و حتی زوایای مختلف تحلیل بسیار متفاوت جلوهگر شده است. در همین زمینه به چند مورد اشاره میشود.
به گزارش شفاآنلاین، یک: براساس آمارهای منتشر شده در ایالات متحده سالیانه 27 الی 54 هزار انسان بر اثر ابتلا به انفولانزا جانشان را از دست میدهند. توییت ماه قبل رییس دولت آمریکا نیز به عدد 37 هزار نفر اشاره داشت.
در میان خبرهای مربوط به شیوع و هزینههای انسانی در آمریکا طی سالهای گذشته با چنین آمارهایی روبرو بودهایم، در واقع میزان مرگ و میر شهروندان آمریکا نسبت به شرایط فعلی ویروس کرونا بسیار بالاست ولی به دلیل فراگیر نبودن از دست دادن جان انسانها در کشورهای دیگر حساسیتی درباره آن شکل نگرفته است.
نشر و بازنشر خبرهای مربوط به آنفولانزا در آمریکا نیز به دلیل شیوع و ویرانی انسانی آن در یک نقطه جغرافیایی حساسیت خاصی را در میان شهروندان سایر کشورها تاکنون بوجود نیاورده است.
دوم: زیستن در دنیای مدرن این امید را برای انسان در قرن حاضر ایجاد کرد که بتواند در برابر حوادث طبیعی از قبیل سیل، زلزله، آتشسوزی و سایر بیماریها قدرت تابآوری بالایی را نشان بدهد و با کمترین هزینه و اخلال در زندگی به راه خود ادامه دهد.
این همه با تکیه بر دانش بشری انجام شده است. به عنوان مثال؛ احداث سیلبند در کشورهای آسیای جنوب شرقی و یا کشوری مانند کره جنوبی این امکان آن را به آن داده که بدون دلنگرانی از بارشهای سیل آسا به زندگی روزمره خود ادامه دهند.
همچنین احداث ساختمانهایی با اصول مهندسی در کشور ژاپن وقوع زلزله را در عمل به یک رویدادی با کمترین دلهره و تخریب روبرو ساخته است، عبور با کمترین هزینه از زلزلههایی با قدرت بیش از هشت ریشتر نمایی تمام از دانش آدمیان است.
گویی دانش بشر به جای رسیده که توان مقابله با چنین حوادثی را داشته باشد؛ اما فراگیر شدن ویروس کرونا و اتخاذ سیاستهای مبتنی بر قرنطینه و افزایش مرگ انسانها طی ماه گذشته نشان از آن دارد که توانایی دانش بشری همچنان در برابر این گونه وقایع ناتوانی و استفاده از راهکارهایی مبنی بر جلوگیری از فراگیری ویروس مذکور است، در واقع دانش بشری همچنان ناقص و نیازمند افزایش و تکمیل است.
سوم: آنچه ویروس کرونا را با سایر وقایع تلخ طی سالهای گذشته متفاوت کرده است شیوههای مختلف در راستای مقابله با آن است. ویروسی که در بازه زمانی کوتاه دانش بشر، شیوه سیاستگذاری دولتها، همراهی شهروندان با این سیاستها و خصوصا فراوانی تجهیزات پزشکی را با چالشهای دشوار و با حاشیه روبرو کرده است.
به عنوان مثال؛ باز کردن دستگاههای تنفسی از سالمندان و نصب آن برای افرادی که شانس بیشتری برای زندگی در آینده دارند(نمونه کشور ایتالیا و اسپانیا)، اختیار دادن به کادر درمان برای تصمیمگیری درباره زندگی و حیات افراد و... چالشهای اساسی است که دامان کادر درمان و سیاستهای ابلاغی که از سوی دستگاه سیاستگذار در حوزه سلامت شهروندان ساخته و فربه شدهاند را به سادگی رها نخواهد کرد.
مهمتر آنکه براساس تجربه پزشکان در ایتالیا و اسپانیا قبل از جدا کردن دستگاه تنفسی بیماران سالمند را پیشتر بیهوش میکنند تا درد کمتری را تحمل کنند. شیوهای که تنها به دیگرکشی و آدمکشی شباهت دارد، این روشها حتی به خودمرگی، بهمرگی و مرگ باوقار نیز ارتباطی ندارد.
چهارم: یکی دیگر از بحرانهایی که به فراگیری ویروس کرونا مربوط است مسئله مرگ است. تجربه زندگی بشری به طور عام تا این اندازه انسان مدرن را با مرگ روبرو نساخته است.
در حال حاضر تصویر اکثر شهروندان عالم در دو مرحله خلاصه میشود؛ نفوذ ویروس در جان آدمی و سپس مرگ. بنابراین بیدلیل نیست که بسیاری از شبکههای خبری بیش از آنکه به آمار مبتلایان و مرگ ناشی از مبتلایان به ویروس کرونا گزارش پخش کنند تمرکز خبری را به وضعیت بهبود یافتگان و حتی انعکاس تجربههای آنان گذاشتهاند.
حتی برخی پزشکان لحن هشدارگونه خود را به ادبیات امیدوار کننده برای زندگی آرامتر و با استرسهای کمتر تغییر دادهاند.
با این وجود اگر چه انسانها برای کاهش دردهای وارد شده از مرگ نزدیکان به برگزاری مراسمهای مختلف، ساخت تابوت، انجام سخنرانی و بیان خاطرات از فرد فوت شده و تهیه برخی وسایل رفاهی در هنگام مراسم کفن و دفن و گرد هم آمدن برای تسلی بخشیدن به بازماندگان را انجام دادهاند تا اندکی چهره تلخ و جانسوز مرگ را تغییر بدهند، حال امکان انجام هیچکدام از این مراسمها و تجمعها نیست و این همه مرگ آدمی در دوره ویروس کرونا را ترسناکتر کرده است.بهارنیوز