بی تردید در کنار رفاه و آسایش و جاذبهها و هیجانهایی که فناوری اطلاعات برای بشر به ارمغان آورده، تغییرهایی در سبک زندگی انسان نیز ایجاد شده که گاهی مسایل فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و... را نیز نشانه گرفته است
شفا آنلاین>اجتماعی>امروزه کامپیوتر، اینترنت، تلفن همراه و بسیاری دیگر از ابزارهای بی شمار فناوری اطلاعات به میزان گستردهای در همه ابعاد زندگی روزمره و جامعه از رفاهی گرفته تا تجاری ریشه دوانیده است.
به گزارش شفا آنلاین:دستاوردهای ناشی از این فناوری ها در هزاره سوم آنچنان با زندگی مردم عجین شده كه روی گردانی و بی توجهی به آن، اختلالی عظیم در جامعه و رفاه و آسایش مردم به وجود می آورد.بی تردید در کنار رفاه و آسایش و جاذبهها و هیجانهایی که فناوری اطلاعات برای بشر به ارمغان آورده، تغییرهایی در سبک زندگی انسان نیز ایجاد شده که گاهی مسایل فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و... را نیز نشانه گرفته است.
گسست میان نسلى، تغییر در هویت و ارزشهای جامعه <
Community values>و هجوم بی رویه برخی افكار مربوط به دیدگاه و فرهنگ خاص، مصرفگرایی افراطی، ترویج مادیگرایی و کمرنگ شدن معنویت در خانواده، تغییر شیوه سپری کردن اوقات فراغت، منزوی شدن كودكان به دلیل كمبود فضاهای تفریحی و آموزشی در منزل و روی آوردن به بازیهای كامپیوتری، دگرگونی در زبان و ادب فارسی و ایجاد رسم الخط ساختگی، ارجاع دهی کاذب و ...، اثر منفی بر امنیت اجتماعی با کمرنگ شدن باورهای مذهبی، از خود بیگانگی و روابط تعریف نشده بین افراد، افزایش جرایم اینترنتی مانند انتشار اخبار کذب، ارسال مطالب، تصاویر و فیلمهای مستهجن، آموزش و تبلیغ تروریسم، هتک حرمت افراد، استفاده از فضای متعلق به دیگران، ارسال پیامهای مخرب، اخلال در دسترسی به دیگران، نقض حق مالکیت، هک و ویروسی کردن سایتها و اجازه ورود به حریم خصوصی افراد از طریق ایمیلها از جمله آسیب های فناوری اطلاعات محسوب می شوند.
در این بین فناوری های نوین تاثیر زیادی بر سبک زندگی متولدان دو دهه اخیر داشته است. دکتر سیما فردوسی، دکترای روان شناس بالینی و عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی در این خصوص گفت: جهان امروز به دو گروه یا قشر از آدم ها تقسیم بندی می شوند. گروه اول، بومیان دیجیتالی نام دارد. کودکان، نوجوانان و جوانان در این گروه جای دارند؛ از آنجایی که این افراد در عصر دیجیتالی متولد شده اند نام آنها را بومی های دیجیتالی گذاشته اند. گروه دوم مربوط به مهاجران دیجیتالی است. این گروه مطلق به والدین (افرادی که از عصر دیگری وارد این دنیا شده اند) است.
این عضو سازمان نظام روان شناسی افزود: هرچند هم اکنون تکنولوژی پیشرفت خیلی زیادی کرده، سرعت اطلاع رسانی افزایش یافته و سبک زندگی مردم را تغییر داده است و خیلی از کارها به وسیله ابزارها انجام می شود و دیگر نیاز به صرف وقت و زمان نیست اما در کنار تمام این راحتی ها، مزایا، استرس ها و نگرانی ها و آسیب های روانی -اجتماعی زیادی نیز به وجود آمده است. جامعه ما نیز از این بعد تحت تاثیر این مسایل قرار گرفته و از این قاعده مستثنی نیست.
این مدرس آموزش خانواده در سازمان آموزش و پرورش اظهار کرد: متاسفانه نسل های جوان ما امروز دیگر حوصله گفت و گو و حرف زدن با والدینشان را ندارند. اگر با آنها صحبت کنید، پاسخ های بسیار کوتاهی دریافت می کنید. حتی در بسیاری از مواقع هم اصلا جواب نمی دهند. خودشان هم ادعا می کنند که اصلا حوصله حرف زدن ندارند. بیشتر آنها به سمت نوشتاری تا گویایی پیش می روند. اغلب کم صحبت می کنند. شنوندههای خوبی نیستند. عملکرد مغز آنها در حال تغییر است. مغز کودکان، نوجوانان و جوانان نیاز به محرک های بسیار قوی برای برانگیختگی و هیجان دارد.
فردوسی به رنگ باختن سنت زیبای صله رحم با گسترش زندگی شهری در عصر دیجیتالی اشاره کرد و گفت: خانواده ها در وهله اول وظیفه دارند که این سنت و آداب و رسوم ایرانی را زنده نگه دارند و به فرزندانشان چگونگی انجام این آیین را یاد بدهند. همچنین مساله صله رحم و بازدید از اقوام و خویشاوندان از نظر دینی نیز تاکید و توصیه فراوانی شده است. این دید و بازدیدها معنا دار است. از لحاظ روانشناسی، وجود ارتباطات اجتماعی به خصوص برپایی این مراسم ها و سنت ها باعث شادی و نشاط و حفظ این آیین ها می شود و در رشد اجتماعی فرزندان نیز تاثیر به سزایی دارد زیرا کودکان باید این رفتارهای اجتماعی را در این مناسبت ها و دید و بازدیدها یاد بگیرند.
وی گفت: خانواده ها باید دید و بازدید اقوام و خویشان مخصوصا پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، خاله، دایی، عمو و عمه و بزرگتران خانواده را جزو وظایف خودشان بدانند و به دوستان و آشنایانشان سر بزنند. کودکان به والدینشان نگاه و از آنها الگو برداری می کنند. اگر والدین آنها بگویند ما حوصله دید و بازدید نداریم و خسته هستیم، ناخودآگاه این مسایل در ذهن فرزندان شان نقش می بندد از اینرو خانواده ها باید در حفظ آداب و رسوم و سنن ملی و مذهبی خودشان خیلی کوشا باشند و در امر رشد و پرورش مسایل اجتماعی و اخلاقی بدین گونه عمل کنند.
آورده فناوریهای نوین بیش از تبعات آن است
دکتر سهیلا صادقی فسایی، دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و همکارش در این رابطه میگویند:« گسترش و رواج فناوریهای جدید میان نوجوانان به یک پدیده هویتی برای آنها تبدیل میشود. این وسایل عمدتا جنبه سرگرمی برای آنها به همراه میآورد و در مواردی نیز تقویت سواد و مهارت فناورانه حائز اولویت میشود. فناوری هم تبعاتی در روابط اجتماعی و زندگی شخصی به وجود میآورد و هم میتواند بهمنزله یک منبع، سبب ساخت دادن به روابط اجتماعی و خانوادگی شود. همچنین، فناوریهای جدید ممکن است ابزاری برای بازتاب و انعکاس اغراض و نیات کنش نوجوانان باشند. بهعنوانمثال، شبکههای اجتماعی میتوانند نوجوانان خودپسند را از مسئولیتپذیران متمایز کنند. پس، فناوری بهعنوان محرکی برای برونافکنی برخی مقاصد عمل میکند؛ درعینحال، انگیزه کنش نیز بهحساب میآید».
این محققان میافزایند:«نگاهی به سنخشناسی قدرتهای فرزندان نشان میدهد که آورده فناوریها بیش از تبعات است. مجموعهای از شرایط ممکن است فرزند نوجوان را به شخصیتی اقتدارطلب مبدل سازد. کارکرد پنهان فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی برای آنها، کسب اعتبار اجتماعی است. امتیازاتی مانند بازاجتماعی شدن از طریق برخی بازیها نیز یک امتیاز است. مرز میان دو جنس، خاستگاه طبقاتی فرد و پایگاه اجتماعی والدین بهطور قابلملاحظهای رنگ میبازند. البته بهموازات افزایش سن نوجوانان، قدرت ابعاد گستردهتری مییابد، اما از اهمیت برتریجویانه قدرت و سواد فناورانه فرد در برابر اقتدار نهادی والدین کاسته میشود. بهعبارتدیگر، نوجوانان دارای سن و سال کمتر قدرت محول از فناوری را عاملی قویتر برای تمایزگذاری خود با والدینشان بهحساب میآورند».
به اعتقاد صادقی فسایی و همکارش: «فرزندان نوجوان مجموعهای از قدرتهای وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیرمشروع، لحظهای، نمایشی و کوتاه بُردی را دارند که همواره به سه عامل وابسته هستند:
- درک فرزند از جایگاه فرزندی در خانواده و در قبال والدین خود که حاوی محذورات یا تحفّظات اخلاقی و چشمپوشی از برخی مقدورات است؛
- چگونگی و میزان عملی شدن اقتدار والدین (بهعنوان قدرت مشروع) در خانه که نظارت و محدودیت والدین را به همراه دارد؛
- نوع فناوریهای جدید، سطح مهارت و آگاهی فناورانه فرزند و میزان استفاده از آنها که به مسئله غلبه فناوری بر فرد (دگرکنترلی) یا فرد بر فناوری (خودکنترلی) نیز مرتبط است».
یافتههای این تحقیق، نشان از آن دارد که نوجوانان بهواسطه فناوریهای جدید، به سطوحی از قدرت و نفوذ دست مییابند که میتوان با آگاهی بیشتر، به مدیریت موفق آن پرداخت. ضمنا، این مساله اجتماعی میتواند برای پژوهشهای جامعهشناسی و مددکاری اجتماعی چشماندازهای مطالعاتی جدیدی را به همراه داشته باشد.سینا پرس
گزارش: فرزانه صدقی