کد خبر: ۲۴۱۸۴۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۹ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - 2019September 15
اگرچه بر عوامل اجتماعی در گرایش به مواد تأکید بسیار شده‌است، اما سوءمصرف مواد می‌تواند با فرآیند‌های زیستی و روان‌شناختی نیز ارتباط جدی داشته‌باشد
شفاآنلاین>سلامت>هوش هیجانی از عوامل تعیین‌کننده واکنش‌های انسان در مواجهه با رویداد‌های روزمره زندگی است. بعضی از مردم فقط می‌دانند که چگونه با دیگران سر کنند، بعضی‌ها دارای اعتمادبه‌نفس زیادی هستند و بعضی‌ها در یاری‌رساندن به دیگران توانایی دارند. همه این‌ها از مجموعه‌ای از مهارت‌ها به‌نام هوش هیجانی یا EQ نشئت می‌گیرند.

به گزارش شفاآنلاین، علاوه بر آن مهارت‌های EQ، تعیین‌کننده و تغییردهنده احساسات، برانگیزاننده خود و همدلی با اشخاص دیگر هستند. تقریباً هرکسی قادر به آموختن مهارت‌های EQ برای ساختن روابط موفق‌تر است. 

برای کودکان، یک نتیجه مهم هوش هیجانی، دوستی‌های محکم و نمرات بهتر است. در بزرگسالان، مهارت‌های‌EQ‌برای رهبری، کار تیمی، مشتری داری، روابط شخصی و برای سلامتی بسیار مهم هستند.

هوش هیجانی به‌عنوان یک فاکتور مهم و اساسی در تمام موارد مرتبط با زندگی اجتماعی افراد تأثیر مستقیمی داشته و نقش بسزایی در موفقیت یا عدم موفقیت و حتی در میزان آسیب‌پذیری اجتماعی افراد ایفا می‌کند از این رو پژوهش‌های اخیر در زمینه اعتیاد<Addiction>، بر عوامل خطرساز نیز بیانگر تأثیر میزان هوش هیجانی در گرایش افراد به آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد است.

اگرچه بر عوامل اجتماعی در گرایش به مواد تأکید بسیار شده‌است، اما سوءمصرف مواد می‌تواند با فرآیند‌های زیستی و روان‌شناختی نیز ارتباط جدی داشته‌باشد.

 یکی از عوامل مورد بررسی در تحقیقات، مفهوم هوش هیجانی بوده که عبارت است از: دسته‌ای از مهارت‌ها، استعداد‌ها و قابلیت‌هایی که توانایی موفقیت فرد در مقابله با فشار‌ها و اقتضا‌های محیطی را افزایش می‌دهد. 

بر این اساس هوش هیجانی یکی از عوامل موفقیت فرد در زندگی به شمار رفته و شامل مؤلفه‌هایی نظیر: مهارت روابط درون فردی، روابط بین فردی، مدیریت استرس، سازگاری با تغییر و خوش‌بینی است. این مؤلفه‌ها مستقیماً با بهداشت روانی افراد در ارتباط می‌باشد. افرادی که توانایی تشخیص، کنترل و استفاده از قابلیت‌های هیجانی را دارند سبک زندگی خود را به‌گونه‌ای ترتیب می‌دهند که پیامد‌های منفی کمتری را تجربه کنند.

هرچه میزان کنترل رفتار تکانشی کمتر باشد استعداد فرد به سوءمصرف مواد افزایش می‌یابد. شاید بتوان گفت اساسی‌ترین مهارت روانی که باید مورد توجه و آموزش قرار گیرد، مقاومت در مقابل تکانه است. این امر ریشه تمام خویشتن‌داری هیجانی می‌باشد. زیرا تمام هیجان‌ها به علت سرشت ذاتی خود به تکانه‌ای عمل کردن ختم خواهد شد. بنابراین کنترل هیجانی به شخص اجازه می‌دهد تا در مقابل محرک‌های محیطی بهتر فکر و عمل کند.

افرادی که به رفتار‌های مصرف مواد گرفتار می‌شوند، هوش هیجانی پایین‌تری دارند.

مروری بر یافته‌های موجود در زمینه هوش هیجانی نشان می‌دهد که احتمالاً یکی از دلایل اصلی گرایش افراد به سوءمصرف مواد، مشکلات و کاستی‌های وسیع در حوزه هیجان‌هاست. افرادی که به رفتار‌های مصرف مواد گرفتار می‌شوند، هوش هیجانی پایین‌تری دارند. 

به‌عبارت‌دیگر این افراد در توجه به اطلاعات هیجانی، ادراک صحیح آنها، پردازش درست و مدیریت مطلوب هیجان‌ها در روابط بین فردی با دشواری‌هایی مواجه هستند.

 این دشواری‌ها باعث می‌شوند تا افراد در رویارویی با موقعیت‌های استرس‌زا در زندگی، توانایی تحلیل، تصمیم‌گیری و انتخاب رفتار صحیح را از دست دهند و به سوی رفتار‌های سازش نیافته کشیده شوند. در این مفهوم می‌توان، سوءمصرف مواد را به‌عنوان یک مکانیزم دفاعی رشدنیافته در نظر گرفت، به‌گونه‌ای که افراد با هوش هیجانی پایین، در مواجهه با موقعیت‌های مشکل‌زا به آن متوسل می‌شوند.

 به عبارتی سطح پایین هوش هیجانی که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجان‌ها و مدیریت آنهاست، در شروع سوءمصرف مواد نقش دارد. هنگامی که فرد برای مصرف مواد از سوی همسالان تحت فشار قرار می‌گیرد مدیریت مؤثر هیجان‌ها به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های هوش هیجانی، خطر مصرف را کاهش می‌دهد. 

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند در پیش‌بینی خواسته‌های دیگران، توانایی بیشتری دارند. آن‌ها فشار‌های ناخواسته همسالان را درک و هیجان‌های خود را بهتر مهار می‌کنند و در نتیجه در برابر مصرف مواد مقاومت بیشتری نشان می‌دهند.

 آموزش مهارت‌های اجتماعی مانند ابراز وجود، باعث می‌شود که فرد بتواند با ابراز نظرات مخالف، با رد کردن خواهش یا دستور همسالان و با پرهیز از پیروی بی‌چون‌وچرا از آنها، در میان نظر‌ها و احساس‌های مخالف خود، از بسیاری از رفتار‌های مخاطره‌آمیز از جمله مصرف سیگار یا مواد در امان بماند. 

با دریافت چنین آموزش‌هایی فرد یاد می‌گیرد پاسخ‌ها و راه‌حل‌های خود را برای حل مسائل مختلف ارزیابی کرده و در صورت مناسب نبودن پاسخ، آن را تغییر داده یا آن پاسخ را بهترین نداند. بدین ترتیب با افزایش تعداد راه‌حل‌ها در یک موقعیت مشکل‌زا، احتمال انجام دادن یک پاسخ نادرست مثل سیگار کشیدن کاهش خواهد یافت.

 ازآنجاکه تمایز عمده بین بهره هوشی هیجانی (EQ) و بهره هوشی شناختی (IQ) در این است که هوش هیجانی را می‌توان آموزش و افزایش داد. بر این اساس، تعداد و دامنه برنامه‌های مداخله‌ای به‌منظور آموزش هوش هیجانی در برخی از جوامع در حال افزایش است. این آموزش‌ها در محیط‌های مختلف اعم از مراکز سازمانی، کلینیک‌های روان‌شناختی و مراکز آموزشی محقق می‌گردند.

یافته‌ها حاکی از آن است که افراد با هوش هیجانی پایین‌تر، تمایل بیشتری به سوءمصرف مواد دارند. همچنین بین گرایش به اعتیاد و خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت، رابطه معناداری وجود دارد. برنامه‌های آموزشی هوش هیجانی می‌تواند عاملی پیش‌گیرنده در اعتیاد محسوب شود. احتمالاً با افزایش هوش هیجانی افراد، امکان ابتلای آن‌ها به اعتیاد مواد مخدر کاهش یابد و افرادی که خودآگاهی هیجانی بالاتر، روابط بین فردی بهتر و مسئولیت‌پذیری بالاتری دارند، کمتر به مواد مخدر اعتیاد پیدا می‌کنند.جوان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: