در حالی كه نظام سلامت كشور در بحرانی جدی به سر میبرد و هرلحظه بیشتر از پیش در باتلاق این بحران فرو میرود و بازتابی هراسانگیز در عرصههای مختلف سلامت ایجاد میكند، در رسانهها و فضاهای مجازی متاسفانه هسته مركزی این بحران مورد بحث نیست و مسائلی جانبی همه را مشغول خود كرده است
شفآانلاین>سلامت> در حالی كه نظام سلامت كشور در بحرانی جدی به سر میبرد و هرلحظه بیشتر از پیش در باتلاق این بحران فرو میرود و بازتابی هراسانگیز در عرصههای مختلف سلامت ایجاد میكند، در رسانهها و فضاهای مجازی متاسفانه هسته مركزی این بحران مورد بحث نیست و مسائلی جانبی همه را مشغول خود كرده است، زمان میخرد تا برخورد با مسائل جدیتر، دیرتر و البته با صدماتی بیشتر صورت پذیرد،{literal}{{/literal} اگر اساسا صورت پذیرد{literal}}{/literal}. یکی از مهمترین مسائل جانبی كه میتوان آنها را خندق یا مینهایی پیرامون قلعه اصلی مشكلات(problems) تلقی كرد كه همه را تا مدتها مشغول خود نگه میدارد، تا قلعه یا كوه اصلی مشكلات همچنان پابرجا بماند چیزی نیست جز بحث كارتخوان مطبها و بحث مالیات پزشكان!
بیش از شصت درصد پزشكان عمومی بیكار هستند. بخش مهمی از شاغلین هم كار مستقلی كه نیاز به كارتخوان داشته باشد ندارند. پزشكان طرحی، پزشكان جوان و یا هیات علمی تمام وقت دانشگاهها اصلا ارتباط مستقیم مالی با بیمار ندارند كه كارتخوان داشته باشند. كارتخوان مطبها فقط برای برخی از متخصصین در شهرهای بزرگ و مراجعین ایشان كه از طبقه متوسط با صدایی بلند هستند اهمیت دارد. بهعلاوه نحوه پرداخت از طریق كارتخوان خیلی هم خوب است، پرداخت راحتتر و مدرنتری است، مخالفت اصولی هم با این موضوع در میان جامعه پزشكی وجود ندارد. بهتر نیست جامعه پزشكی تمام بحثهای مربوط به كارتخوان را یكسره نادیده بگیرد و در عوضِ آن به مسائل و مشكلات قلعه اصلی تعرفههای غیرواقعی كه میروند تا كاری بكنند كه ویزیتهای ما به قدر همان تعرفه اندك هم نیارزند و حتی مضرات بیشتری هم بیافریند بپردازد؟ این مهمتر نیست؟ این به معنای برباد رفتن تاروپود زندگی حرفهای ما نیست؟ تهیشدن جامعه علمی دانشگاهی كشور از درون به واسطه عدم نظارت علمی و عدم خرج كرد بهینه منابع نكته مهمتری نیست؟ سیل بنیانكن منابع اصلی ثروت یعنی مغزهای آموزشیافته ما بهسوی خارج به دانشگاههای كانادا و آمریكا و سایر كشورها نكته مهمتری نیست؟
یك معنای مستتر و تلویحی در بحثهای كارتخوانی و مالیاتی هم به هر حال از هر دو سو این است كه گویا همه چیز درست است تنها مالیات و كارتخوان باید اصلاح شود.
بحران عمیق نظام سلامت از ابتذال پایهایترین اركان آن یعنی از یك ویزیت و یك ملاقات ساده سرچشمه میگیرد. این ابتذال تا حدی اسست كه امكان نظارت بر آن را غیرممكن میكند، امكان استقرار نظام ارجاع را زایل میكند و اصل اساسی "انچه علمی است اقتصادی هم هست "را زیر پا میگذارد. این بحران جز در نظرگاه پزشكان (Doctors)خود را آشكار نمیكند و شاهدیم كه فرهیختهترین اقشار غیر پزشك هم مقتضیات سلامت را با اراده پزشكان یكی میگیرند. نشاندادن این بحران و ریشههای آن از وظایف بزرگ جامعه پزشكی و سردمداران آن است و درگیرشدن با مسائل فرعی معنایی جز همان درگیری با مین و خندق ندارد. دکتر بابک زمانی / متخصص بیماری های مغز و اعصاب