شفاآنلاین -در فرهنگ ما کمک به یکدیگر و تلاش برای مشکل گشایی از درد همنوع همواره امری پسندیده بوده است.این رسم از نگاه ما به نقش خانواده در پرورش شخصیت اعضای خانواده بر میگردد.
از گذشته تا به حال، هر گاه
خانوادهای دچار مشکل میشد، افراد سالخورده خانواده دست به دست هم
میدادند تا مشکل رفع شود و خانواده به روال طبیعی خود بازگردد. امروز اما
به دلیل گستردگی مشکلات این امکان برای خانوادهها وجود ندارد تا مسائل را
به تنهایی و در درون خود حل و فصل کنند. در همین راستا، نهادهایی چون
بهزیستی با کمک مشاوران آموزش دیده به کمک خانواده و جامعه میآید تا
بتواند گرهای از مشکلات خانوادهها بگشاید. بحث مداخله بهزیستی در امر
طلاق نیز بر اساس کمک به خانواده و ایجاد آرامش در محیط خانواده در سالهای
اخیر اجرا میشود. سال 1387 برای اولین بار، با همکاری سازمان بهزیستی و
وزارت دادگستری طرحی با عنوان« مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق »
تصویب و اجرا شد. این طرح با ترکیبی از مددکاران، روانشناسان و مشاوران
حقوقی در دادگاههای خانواده، مراکز مستقل مشاوره و مراکز مداخله در بحران
به تصویب سازمان بهزیستی و قوه قضائیه رسید. از آن زمان تا به حال
کلینیکهای مددکاری به طور فعال در این بخش به ارائه خدمات مشاوره پیش از
طلاق میپردازند. مددجویان هم یا به شکل خود معرف یا با راهنمایی دادگاه به
این مراکز مراجعه میکنند. آمار موجود از روند مشاوره که در آن مقطع زمانی
در اختیار داریم نشان میدهد که در حدود 40 درصد موارد، زوجین با یکدیگر
سازش کردند و از تصمیم به طلاق منصرف شدند. موفقیت این طرح موجب شد تا در
بسیاری از استانهای کشور چون کردستان، مرکزی و اصفهان سندی با عنوان« سند
کنترل کاهش طلاق » با همکاری سازمان بهزیستی و قوه قضائیه تدوین شود و به
اجرا در آید. در روزهای اخیر هم سازمان بهزیستی از اجرای این برنامه خبر
داده است. طرح کنترل کاهش طلاق با پشتوانه طرحهایی از این دست که پیشتر
اجرا شد، این امید را در مسئولان ایجاد کرده است تا با کمک خدمات مشاوره
روند فعلی طلاق را کاهش دهند. به اعتقاد من، طرحهایی این چنینی که نقش
مشاوره و همفکری را در بحث طلاق جدی میگیرد باید از دو بعد مورد بررسی
قرار داد. نخست اینکه بسیاری از تقاضاهای طلاق از سوی زوجین در سالهای
ابتدایی زندگی مشترک صورت میگیرد. تجربه نشان داده است که در اغلب این
موارد مشکلات زوجین، چندان حاد نیست و با گفتوگو و تعامل امکان حل مشکل
وجود دارد، اینجا است که نقش مشاوره خوب میتواند بسیار موثر باشد و منجر
به سازش شود. از سوی دیگر، اگر زوجین پس از گذراندن جلسات مشاوره همچنان بر
تصمیم خود پافشاری کنند و خواهان طلاق باشند، در آن صورت است که خدمات
مشاوره میتواند زوجین را با مشکلات پس از طلاق، نحوه حل مشکلات، منابعی که
زوجین به ویژه زنان میتوانند پس از طلاق برای حل مشکلات استفاده کنند،
آشنا کنند. بحث حضانت فرزندان و نحوه برخورد با کودک پس از طلاق زوجین هم
یکی از خدمات مشاورهای است که متاسفانه چندان در طرحهای مربوط به کاهش
طلاق اجرایی نشده است و نیاز به توجه بیشتر دارد. از این رو به اعتقاد من،
حضور روانشناس و مددکار در دادگاههای خانواده به منظور تلاش و برای سازش
میان زوجین و در مرحله بعد آگاهی بخشی به آنان در مورد مشکلات پس از طلاق و
نحوه رفتار با فرزندانی که طلاق والدین خود را تجربه کردند، بسیار موثر و
کارآمد است. نباید فراموش کنیم موضوع طلاق را نمیتوانیم به صورت جزیرهای
بررسی کنیم و به طور حتم بسیاری از سیاستهای کلان و خرد دولت در مساله
طلاق تاثیر گذار است. به این معنی که سلسلهای از عوامل اجتماعی ساختار
طلاق در جامعه را شکل میدهند و به آن دامن میزنند. از این رو لازم است تا
در کنار خدمات مشاوره که بهزیستی در راستای بهبود این آسیب اجتماعی به
متقاضیان طلاق ارائه میدهد، مسئولان نیز راه را برای حل مشکلات خانواده به
ویژه مشکلات اقتصادی هموار کنند تا بنیان خانواده تحکیم شود و جامعه از
عواقب این آسیب اجتماعی در امان بماند.