رضیه عباسی متولد ۱۳۵۴ و رکوردار اهدای خون در بین زنان کردستانی است که نخستین بار در سال ۱۳۷۳ اقدام به اهدای خون کرد و تاکنون ۶۷ بار اهدای خون سالم را به ثبت رسانده است.او رکورداراهدای پلاکت در بین بانوان کردستانی نیز هست و برای شانزدهمین بار در صف اهدای پلاکت قرار گرفته است
شفاآنلاین>سلامت> یک بانوی کردستانی تاکنون توانسته با اهدای مستمر خون، جان تعداد زیادی از بیماران را نجات دهد.
به گزارش شفاآنلاین، رضیه عباسی متولد ۱۳۵۴ و رکوردار اهدای خون در بین زنان کردستانی است که نخستین بار در سال ۱۳۷۳ اقدام به اهدای خون کرد و تاکنون ۶۷ بار اهدای خون سالم را به ثبت رسانده است.او رکورداراهدای پلاکت در بین بانوان کردستانی نیز هست و برای شانزدهمین بار در صف اهدای پلاکت قرار گرفته است.او رکوردار اهدای پلاکت در بین زنان کردستانی نیز هست و برای شانزدهمین بار در صف اهدای پلاکت قرار گرفته است.عباسی چهره ای شاخص در بین جمعیت زنان استان کردستان است، نتیجه ۸۳ بار مراجعه او به مرکز انتقال خون سنندج اهدای ۵۲ واحد خون کامل و ۱۵ واحد پلاکت به شیوه آفرزیس بود و بر همین اساس لقب زن رکوردار اهدای خون(Blood donation) در کردستان را از آن خود کرده است.او که به تازگی چهل و سومین سالروز تولدش را پشت سر گذاشته است، با به یاد آوردن ساختمان هایی که انتقال خون کردستان در دهه ۷۰ در آنها مستقر بود، می گوید: تابلوی مرکز انتقال خون را که می دیدم حس خوبی در من ایجاد می شد و به یاد دارم که یک بار نیز به آنجا مراجعه کردم اما به دلیل سن کم (۱۶ سال) و اینکه هیچ مدرک شناسایی با خود به همراه نداشتم اجازه اهدای خون به من داده نشد و با دریافت چند عدد بروشور که توضیحات اهدای خون در آن درج شده بود، مرکز را ترک کردم.عباسی با بیان اینکه رسانه های آن زمان پر تعداد و متنوع نبودند، ادامه می دهد: تبلیغات گسترده از اهدای خون را در سطح شهر ندیده بودم اما گاهی در محافلی با حضور افرادی از مجموعه های بهداشت و درمان از اهدای خون و ضرورت آن نیز صحبت می شد و یا خاطراتی از دوران جنگ و پیشقدم بودن زنان کردستانی برای نجات جان مصدومین بازگو می کردند که مرا به خود جلب می کرد.تجربه شیرین اولین اهدای خون و استمرار آنعباسی در بهمن ۷۳ برای اولین بار به جمع اهداکنندگان خون پیوست، او این تجربه را اینگونه بیان می کند با اطلاعاتی که از مطالعه بروشورها دریافت کرده بودم می دانستم که اهدای خون کار دشواری نیست و از پس آن بر خواهم آمد.در آن زمان به کسی اطلاع ندادم که می خواهم خون اهدا کنم چون نمی دانستم که واکنش اعضای خانواده ام چه خواهد بود، هر چند که بعدها با موافقت و تشویق شان نیز رو به رو شدم.او با بیان اینکه آمار مراجعات ثبت شده اش به مرکز انتقال خون به عدد ۸۳ رسیده است، می گوید: در دهه های ۷۰ و ۸۰ سالانه بیش از سه بار برای اهدای خون مراجعه می کردم اما زنان تنها سه بار در سال اجازه اهدای خون کامل را به شیوه معمول دارند و در نتیجه تا سر رسید تاریخ بعدی اهدای خون از انجام این کار معاف هستند.عباسی ادامه می دهد: قلبا تمایل داشتم که تا سر حد توان جسمی با اهدای خون بیماران نیازمند را یاری کنم اما استانداردهایی جهانی برای سقف اهدای خون زنان وجود داشت که موجب شد در طول این سال ها بتوانم تنها ۵۲ بار اهدای خون داشته باشم.سالانه می توان ۲۴ بار پلاکت اهدا کرددر بهمن ماه سال ۹۵ در هنگام اهدای خون از طریق مسئول بخش آفرزیس انتقال خون متوجه شدم که بیماری نیازمند تزریق پلاکت خون است و روش دیگری نیز برای اهدای بخشی از خون وجود دارد که از این طریق سقف سالانه اهدای خون که همیشه برای من مانعی تلقی می شد، تغییر پیدا می کند.عباسی یادآور شد: نخستین تجربه اهدای پلاکت برایم دلچسپ بود و بعدا متوجه شدم که پلاکت اهدایی به نوجوانی اهدا شده که مبتلا به سرطان خون بود و خوشبختانه نجات بخش بود و به روند درمان (cure)و بازیابی سلامتیش اش کمک کرده است.وی با بیان اینکه محدودیت اهدای خون هر چهار ماه یکبار برای خانم ها در اهدای پلاکت به شیوه آفرزیس وجود ندارد، گفت: بسیاری از خانم های مجرد یا آنان که سابقه بارداری ندارند از این موضوع اطلاع ندارند که می توانند هچون آقایان سالانه ۲۴ بار اقدام به اهدای پلاکت کنند و با روشی متفاوت و با تاثیری دو چندان بیمارانی که عمدتا بیماران صعب العلاج هستند را یاری دهند.رضیه عباسی از اهدای ۱۵ بار پلاکت در طول ۱۸ ماه گذشته خبر می دهد و می گوید: مدت زمان اهدای پلاکت طولانی تر از اهدای معمولی است اما در هر بار اهدای پلاکت می توان به اندازه ۸ - ۶ واحد اهدای خون معمولی پلاکت جمع آوری کرد و به بیمارانی که غالبا در بخش سرطان شناسی بستری هستند کمک کرد.کارکنان انتقال خون نماد نوعدوستی و مهربانی هستندرضیه عباسی با بیان اینکه ۲۴ سال است که با مجموعه انتقال خون کردستان در ارتباط است، گفت: از سال هایی نخستین افتتاح ساختمان فعلی انتقال خون، در همه فصول و حتی ایام تعطیلات با مجموعه انتقال خون همراه بوده و کارکنان انتقال خون نیز همیشه همدل با من بوده و پذیرایی گرمی از من داشته اند.وی با بیان اینکه برخی از کارکنان قدیمی مجموعه بازنشسته شده اند اما گاهی که مرا می بینند سلام و احوالپرسی گرمی داریم، یادآور می شود: هیچ چیز مثل روی گشاده و سیرت نیکوی کارشناسان انتقال خون نمی تواند یک اهدا کننده را جذب و یا او را تبدیل به اهدا کننده مستمر کند.بیماری پدرم انگیزه ام برای اهدای خون را افزایش داده استعباسی در باره بیماری پدرش گفت: پدرم سال هاست که از خدمات دیالیز مراکز درمانی استفاده می کند و هر گاه همراه با او برای دیالیز مراجعه می کنم، از همراهان بیماران پیوند کلیه یا آنان که در حال دیالیزند می شنوم که بیمارشان طی اعمال جراحی نیازمند خون بوده و از طرفی توسط انتقال خون نیز اعلام می شود که اهدای خون مستمر برای درمان بسیاری از بیماران ضروری است.عباسی تاکید می کند: تنها افرادی می توانند بیماران را به خوبی درک کنند که تجربه بیماری خود و یا عزیزترین افراد زندگی شان را داشته باشند و من چنین تجربه ای دارم و به همین دلیل مشتاقانه برای کاستن دردی از بیماران پیشقدم می شوم.جذب اهدا کنندگان جدید ساده نیستاو با بیان اینکه آستین همت را برای جذب افراد بیشتر به اهدای خون بالا زده است، ادامه می دهد: جذب اهدا کنندگان بار اول به اهدای خون کار ساده ای نیست، افراد باید به درستی آموزش دریافت کنند و از سالم ترین اقشار جامعه انتخاب شوند تا حضورشان نتیجه بخش باشد.عباسی تلاش برای جذب بانوان در این عرصه را دشوارتر می داند و می گوید: روش هایی که تاکنون برای جذب اهداکنندگان زن استفاده شده باید متحول شود و با ادبیاتی جدید سعی کرد بانوان جوان جامعه را به این کار انسان دوستانه ترغیب و باورهای نادرست آنان را تصحیح کرد.فرقی ندارد که خونم در رگ کدام بیمار جاری می شودعباسی گفت: تزریق خون معمولا آخرین راهکار پزشکان برای نجات جان بیماران است؛ بنابراین بیماران دریافت کننده خون چشم امید به اهدای خون سالم همنوعانشان بسته و هیچ چیز انساندوستانه تری از نجات جان ناامید ترین انسان ها نیست.وی با بیان اینکه تفاوتی برایش ندارد که خون اهدایی اش به چه کسی تزریق شود، تاکید کرد: اهدای خون هدیه ای در راه ترویج انسانیت و نوعدوستی است و هیچ فرقی نمی کند این هدیه را کدام انسان دریافت می کند و مهم این است که این هدیه توسط بیمار دریافت شود و لبخندی بر لبان او و خانواده اش بنشیند.