کد خبر: ۲۱۳۳۸۸
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۵ - ۱۵ آبان ۱۳۹۷ - 2018November 06
در این بین یکی از اصلی‌ترین خطرهایی که از جانب بسیاری از متخصصان بیان می شود، سیل مهاجرت ساکنان مناطق درگیر کمبود آب و سایر چالش های زیست محیطی است که این مساله به دلیل وابستگی بیشتر معیشتی مردم روستا به منابع آب، جوامع روستایی را بیشتر در معرض چنین مهاجرت‌هایی قرار می دهد
 شفا آنلاین>اجتماعی>  بحران های متعدد زیست محیطی در سطح جهان، منطقه و همچنین در داخل کشور می تواند موجب پیدایش بحران در سایر حوزه های زندگی اقتصادی و اجتماعی شده و بدین ترتیب کشور را با چالش های جدی مواجه سازد.

به گزارش شفا آنلاین:در این بین یکی از اصلی‌ترین خطرهایی که از جانب بسیاری از متخصصان بیان می شود، سیل مهاجرت ساکنان مناطق درگیر کمبود آب و سایر چالش های زیست محیطی است که این مساله به دلیل وابستگی بیشتر معیشتی مردم روستا به منابع آب، جوامع روستایی<Rural communities> را بیشتر در معرض چنین مهاجرت‌هایی قرار می دهد.

شواهد آشکارا گویای خالی از سکنه‌شدن زودهنگام روستا و شهرهای کوچک و مهاجرت آنها به کلانشهرها در پی بحران آب است. این در حالی است که کلانشهرهای بزرگ ایران نیز از شرایط آبی مناسبی برخوردار نیستند و با افزوده شدن این جمعیت به کلانشهرهای بزرگ، شرایط تامین آب شهری این کلانشهرها نیز دشوارتر خواهد شد چراکه منابع آب سدها برای تامین آب شهرهای بزرگ اطمینان‏ بخش نیستند و ظرفیت‌های انتقال آب بین حوضه‏‌ای نیز به پایان خط رسیده است. به همین سادگی، کوچ گروهی کلانشهرهای کشور نیز کلید خواهد خورد و این کلانشهرها (تهران، شیراز، مشهد، اصفهان و ...) در یک قدمی خالی از سکنه‏ شدن هستند.


پیش بینی شده است که ١٢ استان از ٣١ استان ایران تا ٥٠‌ سال آینده تمام سفره‌های زیرزمینی آب‌شان را از دست بدهند و با خشک‌ شدن کامل تقریبا نیمی از استان‌های ایران جمعیت زیادی مجبور به مهاجرت شوند.

کاهش کیفیت زندگی به دنبال مهاجرت‌ها

دکتر اسدالله نقدی، استاد دانشگاه و متخصص مسایل توسعه و مطالعات شهری در این خصوص گفت: در دهه های گذشته دلیل اصلی و عمده مهاجرت در ایران ارزیابی و مقایسه تفاوت سطح زندگی در مبدا و مقصد ولی نه به معنای صرف درآمد و اقتصاد بلکه فراتر از آن بوده است. جریان آن عمدتا از مناطق روستایی به شهرهای کوچک و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ به شکل پلکانی و تابعی یا به شکل مستقیم از روستا به شهرای بزرگ خاصه تهران بوده است. برای مثال از روستاهای اردبیل، زنجان، میانه، همدان و درود یا خراسان و ...کثیری به تهران و قطب های صنعتی کشور، به دلایلی همچون نبود زمین کافی، فرصت های شغلی، اختلافات طایفه ای و سراب یا رویای زندگی بهتر و بهبود فردای فرزندان و غیره مهاجرت می‌کردند. در موارد استثنایی هم از گذشته بحث عوامل طبیعی مانند مهاجرت زابلی ها به دشت گرگان و گنبد دخیل بوده است ولی عامل اقتصادی و مقایسه امتیازات مبدا و مقصد و آن هم به شکل گزینش عقلانی عامل مهم تببین مهاجرت در ایران یک قرن گذشته است.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: ولی در سال های اخیر داستان مقداری متفاوت و پیچیدگی آن بیشتر شده است. آن هم به خاطر ظهور تغییرات اقلیمی، خشکسالی و کاهش بارندگی است. اتفاقی که در سال‌های اخیر(حداکثر در 10 سال گذشته) رخ داده اساسا، برخلاف موج قبلی مهاجرت که فرد امکان بقا در روستا را داشت اما با درآمد و کیفیت پایین و دنبال بهبود بود مهاجرت می کرد، اکنون جبر و ضرورت بقای روستاییان موجد و موجب رانده شدن است.

وی در پاسخ به 'فرضیه جابجایی جنوب شمال' ضمن اشاره به تفاوت های نیمه شمالی و نیمه جنوبی کشور بیان داشت: ما از تهران به پایین یک سری شهرها مثل قم، اصفهان، شیراز را داریم یا بندرعباس و بوشهر و تا حدودی یزد که هر کدام از آنها به یک نوعی قطب صنعتی و جمعیتی به شمار می روند. شهرهایی مانند اصفهان که قطب صنایع مادر است، اهواز که قطب صنعت نفت است یا سواحلی مانند بندر امام، بوشهر و بندر عباس که به دلایل تجاری و اقتصادی و شیراز که به خاطر شرایط خاص خودش مهم هستند. در حالت عادی این شهرها باید جاذب جمعیت باشند که در گذشته این طور بوده است. مثلا اصفهان، اراک، ساوه و اهواز جاذب جمعیت زیادی بودند. اما اتفاقات اکولوژیکی و اقلیمی به ویژه در استانی مثل خوزستان که از نظر جمعیتی و اقتصادی به ویژه صنعت نفت مهم بوده، کیفیت زندگی را پایین آورده است. ممکن است این تغییرات اکولوژیکی باعث شود که افراد در مورد ماندن یا رفتن تجدید نظر بکنند به ویژه بخش غیر بومی جمعیت در اولویت اول و حتی ممکن است در اولویت های بعدی این گزینه برای جوامع و جمعیت های محلی نیز مطرح شود.

وی گفت: اگر چنین امری مطرح شود، گزینه های زیادی هم برای جابجایی وجود ندارد. در نیمه شمالی کشور از آذربایجان تا خراسان، محدوده بینابینی تهران، بعلاوه استان های گیلان و مازندران و گلستان وجود دارد. اگر از زاویه تحمل اکولوژیکی و توسعه پایدار به این مناطق نگاه کنیم، خواهیم دید که به آستانه تحمل شان رسیده اند. خود آنها نیز هم به دلایل اقلیمی و اکولوژیکی و هم به لحاظ ساختار و بافت فعالیت های اقتصادی دیگر خیلی پتانسیل مهاجرپذیری بالایی ندارد. درست است به خاطر بحث گردشگری این استان ها در مقطع عید یا تابستان پذیرای جمعیت زیادی هستند ولی باید توجه کرد که این جمعیت ساکن نیست بنابر این نمی توان گفت که ظرفیت مهاجرتی بالایی دارند. و از آن مهم تر پذیرش اجتماعی هم باید به جد مورد بحث و مطالعه قرار گیرد

نقدی افزود: با فرض چنین ایده و گزینه ای که ما رانش جمعیتی از جنوب به سمت مرکز یا نیمه شمالی را تصور کنیم، در مرکز نیز ظرفیت زیادی برای پذیرش مهاجر نداریم. همین الآن تهران به عنوان یک کلانشهر خودش با مشکلات عدیده ای مانند آلودگی، گرانی مسکن و غیره مواجه و در مرز اشباع است. در همسایگی آن کرج نیز به همین شکل. به علاوه مناطق شمال غرب نیز تراکم جمعیتی بالایی دارند و به طور سنتی خیلی مهاجر پذیر نبوده اند و عمدتا مهاجرت هایشان درون منطقه ای بوده،استانهای شمال غرب همواره جزو استان های مهاجر فرست بوده اند. همچنین دشت گنبد و گرگان از قبل مهاجرین سیستانی آمده اند و غیر از این پتانسیل و استعداد پذیرش جمعیت مهاجر وجود ندارد.

مهاجرت400 هزار نفری خوزستانی‌ها به شهرهای شمالی

چندی پیش پروانه سلحشوری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، مشکلات زیست محیطی را ناشی از سوءمدیریت دانست و گفت: در چند سال اخیر 400 هزار نفر از خوزستان به سمت شمال کشور مهاجرت کرده اند؛ این مهاجرت ها که همچنان نیز ادامه دارد، بافت جمعیتی این منطقه را تغییر داده است.

عضو کمیسیون فرهنگی درباره آسیب های اجتماعی افزود: آب ناسالم، ریزگردها و هوای نامطبوع، گرمای زیاد هوا و شرایط اقلیمی نامساعد همچنین بیکاری، فقر و گرانی باعث شده تا مردم در زندگی روزمره دچار مشکلات بسیار شوند و مجبور به ترک محل سکونت خود باشند.

وی اضافه کرد: البته شهرهای دیگر هم مشکلات خاص خود را دارند؛ در کلانشهر تهران آلودگی و ترافیک معضلات آزاردهنده ای برای تهرانی ها است و خستگی های ناشی از این دو معضل بهره وری زندگی مردم را کاهش داده است. از دید مردم سایر نقاط کشور، تهرانی ها خشن تر و دارای رفتارهای پرخاشگرایانه تر هستند و بی اعتمادی در بین آنان بیشتر است و شاید یکی از مهمترین علت های این رفتارها شرایط نامطلوب زندگی باشد.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: