بعضی از پزشکان در سالهای اخیر برای آنکه درآمدهای خود را از چشم ماموران مالیاتی پنهان کنند، از بیماران وجه نقد دریافت کرده و یا از کارتخوانهایی تحت نام دیگران استفاده میکنند
شفاآنلاین>سلامت> در روزهای گذشته و در سالمرگ ناراحتکننده عباس کیارستمی، پزشکان دوباره به بحثهای شبکه مجازی بازگشتند و اینبار بهانه بحثها نبود کارتخوان در مطب برخی پزشکان بود.
بعضی از پزشکان در سالهای اخیر برای آنکه درآمدهای خود را از چشم ماموران مالیاتی پنهان کنند، از بیماران وجه نقد دریافت کرده و یا از کارتخوانهایی تحت نام دیگران استفاده میکنند. البته به بیان مسئولان وزارت بهداشت(Health)، اجباری برای اینکار وجود ندارد و این مساله به سلیقه و البته انصاف پزشکان مربوط است که برای سادگی کار مراجعان و مودیان مالیاتی دریافتیهایشان را به صورت شفاف در اختیار مراجع ذیصلاح قرار دهند.
در رابطه با اهمیت پرداخت مالیات در کشورهای دمکراتیک و ترقیخواه سخن بسیار گفته شده است و در برخی از کشورها فرار مالیاتی جرم عمومی فرض و برای آن مجازات زندان در نظر گرفته شده است. مالیات ستون اصلی درآمدهای دولت و تامین کننده نیازهای اساسی آن است. پرداخت مالیات یک وظیفه شهروندی و مشارکت فرد در زمینه تامین رفاه همگانی است. فرض اساسی در این کشورها این است که هرکس از جامعه بهره بیشتری می برد و از منافع بالاتری برخوردار است، در قبال جامعه خود مسوول است و باید در گرداندن امور به نهادهای عمومی کمک برساند. مالیاتی که از این طریق به دست میآید، صرف آموزش و پرورش همگانی، بهداشت و سلامت عمومی و فراهم آوردن زیرساختهای ضروری یک جامعه همچون حمل و نقل و آب و برق شده و در مواردی که نمایندگان آن جامعه صلاح میدانند چون کمک به اقشار فرودست و یا قربانیان بلایای طبیعی صرف شود.
البته مالیات جنبه دیگری نیز دارد که ضروری است به آن پرداخته شود. دولتها در برابر شهروندان موظف به پاسخگویی هستند و باید نهایت شفافیت را در زمینه مسایل مالی رعایت کنند. در بسیاری از کشورهای همانگونه که ندادن مالیات جرم انگاشته میشود، حیف و میل درآمدهای عمومی نیز یک یک جرم غیرقابل بخشش فرض شده و میتواند سیاستمدار خاطی را به طور کل از دایره سیاست اخراج کند. ما در خبرها میشنویم که یک سیاستمدار بلندمرتبه (در حد رییسجمهور) به خاطر آنکه مالیات بخشی از درآمد خود را نداده است و یا بخشی از درآمدهای خود را به بهشتهای فرار مالیاتی برده است، مجبور به پاسخگویی و حتی استعفا میشود.
نهادهای عمومی نیز در رابطه با هزینههای خود (که از مالیات مردم تامین میشود) باید نهایت شفافیت را به کار ببندند و نمایندگان مردم نیز باید بر تخصیص منابع نظارت کنند. اینکه فرض کنیم همه منابع به عقلانیترین وجهی توزیع شود و منفعت طلبی و گروهگرایی و قومطلبی در آن نقشی نداشته باشد، البته که سادهدلی است؛ اما در دمکراسیهای بزرگ دنیا (چون کشورهای شمال اروپا) به علت نظارت مطبوعات مستقل و روشنفکران مردمی این وضعیت به حداقل خود رسیده است. نقش مطبوعات آزاد در به چالش کشیدن سیاستمدران و صاحبان قدرت باعث شده که دولتمردان این ستون چهارم دمکراسی را یا ساکت بخواهند یا در به سکوت کشاندن آنها تلاش کنند.
در ایران به وارون، صاحبان مقام عموما در شمایل اپوزیسیون و رسانههای مستقل ظاهر میشوند و به عنوان مثال از مالیات ندادن پزشکان انتقاد میکنند. در اینکه پزشکان (چون دیگر اقشار) باید مالیات بپردازند و در گرداندن امور مشارکت کنند شکی نیست، اما آیا دولت نیز این شفافیت را در تخصیص منابع به کار میبندند؟ آیا معلوم است مالیاتی که از مردم (و پزشکان) گرفته میشود در چه راستایی هزینه میشود؟ آیا با پرداخت مالیات بار آموزش و پرورش کودکان، سلامت فردی و جمعی، حمل و نقل و تغذیه از روی دوش مردم (و پزشکان) برداشته میشود؟ آیا این مالیاتها برای رفع آلودگیهای محیط زیستی و حل مشکلات اقشار فرودست به کار گرفته میشود؟ کدام نهادها و سازمانها این منابع را مصرف(Consumption) میکنند و چه بازدهی برای مردم (و پزشکان) دارند؟
علاوه بر اینها مسئولان وزارت بهداشت که خود را در مقام اپوزیسیون میبینند نیز باید شفافیت پیشه کنند. به عنوان مثال وزیر بهداشت و درمان باید در رابطه با چگونگی جمعآوری ثروت خود توضیح دهد و کالا معلوم کند که یک فارغالتحصیل سال 1365 چگونه این ثروت را گرد آورده است. نکته مهم دیگر شفافیت در قبال تصمیمات این وزارتخانه است. همه میدانیم که تصمیمات دولت در زمینه ارائه مجوز و تعیین تعرفه به نفع و ضرر گروههای خاصی میانجامد (مثلا بالا رفتن k جراحی و پایین آمدن k بیهوشی یا ممنوعیت واردات یک داروی خاص.) این مساله باید شفاف شود که در سطوح تصمیمگیری وزارتخانه چه افرادی منتفع میشوند؟ آیا این انتفاع در حال حاضر رخ میدهد یا حتی تاثیر آن در سالهای بعد نیز باقی خواهد ماند؟
خلاصه آنکه مسئولان وزارتخانه با مواضعی که به درستی در قبال پرداخت مالیات از سوی پزشکان گرفتهاند، راهی را باز کردهاند که میتواند به شفافیت و پاسخگویی بیشتر بینجامد. از یک سو راههای مصرف مالیات شفاف شود تا پزشکان تشویق شوند در این امر مشارکت کنند و از طرف دیگر سطوح بالای وزاتخانه نیز در شفاف کردن تصمیمات خود و البته تخصیص منابع بکوشند و در برابر تصمیمهایی که میگیرند، پاسخگو و مسئول باشند.
حق این است که زمان را باید دریافت که در برابر آن پاسخگوییم... مزدک دانشور، پزشک و انسان شناس پزشکی/ سپید