هلال احمري که بايد در مواقع بروز بحرانهايي نظير سيل، زلزله و جنگ به امدادرساني و خروج مصدومان و قربانيان اين حوادث کمک کند، همچنان در کشاکش تعيين جانشين است
شفاآنلاین>سلامت>بارها گفته ايم و بازهم تکرار مي کنيم، بحران هاي طبيعي خبر نمي کنند و اتفاقا سر زده از راه مي رسند تا غافلگيرمان کنند، آن هم در سرزميني که جزء 10 کشور اول حادثه خيز جهان است
به گزارش شفاآنلاین، بارها گفته ايم و بازهم تکرار مي کنيم، بحران هاي طبيعي خبر نمي کنند و اتفاقا سر زده از راه مي رسند تا غافلگيرمان کنند، آن هم در سرزميني که جزء ۱۰ کشور اول حادثه خيز جهان است و ۷۰ درصد پهنه جغرافيايي اش در معرض خطر زلزله و ۵۰ درصد در معرض خطر سيل قرار دارد و حتي با استناد به گفته هاي مديرکل آبخيزداري و حفاظت خاک سازمان جنگلها «۵۵ ميليون نفر از جمعيت ۸۰ ميليوني ايران در معرض سيل متوسط و بسيار شديد هستند!» حال تصور کنيد به رغم اينکه بحران، طبيعت جغرافياي ايران است و بايد هر لحظه آماده رويارويي با يک بلاي ناگهاني بود، پس از گذشت نزديک به يک ماه، جمعيت هلال احمر در مصدر خود رئيسي ندارد!
هلال احمري که بايد در مواقع بروز بحرانهايي نظير سيل، زلزله و جنگ به امدادرساني<Relief> و خروج مصدومان و قربانيان اين حوادث کمک کند، همچنان در کشاکش تعيين جانشين است.
همان طور که پيش تر مطرح شد، ايران در مدار بحران هاي طبيعي قرار دارد و به طور متوسط، سالانه ۲۹۰۰ نفر براثر بلاياي طبيعي در ايران جان خود را از دست مي دهند و حوادث غير مترقبه آنقدر قدرت دارند که مي توانند هر سال زندگي يک ميليون و ۵۰۰ هزار نفر از ساکنان اين کشور را متاثر سازند و تکرار اين مکررات در حالي است که روزها و ماهها و سالها است، انواع و اقسام کارشناسان درباره وقوع انواع و اقسام بحرانها هشدار ميدهند .
بالاخره به روال هميشه، بحران از يک جايي خارج از مناسبات و محاسبات فکري و ذهني روي سرمان خراب ميشود، چه بايد کرد در برهه اي که همه انگشت ها به سمت هلال احمري نشانه رفته که امروز بيش از هر زمان ديگري انتظار مي رود، برنامه هاي منسجم تر و مناسب تري به منظور مقابله با بحران در دستور کار داشته باشد اما جاي خالي رئيس، انسجام در برنامه ريزي ها را به حاشيه رانده و اساسا حواشي پيش آمده مبني بر تخلفات مالي ديگر جايي براي بازنگري در سياستها و برنامه هاي اين مجموعه باقي نمي گذارد، حال آنکه طي دو دهه اخير ميليون ها نفر در اثر حوادث غيرمترقبه جان باخته و حجم خساراتي بالغ بر صدها بيليون دلار رشد توسعه اجتماعي و اقتصادي جوامع انساني را با مانع روبه رو كرده است.
با توجه به آثار بحران بر جامعه، طبق حوادث غيرمترقبه ، مديريت بحران درصدد پيشگيري و ايجاد آمادگي در مقابله با بحران و در صورت بروز آن كاهش آثار مخرب و واكنش سريع و مناسب است.
هرچند جمعيت هلال احمر کشورمان فعاليت هاي چشمگيري در جهت ياري رساندن به حادثه ديدگان نداشته و دست کم در ساليان اخير عملکرد قابل قبولي از خود ارائه نکرده به ويژه در عرصه فراهم سازي زيرساخت هاي اساسي براي کارآمدي عملکرد شهرها در مواقع بحراني، آماده سازي خدمات به منظور توسعه منابع انساني، افزايش بهره وري و استانداردهاي زندگي در زمان بحران و بعد از آن، استانداردسازي امنيت و سلامتي مردم و آماده کردن خدمات و تسهيلات اورژانسي براي حمايت از فعاليت هاي تسهيل کننده در بحران. حال به نظر مي رسد، عدم حضور رئيس در اين ساختار حياتي مي تواند پس از وقوع بحران، بر ميزان تلفات جاني و خسارات مالي بيفزايد.
*جاي خالي رئيس تازه نفس
بالطبع پس از استعفاي علي اصغر پيوندي، رئيس سابق هلال احمر، اعضاي شوراي اين جمعيت که عالي ترين مرجع تصميم گيري و سياست گذاري هستند، دو گزينه را به عنوان کانديداي رياست هلال احمر به رئيس دولت معرفي کردند، اما نکته عجيب تر آن است که رئيس جمهور انگار تصميم ندارد از ميان گزينه هاي معرفي شده، رئيس جمعيت را برگزيند، البته شنيده ها حاکي از انتخاب سرپرست است که پيش تر نقدهايي مبني بر غيرقانوني بودن انتخاب سرپرست صورت پذيرفت و برمبناي اظهارات فريدون نوري، عضو شوراي عالي هلال احمر، «اين جمعيت داراي يک اساسنامه قانوني مصوب مجلس شوراي اسلامي است و مصوبات جلسات آن حکم قانون را دارد. همچنين بايد انتخاب رئيس جمعيت براساس ماده۱۰ اين اساسنامه انجام شود، ازطرفي در اساسنامه به موضوع تعيين سرپرست و بحث سرپرستي به هيچ عنوان اشاره اي نشده و اصولا هيچ تعريفي قانوني براي آن وجود ندارد.»
حال فارغ از قانوني بودن يا نبودن چنين تصميمي بايد تصريح کرد، در شرايطي که هلال احمر بيش از هر زمان ديگري نيازمند مفهوم بلند و مقدس اعتماد در ميان آحاد جامعه است، بايد هرچه سريع تر، رئيسي تازه نفسي از گرد راه برسد تا به منظور تنوير افکارعمومي، آب رفته را به جوي بازگرداند.
شايد زلزله کرمانشاه هيچ گاه از لابلاي سلول هاي خاکستري مغزمان پاک نشود، در جريان وقوع اين زلزله، برخي در ارائه کمک هاي خود به نهادهاي رسمي دچار ترديد بودند، به گونه اي که گاه اين کم اعتمادي به حدي رسيد که سفري طولاني در پيش گرفتند تا خود شخصاً کمک ها را به دست اهلش بسپارند، قضاوت در مورد اينکه نهادي مثل سازمان هلالاحمر چه پايگاهي در بين مردم دارد، آسان نيست و اساسا قضاوت يک سويه از اخلاق حرفه اي و شان رسانه اي به دور است، آن هم در شرايطي که سنجشي انجام نشده تا بتوان برمبناي آن، پاسخ درستي ارائه کرد.
ضمن اينکه هلالاحمر يک نهاد تخصصي براي کمکرساني است و کمکهاي مديريتنشده، از حجم مصيب در مواقع بروز بحران نمي کاهد و جان کلام اين است که در هرحال، به رغم تمامي کاستي ها و نقاط قوت بايد رئيسي در راس هلال احمر وجود داشته باشد تا کم اعتمادي به عملکرد غيرشفاف اين جمعيت از بين برود، برخي معتقدند هلال احمر با تمرکز بر مسائل اقتصادي به جاي درگيري در حوادث غيرمترقبه، نتوانسته اطلاع رساني و متعاقب آن اعتمادسازي در بين مردم را بوجود بياورد و يا به تعبيري ديگر، وظايف و چارت سازماني اش را آنگونه که شايسته و قانوني است، از ديد مردم انجام نداده و طبيعتاً اعتمادي را هم به دنبال خود ايجاد نکرده است!
بي ترديد قصد قضاوت براي راستي آزمايي عملکرد اين مجموعه کاري بس دشوار است؛ اما مي توان گفت غيرشفاف بودن، نامشخص و غيرقابل دسترس بودن ساز و کارهاي انتخاب و چرايي انتخاب مسئولان مختلف براي مجموعه اي که با خدمت رساني به مردم سروکار دارد، خود بحث جدايي مي طلبد و ماهم در پي آسمان ريسمان بافتن و مطلق انگاري نيستيم، چرا که بخش قابل توجهي از مردم به اين مجموعه و سازمان هاي رسمي همچنان اعتماد دارند، با اين حال آنچه که نمود عيني تر و ملموس يافته، اين است که بر تعداد نامعتمدين افزوده شده و اين مسئله در کنار تعلل به منظور انتخاب رئيس يا سرپرست براي مجموعه اي که منجي جان آدم هاست و از همه مهمتر براي سرزميني که همواره «در آن بر پاشنه بحران چرخيده»، شايسته نيست.
گفته مي شود، از ۴۰ حادثه طبيعي شناسايي شده در جهان بيش از۳۰ مورد آن در ايران رخ داده است. ايران در حالي۶ درصد تلفات بلاياي طبيعي جهان را به خود اختصاص داده که فقط يک درصد جمعيت جهان را داراست. در سال ۲۰۰۸ حدود ۳۲۱ بحران طبيعي باعث مرگ ۲۳۵ هزار و ۸۱۶ نفر شد که اين رقم بيش از ۴ برابر ميزان مرگ و مير در ۷۰ سال گذشته بوده است.
در بين حوادث طبيعي، تنها در طول يك قرن گذشته بيش از يك هزار و ۱۵۰ مورد زمين لرزه مرگبار در ۷۵ كشور جهان رخ داده است. بيش از ۸۰ درصد مرگ و ميرهاي حاصل از اين رويداد طبيعي در ۶ كشور جهان بوقوع پيوسته است. ايران نيز با تلفاتي بالغ بر ۱۲۰ هزار نفر و خساراتي افزون بر ميلياردها ريال يكي از كشورهايي به شمار مي آيد كه آمار بالايي در بروز حوادث طبيعي به خود اختصاص داده است.
از سوي ديگر ۹۰ درصد جمعيت کشور در معرض خطرات ناشي از سيل و زلزله قرار دارند. بلاياي طبيعي تنها در ۷ سال گذشته بيش از ۲۱۵۷ ميليارد ريال خسارت به کشور ما وارد کرده و سرزمين ما را از نظر آمار وقوع حوادث طبيعي در مقام ششم جهاني قرار داده است. شايع ترين نوع بلاي طبيعي در كشورمان زلزله است، كه خسارات مالي و جاني بسياري در پي دارد.
* هلال احمر، ديدهبان برنامهريزي براي رويارويي
با مخاطرات «امير محمود زاده» به عنوان رئيس پژوهشگاه مهندسي بحران هاي طبيعي ضمن تاکيد بر بحران خيز بودن ايران و تاثير اين مسئله بر نبود رئيسي در راس هلال احمر، تحليل قابل تاملي ارائه داده و تلويحا مي گويد: «در شرايط فعلي، چندان نبود رئيس در راس جمعيت نگران کننده نيست» و يا حداقل برداشت ما از سخنان او چنين است.
محمودزاده توضيح مي دهد: «ايران همچون تمامي کشورهاي جهان، کشوري خطرخيز است و تقريبا تمام استانهايش و تقريبا هميشه، در معرض دائمي بروز مخاطرات است لذا مدير مقابله با مخاطرات و مجموعه هايي نظير هلال احمر، ديدهبان برنامهريزي براي رويارويي با مخاطرات و کاهش پيامدهاي آن هستند، وظيفه هلال احمر در شرايط عادي، تمرکز بر اقدامات پيشگيرانه، آموزشي و ارتقاء آمادگي است.
اين مجموعه و تيم کارشناسي آن، در وضعيت عادي جامعه، بايد با شناسايي و رصد کردن مخاطرات احتمالي، آموزشهاي لازم درباره مخاطرات را در اختيار مردم قرار دهند و آنها را در مقابل اين مخاطرات احتمالي آماده کنند. ابزار اطلاعرساني لازم براي انتقال اطلاعات لازم درباره مخاطرات محيطي بايد در زمان آرامش و وضعيت عادي به مردم داده شود.
اگر استاني سيلخيز است، بايد بروشورهايي را که بهآنها چگونگي آمادگي درمقابل سيل را آموزش داده، ارائه شود، اينکه مردم چه وسايلي را بايد هميشه دم دست داشته باشند، اگر سيل آمد چه کنند و … در اختيار مردم قرار گيرد و به طور مستمر به مردم در اين باره آموزش داده و اطلاعرساني کنند.
مسئوليت و وظايف مدير مقابله با مخاطرات حين وقوع رخداد تغيير ميکند. مدير مخاطرات حين وقوع رخداد، علاوه بر اطلاعرساني متمرکز و در صورت نياز به پيشآگهي نسبت به احتمال وقوع آن، بايد به سرعت براي مقابله با رخداد آماده شود و نهادها و سازمانهاي مرتبط را براي مقابله با آن مهيا کند.
اگر لازم است هشدارهاي لازم، به صورت مکرر و دقيق و از کانالهاي واحد و قابل اعتماد اطلاعرساني به مردم داده شود و اگر لازم است اقداماتي صورت گيرد تا از شدت حادثه کاسته شود، به سرعت اين کار بکند با اين حال هلال احمر عملکرد درست و قابل قبولي نداشته و اساسا بودن يا نبودن رئيس در راس اين سازمان به دليل قديمي بودن ساختارش اهميت چنداني ندارد.»
او در ادامه براي فهم بهتر سخن اش عنوان مي کند:«اگر رئيسي با اختيارات، بودجه و نيروي انساني کارآمد در راس کار باشد، وجود و حضور آن فرد، قطعا تاثيرگذار است اما اگر مجموعه اي، نيروي کارآمد و بودجه و تخصص لازم را در اختيار نداشته باشد، تاثيري نخواهد داشت، بالطبع در چنين وضعيتي هم سازمان ناکارآمد است و هم رياست سازمان نمي تواند کارآيي لازم را داشته باشد.
ساختارهايي مثل هلال احمر ساختارهاي موثر بر امداد و نجات است يعني ساختارهايي که با جان و مال مردم مواجه هستند لذا کسي که در مصدر چنين پستي قرار مي گيرد بايد علاوه بر تحصيلات آکادميک در اين حوزه، تجارب بين المللي گسترده اي داشته باشد و فناوري ها و مديريت سرمايه انساني را بشناسد و از سوي ديگر داراي بودجه و امکانات و نيروي انساني متخصص باشد و تمام اين موارد دست به دست هم مي دهد که سازماني مثل هلال احمر يک سازمان موثر بر امداد و نجات و يک سازمان پويا، خلاق و به روز باشد.
از طرف ديگر هلال احمر بايد سازماني باشد مبتني برمديريت ريسک نه مديريت بحران، درحال حاضر هر موقع بحراني رخ مي دهد، هلال احمر در آن بحران حضور پيدا مي کند ولي سازماني نيست که مديريت ريسک را آموزش ديده باشد و يا بتواند در محل پياده بکند يعني قبل از اينکه ما دچار بحران بشويم، اين سازمان بتواند جلوي آن بحران را بگيرد و مدل هايي براي تخليه اضطراري، نجات و امداد و اسکان اضطراري داشته باشد.»
او با تاکيد بر اينکه بايد ساختار و بدنه اين مجموعه، علمي و اصولي بوده و از حالت اجرايي صرف خارج شود، عنوانمي کند: «هلال احمر به منظور اثربخشي بهتر در عملکرد خود بايد داراي مدلها و برنامه هاي علمي و اسناد بلندمدتِ استراتژيک و آينده پژوه باشد تا بتواند ماموريت خود را به درستي ايفا کند. ساختار هلال احمر يک ساختار کاملا قديمي است به فرض مثال وقتي مي گوييم سازمان امداد و نجات اساسا اين عنوان غلط است و بايد سازمان نجات و امداد باشد، وقتي عنوان يک مجموعه غلط است، ساختار و کارکرد آن هم درست نيست بنابراين بايد به دور از حواشي، بدنه اين مجموعه را از لحاظ علمي و سرمايه انساني نو کرد.»
* هلال احمر نبايد نقش توزيع کننده اقلام ضروري را داشته باشد
به اذعان رئيس پژوهشگاه مهندسي بحران هاي طبيعي، بدنه پويا و دايناميک، روح تازه اي در ساختار هلال احمر مي دمد و روحي جوان ، خلاق و تازه مي تواند اين سازمان را متحول کند.
طبعا براي تصحيح رويه گذشته و بازگشت سرمايه اجتماعي، به عملکرد شفاف و بهره گيري از مدل هاي جديد و خلاقانه نياز است، بي ترديد بخشي از سرمايه اجتماعي اين مجموعه از دست رفته و اگر بخواهيم اين سرمايه را بازگردانيم هم نياز به اعتمادسازي و هم متقاعدسازي است يعني مردم متقاعد شوند که اين سازمان موثر و مفيد است و به آن اعتماد کنند، اعتقادي ندارم که سلبريتي ها و چهره هاي معروف و سرشناس در اين حوزه ورود بکنند چون اين مسئله هم، چالش هاي خاص خودش را دارد و اين کار بايد حاکميتي و دولتي باشد.
مشکل بزرگي که در ساختار هلال احمر وجود دارد اين است که بيشتر نقش توزيع کننده را دارد درحالي که ساير تشکيلات و نهادهاي مردمي هم مي توانند اقلامي را در بين حادثه ديدگان توزيع کنند، اين امر نبايد کارکرد هلال احمر باشد، اين سازمان نيازمند برنامه، راهبرد و سندآينده پژوهي است، توزيع اقلام، کف اقدامي است که بايد از سوي اين سازمان انجام شود.
فراموش نکنيم که هلال احمر بيش از همه نقش آموزشي، پيشگيري و مديريت ريسک را برعهده دارد، چنين نقش هاي جديدي که عملکرد جهاني اين سازمان و تشکيلات را نشان مي دهد بايد در روح هلال احمر دميده شود تا مشکلات آن به تدريج خاتمه يابد.»
به باور او، رئيس بعدي اين مجموعه بايد فردي آکادميک و علمي باشد، فردي که تحصيلاتش در همين حوزه بوده و بر خلاقيت و پويايي تکيه کند و بحران هاي بين المللي را ديده و تجربه کرده باشد، فردي با آگاهي جهاني و روابط عمومي بسيار گسترده و متخصص به امور عمومي مثل مديريت سرمايه انساني و داشتن اطلاعات چندمنظوره در حوزه هاي ريسک و بحران.
*هلال احمر زير ذره بين نهادها و گروه هاي مختلف
بهنام فروغي از صاحب نظران در حوزه مديريت بحران ضمن تاکيد بر اينکه اگر در اين روزها که هلال احمر رئيسي ندارد، حادثه اي پيش بيايد، عملکرد گروه هاي امدادي، زير ذره بين نهادها و گروه هاي مختلف قرار مي گيرد، عنوان مي کند: «ازجمله انتقاداتي که در جريان سيل ۹۸ مطرح شد اين بود که هلال احمر عملکرد مناسب و به موقعي از خود نشان نداده و نتوانسته توقعات را آنچنان که بايسته و شايسته است پاسخ بدهد، حتي برخي از فيلم ها و گزارشات نشانگر بي نظمي در توزيع اقلام و مواد خوراکي بود به نحوي که کمکهاي امدادي به دست بعضي از مردم سيل زده دوبار و چند بار رسيد اما به شهرستان ديگر اصلا کمکي نرسيد، حال تصور کنيد در اين وضعيت که رئيسي در ساختار هلال احمر وجود ندارد، بحراني طبيعي پيش بيايد، طبيعتا حجم آسيب ها، انتقادات و کم اعتمادي هادامنه گسترده تري پيدا مي کند.»
او در عين حال اعتقاد دارد، داشتن يا نداشتن رئيس براي مجموعه هلال احمر هيچ تفاوتي نمي کند زيرا مديريت بحران کشور عملکرد قابل قبولي نداشته و باتوجه به اينکه ديگر علي اصغر پيوندي در راس جمعيت قرار ندارد، قطعا جانشين و قائم مقامي هست که در حال حاضر به جاي اين فرد، تصميم گيري کند اما اگر رياست جديد هلال احمر هم بخواهد با سياست هاي قبلي فعاليت کند، داشتن يا نداشتن رئيس تفاوت آنچناني نمي کند.
اين صاحب نظر در حوزه مديريت بحران يادآوري مي کند: باتوجه به اينکه تاحدي شفافيت اين مجموعه زيرسوال رفته، اگر هر فردي بخواهد جايگزين شود، نبايد رويه هاي باطل گذشته تکرار شود زيرا اين مسئله بر روي مقوله بحران و مديريت آن تاثير منفي مي گذارد.
افراد مختلفي براي اين سازمان در نظر گرفته شده و کشاکشي بين رئيس جمهور و وزارت کشور بر سر رياست جديد بوجود آمده و همين تعلل در انتخاب گزينه تازه، نوعي باند و باندبازي و خويشاوند سالاري و سياست بازي را تداعي مي کند که مي تواند در نظر افکارعمومي زيان آفرين باشد، ضمن اينکه ممکن است هر آن، بحراني طبيعي به وقوع بپيوندد و حواشي مذکور در روند امدادرساني خللي اساسي ايجاد کند.
او معتقد است: اگر بنا باشد در بر پاشنه سابق بچرخد و رئيس جديد هم جا پاي رياست قبلي بگذارد، سازمان هلال احمر در مجموعه مديريت بحران کشور يک سازمان ضعيف و خنثي خواهد بود و همان طور که مشاهده مي کنيم بسياري از خسارات و حادثه هايي که ساليان پيش به وقوع پيوسته همچنان بر سر جاي خود هستند و زمينه بازگشت حادثه ديدگان به شرايط عادي صورت نگرفته است.
فروغي يادآوري مي کند: تغيير مستمر مديران در سال هاي گذشته در مجموعه هلال احمر باعث شده تا مشکلات و بي برنامگي در برخي ارکان آن کاملا نمود داشته باشد اما به دور از اتفاقاتي که از اين پس و بعد از تلنگرهاي اقتصادي و مديريتي وارده به اين مجموعه رخ داده، به نظر مي رسد خالي شدن چنين مراکزي از افراد سياسي، در هر مقام و جايگاهي، حذف افراد و نفوذي هاي غير مرتبط رسمي و غيررسمي و در نهايت، شفاف سازي امور مالي، ميتواند حال هلال احمر را بهبود بخشد.
يادمان نرود صدها هزار داوطلب و امدادگر خدوم و شجاع که در هر حادثه و رخداد مهمي، به سرعت مهياي حضور و کمک مي شوند، نيازمند توجه، عدالت و حمايت هستند و اگرچه از هرگونه دعوا و اختلاف غصه دار و نگران مي شوند اما بهتر از اهالي رسانه مي دانند که قطعا هر جراحي براي درمان، خونريزي به همراه دارد و اساسا چنين درمان هايي منجر به بهتر عمل کردن اين مجموعه در مواقع بروز بحران خواهد شد.رسالت