علائم شبیه به هم تعداد زیادی از بیماریهای روانی باعث شده تا حتی دقیقترین روانپزشکان نیز گاهی در تشخیص بیماری دچار مشکل شوند. مشکلات بیماریهای روانی برای بیمار و پزشک را که کنار بگذاریم، با حالاتی از شرایط بیمار مواجه میشویم که به یک توانایی ذهنی فوقالعاده در شخص منجر میشود
شفا آنلاین>اجتماعی>بیماریهای روحی و روانی، درست مثل بیماریهای جسمی، مشکلات فراوانی را برای بیمار به وجود میآورند. این بیماریها حتی فراتر از مشکلات جسمانی، زندگی بیمار را درگیر میکنند، زیرا در بسیاری از موارد، راه تشخیص دلیل اصلی مشکلات، هموار نیست.
به گزارش شفا آنلاین:علائم شبیه به هم تعداد زیادی از بیماریهای روانی <mental illnesses>باعث شده تا حتی دقیقترین روانپزشکان نیز گاهی در تشخیص بیماری دچار مشکل شوند. مشکلات بیماریهای روانی برای بیمار و پزشک را که کنار بگذاریم، با حالاتی از شرایط بیمار مواجه میشویم که به یک توانایی ذهنی فوقالعاده در شخص منجر میشود.
درست مثل شخصی که بینایی خود را ازدستداده و حواس دیگر وی مانند شنوایی، تقویتشده است، یک بیماری روانی خاص میتواند یک توانایی متفاوت را برای بیمار بهوجود بیاورد.
اختلال تجزیه هویت و مقابله با درد و ناراحتی
بیماریهایی روانی که به تواناییهای ذهنی همراهاند
اختلال تجزیه هویت (Dissociative identity disorder) در بسیاری از فیلمهای هالیوودی بهدرستی به نمایش گذاشته نمیشود. در این محصولات هنری، شخص بیمار، با چندین شخصیت مختلف معرفی میشود، درصورتیکه در واقعیت، مغز تنها قصد دارد تا تجربیات بد و منفی را از سطح ذهن انسان، منحرف کند.
چرا باید «ماری» بخواهد با مشکلات طلاق دستوپنجه نرم کند وقتی بهراحتی میتواند به «سوزان» تبدیل شود؟ این یک مثال ساده از عملکرد مغز بیماران مبتلا به اختلال تجزیه هویت است.
هرچند اختلال تجزیه هویت را میتوان یک راهکار ساده ذهنی برای فرار از مشکلات دانست، اما بااینحال این تجربه ذهنی، در مجموعه بیماریهای روانی قرار میگیرد. در موارد شدید بیماری اختلال تجزیه هویت، ممکن است بیمار با چندین شخصیت متفاوت روبرو باشد.
این شخصیتهای متفاوت و کموبیش بیخبر از هم باعث میشود که فرد در عمل، مشکلات روحی و حتی دردهای جسمانی را تجربه نکند. خاطرات بسیاری از بیماریهای فرد، متعلق به یکی از شخصیتهای بیمار است و دیگر شخصیتها بهطور کامل از آن بیماری بیخبر هستند.
اختلال وسواس فکری-عملی و حافظه قدرتمند
اختلال وسواس فکری-عملی (Obsessive–compulsive disorder)، یک بیماری روانی شایع است که بسیاری از افراد جامعه را از سنین کودکی، گرفتار میکند. در یک آزمایش روانشناسی مشخص شده است که ذهن افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، سرعت عمل بیشتری در استفاده از حافظه بلندمدت دارد.
در این آزمایش، ۳۲۰ کلمه درست و ۱۴۰ کلمه ساختگی در اختیار افراد سالم و بیمار قرار گرفت. بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی توانستند در مدت زمان کمتر و با دقتی بیشتر، کلمات نادرست و ساختگی را شناسایی کنند.
بسیاری از بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، علاقهمند به جمعآوری وسایل هستند، اما وسایل تنها چیزهایی نیستند که این بیماران، جمعآوری میکنند. مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی، مدت زمان بیشتری را صرف جزئیات و دستهبندی اطلاعات در حافظه میکنند و در نتیجه از حافظهای قدرتمندتر از اشخاص سالم، برخوردارند.
در آزمایشهای پزشکی نیز مشخص شده است که بخش مربوط به حافظه، در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، بزرگتر از اشخاص عادی است. در واقع این بیماران بر روی اتفاقات گذشته، خاطرات و تمامی جزئیات روزانه نیز، وسواس به خرج میدهند.
اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و خلاقیت
فرد مبتلا به اختلال کمتوجهی - بیشفعالی (Attention deficit hyperactivity disorder)، ایدههای جدید زیادی را در ذهن خود دارد و علاقه بیشتری به ریسک کردن نشان میدهد. علاقه بالا به ریسک، شانس انجام فعالیتهای خلاقانه را افزایش میدهد.
برخلاف باور معمول، مبتلایان به اختلال کمتوجهی - بیشفعالی، انرژی بیشتری در اختیار ندارند بلکه کمترین زمان و انرژی ممکن را به موضوعات عادی نشان میدهند و در مقابل، زمان زیادی را صرف فعالیتهایی میکنند که در نظر افراد عادی، نادرست و در نظر خود فرد، خلاقانه است.
خلاقیت، ارتباط مستقیمی با ریسکپذیری دارد. فرد خلاق ممکن است در هزاران مورد از فکر خود، دچار اشتباه شود، اما تنها یک مورد درست نیز میتواند به برتری ذهن یک انسان خلاق، به فردی عادی منجر شود. بیماران اختلال کمتوجهی - بیشفعالی، به دلیل ریسکپذیری بالا، شانس بیشتری برای موفقیت در زمینههای علمی و هنری دارند.
علاوه بر این سرعت پاسخ ذهن بیماران اختلال کمتوجهی - بیشفعالی، از ذهن افراد عادی بالاتر است. در واقع این بیماران، بیشترین میزان اطلاعات را در کمترین زمان ممکن، پردازش میکنند. همین پردازش سریع در بیشتر مواقع، به یافتن راههای جدید برای فعالیتهای عادی روزمره، منجر میشود.
شاید برای شما عجیب باشد، اما حجم بالایی از هنرمندان مشهور جهان، در سطوح مختلف، به بیماری اختلال کمتوجهی - بیشفعالی مبتلا هستند. لرد بایرون، کورت کوبین، جاستین تیمبرلیک، ویل اسمیت و مایکل فلپس، در یک چیز با هم مشترک هستند و آن بیماری اختلال کمتوجهی - بیشفعالی است.
اختلال دوقطبی و احساس همدردی
بر اساس مطالعات انجامشده، بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی (BIPOLAR DISORDER)، اشخاصی مهربانتر هستند که توانایی همدردی بیشتری، با دیگر افراد جامعه دارند. در این آزمایش مشخص شده است که بیماران اختلال دوقطبی، نهتنها درد زیادی را در زندگی خود تجربه میکنند، بلکه با مشکلات دیگر افراد نیز دستوپنجه نرم میکنند.
این توانایی به بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی اجازه میدهد تا تصویری دقیقتر، از واقعیات زندگی و جهان پیرامون داشته باشند. بیماران اختلال دوقطبی پس از مدتی، توانایی مقابله بالایی با اتفاقات ناگوار پیدا میکنند، هرچند شانس خودکشی نیز در این بیماران بالا است، اما از سوی دیگر، توانایی مقابله با شکست و نادیده گرفتن مشکلات نیز بهصورت همزمان افزایش پیدا میکند.
بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نه تنها احساسات درونی قویتری را تجربه میکنند، بلکه حواس فیزیکی قدرتمندتری دارند. در بسیاری از تحقیقات مشخص شده که اشخاص بایپولار، حس بویایی قویتری دارند و میتواند خاطرات بیشتری را به حواس مختلف، متصل کنند.
روانپریشی و ریاضیات
روانپریشی مجموعهای از بیماریهای روانی است که بهصورت پیشرفتکننده، در شخص بیمار نمایان میشود. بر اساس تحقیقات انجام شده در کشور ایسلند، بسیاری از نوابغ ریاضیات این کشور و دانشآموزان موفق در این زمینه، نشانههایی از بیماری روانپریشی را در خود نشان میدهند. تعداد زیادی از ریاضیدانان مشهور جهان نیز، با یکی از بیماریهای زیرمجموعه روانپریشی، تحت درمان قرار گرفتهاند.
جان نش، مشهورترین ریاضیدان جهان است که به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا بود. این استاد جبر و ریاضیات که فیلم سینمایی مشهوری نیز بر اساس زندگی وی ساختهشده، در میانسالی از اسکیزوفرنی پیشرفته رنج میبرد.
پیشرفت نورونهای مغز در بیماران اسکیزوفرنی و نوابغ ریاضی، شباهت زیادی به هم دارد و همین موضوع باعث شده تا روابطی بین این بیماری و ریاضیات، در نظر گرفته شود. با این اوصاف اگر ریاضیات ضعیفی دارد، میتوانید امیدوار باشید که به بیماری روانپریشی دچار نخواهید شد.
اضطراب و هوش
هنوز مشخص نیست که چرا بیماران مبتلا به اضطراب شدید روانی، از متوسط هوش بالاتری از دیگر اشخاص جامعه برخوردارند. در این بیماری، شخص مبتلا، آینده متفاوتی را برای بسیاری از اتفاقات عادی و روزمره زندگی پیشبینی میکند. اتفاقاتی که ممکن با درصد بسیار پایین رخ دهد، باعث بروز علائم اضطراب در فرد میشود.
رابطه آماری آیکیو بالا و اضطراب، اثباتشده است و نیازی به آزمایشهای بیشتر ندارد. چیزی که باید بررسی شود، دلیل وجود این رابطه است. آیا شخص بیمار، در طول زندگی و بر اثر اضطراب بالا، آیکیو بهتری را پرورش میدهد یا هوش زیاد فرد، ایجادکننده اضطراب شدید در فرد بیمار است؟
بیماران مبتلا به اضطراب شدید، علاوه بر هوش و آیکیو بالا، احساسات و حافظهای دقیقتر دارند و میتوانند بسیاری از اتفاقات زندگی را به هم متصل کنند. این افراد در مواجه با مشکلات بزرگ زندگی، دچار حملات پنیک میشوند، اما اگر از این حملات جان سالم به در ببرند، شانس زیادی وجود دارد که تصمیمی صحیحتر را در مواجه با مشکلات پیش رو اتخاذ کنند.
نشانگان توره و تواناییهای ورزشی
نشانگان توره (Tourette syndrome)، یک بیماری عصبی-روانی است که با ترکیبی از حرکات و صداهای ناخواسته که به آن تیک میگویند، همراه میشود.
دلیل خاصی برای ارتباط بیماری نشانگان توره با تواناییهای ورزشی وجود ندارد، اما از نظر آماری، بسیاری از ورزشکاران مشهور جهان، به این بیماری دچار هستند.
دیوید بکهام، تیم هاوارد، دیدا، جنارو گتوزو، اینزاگی، استیون هنری و بسیاری دیگر از ورزشکاران و قهرمانان ورزشی مشهور جهان، به سطوح مختلف بیماری نشانگان توره مبتلا هستند. grunge