این شخصیت عصبانی و متخاصم است و عصبانیت خود را با اعمال زور نشان می دهد. کینه توزی، استفاده از کلمات نیشدار، امتناع از کارهای گروهی وخودپسندی و تکبر از جمله ویژگی های این افراد است. آن ها سعی می کنند با توسل به هر شیوه و روشی به خواسته های خود برسند.
راه حل: درمقابل آن ها بایستید، اما سعی نکنید با آن ها بجنگید. هرگز رفتار آن ها را تحمل نکنید بلکه در مقابل آن ها قاطع، محکم و با اعتماد به نفس باشید.
از نظر این افراد تنها چیزی که زندگی به آن ها عطا کرده، بدشانسی است. آن ها به جای پیدا کردن راه حل برای مسائل و مشکلات خود، عادت کرده اند که شکایت کنند و بهانه بگیرند. نگرش این افراد به موضوعات می تواند باورها و افکار شمار را هم خدشه دار کند. جمله معروف آن ها این است: «هیچ کس مرا دوست ندارد».
راه حل: به این افراد نشان دهید که مسائل آن ها را می بینید و می شنوید، زیرا آن ها به محیط حمایتی و تشویق احتیاج دارند. البته هیچ وقت به آن ها اجازه شکایت کردن ندهید.
این افراد خشک و انعطاف ناپذیرند. برای تغییر آمادگی ندارند وهر تغییری – هر چند کوچک – می تواند آن ها را نگران و آشفته سازد. جمله معروف آن ها این است:« راه قدیمی بهتر بود».
راه حل: در مقابل این افراد صبور باشید، زیرا ممکن است در مسیر انجام تغییرات مانع تراشی کنند. بهترین کار این است که آن ها را در برابر عمل انجام شده قرار دهید یا از تغییرات تدریجی برای ایجاد فرصت مناسب برای آن ها استفاده کنید.
راه های برقراری ارتباط با این افراد مسدود است. این افراد بسیار تودار و دیرجوش هستند و تنهایی و خلوت را به بودن در میان جمع ترجیح می دهند. آن ها هرگز درباره تفکرات و احساسات خود صحبت نمی کنند و به همین دلیل ارتباطات محدودی دارند. « حوصله ندارم» یا « فعلا وقت ندارم» از جملاتی است که آن ها برای فرار از جمع بیان می کنند.
راه حل: برای برقراری ارتباط با این افراد باید حوصله کنید. ممکن است مدتی طول بکشد تا این گونه افراد احساس راحتی بکنند و با شما راحت تر و بهتر رفتار کنند. هنگام صحبت با این افراد از سوالات باز (سوالاتی که پاسخ طولانی و همراه با توضیح دارد) استفاده کنید و آن ها را به شرکت در بحث ها تشویق کنید.
این افراد دائم از زیر بار قبول مسئولیت های خود شانه خالی می کنند. طوری که معمولاً دوستان و همکاران این افراد باید کارهای مربوط به آن ها را انجام دهند و این در حالی است که این افراد انجام آن کارها را جزو وظایف همکاران خود می دانند نه لطف آن ها! جمله معروف آن ها این است: « این کار جزو وظایف و شرح شغلی من نیست».
راه حل: اصلا جور آن ها را نکشید، سعی کنید شرح شغل این افراد را واضح و روشن در اختیار آن ها قرار دهید، تا جایی برای توجیهات آن ها باقی نماند.
این افراد از شایعه به عنوان سلاح قوی برای کنترل دیگران و محیط استفاده می کنند. آن ها از پخش شایعه و درگیر کردن دیگران در مسائل مربوط به آن لذت می برند.
راه حل: بهترین راه جلوگیری از شایعه سازی، دادن اطلاعات و حقایق لازم به افراد است. به عنوان مثال وقتی افراد یک اداره از اطلاعات لازم مربوط به مسائل سازمان آگاهی داشته باشند، به شایعه و افراد شایعه پراکن توجهی نمی کنند. در نتیجه انگیزه ای برای این افراد به منظور ایجاد شایعه و پخش آن باقی نمی ماند.
این افراد همیشه با کلمات نیشدار و انتقادات بی مورد خود، دیگران را آزار می دهند.آن ها درباره هر ایده ای، انتقادات خاص خود را دارند؛ چه آن ایده، خوب باشد چه بد. هدف این افراد مخالفت با تمام چیزهایی است که گفته می شود. آن ها هر جا می روند فقط مشکلات و نقاط ضعف را پیدا می کنند. جمله معروف این افراد این است:«ایده بدی است».
راه حل: در مذاکره و گفتگو با افراد انتقاد کننده بر اطلاعات خود تمرکز کنید. از آن ها درباره علت انتقاد و مخالفتشان سوال کنید و همیشه آن ها را برای اطلاعات بیشتر تحت فشار قرار دهید. به عبارت دیگر در برابر انتقادها و مخالفت های آن ها دلیل منطقی و محکمه پسند بخواهید. هرگز رفتارهای نامناسب و مخالفت های بی اساس چنین افرادی را تأیید نکنید.
افراد خودخواه، همیشه می خواهند راه خود را ادامه دهند و فکر می کنند فقط آن ها هستند که همه چیز را می دانند. در واقع این افراد می خواهند نداشتن اعتماد به نفس خود را به گونه ای پنهان کنند.
راه حل: با این افراد تنها بر اساس حقایق و واقعیت ها رفتار کنید. قبل از ملاقات با آن ها تمام اطلاعات مورد نیاز را به دست آورید و خود را برای پاسخ به سوالات آن ها آماده کنید. به یاد داشته باشید برخورد تهاجم آمیز و همچنین تسلیم در برابر آن ها کارساز نخواهد بود.
این افراد همواره کمبودهایی را در عملکرد کاری و رفتاری خود می یابند و دائم خود را ملامت می کنند. آن ها از هیچ یک از جنبه های زندگی شخصی و کاری خود راضی نیستند. جمله معروف آن ها این است: « من توبیخ خواهم شد. من نتوانستم این کار را خوب انجام دهم».
راه حل: اعتماد به نفس آن ها را بالا ببرید و از کارهای مثبت و خوب آن ها قدردانی کنید. به آن ها نشان دهید آن طور که خودشان فکر می کنند بی دست و پا و کار خراب کن نیستند.
این افراد به قدری حرف می زنند که اجازه صحــــبت به افراد دیگر را نمی دهند. جالب این جاست کـه بیشتر حرف های آن ها اصلاً ربطی به موضوع مورد بحث هم ندارد و صرفاً برای از دست دادن وقت و زمان مفید است!
راه حل: برخورد با این افراد این است که به آن ها تنها چند دقیقه فرصت صحبت کردن داده شود. در صورتی که باز هم به حرف زدن ادامه دادند، به هیچ وجه رفتار آن ها را تحمل نکنید. به آن ها محترمانه بگویید: اکنون سرتان شلوغ است و فعلا فرصتی برای گوش دادن به حرف های آن ها ندارید.
این افراد در انجام وظایف و حتی برای شرکت در جلسات، نظم و ترتیب را رعایت نمی کنند ونوعی آشفتگی در رفتار و کردار آن ها دیده می شود. آن ها دائم به دنبال وسایل خود می گردند و همیشه در جلسات تأخیر دارند.
راه حل: به جای حرص خوردن از شلختگی آن ها، سعی کنید اهمیت منظم بودن را به آنان بفهمانید، به آن ها بگویید که بی نظمی آن ها کارهای شما را هم دچار اختلال می کند.
این افراد بسیار حساس هستند و بی اهمیت ترین مسائل هم آن ها را ناراحت می کند. روحیه حساس آن ها باعث می شود دیگران در رفتار با آن ها بسیار محتاط باشند و در برقراری ارتباط با آن ها احساس راحتی نداشته باشند.
راه حل: هنگام گفت وگو با این افراد باید از کلمات روشن و واضح استفاده کنید تا برایشان شائبه ای پیش نیاید، در کل بازخورد به این افراد نباید سریع و مستقیم باشد، بلکه به آرامی و سنجیده باید با آنان رفتار کرد.
این افراد همواره می گویند:« من احتیاج به چک کردن مجدد کار دارم، شاید چیزی از قلم افتاده باشد.» آن ها به جزئی ترین و ریزترین موارد یک مسئله توجه می کنند و گاهی به خاطر یک مسئله کوچک و بی اهمیت با غرغر کردن هایشان اوقات دیگران را تلخ می کنند.
راه حل: آن ها را عادت دهید به جای توجه به مسائل کم اهمیت به مسائل کلی و اصلی بیشتر توجه کنند. آن ها باید یاد بگیرند کلیات و جزئیات را با هم در نظر بگیرند و به دلیل مسائل جزئی کل پروژه را به تأخیر و خطر نیندازند.