شوربختانه این سروده زیبای قیصر امینپور زیر سایه خشونتی قرار گرفت که در مدارس ما جریان داشت؛ مدرسههایی که با وجود تمام تلاش معلمان زحمتکش جایی برای آرامش و آموزش راه زندگی درست برایمان نبود
شفاآنلاین>سلامت> هنوز از شنیدن و یادآوری این سرود در تلویزیون، دلم هری پایین میریزد و در آن رخت اضطراب میشویند. باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازیهای راه مدرسه
بوی ماه مهر، ماهِ مهربان
بوی خورشید پگاهِ مدرسه
شوربختانه این سروده زیبای قیصر امینپور زیر سایه خشونتی قرار گرفت که در مدارس ما جریان داشت؛ مدرسههایی که با وجود تمام تلاش معلمان زحمتکش جایی برای آرامش و آموزش راه زندگی درست برایمان نبود. محیط پادگانی، تفتیش بدنی هنگام ورود، گشتن کیفهای دانشآموزان در زنگهای تفریح، اجیر کردن خبرکش از میان دانشآموزان با روحیهی ضعیف برای خبر دادن چیزهای کوچکی مثل خوردن بستنی(Ice cream)، رفتن به کلوپ فوتبالدستی و پینگ پنگ، سینما و ... که اصلا محل رخ دادنش بیرون مدرسه بود، تنبیهات بدنی قرون وسطایی، دخالت در سادهترین پوششهای آن زمان - در حد بند و تعداد چسبهای کفش دانشآموزان، ممنوع بودن جوراب رنگ سفید برای دختران ...- و... بهعلاوه مصائب متعدد مختص مدارس دخترانه از مدارس، محیطی ترسناک ساخته بود.
شاید امروز «کودکآزاری» برای شرایطی چنان، تعبیری مناسب باشد. آزار و خشونتی که شاید هیچیک از اولیای مدرسه یا والدین در آن مستقیما مقصر نبود و این خشونت (Violence)غیرلازم به صورت ساختاری اعمال میشد. بدین معنی که مدیریت آموزش و پرورش، ساختاری برای آموزش طراحی کرده بود که چنین خشونتهایی بدون اینکه قاعده هرم آموزش و پرورش در آن نقشی داشته باشند، اجتنابناپذیر مینمود.
معلمین اکثرا زحمتکش و دلسوز بدون داشتن اختیاری برای تغییر، مجبور به ادامه بودند و گرنه به عنوان آموزگارانی کار نابلد و بیعرضه شناخته و توبیخ میشدند و معدود کسانی که اعتراض میکردند، در برابر این طوفان خشونت تاب نمیآوردند و یا تنها قادر به ایجاد تغییرات کوچک- و البته ارزشمند- در سطح بسیار محدود چهاردیواری کلاس خود بودند.
امروز هیچ راهی برای تخمین میزان کودکآزاری ساختاری آن دوران و آسیبهای روحی و تخریب اعتماد بهنفس دانش آموزان در آن زمان و عواقب گاه غیرقابل برگشت آن و ضربههای اجباری وارد آمده به منش معلمان دلسوز آن دوره وجود ندارد. اما راس هرم آموزش و پرورش بیتجربه آن زمان به دلیل عدم استفاده از نیروهای متخصص برای طراحی آموزش، یک پاسخگویی در برابر وجدان خود و یک عذرخواهی بسیار بزرگ- هر چند بیاثر- صرفا برای تشفی خاطر از دانشآموزان و معلمان آن دوره، به آنان بدهکار است.
طلب بخشایشی که تا کنون انجام نشده است اما وظیفه را از مسئولان وقت آموزش و پرورش ساقط نمیکند.بابک خطی؛ طبیب کودکان/سپید