شفاآنلاین :اجتماعی >یادداشت>عمومی >محیط زیست >اغلب کارشناسان آب و مدیران کشور وقتی به بحران آب میپردازند، روی این نکته تاکید میکنند: «ما در اقلیم خشک زندگی میکنیم» و سپس راهحلهایی را مطرح میکنند نظیر "مدیریت مصرف، بازچرخانی آب، انتقال آب، ژرف آب، جابجایی صنایع، تغییر الگوهای کشت ، مدرنسازی کشاورزی" اما آیا این تاکیدها و راهحلهای در پیاش کافیست؟ خیر! واقعیت این است که تغییراتی تدریجی رخ داده که چند سالیست شتاب گرفتهاند امّا هنوز به اندازه کافی به آنها نمیپردازیم. کدام تغییرات؟!
تاکنون همگی ایران را دارای آب و هوای چهارفصل و با اقلیمهای مختلف میشناختیم؛ اقلیم گرم و خشک (فلات مرکزی ایران) اقلیم سرد کوهستانی (مناطق کوهستانی غرب کشور) اقلیم معتدل و مرطوب (کرانه جنوبی دریای خزر) اقلیم گرم و مرطوب (کرانه شمالی خلیج فارس و دریای عمان).
همچنین تصور میشد بحران آب شامل استانهای شمالی کشور نخواهد شد. امّا کاهش چشمگیر بارندگیهای زمستان گذشته وکاهش ذخیره سدها و سفرههای زیرزمینی در این استانها غافلگیرکننده بودهاند تا جایی که دستوراتی برای جایگزینی روش دیرپای شالیکاری در برخی اراضی مازندران داده شده است. اما آیا می توان به کشاورزان مازندران گفت که"شما در اقلیم خشک زندگی میکنید" پس به این دلیل محصولات دیگری به جای شالی کشت کنید!؟ قطعا خیر! سابقه شالیکاری در مازندران بسیار طولانی است و اقلیم مازندران را معتدل و مرطوب میشناسیم. درویشعلی کولاییان، پژوهشگرتاریخ مازندران معتقد است سابقه کشت شالی به ۱۵۰۰ سال پیش برمیگردد و توسط مهاجرانی از هند به مازندران آورده شده است. با این حال اکنون در هند نیز بحران آب به وجود آمده و کشاورزی در آنجا هم با محدودیتهایی مواجه شده است. بحران آب نقاط بسیاری از جهان را در بر گرفته است. در ماههای گذشته سدهای عراق و مراکش به کمترین میزان ذخیره خود رسیدند. بحران آب در اسپانیا هم جدّیست. پایتخت آفریقای جنوبی اولین شهری است که آب در آنجا جیرهبندی شد. برای برخی از شهرهای ایران نیز جیرهبندی را در آینده پیشبینی میکنند.
به طور قطع علّت بسیاری از گرفتاریهای ما، زندگی در جهانی از محدودیتهاست. امّا با این حال به گونهای رفتار میکنیم که گویا حدّ و مرزی برای بهره برداری از منابعمان وجود ندارد. رشد مادّی، آرام و پیوسته در ابعادی تصاعدی و بدون لحاظ کردن هیچ محدودیتی ازجنبه هایی چون میزان جمعیت و منابع، مدل ذهنی غالب درمیان تصمیمسازان امروز است. درحالی که جمعیت ما رو به افزایش بود منابع آبیمان را بهسرعت مصرف کردیم تا جایی که اکنون به بحران آب رسیدهایم. امّا این تمام ماجرا نیست.
گویا تصور غالب مدیران ما این است که با اطلاعرسانی بیشتر نسبت به قرارگرفتن کشور در اقلیم خشک میتوانند حساسیتهای لازم را برای مدیریت مصرف ایجاد کنند و با احداث سدهای بیشتر، انتقال آب و ژرف آب مانع ورشکستگی کامل آبی شوند. امّا بارشهای سنگین چند هفته گذشته همه را غافلگیر کرد. در اغلب نقاط کشور بارش شدید تگرگ رخ داد، سیل فراوان جاری و سدها لبریز شدند؛ حتّی در استانهای واقع در فلات مرکزی و خشک کشور. بارشهای سنگین، سیلهای ویرانگر، تگرگهای درشت و صاعقههای مهیب برای چند هفته آینده نیز پیشبینی میشود. بارش تگرگ و سیل خسارات مالی فراوانی را وارد میکند امّا خسارت اصلی این است که ذهنها را از بحران آب دور میکند و حتّی گاهی به سمت افسانههای مبهم نظیر آزمایشهای نظامی مخفی و تغییر در لکههای خورشیدی منحرف خواهند کرد. افسانههایی که ما را از پذیرش مسوولیتها رها میکند. همچنین دیگر دور از انتظار نیست اگر اغلب تصور کنند که در یک دوره خشکسالی کوتاه و یا میانمدت به سرمیبریم و احتیاجی به اقدامات و تغییرات اساسی نظیر هشیاری، سازگاری و مقابله با تغییرات اقلیمی نداریم!
هشیاری اقلیمی به ما میگوید که تغییرات اقلیمی پیامدهای مختلفی از جمله افزایش موجهای گرمایی شدید و توفانهای ویرانگر دارند. با افزایش گازهای گلخانهای در اتمسفر، جهان ما گرمتر میشود، تبخیر بیشتری در اقیانوسها، دریاچهها، رودخانهها و حتی ازناحیه گیاهان صورت میگیرد. به ازای هر ۱ درجه فارنهایت افزایش دما، میزان اشباع جو از بخار آب در حدود ۴ درصد افزایش مییابد. این بدان معنیست که آب بیشتری برای رسیدن به بارش آماده شده است و میتواند موجب بارانهای سنگینتر شود. امّا از طرف دیگر موجهای گرمایی در زمستان و بسیار شدیدتر از آن را در تابستان خواهیم داشت. با مهار و هدایت سیلابها نظیر آنچه در این روزها شاهدش هستیم میتوان ذخیرهای از آب را برای روزهایی فراهم کرد که موجهای گرمایی شدید و کاهش بارندگی خواهیم داشت. با تکیه بر دانش بومی گذشته مانند آنچه در آبانبارهای قدیمی داشتیم و مشارکت بومی دربسیاری از مناطق میتوان این هدف را تحقق بخشید. بدین ترتیب علاوه بر فراهم کردن منابع آبی از سیلابهایی که هدر میروند باعث افزایش اشتغال در جوامع محلی خواهیم شد.
همچنین میتوان با آگاهیبخشی به کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیمی و اطلاعرسانی درباره تغییرات آب و هوایی که بهسرعت رخ خواهند داد آنها را توانمندترکرد تا محصولات مقاومتری دربرابر این تغییرات کشت کنند. سازمانهای بینالمللی نظیر CCAFS کشاورزی هوشمند اقلیمی را به صورت اقداماتی نظیر آنچه گفته شد در زمینه جنگلداری و کشاورزی برای کاهش تغییرات، سازگاری و انعطاف پذیری اقلیمی در هند، آفریقا و آمریکای جنوبی پیگیری و عملیاتی میکنند.
امّا تمام اینها برای مقابله با تغییرات اقلیمی و بحران آب کافی نیست. در ابتدای سال شمسی جاری بود که دبیرکل سازمان ملل در پیامهای هشدار دهنده متوالی اعلام کرد: " تغییر اقلیم از ما سریعتر و بسیار سریعتر حرکت میکند" و "من تعجب میکنم که زنگ هشدار چندبار باید به صدا درآید تا جهان قبل از اینکه به چالش برسد با آن کنار بیاید. ما میدانیم دشوار است درک مشکلاتی که طی سالها یا دههها بوجود میآیند. اما تغییرات اقلیمی در حال حاضر در برابر ماست."
انتشار بیسابقه گازهای گلخانهای ناشی از سوزاندن سوختهای فسیلی از انقلاب صنعتی تاکنون به میزان قابل توجهی زمین ما را گرم کرده است. در ماه آوریل امسال هشدارها شدّت گرفت چرا که روند انتشار گازهای گلخانهای و در صدرآن دیاکسیدکربن رو به افزایش است. یخهای قطب شمال بسرعت در حال آب شدن هستند و آخرین تحقیقات نشان داده است یخهای قطب جنوب که در گذشته تصور میشد پایدارترند نیز از زیر و بسرعت در حال آب شدن هستند. به این ترتیب تغییرات اقلیمی سرعت گرفته است و بیشتر سرعت خواهد گرفت. شاید همین هشدارها باعث شد که هفته گذشته مجمع عمومی سازمان ملل متحد به قطعنامهای رای دهد که زمینه را برای ایجاد پیمانی جهانی برای حمایت از محیط زیست آماده میکند. امّا پنج کشور به این قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد رای منفی دادند: آمریکا، روسیه، ترکیه، سوریه و فیلیپین. هفت کشور که ایران هم در میان آنان است، به این قطعنامه رای ممتنع دادند. اما چین و فرانسه جزو کشورهای مدافع این قطعنامه بودند و به آن رای مثبت دادهاند.
این نخستین توافق جهانی است که درآن امور مربوط به محیط زیست سازمان ملل متحد در یک پرونده جمعآوری خواهد شد. اکنون با تصویب این قطعنامه قرار است یک کارگروه بکوشد نقصانهای موجود در حوزهء حقوق بین الملل اقلیمی را برطرف کند.
بیش از ۱۵۰ کشور رودخانهها، دریاچهها و آبخوانهای مشترک دارند. همکاری در زمینه آبهای مرزی بسیار بااهمیت است زیرا اقلیم و آب مرزهای ملی را نمیشناسند. بدین ترتیب شانس دیگری برای حل بحران جهانی آب و محیطزیست به وجود آمده است که نیازمند همکاری کشورها فارغ از مرزهای ملی است.
بطور مثال ایران برای احیای هیرمند نیازمند همکاری با افغانستان است. همچنین میدانیم که سد ایلیسو در ترکیه به حجم ۱۰ میلیارد مترمکعب یکی از سدهای ۲۲ گانه طرح GAT، مصب اصلی رودخانه دجله را محدود میکند و باعث کاهش ورودی آب دجله و خشک شدن بیشتر تالاب هورالعظیم میشود. هورالعظیم تالاب بزرگیست که یک سوم مساحت آن در ایران و مابقیاش در عراق قرار دارد.
اما در مورد مواضع کشورهای مختلف نسبت به قطعنامه یاددشده باید گفت بطور یقین روسیه بخاطر سرمایهگذاریهای عظیمی که در منابع هیدروکربنی کردهاست، آمریکا نیز به همین علّت و نیز همسو با ایدئولوژی نئولیبرالیسم، و ترکیه بخاطر پروژههای سد سازیاش به این قطعنامه رای منفی دادهاند. امّا آیا دلیل رای ممتنع ایران این بوده است که به هر دو عامل یادشده (منابع هیدروکربنی و سدهای آبی) بشدّت وابسته شده است؟ اقدام در برابر تغییرات اقلیمی با کاستن از مصرف سوختهای فسیلی توام با افزایش بهرهوری انرژی بعلاوه افزودن به ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر صورت میگیرد. ضمنا انرژیهای تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشیدی و بادی در فرایند تولید انرژی، آب مصرف نمیکنند، درحالیکه نیروگاههای حرارتی کشور نیازمند مصرف آب هستند. درحالیکه محیطزیست نه تنها ایران بلکه جهان بشدّت تحت فشار است آیا رای ممتنع ایران به این قطعنامه موضعی صحیح بوده است؟ به این موضوعات باید درفرصتی جداگانه پرداخت.