درمواقع بحرانی، به جای قهر کردن و پیغام فرستادن برای هم، حرف می زنند و تا مشکل حل نشده، گفت و گوی محترمانه را تعطیل نمیکنند
شفاآنلاین>
اجتماعی>
در دین و فرهنگ ما، خانواده یک نهاد ارزشمند است که همه اعضای آن سعی دارند برای شادی و رشد و موفقیت اش تلاش کنند. اما یک خانواده موفق و خوشحال، چه ویژگیهایی دارد؟
به گزارش
شفاآنلاین،شاید بیشترمان تصور کنیم خصوصیات یک خانواده موفق را میدانیم اما آمار بالای طلاق و جدایی در کشور و آسیب های اجتماعی که جوانان را تهدید می کند، چیز دیگری نشان می دهد. به همین دلیل، این بار و در پرونده امروز که قرار است به مرور ویژگیهای مصداقی یک خانواده، با حالِ خوب بپردازد، می خواهیم به جای کلیگویی و مطرح کردن شاخصهای بارز خانوادههای موفق<
Succeeded>، با تعدادی مثال و مصداق، رفتار و ارزشهای این خانواده را به شکل جزئی، برایتان ترسیم کنیم.
توجه داشته باشید آن چه که در ادامه بیان میشود، به این معنی نیست که همیشه و به شکل صد در صد باید این گونه باشد، بلکه به این معناست که اجرایی کردن هرچه بیشتر این پیشنهادها، شانس تجربه یک زندگی آرام و شاد و تربیت فرزندانی موفق را پررنگتر میکند. توصیه ما این است که خواندن و نگهداری از این مطلب را به عنوان یک تجربه متفاوت، در برنامه خود و خانوادهتان قرار دهید.
در یک خانواده موفق و شاد:
عبارت «دوستت دارم» بیشتر از هر عبارت دیگری بین اعضای خانواده، رد و بدل می شود.
هیچ فردی در خانواده نمی گوید که من به یکی از اعضا اعتماد ندارم.
هفته ای یک بار و با کمک همه اعضای خانواده، کیک، شیرینی یا یک خوردنی جدید و خلاقانه اما ارزان و ساده پخته می شود.
بی بهانه همدیگر را در آغوش می کشند و به هم انرژی مثبت می دهند.
خانم برای شوهرش در جمع فامیل، میوه پوست میگیرد و برعکس.
سرود خانوادگی دارند و یک ترانه را حفظ کرده و در وقت های بدحالی و خوشحالی با هم می خوانند.
به طور کلی و به خصوص در زمان برگزاری مهمانی یا تماشای تلویزیون، به فکر ایجاد نشدن مزاحمت برای همسایه های شان هستند.
یک تابلو در پذیرایی خانه نصب شده که شعر معروف سعدی روی آن نقش بسته: «چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار»
جلسات خانوادگی هفتگی یا ماهانه دارند و در این جلسه ها همه اعضای خانواده اجازه دارند درباره مسائلی که دوست دارند، حرف بزنند.
شرایط خانه به گونه ای است که بچه ها قبل از هر کسی، برای درد دل به والدین شان مراجعه می کنند.
مادر خانواده، طرز تهیه خانگیِ غذاهای فست فودی مانند کالباس و همبرگر خانگی را یاد گرفته و درست می کند.
همه اعضای خانواده در خرج و مخارج، خودشان را کنار پدر می بینند و تا حد امکان از تحمیل هزینههای اضافی پرهیز می کنند.
پدر و مادر برای ورود به اتاق کودک شان، در می زنند.
حتما هر ماه یک فیلم کمدی و باحال تماشا می کنند.
کتابخانه منزل شان از بوفه، شلوغ تر و پر مراجعه تر است.
پدر خانواده هفته ای یکبار، ساعاتی از روز را با بچه هایش بدون مامانِ بچهها، به پارک می رود.
تحت هر شرایطی و بهرغم فشار کاری، حتما یک وعده غذایی در روز را در کنار یکدیگر می خورند.
پدر و مادر قبل از خواب برای فرزندشان داستان می گویند.
برای خرید وسایل و چیدمان خانه از همه اعضای خانواده نظرخواهی می شود.
زن و شوهر طبق یک قرار قبلی و ماهی دو بار بدون حضور بچه ها برای تفریح با یکدیگر وقت می گذرانند.
مردخانواده خودش را مقید میکند تا حداقل هفته ای یکبار برای خانمش صبحانه آماده کند و در زمان های استراحت برایش چای بریزد.
درمواقع بحرانی، به جای قهر کردن و پیغام فرستادن برای هم، حرف می زنند و تا مشکل حل نشده، گفت و گوی محترمانه را تعطیل نمیکنند.
اعضای خانواده برنامه ریزی می کنند تا حداقل روزهای اول هر فصل، با یکدیگر به یک کتاب فروشی بروند و طبق بودجه در نظر گرفته شده، کتاب می خرند.
بچههای خانواده در کنار لباس های خودشان، گاهی پیراهن و شلوار پدر و مادرشان را هم اتو می کنند.
همه اعضای خانواده بعد از آب خوردن، لیوان شان را می شویند.
پسر خانواده برای خواهرش لواشک، پاستیل و مجله می خرد.
اعضای خانواده به اسراف، به خصوص هدر دادن آب حساس هستند و به یکدیگر تذکر می دهند.
تا حد امکان در زمان هایی که همه اعضای خانواده کنار هم هستند، به تماس های کاری یا اجتماعی شان جواب نمی دهند.
یک بازی خانوادگی مانند دارت را به صورت مسابقه بین خودشان برگزار می کنند.
بچه ها بعد از خوردن غذا از پدر و مادر تشکر می کنند و پدر هم به صورت اختصاصی تر از مادر، سپاس گزاری می کند.
اگر مرد خانواده در یک معامله اقتصادی ضرر کند، بقیه خانواده به او دلداری داده و نگرانی هایش را کاهش می دهند.
مادر و دختر دو نفری به کافی شاپ می روند و با هم وقت میگذرانند.
آلبوم تصویری از خاطرات مشترک، به خصوص سفرهایشان دارند تا باهم تماشا کنند و با قیافه های قبلی شان شوخی کنند.
فرزندان به بهانه های مختلف و در مناسبت های گوناگون، دست پدر و مادرشان را می بوسند.
ماهی یکبار دور هم می نشینند و خاطرات شیرین قدیمی ترشان را با هم مرور می کنند.
پدر و مادر هر روز به فرزندشان یادآوری می کنند که او می تواند و موفق خواهد شد.
پدر و مادرها، فرزندشان را با عبارت هایی مودبانه همچون «بابایی» و «دخترم» صدا می زنند.
همه اعضا خودشان را مقید می کنند تا با انجام یک سری کارها، مادر خانواده یک روز در هفته بدون دغدغه کارهای خانه، به مسائل شخصیاش بپردازد.
فرزندان هر از گاهی از پدر و مادربزرگ می خواهند که خاطرات و تجربه های جالب شان را تعریف کنند.
روزنامه و مجلات شان را در دسترس بقیه اعضا می گذارند و درباره مطالب مفیدشان صحبت می کنند.
پدر خانواده به حلال بودن لقمه ای که سر سفره خانواده اش می برد، حساس است.
اگر یکی از افراد خانواده عصبانی شود، خیلی سریع برای او لیوان آبی آورده می شود و او را آرام میکنند.
افراد بدون اجازه، به تلفن همراه و فایل های شخصی رایانه یکدیگر سرک نمی کشند.
اگر غذا کمی شور شد یا طعم سوختگی گرفت، بقیه اعضا به روی خودشان نمی آورند.
تمام اعضای خانواده روی بازیافت زباله ها به خصوص کاغذ حساس هستند.
برای یکدیگر هدیههای کوچکِ بیمناسبت تهیه میکنند.
شرکت در یک جلسه مذهبی به صورت هفتگی در اولویت قرار دارد.
کنترل تلویزیون همیشه در دست یک نفر خاص نیست و درباره تماشای برنامه های مورد علاقه، توافق و از خودگذشتگی می شود.
در بین اعضای خانواده جمله «به من چه؟» یا «به تو چه» رد و بدل نمی شود.
پدر و پسر، ماهی یک بار به استخر می روند.
۴ زنگ خطر که کارکرد سیستم خانواده را تهدید می کند
جواد غفوری نسب**: همیشه برای داشتن یک خانواده موفق به دنبال این هستیم که چه باید کرد و چه توانمندی هایی را باید در خودمان ایجاد کنیم تا بتوانیم خانواده ایده آلی را که در ذهن داریم تجربه کنیم اما در کنار این، باید به مواردی که موجب برهم خوردن تعادل خانواده می شود نیز توجه ویژه ای داشت. به عبارت دیگر آن دسته از رفتارها و نگرش هایی که موجب می شوند کارکرد خانواده از حالت طبیعی خودش خارج شود و اعضا در سیستم خانواده احساس آرامش نداشته باشند، باید حذف شوند.
خوشبختانه خطراتی که تعادل سیستم خانواده را تهدید می کنند، دارای علایم هشداری است که پیش از وقوع هر رخداد ناراحت کننده ای، خود را نشان می دهد و با درنظر گرفتن آن ها و تلاش برای رفعشان، می توان علاج واقعه را قبل از وقوع کرد. از آن جا که خانواده متشکل از والدین و فرزندان است، هرکدام از اعضا به فراخور جایگاهی که دارد، ممکن است با علایم هشداری روبه رو شود که در چهار حوزه رایج تر بیان می شود.
۱٫ زن و شوهر بیرون از خانه را به بودن در خانه ترجیح می دهند
اگر دوست دارید زمان کمتری را در خانه بگذرانید و بودن با خانواده برای شما جذابیت به مراتب کمتری از بودن با دوستان و همکاران دارد، این یک علامت هشدار است. این با کار کردن متفاوت است. ممکن است مردان یا زنانی باشند که به واسطه شرایط اقتصادی، ساعات بیشتری را به کار و کسب درآمد می پردازند که مد نظر این مطلب نیستند. مقصود آن زمان های آزادی است که شما ترجیح می دهید تنها یا با دوستان خود سپری کنید تا این که در کنار خانواده باشید.
۲٫ والدین، فرزندان را در جریان اختلافات شان قرار می دهند
هیچ ضرورتی ندارد فرزندان شما بدانند که همسر شما چه خصوصیات اخلاقی بدی دارد و با او چه مشکلاتی را از ابتدا تا حالا داشته اید. اگر والدین بحث ها و مناقشات خود را در حضور فرزندان انجام دهند، دو پیامد دارد: الف) موجب می شود فرزندان از اختلاف نظر بین والدین سوء استفاده کنند. ب) جایگاه قدرتی که باید والدین در ذهن فرزندان داشته باشند، خدشه دار می شود. بنابراین پر واضح است که اگر در خانواده شما، فرزندان در جریان اختلافات پدر و مادر قرار می گیرند، زنگ خطر به صدا درآمده است.
۳٫ فرزندان با یکدیگر احساس رقابت شدیدی می کنند
واقعیت این است که بین فرزندان همیشه نوعی حس تلاش برای بهتر بودن وجود دارد. گاهی اوقات والدین نیز یکی از فرزندان را بنا به ویژگی های خاصی که دارد (به طور مثال زیبا بودن، باهوش بودن، تنها پسر یا تنها دختر بودن) مورد توجه ویژه تری قرار می دهند.
جدا از این که این نوع رفتار اشتباه است، باید درنظر داشت که همواره فرزندان برای کسب امتیازات بیشتر تلاش دارند خود را در نظر والدین به شکلی برتر نشان دهند. اما این نباید تبدیل به رقابتی شود که بر اساس آن روابط بین خواهران و برادران تان تعریف شود چراکه این حالت در فرزندان ایجاد نگرش های غلطی می کند که بعدها مبنای روابط آن ها در بزرگ سالی نیز می شود.
۴٫ خانواده زن یا شوهر در جریان تمام اتفاقات قرار می گیرند
هر اندازه که به خانواده خود اعتماد داشته باشید و هر چقدر آن ها دیدگاه بی طرفانه ای داشته باشند، بازهم دلیلی ندارد که ریز اتفاقات زندگی خود و همسرتان را به اطلاع آن ها برسانید. حریم خانواده و مرزبندی این حریم با دنیای خارج از آن اصلی است که گاهی فراموش می شود. هر اتفاقی بین شما و همسرتان رخ می دهد، باید در همان دنیای دو نفره تان باقی بماند. فقط مواردی را که باهم توافق دارید مجاز هستید با خانواده درمیان بگذارید.
نکته: توجه داشته باشید که این علایم کلی هستند و موارد بسیاری وجود دارد که برای داشتن یک خانواده سالم نیازمند شناسایی ورعایت کردن آن ها هستیم. در ضمن برخی از این موارد قابلیت این را دارند که با اندکی دقت رفع شوند اما برای حل و فصل برخی از ریشه های این هشدارها، باید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. به امید داشتن خانواده ای سالم و موفق، بدون هیچ زنگ خطر و هشداری.عصر شهروند