بريد‌‌‌‌ه اي از مطالب حوادث مربوط به د‌‌‌‌هه ٤٠ و ٥٠
این مرد عاشق هر چه سکینه است و تاکنون با 6 سکینه ازدواج کرده و حالا معلوم نیست با کدام سکینه فرار کرده است
شفا آنلاین>اجتماعی>این مرد عاشق هر چه سکینه است و تاکنون با 6 سکینه ازدواج کرده و حالا معلوم نیست با کدام سکینه فرار کرده است
زیارت‌های مرموز
به گزارش شفا آنلاین:خبرنگار حوادث شهری چنین می‌نویسد: هفته گذشته در دادسرا به زن جوانی برخوردم به نام سکینه که 27 سال داشت که درباره مراجعه‌اش به دادسرا از او پرسیدم. او به من گفت: حدود 12 سال پیش مردی به خواستگاری ام آمد. اسم او غلامحسین بود که به زودی به عقد یکدیگر درآمدیم. زندگی مشترك ما در سال‌های اول سرشار از صمیمیت و محبت بود تا اینکه متوجه شدم او پنجشنبه شب‌ها به بهانه زیارت حضرت معصومه از خانه خارج می‌شود. وقتی او را سین جیم کردم قسم خورد که برای زیارت می‌رود.
کشف زن اول
هربار گفتم که مرا هم برای زیارت ببر، می گفت فرصتش نیست یا صلاح نیست و شاید یکی از روزهای وسط هفته تو را به قم ببرم. او بعدها یکی دوبار مرا به قم برد ولی آنقدر رفت و آمدش زیاد شد که به او مشکوک شده بودم. یکی از بستگان را فرستادم تعقیبش که ببیند در قم چه می‌کند که او بعد از بازگشت حقیقت وحشتناکی را برایم فاش کرد. او گفت که غلامحسین در قم زنی دارد به اسم سکینه.
کشف زن دوم
غلامحسین که از قم برگشت موضوع را با او در میان گذاشتم اما او مرا کتک زد و گفت: چکار کنم! از سکینه زن اولم ناراحت بودم با تو سکینه ازدواج کردم شاید سکینه دوم مرا خوشبخت کند. چند روز بعد رفتم به دیدن زن اول غلامحسین. خودم را به او معرفی کردم و گفتم من زن دوم غلامحسین هستم و اسم من هم سکینه است. زن اول غلامحسین در حالی که به شدت ناراحت شده بود، گفت: خانم بدبختانه من زن دوم غلامحسین هستم و تو هم زن سومش هستی چون حضرت آقا عاشق هر چه سکینه است و قبل از تو و من با یک سکينه دیگر ازدواج کرده است.
کشف زن چهارم و پنجم وششم
زیارت‌های مرموز
به گزارش شفا آنلاین:خبرنگار حوادث شهری چنین می‌نویسد: هفته گذشته در دادسرا به زن جوانی برخوردم به نام سکینه که 27 سال داشت که درباره مراجعه‌اش به دادسرا از او پرسیدم. او به من گفت: حدود 12 سال پیش مردی به خواستگاری ام آمد. اسم او غلامحسین بود که به زودی به عقد یکدیگر درآمدیم. زندگی مشترك ما در سال‌های اول سرشار از صمیمیت و محبت بود تا اینکه متوجه شدم او پنجشنبه شب‌ها به بهانه زیارت حضرت معصومه از خانه خارج می‌شود. وقتی او را سین جیم کردم قسم خورد که برای زیارت می‌رود.
کشف زن اول
هربار گفتم که مرا هم برای زیارت ببر، می گفت فرصتش نیست یا صلاح نیست و شاید یکی از روزهای وسط هفته تو را به قم ببرم. او بعدها یکی دوبار مرا به قم برد ولی آنقدر رفت و آمدش زیاد شد که به او مشکوک شده بودم. یکی از بستگان را فرستادم تعقیبش که ببیند در قم چه می‌کند که او بعد از بازگشت حقیقت وحشتناکی را برایم فاش کرد. او گفت که غلامحسین در قم زنی دارد به اسم سکینه.
کشف زن دوم
غلامحسین که از قم برگشت موضوع را با او در میان گذاشتم اما او مرا کتک زد و گفت: چکار کنم! از سکینه زن اولم ناراحت بودم با تو سکینه ازدواج کردم شاید سکینه دوم مرا خوشبخت کند. چند روز بعد رفتم به دیدن زن اول غلامحسین. خودم را به او معرفی کردم و گفتم من زن دوم غلامحسین هستم و اسم من هم سکینه است. زن اول غلامحسین در حالی که به شدت ناراحت شده بود، گفت: خانم بدبختانه من زن دوم غلامحسین هستم و تو هم زن سومش هستی چون حضرت آقا عاشق هر چه سکینه است و قبل از تو و من با یک سکينه دیگر ازدواج کرده است.
کشف زن چهارم و پنجم وششم
به تهران برگشتم و واقعیت موجود را ناچار پذیرفتم تا پس از مدتی که خبر دادند غلامحسین یک سکینه دیگر را به عقد خود درآورده است. به ناچار از او طلاق گرفتم ولی او دست بردار نبود و دوباره به من رجوع کرد. باز مدتی گذشت و خبردار شدم که غلامحسین تاکنون 6 زن گرفته که همگی اسم‌شان سکینه است که سه تای‌شان را عقد کرده و بقیه را طلاق داده است. حالا هم مدتی است که مرا بدون خرجی گذاشته و معلوم نیست با کدام سکینه فرار کرده است.قانون پلاس
نظرشما
آخرین اخبار