دختران و پسران به لحاظ رواني و تربيتي تفاوت هايي با هم دارند عواملي مانند رفتار و نوع تربيت و به كار گرفتن برخي اصول تفاوت هاي ميان اين دو جنس را نمايان تر مي كند. محيط خانواده در شكل گيري شخصيت دختران و پسران نقش مهمي ايفا مي كند زندگي در محيط هاي خانوادگي شلوغ و پر جمعيت از ديدگاه جامعه شناختي يك سري آسيب هاي اجتماعي و رواني را براي هر دو جنس رقم مي زند. برخي از اين آسيبها با آينده فردي، شغلي و اجتماعي افراد مرتبط است و اگر از درون خانواده آنها با مشكلاتي روبه رو باشند در آينده با ورود به محيط هاي گسترده تر همان آسيب ها را به محيط هاي بزرگتر اجتماعي منتقل مي كنند.
در گفت وگوي با يك جامعه شناس مطرح شد
پشت نقاب تبعيض هاي والدين
نويسنده: مهديه شايگان
دختران و پسران به لحاظ رواني و تربيتي تفاوت هايي با هم دارند عواملي مانند رفتار و نوع تربيت و به كار گرفتن برخي اصول تفاوت هاي ميان اين دو جنس را نمايان تر مي كند. محيط خانواده در شكل گيري شخصيت دختران و پسران نقش مهمي ايفا مي كند زندگي در محيط هاي خانوادگي شلوغ و پر جمعيت از ديدگاه جامعه شناختي يك سري آسيب هاي اجتماعي و رواني را براي هر دو جنس رقم مي زند. برخي از اين آسيبها با آينده فردي، شغلي و اجتماعي افراد مرتبط است و اگر از درون خانواده آنها با مشكلاتي روبه رو باشند در آينده با ورود به محيط هاي گسترده تر همان آسيب ها را به محيط هاي بزرگتر اجتماعي منتقل مي كنند.
پرورش در محيط هاي شلوغ
معمولاً افرادي كه در خانواده هاي پر جمعيت به دنيا آمده و رشد مي كنند داراي ويژگي ها و خصوصيات خاصي هستند و اين ويژگي ها نسبت به پرورش در خانواده هاي كم جمعيت متفاوت است. دكتر عليرضا شريفي يزدي جامعه شناس در اين مورد مي گويد: معمولاً فرزندان دوم و سوم (مياني) چه دختر و چه پسر در اين نوع خانواده ها گم هستند و زياد در نظر والدين ديده نمي شوند. والدين براي تولد اولين فرزندشان چون زندگي مشترك تازه اي را آغاز كرده اند بسيار با علاقه و توجه با او رفتار مي كنند همچنين فرزندان آخر خانواده از نظر والدين و حتي خواهران و برادران زياد مورد توجه است و همه نگاه هاي عاطفي به سمت آنها معطوف مي شود.اما نيازها، استعدادها و مشكلات فرزندان وسطي خانواده در روند حركت خانواده زياد مورد اهميت قرار نمي گيرد.
اين جامعه شناس با اشاره به بحث آسيب پذيري اين فرزندان ادامه مي دهد: اولين و جدي ترين آسيب از سوي خانواده به آنها وارد مي شود. خانواده هايي كه از لحاظ فرهنگي در سطح پائيني قرار دارند تبعيض و يك نوع دوگانه نگاه كردن به جنس دختر و پسر در رفتارهايشان ديده مي شود به اين معنا كه پسران بيشتر در كانون توجه قرار مي گيرند. همچنين پدر و مادر در خانواده هاي پر جمعيت بر اين باورند كه پسران مي توانند مولد باشند و با ورود به بازار كار و اشتغال درآمدي براي والدين و خانواده كسب كنند.
از اين رو بيشتر مورد قبول خانواده هستند. همچنين والدين تصور مي كنند پسران از لحاظ امنيت و رفاه اجتماعي ضمانت كننده دوران پيري والدين خود هستند. دختران به دليل اين كه زودتر از پسران در خانواده ازدواج مي كنند كمتر مورد توجه والدين قرار مي گيرند و اين بي توجهي از ابعاد تربيتي، عاطفي، تحصيلي،آموزشي و سلامت باعث آسيب و صدمه به آنها مي شود.
وي ادامه مي دهد: در جوامع شهري و صنعتي بزرگ چون زندگي افراد پيچيده مي شود تلقي برخي والدين از تربيت فرزندان دختر اين است كه آنها فقط مصرف كننده هستند و به خاطر اين تصورات اشتباه، تبعيض به وجود آمده در ذهن دختران مانع رشد آنها در قياس با پسران مي شود. خانواده هاي پر جمعيت داراي محدوديت منابع هستند و اين محدوديت هاي منابع وقتي سرشكن و تقسيم مي شود بيشترين سهم نصيب پسران خانواده مي شود. ازاين رو مطالعات اخير نشان مي دهد زنان و دختران در اين روند در حقيقت به نوعي بازنده هستند و با مشكلات احتمالي زيادي در آينده رو به رو خواهند شد.
دكتر شريفي يزدي با بيان اين كه در دختران و پسران نظام شخصيتي در 5 يا 6 سال اول زندگي ساخته مي شود بيان مي كند: اگر شخصيت افراد بويژه دختران به درستي شكل نگيرد همچنين در دوران نوجواني كه مهم ترين دوره است مورد توجه قرار نگيرند و به نيازهاي خاص آنها پاسخ درست داده نشود، آنها حامل يك سري حفره هاي رواني و اختلالات شخصيتي مي شوند كه اين اختلالات مخرب در همه محيط ها همراه آنها خواهد بود. اين آسيب ها باعث مي شود آنها در آينده در ايفاي نقش هاي فردي، خانوادگي و اجتماعي دچار اختلال شوند. همچنين اين افراد توانمندي ايفاي نقش هاي محول شده به آنها را ندارند.وقتي در محيط هاي خانوادگي قرار مي گيرند نقش هاي مهم همسري و مادر بودن را نمي توانند به نحو مطلوب انجام دهند.
از اين رو اختلال شخصيت بسيار اثر گذار است. اختلال شخصيت شكل گرفته در اين افراد باعث مي شود آنها در فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي دچار ضعف در عملكرد شوند و اين مشكلات روحي و رواني و رفتاري در اثر رفتارهاي تبعيض آميز دوران نوجواني در آنها شكل گرفته و تثبيت شده است.
افرادي كه در دوران كودكي با تحقير از سوي والدين مواجه بوده اند معمولاً به خود و ديگران آسيب زده و فضاي خانوادگي، روابط زناشويي، ارتباطات مادر و فرزندي آنها با مشكل همراه است و در محيط كار با برخورد نامناسب با ارباب رجوع و با انجام رفتارهاي منفي همه افراد را از خود دور مي كنند. حتي ممكن است دچار تنهايي و انزوا شوند
منبع :ایران