شفاآنلاین -اگر دقت کنیم پیرامون خود افراد منفیباف زیادی میبینیم که با افکار و گفتارشان باعث تضعیف روحیه ما میشوند، بهتر است تا حد امکان از همنشین شدن با چنین اشخاصی پرهیز کنیم؛
چون به مرور زمان،
منفیگویی عادت ما میشود.مردميكه به افکارمنفی بها میدهند و در
صحبتهای خود مدام از سختیکار، نداشتن استراحت، کم خوابیهای شبانه و
خيلي چيزهاي ديگر گله میکنند، همین امر بر آنها تاثیر منفی بیشتری
میگذارد كه به مراتب خستگی و ناامیدیشان را افزايش میدهد. مطمئن باشید
اطرافیان هیچ علاقهای به شنیدن سخنان منفی ما ندارند؛ پس چرا بهجای سخنان
منفی، در مورد جنبههای مثبت زندگی و فعاليتهاي مفيدي كه داريم صحبت
نکنیم؛ شنیدن آنها میتواند برای دیگران نیز جالب توجه باشد.بهتر نیست
بهجای اینکه فقط به مشکلات، گرانی و تورم، مسائل سياسي، ناهنجاريهاي
اجتماعي، گرفتاريهاي شغلي و هزاران موضوع منفی دیگر فكر کنیم و همین
حرفها را هم به دیگران بزنیم، اوقاتي را كه در زندگي، کارها درست و خوب
پیش رفتهاند، داشتههایی که از آنها برخورداریم و... را بهياد آوريم و
درعوض گله و شکایت از زمين و زمان، هرجا که هستیم از وفور نعمت و زيبايي و
خوشاقبالی و چیزهای خوبیکه داریم و ديدهايم و اتفاقات جالبی که برایمان
افتاده است؛ سفرهايي كه رفتهايم و تجارب شيرينمان صحبت کنیم؟ممکن است در
آخرین سفرمان، هواپیما چند ساعت تاخیر داشته، مجبور شدهایم مدت زمانی را
در فرودگاه معطل بمانیم و از اين موضوع هم، خیلی ناراحت و شاکی شدهایم تا
اندازهای که، چند روز با دلخوری ماجرا را برای دوستان و همکاران تعریف
کردهایم ولی، آیا تا به حال پروازهای خوب، راحت، بهموقع و سلامت
نداشتهایم؟ آیا آنها را برای كسي گفتهایم؟وقتی از ما میپرسند که امروز
اوضاع چهطور بود، چه میگويیم؟ جواب میدهیم: «روز سخت و طاقتفرسایی
بود»؟ یا میگوییم: « خدا را شکر همه چیز بر وفق مراد بود»؟ یا باز هم غُر
میزنیم؛ ای بابا، گرونی، چه روزی»؟اكثر ما همين گونهایم؛ فقط بديها و سختيها را ميبينيم یا غصه مسائلی را ميخوريم كه هیچ ارزشی ندارند. چند نفر را میشناسید كه از درآمد خوبشان، از غذاهای خوبی که میخورند، از کفشها و لباسهاي قشنگی که دارند، از خوبيهاي فرزندان و همسرشان برايتان حرف بزنند؟ اين نمونه آدمها خيلي كم پيدا ميشوند.«همه ما تمایل داریم فراموشکنیم که خوشبختي نتیجهیبهدست آوردن نداشتهها نیست؛ بلکه درك و قدرداني از داشتهها است» فراموش
نکنیم که افکارمنفی میتواند یک روز سفید را خاکستری یا حتی سیاه نشان دهد
و افکارمثبت، یک روز خاکستری را زیبا و سفید کند.بهطورکلی افکارمثبت و
منفی هردو، از فردی به فرد دیگر سرایت میکنند. نباید اجازه دهیم افکارمنفی
دیگران بر ما تاثیر گذاشته، و روحیهمان را تضعیف کند. ميتوان با گفتار و
كردار خود، مثبتاندیشي را به دیگران منتقل کرد و به آنها آموخت که
افکارمنفیشان را کنار اندیشههای مثبت جایگزین آن کنند. با اینکار، هم به
اطرافیان کمک میکنیم و هم روحیه مثبتاندیشی خودمان تقویت ميشود.هر
زمان حادثه ناراحتکنندهای در زندگی پیش آمد، بهجای یأس و نگرانی، آنرا
به فال نیک بگيريم؛ شايد راه دیگری برای سعادت ما گشوده شده كه باید
پیدايش کرد.به فرض اگر شغلمان را از دست دادیم بهجای تاسف و ناراحتی،
بهتر است با موضوع كنار بياييم و با آن مدارا كنيم؛ زیرا این مساله پیامي
دارد؛ بدین معنا که باید وارد کار جدید و بهتری شویم و فراموش نکنیم که در
هر امری حتی به ظاهر ناراحت کننده، جایی برای تلاش و آغازي تازه وجود دارد.