» عمومی
تحقیقات جدید نشان می‌دهد که میان تصمیمات نرخ بهره بانک مرکزی و سلامت روان افراد رابطه مستقیم وجود دارد
شفا آنلاین>اجتماعی>تصمیمات و سیاست‌های بانک‌های مرکزی در کشورهای غربی، پیامدهای روانی به دنبال دارد.
به گزارش شفا آنلاین، تحقیقات جدید نشان می‌دهد که میان تصمیمات نرخ بهره بانک مرکزی و سلامت روان(mental health) افراد رابطه مستقیم وجود دارد.
در اقتصاد، نرخ بهره با نرخ تورم رابطه مستقیم دارد؛ تصمیم بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره نشان دهنده افزایش نرخ تورم است اما این موضوع در کشورهای غربی، پیامدهای روانی نیز به دنبال دارد.
بخش زیادی از مردم، وضعیت ثابت و مشخصی ندارند در نتیجه افزایش نرخ بهره در کشورهای غربی سبب می‌شود تا مردم در بازپرداخت بدهی‌های خود به بانک با مشکل روبرو شوند، همین موضوع ناراحتی‌های روانی را در آنها افزایش می‌دهد.
در یکی از تحقیقات منتشر شده در مجله اختلالات عاطفی، محققان بررسی کردند که چگونه تغییرات نرخ بهره در انگلستان در طی سال‌های 1995 تا 2008 بر سلامت روان مردم این کشور اثر گذاشته است؟ این تحقیقات نشان داد با هر 1درصد افزایش نرخ بهره، مشکلات روانی 2.6درصد نیز افزایش داشته است.
شکی نیست که بدهی زیاد بر سلامت روان افراد تاثیر بدی دارد اما برای اولین بار است که یک مطالعه نشان می‌دهد بین تصمیمات تعیین نرخ بهره توسط بانک مرکزی(central bank) و سلامت روان رابطه مستقیمی وجود دارد.
آیا بانک‌های مرکزی در تصمیم‌گیری برای تعیین نرخ بهره باید به تاثیرات آن بر سلامت روان جامعه توجه داشته باشند؟
در اقتصاد، نرخ بهره با نرخ تورم رابطه مستقیم دارد؛ تصمیم بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره نشان دهنده افزایش نرخ تورم است اما این موضوع در کشورهای غربی، پیامدهای روانی نیز به دنبال دارد.
بخش زیادی از مردم، وضعیت ثابت و مشخصی ندارند در نتیجه افزایش نرخ بهره در کشورهای غربی سبب می‌شود تا مردم در بازپرداخت بدهی‌های خود به بانک با مشکل روبرو شوند، همین موضوع ناراحتی‌های روانی را در آنها افزایش می‌دهد.
در یکی از تحقیقات منتشر شده در مجله اختلالات عاطفی، محققان بررسی کردند که چگونه تغییرات نرخ بهره در انگلستان در طی سال‌های 1995 تا 2008 بر سلامت روان مردم این کشور اثر گذاشته است؟ این تحقیقات نشان داد با هر 1درصد افزایش نرخ بهره، مشکلات روانی 2.6درصد نیز افزایش داشته است.
شکی نیست که بدهی زیاد بر سلامت روان افراد تاثیر بدی دارد اما برای اولین بار است که یک مطالعه نشان می‌دهد بین تصمیمات تعیین نرخ بهره توسط بانک مرکزی(central bank) و سلامت روان رابطه مستقیمی وجود دارد.
آیا بانک‌های مرکزی در تصمیم‌گیری برای تعیین نرخ بهره باید به تاثیرات آن بر سلامت روان جامعه توجه داشته باشند؟
در کشورهای غربی بعضی اهداف اقتصادی مانند رشد اقتصادی و تورم ارتباط چندانی با سلامت روان جامعه ندارند.
با توجه به سیاست پولی، برخی معتقدند که بیکاری نسبت به تورم تاثیر بدتری بر سلامت روان افراد می‌گذارد، بنابراین در بحث سیاست‌ها و اهداف اقتصادی کاهش بیکاری باید نسبت به حفظ ثبات قیمت ارجحیت داشته باشد.
علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که رشد درآمد، در مقایسه با عوامل دیگر، مانند سلامت، روابط و شخصیت، تاثیرات محدودتری بر سلامتی دارد و جلوگیری از زیان‌های درآمدی نسبت به کسب درآمد بیشتر مسئله مهم‌تری است.
اما بانک مرکزی بریتانیا صرفا اهداف اقتصادی را دنبال می‌کند به طور مثال هدف او، حفظ ثبات قیمت‌هاست و این کار را با افزایش نرخ بهره به رقم 2درصد انجام داده است، به طور کلی اثبات شده است که اطمینان از ثبات قیمت بهترین راه برای بانک‌های مرکزی است تا بتوانند رشد اقتصادی بلند مدت را تضمین کنند چرا که ثبات قیمت موجب تقویت اقتصاد و تشویق به سرمایه‌گذاری می‌شود.
مطالعات نشان داده است که افزایش نرخ بهره در انگلستان با افزایش ناراحتی‌های روان، هزینه‌ای معادل 156پوند به اقتصاد تحمیل می‌کند اما مطمئنا عدم افزایش نرخ بهره بانکی هزینه‌ای بیش از این میزان به اقتصاد تحمیل خواهد کرد.
افزایش انتظارات تورمی در بلندمدت ممکن است موجب کاهش اعتماد به اقتصاد و مانع از سرمایه‌گذاری شود، همچنین نگه داشتن نرخ بهره در نرخی پایین برای طولانی مدت ممکن است مردم را برای اخذ وام بیشتر و درنتیجه بدهکاری بیشتر به بانک‌ها ترغیب می‌کند، این موضوع در نرخ بهره‌های بالاتر تهدیدی برای اقتصاد است و موجب بی‌ثباتی بیشتر اقتصاد می‌شود.
تحقیقات نشان داده است که هرگونه تصمیم‌گیری و هدف گذاری اقتصادی پیامدهای دردناکی را برای هر فرد به دنبال دارد البته این پیامدها باید شناسایی و با آنها مقابله شود به طور مثال باید در زمینه تاثیرات بدهی بانکی بیش از اندازه بر سلامت روان به افراد هشدار داده شود و پس از افزایش نرخ بهره بانکی از افراد بدهکار حمایت‌های کافی صورت گیرد.
مسائل روانی بیش از مسائل جسمانی موجب ناتوانی و ضعیف شدن فرد می‌شود با این حال منابع موجود برای کمک به این افراد به شدت کم است.
در آخر نیز دولت‌ها باید محیط اقتصادی را به گونه‌ای فراهم کنند که به سلامت روان افراد جامعه ضربه نزند.
نظرشما
آخرین اخبار