شفاآنلاین -محمودآباد برای او هم خانه است هم نیست. چهاردیواری و سقف هست، اما اگر خانه فقط همین باشد. میگوید مغازهای آن حوالی پیدا نمیشود. برق نیست، آب را باید دبهای هزارتومان خرید و خبری از گاز نیست.
شش بچه را باید با آب گرمشده حمام کرد. بچهها هر روز یکساعت
پیاده تا نزدیکترین مدرسه راه دارند و در زمستان سر تا پا گلی به خانه
میرسند. او یک زن حاشیهنشین است و مثل بقیه زنان کوره بچههایش را در
خانه به دنیا آورده. زنانی که در کوره با شوهرهایشان قالب پر میکنند و آجر
میزنند.
خانم
غلامی میگوید: «کوره جای خوبی نیست. گل و خاک است. ما صبح ساعت 3 میرویم
آنجا و تا 9،10 شب کار میکنیم. سر و کارمان با گل و خاک است و اغلب مردم
بیماری پوستی دارند. درآمد آنچنانی نداریم. کارفرما میداند نیاز به کار
داریم و دستمزد آنچنانی نمیدهد.»
او میگوید زنان باردار کوره به بیمارستان نزدیک نیستند. خانه بهداشت هم
تنها دو، سه روز در هفته باز است. بیشتر خانمها در بدنشان عفونت دارند و
بچههایشان که به دنیا میآیند اغلب مشکل تنفسی دارند. اما با این حال در
کوره زنان چندان به روشهای جلوگیری از بارداری دسترسی ندارند چون با وجود
رایگانبودن، آزمایشهای آن برایشان هزینهبر است. اغلب زنان چهار تا هفت
بچه دارند. بچهها همراه خانوادهها کار میکنند.
زمستانها که کار نیست کار تولیدی میگیرند. دخترهای کوره اغلب از 13
سالگی ازدواج میکنند و کمتر برای ازدواج به سن 17-18 سالگی میرسند.
اعتیاد در کوره زیاد است و کمتر خانهای پیدا میشود که معتاد نداشته باشد.
او هفتهای دو نفر را با پای خودش به کمپ میبرد برای ترک.
خانم غلامی تنها یکی از صدها زن حاشیهنشین است که به امکانات بهداشتی و
رفاهی دسترسی ندارند. جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی(ع) در همایشی با
عنوان «مادرانه» که روز گذشته به منظور شناخت معضلات زنان باردار
حاشیهنشین در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد، به این
مساله پرداخت. زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت درباره این طرح گفت: «در جمعیت
امام علی(ع) طرحی برای حمایت از مادران باردار در معرض آسیب بعد از مواجهه
با مشکلات زنان کارتنخواب شکل گرفت. زنانی را دیدیم که در مناطق محروم
کشور مثلا با یک سیب در روز در دوران بارداری سر میکنند و هیچ امکانات
پزشکی در اختیار ندارند. بخش عمدهای از فقرا را در جهان زنان تشکیل
میدهند. زنانهشدن فقر میتواند دلایل متعددی داشته باشد. یکی از مهمترین
آنها این است که در مواجهه با فقر اولین قشری که از چرخه آموزش و تحصیل
حذف میشوند زنان هستند. مثلا ما در روستاهای سمت گیلان، غرب و کرمانشاه
مشاهده کردیم که تا کلاس پنجم امکان آموزش برای همه وجود داشت. بعد از آن
پسرها برای مدرسه پیاده به شهر نزدیک میرفتند ولی دخترها اجازه نداشتند
بروند و چرخه تحصیلشان قطع میشد.»
او به ازدواج
زودهنگام دختران بهعنوان یکی دیگر از دلایل توقف آموزش آنها در سنین پایین
اشاره کرد و گفت: «به نظر میرسد در سیاستگذاریها و فقرزدایی این مساله
دیده نمیشود و خود زنان در تصمیمات دخیل نیستند. در روستاها و بعضی اقوام
میبینیم که دختر 10سالهای که ازدواج نکرده از طرف اجتماع اصطلاحا ترشیده
به حساب میآید. در منطقه دروازه غار تهران بین اقوام موسوم به غربتی
دختران در سن 12،13 سالگی ازدواج میکنند. بسیاری از زنان به دلیل چنین
ازدواجهایی ناچار به فرار از منزل شدهاند، در حالی که کمترین آگاهی از
وضعیت جامعه نداشتهاند که چطور میتوانند خود را حداقل چند ساعت حفظ کنند.
اولین اتفاقی که برای این زنان میافتد این است که با تزریق معتاد میشوند
و بعد برای فحشا و نقلوانتقال موادمخدر از آنها استفاده میشود و
نتیجهاش زنان کارتنخوابی هستند که متاسفانه دیدهایم گاهی برای گرمکردن
خود در زمستان ناچارند سگهای ولگرد را بغل کنند.»
رحیمی درباره عوارض جسمی و روحی ازدواج دختران در
سنین پایین گفت: «ازدواج در سنین پایین بارداری زودهنگام دخترهای
12،13ساله را به دنبال دارد. بچهای که خود در سن رشد است و آمادگی روحی و
جسمی فرزندآوری را ندارد باید یک نفر دیگر را هم در بدن خود رشد دهد.
ازدواج زودهنگام خود عاملی میشود برای ازدواجهایی که بچههای حاصل از آن
به صورت رسمی نمیتوانند شناسنامه بگیرند. در زنان باردار اعتیاد میتواند
لطمات جبرانناپذیری به مادر و کودک بزند. احتمال بروز بیماریهایی مثل
فشار خون و دیابت که مادران را در بارداری تهدید میکند، با اعتیاد افزایش
پیدا میکند و حداقل عوارض آن در نوزاد اختلال تنفسی است.»
مدیرعامل جمعیت
امام علی(ع) خلأ قانونی را در مواجهه با این مشکلات موثر میداند: «در
مواردی دیدهایم زنی برای تهیه مواد شوهرش لازم است هم مواد بکشد هم بفروشد
و هم تنفروشی کند. اما وقتی برای جداشدن مراجعه میکند ترس از وضعیت
فرزند مانع این اتفاق میشود. مثلا میگویند اگر همسرم 20 روز پاکی بگیرد
میتواند بچه را بگیرد. یا اگر من نباشم سیبل کتک و آزار بعد از من بچه
است. به این ترتیب خیلی از مادران برای حفاظت از فرزندانشان ناچارند حتی در
خانههای مردم کار کنند تا خرج مواد همسرشان را بدهند. علاوه بر این در
تمامی کمپها پذیرش زن باردار معتاد ممنوع است.»
طراوت مظفریان یکی دیگر از اعضای طرح مادرانه با
اشاره به آمارهایی که جمعیت امام علی(ع) از اطراف تهران و کرج در شهرری،
ورامین و اسلامشهر و کن تهران جمعآوری کردند، گفت: «ازدواج زیر 18 سال در
این مناطق 56درصد بود که همراه با بارداری زودهنگام بوده است. 61درصد
مادران بیسواد و اغلب بیشناسنامه بودند. میزان آگاهی آنها فوقالعاده
پایین بود و سادهترین مسایل بهداشتی را نمیدانستند. اغلب مادران زیر 30
سال در این مناطق 3 بارداری داشتند و 40درصد برای جلوگیری از روش طبیعی
استفاده میکردند زیرا به هیچ امکاناتی دسترسی نداشتند. راهحل پیشروی
خیلی از نوزادان ناخواسته آنها، فروش و اجاره برای کار در خیابان است.»
به گفته این عضو طرح مادرانه، بسیاری از مادران با وجود نداشتن امکان رسیدگی به فرزندان ترجیح میدهند بچهدار شوند.
او میگوید: «یکی از مادران در دروازه غار در جواب ما که علت بچهدارشدنش
را پرسیدیم گفت این تنها راهی است که میفهمم هنوز زندهام.»
شهیندخت مولاوردی
معاون رییسجمهور در امور زنان و خانواده نیز از حاضران این همایش بود. او
با اشاره به تشکیل کارگروهی در وزارت کار برای حمایت از زنان سرپرست
خانوار گفت: «کارگروه کاهش فقر در راستای حساسکردن دستگاههایی که این کار
وظایف ذاتیشان است تشکیل شده و قرار است از سال 93 در شش استان به صورت
پایلوت حمایت زنان سرپرست خانوار را پیگیری کنیم. در حوزه زنان بهبودیافته
نیز کارگروهی با همکاری ستاد مبارزه با موادمخدر تشکیل شده و 21 موضوع را
شناسایی کردیم که برای آنها نیازمند استفاده از ظرفیتهای خارج از مجموعه و
جلب مشارکت خود زنان سرپرست خانوار هستیم.»
مولاوردی درباره
خلأهای قانونی موجود در این رابطه افزود: «طبق قانون، عدم ثبت ازدواج ضمانت
اجرایی دارد و مجازات برای آن تعیین شده است. البته در قانون مدنی ازدواج
اعم از دایم یا موقت (صیغه) است. قانون مدنی به ظرافت از کنار این موضوع
گذشته و موضوع ازدواج موقت را باز نکرده است اما ثبت ازدواج موقت در قانون
حمایت از خانواده در سه مورد الزامی شده؛ در صورتی که بارداری در میان
باشد، دو طرف برای ثبت توافق کنند یا شرط ضمن عقد باشد. با این حال ازدواج
دختران زیر 13 سال سالهاست که مطرح است و بعد از مساله کودک-مادر، حالا
کودک -بیوه دارد جای خود را باز میکند. ما تلاش کردیم قانون مدنی بازنگری
شود اما آنچه در حال حاضر میشود گفت این است که هر چند از نظر قانونی سن
13 سال تمام دختران و 15 سال تمام پسران سن ازدواج باشد، این ازدواجها
بهدلیل نداشتن شرایط عقد یعنی رضایت دو طرف مورد نقد است و حمل به
صحتکردن آنها جای سوال دارد.»