سیاه ترین دوران بهداشت ودرمان در دولت آقای احمدی نژاد بوده است چرا که بیشترین بی توجهیها به حوزه بهداشت و درمان در این دوران صورت گرفته است، عابدی فرسودگی بیمارستانهای و تجهیزات عقب مانده و خالی شدن دانشگاهها از نیروی علمی را حاصل دوره نهم و دهم میداند
شفا آنلاین>سلامت>سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: در دولت احمدینژاد بی توجهی های بسیاری به حوزه بهداشت و درمان صورت گرفت، بیمارستانهای فرسوده و تجهیزات عقب مانده حاصل دوره نهم و دهم بود، در واقع کل دوره ایشان برای حوزه بهداشت و درمان و آموزش پزشکی دوره عقب ماندگی بود.
به گزارش
شفا آنلاین: حیدر علی عابدی سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان و نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی است، وی اولین دکتری پرستاری کشور و دارای مرتبه استادی است.
عابدی در دوران پیش از انقلاب در زمینه کنترل بیماریهای واگیر<Infectious diseases> و همچنان بعد از آن فعالیتهای گستردهای در حوزه پرستاری در کشور داشته و دوره دکتری خود را در دانشگاه ولز انگلیس و دوره پسا دکتری (Post Doc) را در دانشگاه استافور شر Staffordshaire Unv. انگلیس گذرانده است.
در کارنامه فعالیتهای او می توان به نائب رئیسی شورای شهر اصفهان، قائم مقامی اداره کل پرستاری کشور، عضو مؤسس انجمن پرستاری ایران و ریاست دانشکده پرستاری و ماماییعلوم پزشکی اصفهان و معاون علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) اشاره کرد.
عابدی از فعالیتهایش در دوران انقلاب و حضورش در عملیاتهای مختلف در دوران دفاع مقدس به عنوان پزشک یار و مسئول اورژانس و چگونگی جذب شدنش به رشته پرستاری میگوید.
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی که خود را اصلاحطلب میداند بزرگترین هدفش در انتخابات را بازگرداندن اعتماد به اصلاحات و حمایت از نظر و دیدگان مردم بیان میکند.
عابدی موفقترین دولتها را در حوزه بهداشتی این چنین ارزیابی میکند: در آموزش پزشکی و پیشگیری دکتر مرندی، توسعه مراکز بهداشتی درمانی دکتر ملک افضلی و در تحقیقات دکتر ملک زاده سهم بسیار زیادی داشتند، در رسیدگی اورژانس دکتر فرهادی و همچنین در بُعد پیشگیری و پزشکی اجتماعی دکتر اکبری و دکتر نمکی وزیر کنونی بهداشت و درمان و در حوزه درمان، هتلینگ و تجهیزات پزشکی و کاهش هزینه ها نیز دکتر هاشمی نقش پررنگی داشتند.
وی معتقد است سیاه ترین دوران بهداشت ودرمان در دولت آقای احمدی نژاد بوده است چرا که بیشترین بی توجهیها به حوزه بهداشت و درمان در این دوران صورت گرفته است، عابدی فرسودگی بیمارستانهای و تجهیزات عقب مانده و خالی شدن دانشگاهها از نیروی علمی را حاصل دوره نهم و دهم میداند.
این نماینده مردم در مجلس دهم با قاطعیت به دنبال احیای دائمی رودخانه زاینده رود و اجرای طرح های انتقال آب بهشت آباد و کوهرنگ ۳ است و اجرای این دو طرح را بدهی دولت به مردم اصفهان می داند.
مشروح این گفتوگو را در ذیل میخوانید:
برای شروع کمی از خودتان بگویید؛ از اینکه چطور به پرستاری علاقه مند و وارد این رشته شدید؟
قبل از انقلاب اسلامی دانشگاهی به نام دانشگاه آزاد بود که بعدا منحل و دانشگاه پیام نور تبدیل شد، در آن دانشگاه رشته علوم تندرستی را انتخاب کردم، اما در اوایل انقلاب این رشته منحل شد و ما اجازه داشتیم یکی از رشتههای مختلف علوم پزشکی را انتخاب کنیم، یادم هست که در آن زمان از یکی از مسئولان بهداری سوال کردم، در حال حاضر کشور به چه تخصصی احتیاج دارد؟ گفت پرستاری؛ چون زمان جنگ بود و ما در خطوط مقدم شدیدا پرستار نیاز داشتیم، خودم هم آن زمان به بهداری رزمی لشکر امام حسین (ع) اعزام شدم و در زمان عملیاتهای محرم، والفجر مقدماتی به عنوان پزشک یار و سپس مسئول اورژانس حضور داشتم، در ان زمان متوجه اهمیت پرستاری شدم و بعد از بازگشایی دانشگاهها جذب رشته پرستاری شدم و تحصیلاتم را تا سال 64 در این رشته ادامه دادم، در طول این مدت بارها به عنوان اکیپ اضطراری به جبهه اعزام شدم و توفیق حضور در عملیاتهای بدر، ، والفجر 7 و 8 را به همراه تیم مرحوم دکتر ابوترابی در لشکر نجف داشتم، سپس سال 65 وارد مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم پزشکی ایران در رشته سلامت جامعه شده و سال 68 نیز فارغالتحصیل شدم، در همان زمان قائم مقام اداره کل پرستاری در وزارت بهداشت و درمان و بعدا هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شدم.
در آن سالها رئیس سازمان رسیدگی به مصدومان شیمیایی هم بودید!
بله ما از آن دسته آدمهایی بودیم که همیشه چند مسئولیت همزمان و البته با یک حقوق داشتیم، یعنی در سال 68 تا 70 اولین مرکز رسیدگی به مصدومین شیمیایی و اولین دوره معاینات تکمیلی و بالینی در اصفهان را راهاندازی کردم و در آن زمان جانبازان شیمیایی را دستهبندی کرده و برای جانبازان شدید home care)) طراحی کردیم، همچنین به این جانبازان در منزلشان کپسول اکسیژن قرار داده و به خانواده ها آموزش های لازم را میدادیم از طرفی برای کنترل مصدومیت جانبازان متوسط نیز خدماتی ارائه میکردیم.
_آیا در آن زمان فردی سیاسی بودید؟
بله. من همیشه سیاسی بودم و همیشه عضو انجمنهای اسلامی و یا احزاب بودم.
فعالیتهای اجرای و سیاسیتان بعد از جنگ چگونه بود؟
در آن زمانها همه کار میکردیم، بنده همزمان درس میخواندم، کار میکردم و در جبههها نیز حضور داشتم و بسیجی بودیم مثلا در سالهای ر65-64 همزمان معاون مدیریت بیماریهای واگیر استان و مسول بسیج آنجا بودم. پس از آنکه هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شدم، بورس دکترا به بنده تعلق گرفت و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم، دکتری را طی سالهای 70 تا 74 از دانشگاه ولز انگلیس گرفتم. همچنین سال 75 دوره پسادکتر (Post Doc) را در دانشگاه استافورد شیر انگلیس گذراندم، پس از آنکه به ایران آمدم رئیس دانشگاه پرستاری اصفهان شده و در سال 85 نیز همراه با 63 استاد دیگر را بازنشست کردند (البته من 20 سال خدمت دانشگاهی داشتم)، همزمان من و تعدادی از اساتید حذب دانشگاه آزاد اسلامی شدیم.، تجربه شورا در سال 77 نیز کسب کرده بودم، در اولین دوره شورای اسلامی شهر اصفهان شرکت کردم و نائب رئیس شورای شهر اصفهان شدم در سال 94 نیز در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی شرکت کرده و در حال حاضر عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی هستم.
حیدر علی عابدی
خودتان را اصلاح طلب می دانید یا اصولگرا ؟
من اصلاح طلب هستم و در لیست امید بودم، ، من همیشه در تیم اصلاحات بودهام.
به نظر شما اصلاحطلبها تا چه اندازه به اهداف خود در مجلس شورای اسلامی رسیده اند؟
هدف ما همیشه انجام وظیفه بوده است و دنبال کسب موفقیت خاصی در مجلس نبودهایم. بزرگترین اهدافی که بنده در انتخابات مطرح میکردم، بازگرداندن اعتماد به اصلاحات و حمایت از نظر و دیدگان مردم و حمایت از خواست آنان بوده است و همیشه سعی کردیم در تامین خواستههای مردم در چارچوب قوانین کار کنیم.
دولت یازدهم یعنی چهار سال ابتدایی دولت آقای روحانی دوره بسیار خوبی برای وضعیت بهداشت و درمان بود و ولی در زمان دولت احمدینژاد غفلتهای بسیاری و بی توجهی های بسیاری به وضعیت بهداشت و درمان صورت گرفت، سطح علمی دانشگاهها بدلیل بازنشسته کردن دسته جمعی اساتید لطمه حدی دید و بیمارستانهای فرسوده و تجهیزات عقب مانده حاصل آن دوره بود
عملکرد کدام دولت را در حوزه سلامت، بهداشت و درمان موفقیت آمیزتر میدانید؟
فکر میکنم دولت یازدهم یعنی چهار سال ابتدایی دولت آقای روحانی دوره بسیار خوبی برای وضعیت بهداشت و درمان بود و ولی در زمان دولت احمدینژاد غفلتهای بسیاری و بی توجهی های بسیاری به وضعیت بهداشت و درمان صورت گرفت، سطح علمی دانشگاهها بدلیل بازنشسته کردن دسته جمعی اساتید لطمه حدی دید و بیمارستانهای فرسوده و تجهیزات عقب مانده حاصل آن دوره بود. اما وزارت بهداشت و درمان ابعاد مختلفی دارد، ابعادش بهداشت درمان آموزش پزشکی است شاید بتوانم بگویم اوج آموزش پزشکی در دوران دکتر مرندی شکل گرفت، ما در آموزش پزشکی رشد و توسعه بسیاری پیدا کردیم، از طرفی در دوران آقای قاضی زاده هاشمی در حوزه درمان کارهای بسیار زیادی شد و خیلی رشد کردیم، اما هنوز به تعادل نرسیدیم،در هر دورهای یک بعدمان کار کرده و ابعاد دیگرمان با هم دیگر هماهنگ نبودند، جفت و جور نشده که بتوانیم در همه ابعاد خوب کار کنیم، به عنوان مثال در حال حاضر که صحبت میکنیم بیمارستانهای ما از کمبود پرستار رنج میبرند، بیمارستانهای بسیار شیکی ساختهایم و تجهیزات شیکی در بیمارستانهایمان آوردهایم، اما کادر پرستاری کافی نداریم، مردم خودشان باید ازبیمارانشان مراقبت کنند. سیستم پرستار سلامت جامعه نداریم، کسی نیست از بیماران در منزل مراقبت کند. ما هنوز نتوانسته ایم دستور مقام معظم رهبری را عملی کنیم ایشان فرمودند کاری کنید که بیمار بجز رنج بیماری رنج دیگری نداشته باشد.
در دوران دفاع مقدس علم پزشکی در کشورمان رشد چشمگیری کرد، تا قبل از آن یکی از مشکلات اساسیمان اعزام بیمار به خارج از کشور بود به دلیل اینکه در داخل کشور پزشکانمان نمیتوانستند همه بیماریها را درمان کنند یا بلد نبودند که برای بیماران چه کاری انجام دهند، به عنوان مثال پیوند کبد، کلیه، قلب و درمان بسیاری از بیماریها، جراحیهای مختلف، همه اینها یک آرزو بود، جراحی مغز یک رویا بود، اما از سالهای بعد از دفاع مقدس میتوانم بگویم ما اعزام بیمار به خارج کشور نداشتیم بلکه معکوس نیز بود و از خارج و کشورهای همسایه برای درمانهایشان به ایران میآیندد. اما متاسفانه در حال حاضر مجدداً به مرحلهای میرسیم که بعضی از بیماران کشورمان مجبورند برای درمان دوباره به خارج میروند و توجه به بُعد درمانی کمتر میشود، بیماریهای نوپدید بیماریهایی است که وقتی به پزشک مراجعه میکنند پزشک هیچ اطلاعاتی ندارد، مثلا بیماری صرع در خیلی از کشورها با یک عمل جراحی درمان میشود، اما در ایران هنوز مصرف دارو درمان اصلی مئرد استفاده است گرچه در محدود مراکز عمل میکنند، یا بیماران ALS یا SMA یا کلا بیماریهای نوپدید متاسفانه ایبن نوع بیماران درخواست اعزام به خارج کشور را دارند، ما باید در این حیطههای جدید هم به خصوص در بحث بیماران خاص باید وارد شویم، در حوزه درمان سالمندانمان نسبت به کشورهای دیگر جلو نیستیم، آنها یک تخصصی به نام تخصص ژریاتریک Geriatric دارند، ما به ژریاتریک توجهی نداریم و بعد از یک دههای رشته پزشکی متوجه درآمد شد، در هر رشتهای که درآمد هست، انگیزه بیشتری نیز وجود دارد، این موضوع به خاطر ارزشگذاری یا تعرفه خدمات پزشکی که در کتاب تحت عنوان ارزش نسبی خدمات بود که در زمان آقای هاشمی تدوین شد، در این سیستم تعرفه گذاری در آمد بعضی رشتهها پزشکی خوب وبعضی رشتهها درآمد پایین است، به عنوان مثال نقش یک متخصص عفونی کمتر از چشمپزشک یا کمتر از یک متخصص مغز و اعصاب نیست، اما درآمد یک پزشک عفونی قابل مقایسه با پزشکان مغز و اعصاب نیست. همین موضوع تعادل آموزش پزشکی را بهم میزده است.
در دوره آقای احمدینژاد برای اولین بار از یک وزیر زن ( دکتر مرضیه وحید دستجردی) استفاده شد، آیا این موضوع را میتوانیم به عنوان یک نکته مثبت در آن دوره بدانیم ؟
شاید افرادی باشند که از دوران آقای احمدی نژاد تحلیل مثبتتری هم داشته باشند، اما بنده هیچ تحلیلی در خصوص ارتقا بهداشت و درمان ندارم. نمیتوانم بگویم بیمارستانها باز سازی شد، تخصص و رشتههای دانشگاهی اضافه شد، اعضای هیئت را از خارج از کشور آورد و آموزشهای پزشکی ما را ارتقا داند، خیر استادان ما را نیز بازنشسته کردند و به دلایل مختلف به آموزش پزشکی لطمه خورد، چه چیزی بگویم که شما خوشحال شوید البته این مطالب کاملا فنی است نه سیاسی. شاید ارتباطات قلبی من با بعضیها بیشتر و با بعضیها کمتر باشد ولی از لحاظ فنی چیزی که اتفاق افتاده را میگویم.
من طرفدار شایستهسالاری هستم نه مخالف خانمها و نه مخالف آقایان، نه موافق بومیام نه مخالف بومی، من موافق شایسته سالاری هستم و میگویم اگر خانمها شایسته یک پستی شدند باید آن پست را به آنها داد، اگر فردی در سیستان و بلوچستان نیز شایسته بود وزیر شود، اگر شایسته بود رئیس دانشگاه شود، من دنبال شایستهها هستم نه دنبال جنس گزینی و نه دنبال بومی گزینی!
آیا با حضور زنان در پستهای بالای کشور موافق هستید؟ به نظر شما بستر فرهنگی این موضوع فراهم است؟
بله ، چرا استاندار، فرماندار و وزیر کشور زن نداشته باشیم، اما باید این نکته را هم در نظر بگیریم که برخی از مسائل نیازمند تخصص است و حتما باید شایسته سالاری شود، بنده معتقدم مثلا وزیر ارشاد یا آموزش و پرورش میتواند زن باشد، در اصفهان چندین خانم متعهد، شایسته و دانشمند هستند که توانایی مدیریت وزارت ارشاد را دارند، به عنوان مثال چند سالی است که یک متخصص زن رئیس مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان بوده و بسیار موفق و خیلی هم مورد احترام است، معتقدم بستر فرهنگی و اجتماعی حضور زنان در مقامات بالای اجرایی و مدیریتی مهیا بوده و این خانم نیز تنها به دلیل شایستگیهایش در آن پست قرارگرفت ولی توسط مجموعه دولت در آن زمان جدی حمایت نشد.
رابطه دولت و مجلس در حوزه بهداشت و درمان در سالهای و دورههای مختلف را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم ارتباط مجلس با وزارت بهداشت و درمان در نظر بگیریم هیچ وقت بد نبوده است، به این دلیل که کمیسیون بهداشت و درمان میانهاش با وزارتخانه تخصصیاش در هیچ زمانی بد نبوده، چون کمیسیون بهداشت 23 نفر هستند و همه این افراد تخصصی در زمینه بهداشت و درماناند، همه اعضا میدانند از نظر بهداشت و درمان چه میخواهند و هم وزیر میداند کمیسیون از او چه میخواهد، یعنی خیلی خوب باهم تعامل دارند، چه در زمان آقای دکتر هاشمی چه در زمان آقای دکتر نمکی، چرا که میدانیم از هم دیگر چه میخواهیم و انتظارتمان از هم روشن است. اگرچه خیلی جاها انتقاد و گله هم داریم، به عنوان مثال اصلیترین گله و انتقادی که ما از دکتر هاشمی داشتهایم این بود که در چارچوب برنامه ششم توسعه کار نمیکرد و زیر بار بدهیکاریها ماند یعنی نتوانست ادامه دهد نتوانست بودجه را مدیریت کند.
اصلیترین گله و انتقادی که ما از دکتر هاشمی داشتهایم این بود که در چارچوب برنامه ششم توسعه کار نمیکرد و زیر بار بدهیکاریها ماند یعنی نتوانست ادامه دهد نتوانست بودجه را مدیریت کند
کمیسیون بهداشت و درمان در شرایط تحریم و مشکلات ناشی از افزایش قیمت دارو چه اقدامی برای مدیریت و سامان اوضاع انجام داد؟
ما توانستیم برای درآمد پایدار وزارت بهداشت و درمان یک درصد از ارزش افزوده و 10 درصد از هدفمندی یارانه ها را در بودجه سالانه مصوب کنیم، به عنوان مثال در سال 97 یک مبلغی حدود 10 هزار میلیارد به وزارتخانه اختصاص دادیم و همچنین به آن اجازه داده شد تا 30 هزار میلیارد هم خدمات بفروشد که حدود 40 هزار میلیارد تومان می شود، کمتر وزارتخانهای است که همچین عدد و رقمی به آن تعلق بگیرد. حدود 70 هزار میلیارد تومان در سال 98 برای وزارت بهداشت و درمان بودجه پیشبینی شده، در کنار این 30 هزار میلیارد تومانی که جزو درآمدهای اختصاصی دانشگاههای علوم پزشکی و بیمارستانهای وابسته به دانشگاهها است،لازم به ذکر است نقش درمانی تأمین اجتماعی نیز کمتر از نقش وزارت بهداشت و درمان نیست یعنی خود سازمان تأمین اجتماعی تا حدود 50 درصد درمان جمعیت کشور را پوشش میدهد و اگر بیمهها زمین بخورند یعنی وزارت بهداشت و درمان زمین خورده پس تلاش کمیسیون بهداشت و درمان این بود که کمک کنیم بیمه سلامت زمین نخورد و به همین دلیل ما طی چندین جلسه متوالی کمکهای خوبی به بیمه کردیم، ما هر کمکی به بیمه میکنیم در واقع به وزارت بهداشت درمان کمک می شود. در بودجه 97 ما تلاش کردیم بودجه بیمه سلامت تحقق پیدا کند. آخرین کاری که برای بیمه سلامت انجام دادیم همین بحثی بود که از طریق سران و همچنین از طریق مجوز مقام معظم رهبری حدود 5 میلیون دلار به بیمه سلامت اختصاص داده شد، یعنی همیشه تلاش کمیسیون در این بوده که به وزارت بهداشت ودرمان کمک کند تا روی پای خودش بایستد حالا در قبالش ما از وزارت بهداشت و درمان خواستهایم که طرح تحول سلامت را در قالب برنامه ششم اجرایی کند که بتواند هزینههایش را مدیریت کند.
حیدر علی عابدی
کمیسیون چقدر تلاش کرد تا وزارت بهداشت بتواند بدهیهایش را پرداخت کند ؟
ما هیچ زمان سیستم را به حال خود رها نکریم، ما مرتب جلسات نظارتی داشتیم، جلسات متعددی با دکتر هاشمی داشتیم و تلاشمان این بود که دکتر هاشمی روی ریل برنامه ششم توسعه حرکت کند، تا بتواند هزینههایش را مدیریت کند، شاه بیت این کار پرونده الکترونیکی بیمار است اگر پرونده بیماران الکترونیکی شود بسیاری از هزینههای وزارت بهداشت صرفهجویی میشود چرا که همپوشانی بیمه از بین میرود، سوءاستفاده از دفترچه بیمه از بین میرود، استفاده همزمانی از چند متخصص از بین میرود و با تهیه راهنمایی بالینی که از درخواستهای القایی جلوگیری میکند، و میلیاردها تومان در هزینهها صرفهجویی میشود.
تلاشمان این بود که دکتر هاشمی روی ریل برنامه ششم توسعه حرکت کند، تا بتواند هزینههایش را مدیریت کند، شاه بیت این کار پرونده الکترونیکی بیمار است
کارشناسان معتقد هستند اجرای طرح تحول سلامت زمان زیادی نیاز دارد، اما در کشورمان به سرعت و بدون توجه به زیرساختها کشور اجرایی شد. این موضوع هزینههای بسیار زیادی برای وزارت بهداشت و کشور به همراه داشته است.
درست است و در این موضوع هیچ شکی نداریم.
آیا اجرای سریع طرح تحول سلامت صرفاً به دلیل تبلبغات انتخاباتی بود؟
من فکر میکنم وعده انتخاباتی بودن آن عیبی ندارد بد اجرا شدن آن عیب داشت.
طرح تحول سلامت در سال 93 اجرا شد، اگر به جهت تبلیغات انتخاباتی بود باید در سال 95 اجرا میشد، اتفاقا اگر در سال 95 اجرا میشد و خوب هم اجرا میشد بیشتر به درد انتخاباتش میخورد، من بیشتر شتابزدگی و شوق اجرای این برنامه را میبینیم تا بحثهای سیاسی، کاملا بحث فنی است ولی سه انتخاب قابل نقد است یکی آن تیمی که خواستند طرح تحول سلامت را پیاده کنند چیزی شبیه NHS انگلیس یعنی National Health Servise.پس چند اشکال وجود دارد.
1-اولین اشکال این است که طراحان نرفتند یک کشور موفق را مانند انگلیس، استرالیا و کانادا را قبل از اجرا بازدید کنند ابتدا با میرفتند در محیط و در فیلد قرار میگرفتند و تجرب کسب می کردند. هرجایی که طرح سلامت ملی پیاده شده برایش ضابطه گذاشتند، بدون مطالعه یک کشور موفق نمیتوانستند این طرح را پیاده کنند.
2_ ما زیرساختهایمان از سال 1353 یعنی 4 سال قبل از انقلاب بر اساس NHS انگلیس پیاده شده بود یعنی آن طرحی که در ارومیه به عنوان خانههای بهداشت پیاده کرده بودند و بعد بخصوص با همت دکتر ملک افضلی در کل کشور تعمیم دادند در این مدت همیشه ساختارش روی همان طرح جلوبردند، خانههای بهداشت، مراکز بهداشت درمانی شهری، مراکز بهداشت درمانی روستایی، پلی کلینیک، بیمارستان، منتهی مقاومت شدیدی وجود داشت تا پلی کلینیک و بیمارستان را به شبکههای بهداشت درمانی وصل کنند. در واقع تضاد منافع باعث شد این دو قسمت به هم متصل نشوند. آمچه برنامه پنجم و ششم تاکید دارد.در حقیقت ما دو واگن داریم که اگر این واگنها به یکدیگر بچسبانیم سیستممان کامل میشود، در بهداشت به این واگنها میگویند سطح اول، سطح دوم و سطح سوم، اگر سطح اول و سطح دوم تقریباً به هم چسبیدند که خانههای بهداشت و مراکز بهداشت و درمانی است و در آن طرف پلیکلینیکها و بیمارستانها قرار دارند که در هر دورهای زمان دکتر مرندی، دکتر لنکرانی یا زمان دکتر قاضی زاده هاشمی اگر این اتفاق میافتاد یا اگر در حال حضر و زمان دکتر نمکی به یک دیگر متصل شوند NHS کامل میشود، آن وقت فقط باید محتوا داخل آن بریزند.
_به نظر شما دکتر نمکی میتواند در این زمان باقی مانده از دولت دوازدهم پروژه تحول سلامت را به ثمر برساند؟
فکر میکنم برای اولین بار در تاریخ وزارت بهداشت یک غیر پزشک آمده و آن هم دکتر نمکی است آن کسانی که تضاد منافعشان اجازه نمیدادند تحولات لازم ایجاد شود، فعلا کمتر تصمیم میگیرند، تصمیمگیرنده اصلی دکتر نمکی است، بنابر این میتواند این تضاد و منافع را برطرف میکند.
کسی که در وزارت بهداشت و درمان میخواهد تصمیم بگیرد برای نرخ، سیستم و ارجاع بیمار خودش نباید دارای منافع باشد، اگر خودش دارای منافع بود در تصمیمگیریاش جوری تصمیم میگیرد که منافع تخصصی اش حفظ شود که به آن میگوییم تضاد منافع، هیچ اشکالی ندارد فکر نکنید کار خیلی قبیحی هم است، این را الان در دنیا به عنوان Conflict of interest به رسمیت شناختهاند میگویند اگر متخصص مغز و اعصاب هستی برای ما کار کن ولی حق نداری در شورای تصمیمگیریها تعرفه ها، تصمیم بگیری و باید کسانی تصمیم بگیرند که منافع نداشته باشند،. این حلقه مفقودهای که 30 سال است بین سطح 2 و سطح 3 خدمات وجود دارد این تعارض منافع است، چرا ؟ چون اگر ما پزشک خانواده بگذاریم و سیستم ارجاع را پیاده کنیم، پزشک خانواده از 100 بیمار در روز 80 نفر را درمان میکند و تنها 20 نفر را به پزشک متخصص ارجاع می دهد، بنابراین هزینههای بیمارستانها به شدت کم میشود.
با توجه به اینکه همه مسئولان وزارت بهداشت و درمان به انقباضی بودن بودجه98 اذعان دارند، به نظر شما آقای دکتر نمکی از عهده مدیریت این مسئولیت سنگین بر میآیند؟
تیم فعلی دکتر نمکی همان تیم دکتر هاشمی است، بنده معتقدم اگر تغییری در نگرش تیم ایجاد نکند، هیچ موفقیتی به همراه نخواهد داشت. وزارت بهداشت به تیمی نیاز دارد که مطابق برنامه ششم توسعه حرکت کرده و هزینهها را مطابق با آن مدیریت کند. همچنین ضروری است برنامهای برای سیستم ارجاع داشته باشد چرا که حرکت در حوزه بهداشت و درمان بدون آن دشوار و تقریباً ناممکن خواهد بود.
تیم فعلی دکتر نمکی همان تیم دکتر هاشمی است، بنده معتقدم اگر تغییری در نگرش تیم ایجاد نکند، هیچ موفقیتی به همراه نخواهد داشت. وزارت بهداشت به تیمی نیاز دارد که مطابق برنامه ششم توسعه حرکت کرده و هزینهها را مطابق با آن مدیریت کند
آقای دکتر نمکی در برنامههایی که به صحن مجلس ارائه کرد به این موضوع نیز اشاره کرد، ما با مشاهده برنامه ایشان تا اوایل مهر ماه میتوانیم حدس بزنیم که میتواند از این شرایط سخت عبور کند یا خیر؛ بودجه وزارت بهداشت در سال 98 حدود 12 درصد رشد داشته، از طرفی هزینههای درمانی و بهداشتی نیز رشد چند برابری داشته است، بنابراین وزیر بهداشت و درمان باید بتواند پزشک، پرستار و بیمار را راضی نگهدارد و همه اینها مستلزم این است که با آن سیاست گذشته خداحافظی کند.
ارزیابی تان از نوسانات دارویی در سال آینده چیست؟
یکی از تجربههای بسیار خوب دکتر نمکی در حوزه مدیریت دارویی است، ایشان فردی موفق در معاونتهای مختلف وزارت بهداشت و درمان در حوزه دارو بوده و هم به عنوان رئیس دانشگاه و هم در بازه زمانی به عنوان مدیر دارویی فعالیت داشته و البته موفق هم بوده است. بنابراین هم دارو را خوب میشناسد و هم میتواند بفهمد که کجا مجوزها سختگیرانه و در کدام قسمت باید فرایند مجوزها تسهیل شود.
در واردات دارو و مکملهای غذایی انحصاری وجود دارد؟
واردات دارو یک امر بسیار پیچیده است و نباید به حال خود رها شود، تمامی دارو ها و تجهیزات پزشکی از زمان خرید، تا گمرک و توزیع باید رصد شوند، بنابر این نمیتونیم مانند محصولات دیگر وارداتی دست بسیاری از افراد را باز نگه داریم. معتقدم نباید تعداد وارد کنندهها زیاد باشد، چرا که کنترلشان خیلی سخت میشود اما اعتقادی به انحصار هم ندارم.
به نظر شما تاثیر انحصار واردات دارو در نواسانات شدید اقتصادی در برخی از داروها چقدر است؟
بر اساس آمارهایی که به دست ما میرسد، حدود 97 درصد داروهایمان در داخل کشور تولید میشود و تنها سه درصد از دارو ها وارداتی هستند. ما باید بررسی کنیم که این 97 درصد به چه صورتی تولید و توزیع میشوند. دکتر نمکی تعریف میکرد که رفتم داروخانه گفتم فلان قرص را میخواهم، گفت ایرانی میخواهید یا خارجی؟ گفتم: ایرانی، گفت: پسر برو مقداری از این گچها بهش بده!
ما اگر قرار باشد به این صورت از تولید داخل حمایت کنیم پس همه مقصرند هم داروخانهها مقصرند و هم تصمیمگیرندهها. اما در حوزه انحصار دارویی و هنوز وارد نشدهایم و نخواستیم بدانیم که نحوه مجوز دادن سازمان غذا و دارو برای واردات دارو بر چه اساسی بوده است. ولی میدانم احتیاط بسیار شدیدی برای مجوز دادن وجود داشته و یکی علت اصلی آن هم این است که تولید داخلی زمین نخورد، اما اگر سختگیریها منجر به برداشت مافیا شدن یا انحصاری شدن شود، باید اصلاح شود.
حمایت از تولید داروهای داخلی باعث نشده است که برخی از داورهای بیکیفیت داخلی به مردم تحمیل شود؟
نه دارو اینگونه نیست، ممکن است در بعضی از تولیدات کارخانههای داخلی به خصوص اجناس خانگی یا خودرو ما این بیکیفیتی را ببینیم ولی در تولید دارو اینگونه نیست، یک داروی بیکیفیت به من نشان بدهید، تمام اینها آزمایش شده و توسط پزشکان متدینمان یک تعداد مریضهایشان داروی خارجی و یک تعداد که داروی داخلی مصرف میکنند اینها را با هم مقایسه میکنند و بیشتر زنگ خطرها را خود پزشکان درمانگر میزنند، کیفیت داروها را باید از زبان پزشکان بشنوید نه از داروخانههایی که با فروش داروی خارجی چندین برابر نمونه داخلی آن سود میکنند.
من قبل از اینکه پیش شما برسم با یک پزشک متعهدی در رابطه با بیماران تالاسمی صحبت میکردم برای داروهای داخل و خارج، میگفت ما خودمان تحقیق کردیم اثربخشی داروی داخل و اثربخشی داروی خارج و عوارض داروی داخل و عوارض داروی خارج تفاوتی باهم ندارند، اما اگر الان شما از داروخانهها بپرسید یا از خود بیمارها بپرسید آنها ممکن است نظر دیگهای داشته باشند.
در کل به حوزه بهداشت و درمان در سال 98 خوش بین هستم و معتقدم دکتر نمکی مشکلات حوزه دارو را حل میکند ، اما در حوزههای دیگر به تیم انتخابی اش بستگی دارد، باید ببینیم میتواند برنامههای ابلاغی را اجرا کنند یا خیر.
حیدر علی عابدی
آقای دکتر عابدی اگر موافق باشید بخش دوم را به آب زاینده رود اختصاص بدهیم، اختلاف نظرهای بسیار زیادی بر سر آب زاینده زرود وجود دارد ، لطفاً در این خصوص کمی برایمان توضیح دهید.
در حال حاضر یک تضادی در هرم تصمیمگیری کشورمان داریم و آن تضاد این است، اصل 45 قانون اساسی میگوید: اصل چهل و پنجم:
"انفال و ثروت های عمومی از قبیل زمین های موات یا رهاشده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانهها و سایر آب های عمومی، کوه ها، درهها، جنگل ها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث و اموال مجهولالمالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود، در اختیار حکومت اسلامی است تا برطبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید، تفصیل و ترتیب استفاده از هر یک را قانون معین میکند."
همچنین قانون توزیع عادلانه آب میگویند حقابه جزو انفال نیست، بنده به عنوان نماینده مردم اصفهان باید بگویم آقای دولت تو حق نداری به حقابه کشاورزان دست اندازی کنید، حقابه نباید دستخوش تصمیمات وزارت نیرو شود، نباید از حقابه کشاورز برداری و به شرب یا صنعت کشور که در اصفهان استقرارداده اید و یا کشاورزی چهار محال بختیاری بدهی، دولت هم میگوید من برای کشاورزی چهار محال، برای صنعت و شرب اصفهان و یزد پنج تونل تاسیس کردم، (تونل اول کوهرنگ، تونل دوم کوهرنگ، تونل سوم کوهرنگ تونل چشمه لنگان و تونل بهشتآباد) که برای صنعت کشور مستقر در در اصفهان، کشاورزی چهار محال، و شرب اصفهان، کاشان و یزد آورده آب از تونل دوم کوهرنگ، تونل سوم کوهرنگ تونل چشمه لنگان و تونل بهشتآباد و حقابه کشاورزان را از تونل اول و رودخانه اصلی تامین می کنم.، ما قبول می کنیم، اما بعضی از نمایندگان خوزستان و چهارمحال مانع اجرای طرحها بطور کامل شده اند و وزارت تحت تاثیر اجرای بهشت آباد را متوقف کرده و هیچ طرح دیگری را جایگزین نکرده است.
بر این اساس ما میگوییم وارد بحث با استانهای دیگر نمیشویم، وزارت نیرو برای این چهار مسیر تنها دو منبع را محقق کرده است، که از این دو منبع جمعا 380 میلیون در سال آب دارد، بنابراین مصارف چهارمحال بختیاری، یزد، شرب اصفهان و صنعت را باید بر اساس همین منابع تامین کنند. این حرف بسیار سادهای است اما از ما قبول نمیکنند؟ نه قانون اساسی را قبول دارند، نه حقابه. ما به عنوان نمایندگان مردم اصفهان حتی یکی حرف خارج از قانون نگفته ایم و تمامی صحبتهایمان در چهار چوب قانون است.
با توجه به کم آب بودن استان اصفهان، آیا وجود کارخانهها و صنایع عظیم آب بر در این استان را منطقی میدانید؟
حضور صنایع آب بر در استانهای خشک اشتباه است، اما چه کاری از دستمان ساخته است، این صنایع استان نیست بلکه صنایع کشور هست و این تبلیغات بضرر کشور است. چه چیزی از فولاد مبارکه به ما میرسد؟ آهنگری که در سیستان تانکر آب میسازد و آن صنعتگری که در ارومیه کولر میسازد و آن صنعتگری که در تهران خودرو میسازد، از محصولات فولاد استفاده میکند ، متاسفانه برخی از افراد برای ایجاد انحراف در افکار عمومی آدرس غلط میدهند،
1- میگویند شما در استان اصفهان برنج میکارید، این کاملا آدرس اشتباهی است برنج میکاریم اما آنهایی که میکارند خلاف میکنند اگر چه برای سالهای آبی باید این بذر مطلوب حفظ شود، از طرفی مقدارش آنقدر نیست که اصلا قابل ذکر باشد، مثلا به استناد فیلم منتشر شده توسط وزارت ارتباطات هزار هکتار برنج در استان اصفهان و 78 هزار هکتار در استان خوزستان کشت میشود. ما در خوزستان دخالتی نمیکنیم و تنها برای مقایسه میزان مصرف آب اعداد را اعلام کردم.
2- موضوع دومی که مطرح میکنند، فضای سبز اصفهان است، افرادی میگویند اصفهان چندین برابر استانهای دگیر فضای سبز دارد، در خصوص باید بگوییم که فضای سبز اصفهان جزو ملزومات کارخانهها است وظیفه کارخانهها بوده که هر جا توسعه صنعت میدهند درخت هم بکارند، اگر ناراضی هستید بیایید فضای سبز را از بین ببرید و بخشکانید.
3- سومین موضوع حضور صنایع آب بر در این استان است، باید بگویم مگر میزان مصرف آب در صنایع چقدر است؟ مصرف آبی فولاد مبارکه از دو مزرعه در چهارمحال بختیاری کمتر است.
بنابراین اینها آدرسهای اشتباهی است که میگویند، مگر پالایشگاه اصفهان چه نفعی برای مردم اصفهان داشته است؟ بزرگترین صنایع ملی اعم از فولاد، ذوب آهن و پالایشگاه در اصفهان است، این صنایع کشور مستقر در اصفهان سود و زیانش برای کشور است. دولت باید آب صنایع را تأمین کند، دوستانی که دلشان برای کشور میسوزد، راهکاری برای تامین آب این صنایع ارائه کنند.
انتقال صنایع هزینه بر است پس باید چه کاری کرد؟ باید آب فولاد را تأمین کرد، دوستان به جای اینکه این حرفها را بزنند بیایند از قانون اساسی تبعیت کنند بگویند دولت حق دارد روی انفال نظر بدهد و اتفاق نظر داشته باشند.
شما ببینید در بحث انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی که 5 همسایه دارد آن 4 همسایه بیگانه هیچ اعتراضی نکردند اما شهرهای داخلی خودمان اعتراض کردند. به همین دلیل باید به قانون اساسی احترام بگذاریم و دست دولت را برای اجرای طرحهای کشوری روی انفال باز بگذاریم دولت هم باید با اقتدار برای منافع کشور کوتاه نیاید.
آقای دکترعابدی نظرتان درباره جاری شدن آب در زاینده رود پس از مدتها چیست ؟
توزیع آبی که در سدزاینده رود ذخیره می شود توسط شورای توزیع عادلانه آب حوزه زاینده رود تقسیم میشود، رئیس این شورا وزیر نیرو بوده وترکیب آن معاون وزیر جهاد کشاورزی و استاندار چهار محال بختیاری و استاندار اصفهان و استاندار یزد و رئیس صنف کشاورزان چهار محال و صنف کشاورزان اصفهان و رئیس صنف کشاورزان یزد اعضای شورای توزیع عادلانه آب هستند، این شورا بر اساس میزان آبی که در سدزاینده رود است تقسیمبندی میکنند، به عنوان مثال کشاورزان شرق اصفهان مثلا 3 نوبت هر نوبت 50 میلیون آب ببرند، چهار محال بختیاری، یزد و شرب اصفهان و صنعت اصفهان هم به همین صورت بر اساس ذخیره داخل سطح تقسیمبندی میکنند، آن چیزی که شورای توزیع عادلانه آب در این تقسیمبندی تصمیم گرفته است همین 20 روزی بود که به شرق اصفهان آب دادند و وقتی میخواهند آب را به شرق اصفهان بدهند اصطلاحاً میگوییم "زاینده رود را باز کردند" در حقیقت هدف کشاورزان شرق اصفهان است، دو نوبت دیگر هم قرار است در اردیبهشت و خرداد این اتفاق بیافتد.
از استعفایتان پشیمان نشدید؟
نه.
آیا به نتیجه مورد نظر دست پیدا کردید؟
وظیفهمان بود که به گوش مسئولان برسانیم که "بحران آب" جدی است و باید یک فکری بکنند.
به نظر شما با استعفای نمایندگان اصفهان، موضوع آب به عنوان یک سرمایه ملی، به بحثهای استانی کشیده نشد؟
اگر دقت کرده باشید ما میگوییم چرا به قانون اساسی و به قانون مجلس احترام نمیگذارید بحث ما ملی است، کاملا ملی است، میگوییم چرا قوانین برای شما مهم نیست. ما میبینیم قانون اساسی، قانون توزیع عادلانه آب و همچنین مصوبات شورای توزیع عادلانه آب را به راحتی نادیده میگیرند.
ما میگوییم چرا به قانون اساسی و به قانون مجلس احترام نمیگذارید بحث ما ملی است، کاملا ملی است، میگوییم چرا قوانین برای شما مهم نیست. ما میبینیم قانون اساسی، قانون توزیع عادلانه آب و همچنین مصوبات شورای توزیع عادلانه آب را به راحتی نادیده میگیرند
ما در هیچ یک از مصوبات و قوانین دخالت نکردیم، ما فقط میگوییم مصوبات و قوانین تان باید اجرا بشود. به عنوان یک نماینده این حق را نداریم که بگوییم؟ بنابر این وقتی دیدیم قانون اجرا نمیشود، تصمیمی گرفتیم استعفا دهیم چرا که دیگر نمایندگی مجلس معنی ندارد.
چرا برگشتید؟
برای اینکه ما باز هم قانون مندیم و با استعفایمان موافقت نشد باید برگردیم.
گفته بودید آنقدر در مجلس حاضر نمیشویم تا اتفاق خوبی رخ دهد!
آن اتفاق افتاد و آن هم این بود که دولت متوجه جدی بودن بحران شد و فهمید که مشکل کمبود شدید آب و نارضایتی شدید مردم استان اصفهان است. به نظر من استعفای دسته جمعی نمایندگان اصفهان خیلی موثر بود و آنها را متوجه کرد./خانه ملت