متاسفانه با گسترش فضای مجازی، بسیاری از شایعات در قالب خبر به مخاطبان انتقال مییابد و برخی از آنها به سرعت در گستره جغرافیایی ایران و جهان توسعه مییابد و تازه بعد از چند ساعت و بعضا چند روز معلوم میشود آن مطلب از اساس دروغ و زاییده ذهن برخی از افراد بوده است
شفا آنلاین>اجتماعی>سواد از نظر عرف گفتمان، یعنی توانایی خواندن و نوشتن اما امروزه با توجه به گسترش دامنه درک و منطق علمی، سواد به شعبههای مختلفی از جمله سواد رسانهای و مجازی نیز تقسیم شده است. سواد رسانهای توانایی دسترسی به اخبار و مطالب واقعی از میان صدها مطلب در رسانههای مکتوب است و سواد مجازی یعنی توانایی استفاده از اینترنت و فضای مجازی<Cyberspace> و تشخیص راست و دروغ از آن.
متاسفانه با گسترش فضای مجازی، بسیاری از شایعات در قالب خبر به مخاطبان انتقال مییابد و برخی از آنها به سرعت در گستره جغرافیایی ایران و جهان توسعه مییابد و تازه بعد از چند ساعت و بعضا چند روز معلوم میشود آن مطلب از اساس دروغ و زاییده ذهن برخی از افراد بوده است.در چنین شرایطی، نقش و جایگاه علمی و فرهنگی افراد، تاثیر بسزایی در انتقال و نقل مطلب دارد. بنابراین چهرههای علمی و فرهنگی و اجتماعی باید مراقب مطالب در توییتر یا شبکههای اجتماعی دیگر باشند. چرا که آنها هنوز به درستی نمیدانند که اثر یک مطلب در فضای مجازی بسیار نافذتر و عمیقتر از یک مقاله در رسانههای نوشتاری است. متاسفانه برخی افراد فکر میکنند حرف یا نظر آنها بیاثر است. در حالی که امروزه افراد معمولی نیز در نقل و انتقال و توسعه برخی مطالب نقش زیادی دارند.
بنابراین اینکه امروز توییتر به وسیله گفتمان تبدیل شده است، بدین معناست که شبکههای مجازی و اجتماعی توانستهاند جایگاه خوبی برای خود در افکار عمومی مخصوصا در بین جوانان، دانشجویان و دانشپژوهان و فرهیختگان ایجاد کنند. گرچه برخی از این شبکهها به شکل قانونی در کشور ما قابل استفاده نیستند، ولی استفاده بسیاری از مسئولان از این شبکههای مجازی مانند توییتر، آن را به یک تریبون فرهنگی و سیاسی تبدیل کرده است. بنابراین لازم میدانم از نگاه رفتارشناسی تاکید کنم که بیان کردن مطالب مخصوصا از سوی چهرهها باید با دقتی مضاعف صورت گیرد. چه بسا عکسها و مطالب کذب و شایعهای که ساخته فتوشاپ فکری یا تصویری بوده و توانسته فضای ملتهب جامعه ما را به التهاب بیشتری بکشاند. از طرفی نهادهای متولی به ویژه نهادها و سازمانهای فرهنگی درست به وظایف خود عمل نکرده و نمیکنند چرا که آموزشهای لازم به جامعه داده نمیشود. باید وضعیت قانونی شبکههای مجازی مثل توییتر، فیسبوک و یوتیوب به درستی مشخص شود. اگر این شبکههای مجازی قابل استفاده هستند باید به شکل عمومی وارد جامعه شوند. در غیر این صورت چرا برخی از مسئولان، نمایندگان مجلس و استادان دانشگاه به این شبکه دسترسی دارند اما برای عموم قانونی نیست. مخاطبان نیز برای دسترسی به برخی اطلاعات دست اول و مطالب ناب به اجبار وارد این شبکه و سایر شبکهها میشوند. پس باید تعریف جایگاه قانونی و موارد استفاده از این شبکهها مشخص شود.
در گام بعدی نیز چه اشخاص معمولی و چه افرادی که در سطوح علمیجایگاه قابل توجهی در جامعه دارند باید مواظب گفتمان و مطالب خود باشند. نمیتوان منکر این امر شد که کارشناسان رسانه بویژه روزنامهنگاران و فعالان عرصه فرهنگی به هر روی بیش از دیگران به فضای اخبار و وقایع روز نزدیک هستند و از اعتماد عمومیبیشتری نیز برخوردارند.
در چنین شرایطی حائز اهمیت است که نوع مطالبی که بازنشر کرده یا در حساب شخصی خود منتشر میکنند از نظر صحت و سقم و منبع محتوا با افراد و کاربران عادی جامعه متفاوت بوده و در قبال عملکرد خود در این شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مسئول باشند.
در غیر این صورت اسیر فتوشاپهای ذهنی در فضای مجازی شده و عده زیادی را نیز با خود به اشتباه میاندازند. شاید وقت آن رسیده است که در قبال عملکرد مجازی خود مسئولیت بیشتری رابپذیریم.طبنا
یادداشتی از دکتر مجید ابهری** آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری