مادربزرگی که در شب یلدا در خانه سالمندان چشم به راه است، در این شب چند ثانیه بیشتر به فرزندانش می اندیشد و درد را چند ثانیه بیشتر درون دلش مچاله می کند و چند ثانیه بیشتر دستان دعاگویش را برای فرزندانش به آسمان بلند می کند
شفا آنلاین>اجتماعی>و باز هم شبی طولانی در انتظار است. انتظاری شیرین و دلچسب. یلدای دوست داشتنی و شب چله ای که از بچگی هایمان جز خاطره خوش و دورهمیهایی پر از خنده و نقل قول و خوراکی های خوشمزه از آن چیزی به یاد نداریم. شبی که با وجود چند ثانیه بیشتر بودنش از تمامی شب های دیگر سال بلندتر است و هزاران رمز و راز در خود جای داده است.در همین چند ثانیه های بیشتر این شب، هزاران اتفاق می افتد و هزاران چند ثانیه با شب های دیگر متفاوتند.
مادربزرگی که در شب یلدا در خانه سالمندان چشم به راه است، در این شب چند ثانیه بیشتر به فرزندانش می اندیشد و درد را چند ثانیه بیشتر درون دلش مچاله می کند و چند ثانیه بیشتر دستان دعاگویش را برای فرزندانش به آسمان بلند می کند.مستاجری که فردا بايد پول اجاره خانه اش را بدهد و هنوز نتوانسته آن پول را تهیه کند، آن شب چند ثانیه بیشتر به مشکلات مالی خود می اندیشد و چند ثانیه بیشتر با خود فکر می کند که چه چاره ای سازد تا از این گره کور بی پولی رهایی یابد.افرادی که عزیزانشان را از دست داده اند، چند ثانیه بیشتر به جای خالی آنها خیره می شوند و چند ثانیه بیشتر بغض و دلتنگی شان را درون دلهای عزادار خود مچاله می کنند.آنهایی که عزیزی دور از خانه دارند، چند ثانیه بیشتر با او به حرف می نشینند و چند ثانیه بیشتر ابراز عشقشان به طول می انجامد.افرادی که عزیزی بیمار را در بستر دارند، چند ثانیه بیشتر به چهره نزار آنها نگاه میکنند و چند صفحه بیشتر دعا و نیایش قرائت کرده و چند ثانیه بیشتر به خداوند التماس می کنند.
پدر و مادری که در آن شب در محل کار خود زمان را می گذرانند، چند ثانیه بیشتر به فرزندانشان که الان آن شب را به تنهایی میگذرانند، می اندیشند و فرزندان آنها چند ثانیه بیشتر در انتظار برگشت والدین خود از سرکار هستند.رفتگری که خیابان های شهر را تمیز میکند، چند ثانیه بیشتر آلودگی های زمین را میزداید و چند ثانیه بیشتر به آلودگی های اذهان مردم شهر میاندیشد.مادری که جنین خود را درون وجود عاشقش حمل میکند، چند ثانیه بیشتر با او به سخن مینشیند و چند ثانیه بیشتر برای او آینده های زیبا و قشنگ را تجسم میکند و بانویی که آرزوی مادرشدن را سال هاست به دوش می کشد، چند ثانیه بیشتر این آرزو را از خداوند طلب می کند و چند ثانیه بیشتر اشک میریزدو عزیزانی که دستشان از دنیای فانی کوتاه شده است، چند ثانیه بیشتر در انتظار دعا و طلب خیر از سوی آشنایان خود هستند.
و در این چند ثانیه هاست که هزاران اتفاقات خوب و بد در شهر می افتد. مثل هرشب و روز دیگری که ثانیه ها زندگی های بسیاری را می سازند یا حتی زیر و رو می کنندو چه خوب و نیکوست که در این چند ثانیه های زندگی هايمان دلهایی را شاد کنیم، زندگی هایی را بسازیم و دست های مودتمان را به سوی نیازمندانی که تنها امیدشان بعد از خدا به بندگان نیکوکار او هست، دراز کنیم..قانون
.منصوره میرقاسمی