کد خبر: ۲۵۴۸۵۸
تاریخ انتشار: ۲۳:۰۹ - ۱۹ فروردين ۱۳۹۹ - 2020April 07
ملّت ايران، در اين تجربهٔ كرونايي، هم خود را بهتر شناخت و هم دشمنان خود را؛ و اين درس تاريخي عبرت‌آموز يكي از جنبه‌هاي مثبت اين تجربه بود. مسلّماً زمستانِ كرونا خواهد گذشت، اما روسياهي به زغال تا ابد باقي خواهد ماند
شفاآنلاین>اجتماعی>بيش از يك ماه است كه كشور ما گرفتار ويروس كرونا شده و براثر آن جمعي از هموطنانمان جان خود را از دست داده‌ و جمع بيشتري به بيماري كوويد 19 مبتلا شده‌اند. البته اين بيماري يك بلاي عالمگير است كه همهٔ كشورهاي جهان را گرفتار كرده است.

 كرونا نه‌تنها در جامعه ايران همه چيز و همه كس را تحت تأثير قرار داده است كه چرخ‌هاي حركت را در همهٔ جهان متوقّف ساخته و مردم را در خانه‌ها محبوس كرده است. در هفته‌هاي اخير، هم مردم و هم مسئولان روزهاي سختي تجربه كرده‌اند.

 بد نيست در كنار جنبه‌هاي منفي و تلخ و غم‌انگيز – كه كم هم نيست – به بعضي ازجنبه‌هاي مثبت اين تجربهٔ كم‌نظير و فراگير اجتماعي اشاره‌اي كنيم.

با بروز و شيوع كرونا، يك بار ديگر، حسّ نوع‌دوستي و كمك به ديگران در مردم ايران قوّت گرفت و وضعي شبيه سال‌هاي سخت جنگ تحميلي ايجاد شد. 

در آن سال‌ها، همهٔ د‌ل‌ها و ذهن‌ها و دست‌ها متوجّه جنگ و جبهه بود. پيرزن فقيري در عمق يك روستاي دورافتاده چند عدد تخم مرغ براي جبهه هديه مي‌كرد و خانم‌هاي خانه‌دار دور هم جمع مي‌شدند و براي رزمندگان لباس مي‌دوختند.

 دانش‌آموزان براي جبهه در قلّك‌هاي خود پول جمع مي‌كردند و به رزمندگان نامه مي‌نوشتند و اصناف و اقشار مختلف مردم، هر كدام به صورتي، وظيفه‌اي برعهده مي‌گرفتند و البته مهم‌تر و برتر از همه كار كساني بود كه به‌عنوان بسيجي و سپاهي و ارتشي به جبهه مي‌رفتند و مي‌جنگيدند و شهيد و مجروح مي‌شدند و از دين و وطن و انقلاب دفاع مي‌كردند.

حالا دوباره همان حال‌وهوا به شكل ديگري در عموم مردم زنده و تكرار شده است. صاحبان صنايع خط توليد خود را درجهت تأمين نيازهاي درماني و بهداشتي فعّال كرده‌اند. 

يكي ماسك توليد مي‌كند و ديگري مواد ضدعفوني‌كننده مي‌سازد و باز مثل سال‌هاي جبهه خانم‌هاي خانه‌دار دركنار هم چرخ‌هاي خيّاطي را به‌كار انداخته‌اند و ماسك و لباس مخصوص پزشكان و پرستاران مي‌دوزند. 

جوانان بسيجي و طلّاب جوان حوزه‌هاي علميه، داوطلبانه، هم در ضدعفوني كردن محلات شهر و مراكز حضور مردم فعاليت دارند و هم در بيمارستان‌ها به پرستاران كمك مي‌كنند و، با استقبال از خطر ابتلاي كرونا، كارهاي سخت برعهده مي‌گيرند. 

نيروهاي مسلّح همهٔ امكانات خود را به كمك دولت آورده‌اند و به‌سرعت بيمارستان‌ها و نقاهتگاه‌هاي بزرگ برپا كرده‌اند. معلّمان آموزش و پرورش و استادان دانشگاه‌ها همّت كرده‌اند و در فضاي مجازي درس به دانش‌آموزان و دانشجويان مي‌دهند و رفع اشكال مي‌كنند. 

وقفهٔ مهمّي در توليد كالاهاي اساسي مورد نياز مردم ايجاد نشده و مواد غذايي در فروشگاه‌ها مثل شرايط عادي دردسترس مردم است.

مردم ايران هم درمقايسه با مردم بعضي كشورهاي ديگر اخلاق و ادب و فرهنگ ذاتي خود را نشان داده‌اند. غير از بعضي موارد اندك و استثنايي، هجوم غارت‌مانندي به فروشگاه‌ها كه باعث ايجاد نگراني از كمبود كالاهاي اساسي شود ديده نشده و صحنه‌هاي تأسف‌آوري كه در بعضي كشورهاي اروپايي و آمريكا در كشمكش بر سرِ تصاحب اقلام بهداشتي ديده مي‌شود در ايران به‌وجود نيامده است.

 مردم ايران شخصيت والاي اصيل خود را به بهترين وجه حفظ كرده و به نمايش گذاشته‌اند.

اما از همهٔ صحنه‌ها احترام‌برانگيزتر و افتخارآميزتر تلاش پزشكان و پرستاران و كاركنان و مديران بيمارستان‌ها و مراكز درماني و بهداشتي است. اين گروه از ملّت ايران در هفته‌هاي آخر سال 98 و اوايل سال 99 تصويري از خود در ذهنِ هموطنان خود ترسيم كردند كه شباهت زيادي با تصوير فداكاري‌ها و جان‌فشاني‌هاي رزمندگان سال‌هاي دفاع مقدّس دارد. 

پزشكان و پرستاران و ديگر همكارانشان از جان مايه گذاشته‌اند و تاكنون ده‌ها نفر از آنها كه هركدامشان براي كشور در حكم يك سرمايهٔ علمي ارزشمند بوده‌اند جان خود را با حضور بر بالين بيماران فدا كرده‌اند. 

عموم آنها روزها و هفته‌ها از بيمارستان به خانه نرفته‌اند و فرزندان خود را نديده‌اند و استراحت را بر خود حرام كرده‌اند تا از گسترش اين بيماري مرگبار جلوگيري كنند.

 وزير بهداشت و درمان و همكاران وي نيز در اين پيكار سخت امتحان خوبي دادند و بر احترام خود افزودند. مردم هم به نيروهاي فعّال در امر سلامت به چشم همان رزمندگان و ايثارگران خطّ مقدّم جبهه‌ها نگاه كردند و همان نمادهاي مقدّس دفاع مقدّس را براي آنها به‌كار بردند و رهبر انقلاب هم جانباختگانشان را شهيد خدمت دانستند.

 در يك كلام بايد بگوييم پزشكان و پرستاران و درمانگران جايگاهي بس ارجمند در دل مردم پيدا كردند و همه فهميدند كه اين عزيزان چگونه در روز خطر جان خود را سپر بلاي هموطنان خود مي‌كنند. همچنين معلوم شد كه دانشكده‌هاي پزشكي كشور ما چه نيروهاي شايسته‌اي تربيت كرده‌اند و فضاها و امكانات و تجهيزات و داروهاي ساخت داخل تا چه اندازه كارساز بوده است.

خلاصه ملّت ايران يك بار ديگر «يك ملّت بودنِ» خود را، به‌عنوان يك واحد بزرگ داراي هويت اجتماعي مسئوليت‌پذير، احساس كرد و يك بار ديگر «من»‌ها، «ما» شدند. 

ايراني مسلمان ارزش‌هاي اخلاقي را نشان داد و از هر گوشه‌اي دستي براي كمك به ديگران دراز شد و دوباره خاطرات همدلي‌هاي شيرين دوران انقلاب و سال‌هاي جنگ تحميلي و پشتيباني پشت جبهه از جبهه تكرار شد. در فضاي مجازي و رسانه‌اي هم هر كس براي آنكه روزهاي سختِ در خانه ماندن براي مردم آسان‌تر شود كاري كرد و كمكي كرد.

 يكي براي سرگرم كردن بچه‌ها در خانه داستان گفت و ديگري ورزش‌ها و بازي‌هاي خانگي طراحي و پيشنهاد كرد. يكي سعي كرد دل مردم را شاد كند و بسياري كوشيدند تا در فضاي مجازي راه‌ورسم در امان ماندن از بيماري كرونا را به مردم بياموزند. 

مردم ايران، كه «خانواده» همواره در نظرشان بااهميت و مقدّس بوده است، در اين روزها با ماندن در خانه طعم شيرين زندگي در كنار هم و زير يك سقف را بهتر و بيشتر از گذشته احساس كردند و تجربهٔ تازه‌اي از زندگي خانوادگي به‌دست آوردند.

از آنجا كه كسب‌وكارها تعطيل شده بود، شماري از صاحبان مغازه‌ها و منازل اجاره‌ها را به مستأجران بخشيدند و اعلام كردند تا وقتي كه شرايط غيرعادي برقرار باشد اجاره‌اي دريافت نخواهند كرد. بسياري از مردم هم كه توانايي مالي داشتند و همچنين هزاران مؤسسهٔ خيريه در سراسر كشور سعي كردند با كمك مالي به مردمي كه درآمدهاي خود را از دست داده بودند كمك كنند.

 دولت هم، كه شايد ابتدا كمي دير جنبيد، در دريافت اقساط و تعهّدات مالي مردم، تسهيلات زيادي ايجاد كرد. خلاصه اينكه ملّت ايران در اين واقعه تصوير بسيار زيبايي از خود ترسيم كرد كه بي‌گمان پس از غلبه بر اين ويروس، تا ده‌ها سال، عظمت و شكوه آن در خاطر و خاطرهٔ ايرانيان باقي خواهد ماند.

البته در يكي دو مورد هم بعد از بسته شدن درهاي اماكن مقدّس مذهبي، جمع اندكي از مردم واكنشي در مخالفت با اين اقدام انجام دادند كه صحيح نبود و جا دارد مخصوصاً مبلّغان مذهبي با آسيب‌شناسي اين واكنش‌ها مشخص كنند كه چگونه بايد در آينده اين ضعف و نقص جبران شود.

يكي ديگر از واقعيت‌هاي انكارناپذير اين تجربة تلخ روي آوردنِ بيشتر به دعا و نيايش و توجّه به درگاه الهي و توسّل به اولياي خداست.

 همگان ناگهان دريافتند كه چگونه علم و تمدّن بشري، با همهٔ عرض و طولش، دربرابر ويروس نامرئي كوچكي، ناتوان مي‌ماند و چرخ‌هاي اقتصاد و صنعت جهان از حركت باز مي‌ماند و دست‌ها به علامت تسليم و در عين حال به نشانهٔ نيايش و ستايش قدرت لايزال الهي بالا مي‌رود. انسان تا به ضعف خود، آگاهي پيدا نكند از مركب غرور پياده نمي‌شود و دلش به‌سوي قدرتي برتر از قدرت‌هاي مادّي كشيده نمي‌شود.

اما در اين هفته‌هاي كرونايي، كه هم مردم و هم مسئولان جمهوري اسلامي ايران گرفتار بلاي كرونا بودند، بسياري از رسانه‌هاي غربي و دولت‌هاي غربي هم شرارت و شيطنت كردند و ماهيت پليد ضدانساني و ضدايراني خود را نشان دادند.

 آنها از شيوع كرونا در ايران خوشحال شدند و خيال مي‌كردند كشوري كه سال‌هاست آن را تحت سخت‌ترين تحريم‌ها قرار داده‌اند دربرابر اين بيماري از پا در مي‌آيد و جامعه و دولت و ملّت دچار هرج‌ومرج و ازهم‌گسيختگي خواهد شد و اعتراض و آشوب پديد خواهد آمد. به همين جهت، از هيچ تهمت و دروغي خودداري نكردند.

 هر كاهي را كوه كردند و كوه را اصلاً نديدند. هيچ اقدام مثبتي را گزارش نكردند و يكسره سعي كردند تا به مردم بگويند جمهوري اسلامي ايران حكومتي ناكارآمد است و دلسوز مردم نيست و حقيقت را از مردم پنهان مي‌كند. 

البته اين تبليغات منفي و جوسازي‌ها عمدتاً در روزهايي صورت گرفت كه هنوز موج كرونا به اروپا و آمريكا نرسيده بود تا معلوم شود در كشورهاي غربي چه اتفاقي خواهد افتاد و موفقيت تحريم‌كنندگان ايران دربرابر كرونا چگونه خواهد بود. 

به هر حال، ملّت ايران، در اين تجربهٔ كرونايي، هم خود را بهتر شناخت و هم دشمنان خود را؛ و اين درس تاريخي عبرت‌آموز يكي از جنبه‌هاي مثبت اين تجربه بود. مسلّماً زمستانِ كرونا خواهد گذشت، اما روسياهي به زغال تا ابد باقي خواهد ماند.

اميد اين است كه به لطف الهي و تلاش همگان و به‌مدد نيروي ايمان و اخلاق نهفته در باطن يكايك مردم و كوشش بي‌وقفهٔ مسئولان و متخصّصان درماني و بهداشتي و همه و همه، ملّت ايران كرونا را شكست دهد و بار ديگر زندگي با همهٔ حركت و بركت خود در ايران از سر گرفته شود و نگراني از كرونا جاي خود را به احساس پيروزي در جنگ با كرونا بدهد؛

 چنان‌كه اميد است اين بليّه از سر همهٔ مردم جهان كوتاه شود. ما، يعني ملّت ايران، ان شاء الله كرونا را شكست خواهيم داد و دستاورد ماندگار ما از اين پيروزي اين خواهد شد كه اگر با هم باشيم مي‌توانيم با عبور از بحران‌هاي بزرگ بر مشكلات و سختي‌ها غلبه كنيم.

 شكست كرونا شعار «ما مي‌توانيم» را به محك خواهد زد. ايرانِ پساكرونا مي‌تواند ازحيث جنبه‌هاي معنوي و فرهنگي و اجتماعي و مسئوليت‌پذيري و مديريتي و همدلي، ايران بهتري باشد.
 
غلامعلي حدّاد عادل
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: