کد خبر: ۲۰۲۸۸۱
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۰ - ۲۶ تير ۱۳۹۷ - 2018July 17
تاجر ورشکسته وقتی به میهمانی دوست قدیمی‌اش رفت، نقشه سرقت ازآنجا را طراحی کرد ودست به دزدی طلاها زد.
شفا آنلاین>اجتماعی> تاجر ورشکسته وقتی به میهمانی دوست قدیمی‌اش رفت، نقشه سرقت ازآنجا را طراحی کرد ودست به دزدی طلاها زد.

به گزارش شفا آنلاین:چندی پیش مردی با مراجعه به یکی از دادسراهای تهران از دزد آشنایی که به خانه‌اش دستبرد زده بود، شکایت کرد.

این مرد به بازپرس گفت: من حجره‌ای در بازار دارم و از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستم. هفته پیش همراه خانواده‌ام به مسافرت خارج از کشور رفتم و هنگامی که به خانه‌ام در کامرانیه بازگشتم با تعجب دیدم که همه جا به‌هم ریخته است و هیچ چیز سرجایش نیست. خیلی شوکه شده بودیم. سریع سراغ صندوقچه طلاها و سکه‌هایم رفتم و با تعجب دیدم صندوقچه سرجایش نیست.

وی در ادامه افزود: نمی‌دانم دزد یا دزدان چگونه وارد خانه‌ام شده بودند و چطور به صندوقچه که من آن را به طرزعجیبی پنهان کرده بودم دست یافته‌اند حتی عقل جن هم به آنجا قد نمی‌داد و این مساله در ذهنم است که کسی که صندوقچه را برداشته، شخص آشنایی است.

مرد بازاری گفت: توی صندوقچه‌ام 30 سکه طلا، سرویس طلا و جواهرات همسرم و چند هزار دلار بود که دزدان فقط همان را برداشته‌اند و دست به چیز دیگری همچون ساعت‌های گران‌قیمت، تابلو فرش‌ها و فرش‌های ابریشمی نزده‌اند.

با ادعاهای این مرد بازپرس به تیمی از پلیس ماموریت داد تا برای بررسی ماجرا و یافتن سرنخی از دزدان وارد عمل شوند که به این ترتیب کارآگاهان ابتدا خانه مرد بازاری را تحت تجسس قرار دادند و دریافتند هیچ آسیبی به قفل‌های درو پنجره‌ها نیامده است و دزدان با کلیدی که در اختیار داشتند، وارد خانه شدند و سراغ صندوقچه رفته و برای گمراهی پلیس وسایل خانه را به‌هم ریخته‌اند.

تیم تحقیق در ادامه برای یافتن سرنخی از دزدان دست به تحقیقات ویژه زدند و با اثر برداری از در و کمدها قصد داشتند با یافتن اثر انگشت سرعت بیشتری به روند رسیدگی به پرونده بدهند که نتایج کارشناسان اداره تشخیص هویت در این شاخه از بررسی‌ها نشان داد که دزدان آشنا ردی از خود به‌جا نگذاشته‌اند.

با توجه به اینکه هیچ سرنخی در این باره به‌دست نیامد کارآگاهان مردبازاری را به پلیس آگاهی دعوت کردند و از وی درباره اینکه آیا کسی از جای صندوقچه خبر داشته است، سوالاتی کردند که وی در پاسخ به آنان گفت که فقط یکی از دوستانش که در بازار در همسایگی وی حجره‌ای دارد از جای صندوقچه خبر داشته است.وی در ادامه افزود: محمود چند روز پیش از مسافرت به خانه‌ام آمد و درباره بدهی‌هایش با من حرف زد، وی که چند مدت پیش ورشکسته شده بود از من خواست تا راه حلی برای مشکلش پیدا کنم که من نیز آن شب کلی با وی صحبت کردم و قرار شد پس از آمدن از مسافرت مشکلش را حل کنم. وقتی دوست قدیمی‌ام می‌خواست از خانه‌ام برود به من گفت مواظب وسایل قیمتی‌ام باشم و من گفتم نگران نباش آن‌ها را لابه‌لای لحاف و تشک‌ها گذاشته‌ام.

به این ترتیب کارآگاهان با فرضیه اینکه مرد ورشکسته در دزدی نقش داشته است، وی را تحت نظر گرفتند و پس از چندین روز تعقیب و مراقبت دریافتند وی به تازگی خانه بزرگی در منطقه سعادت آباد اجاره کرده که تجسس‌ها در این رابطه گویای آن بود وی تا چندی پیش به دليل ورشکستگی در یکی از مناطق جنوبی پایتخت زندگی می‌کرده است!

بررسی‌های دیگر نیز نشان می‌داد وی در بازار برخی بدهی‌های خود را پرداخت کرده و کسی نیز نمی‌داند پول‌ها را چگونه به دست آورده است.

به این ترتیب محمود بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت که وی ضمن ادعای بیگناهی به ماموران گفت: من چندین طلب از برخی مشتریانم در شهرهای دیگر داشتم که به تازگی آن‌ها را با بدبختی گرفته‌ام و با این پول‌ها بدهی‌هایم را پرداخت و خانه‌ای نیز در سعادت آباد اجاره کردم.

با ادعای بی‌گناهی محمود کارآگاهان به خانه وی رفتند و در بازرسی آنجا موفق به یافتن چندین انگشتر و سکه طلا شدند که مرد مالباخته با دیدن آن‌ها گفت اموال به‌دست آمده متعلق به وی است.

براین اساس محمود دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و هنگامی که پليس سرنخ‌هایی درباره دزدی از خانه دوستش به‌دست آورد، لب به اعتراف گشود و گفت: من از بدشانسی ورشکسته شدم و اعتبارم را در بازار از دست دادم و دچار مشکلات بسیاری شدم. وقتی به خانه دوستم رفتم تا کمکم کند، فهمیدم وی می‌خواهد به مسافرت برود بنابراین پس از اینکه دریافتم وی پول و طلاهایش را لا‌به‌لای لحاف و تشک‌ها گذاشته وسوسه شدم از خانه‌اش دزدی کنم. بنابراین یک روز پیش از مسافرت‌شان به حجره‌اش رفتم و هنگامی که حواسش نبود دسته کلیدش را برداشتم و سریع از آن یدک ساختم و کلیدها را دوباره سرجای‌شان گذاشتم و هنگامی که مطمئن شدم آنان به مسافرت رفته‌اند با خیال راحت به خانه دوستم رفتم و موفق به یافتن صندوقچه شدم و برای اینکه کسی متوجه دزدی من نشود، وسایل را به‌هم ریختم.

وی در ادامه افزود: با فروش سکه‌ها و طلاها نزدیک به 300 میلیون به‌دست آوردم و ابتدا بدهی‌هایم را دادم و سپس خانه‌ای در شمال غرب تهران اجاره کردم و فکر نمی‌کردم به این زودی همه چیز مشخص شود!

با اعترافات مرد ورشکسته به سرقت از خانه مرد بازاری و تکمیل تحقیقات از سوی پلیس، وی با دستور بازپرس پرونده تا صدور حکم نهایی روانه زندان شد.قانون پلاس

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: