شفاآنلاین>سلامت>در مقالهای که اخیراً توسط مدیر پژوهش سازمان نظام پزشکی کشور تهیه شده، وجود استرسهای شغلی مختلف و تأثیرات آنها بر پزشکان، مورد بررسی قرار گرفته و انتظار این قشر تحصیلکرده از سازمان نظام پزشکی کشور مبنی بر انجام حمایتهایی در این خصوص، مورد اشاره واقع شده است.
به گزارش شفاآنلاین، در این مقاله، دکتر حسن رودگری با بررسی مقالات روز سازمان نظام پزشکی انگلستان و انجمن پزشکی بریتانیا نگرش این سازمانهای صاحب سابقه و پیشرو را در موضوع مشکلات استرسزا و اضطرابآور پزشکان بررسی و ارائه نموده است.
بررسیهای این مقاله نشان میدهد که فشارها و خطراتی که زندگی و آرامش پزشکان را تهدید میکنند از اهمیت بالایی در موقعیت حرفهای و غیرحرفهای این اقشار برخوردار هستند ولی نکته مهمتر آن است که این مسائل، بهعنوان مشکلاتی که قابلرسیدگی هستند بهحساب میآیند.
فشارهای وارده بر پزشکان، فقط از جنس حجم و ساعات بیشاز حد کار و یا از سوی نیازهای فزاینده و استرسزای بیماران در بخشهای مراقبتهای طبی در سیستمهای درمانی شلوغ نیست. بلکه قسمتی از فشارها به دلیل انتظارات فرا انسانی پزشکان از خودشان است که اغلب ریشه در فرهنگ و باورهای موجود در بین افراد این حرفه و همچنین در بین مردم دارد.
نتایج تحقیقی در اینباره نشان میدهد که حدود 2.3 پزشکان جوان، از تخریب بدنی و روانی شدید به دلیل استرسهای ناشی از کار طبی طاقتفرسا ناراضی بودهاند. مرگهای ناگهانی و همچنین مصرف مخدرها برای کاهش استرس نیز در همین راستا در بین چنینی پزشکانی به چشم میخورد.
به گفته دکتر رودگری: «اما بهواقع باید پرسید چه چیزی پزشکان را آسیبپذیر مینماید؟ در پاسخ به این سؤال به نظر میرسد که دلایل مختلف و زیادی برای این امر وجود دارد. مثلاً اینکه پزشکان به دلیل فرهنگ و جو حاکم بر این رشته، یاد میگیرند و به عبارتی فکر میکنند که آنها نباید بهراحتی تقاضای کمک کنند. اکثر پزشکان در محیط و فضایی که تنهایی را القا مینماید، اشتغال به طبابت دارند و فرصت چندانی برای ارتباطگیری حتی با احساسات درونی خود را نیز ندارند و گاهی برای ساعات طولانی در چنین فضایی کار میکنند که فرصت استمداد به موقع و خروج از خطرات روحی و جسمی را از آنان میگیرد و در عینحال حمایت مناسبی هم دریافت نمیکنند».
این محقق میافزاید: «ما میدانیم که اکثریت قریب بهاتفاق پزشکان با این تصور وارد حرفه خود شدهاند که به همنوعان خود در بالاترین سطح انسانی کمک کنند و از این بابت به خود میبالند و لذا برای اخذ مهارتهای لازم در این حرفه، سالهای متمادی از عمر خویش را با سختی و تلاش، صرف تحصیل علمی و عملی و کسب تجربه میکنند. بنابراین مشکلات شخصی آنان میتواند در یک فرهنگ آمیخته با مفاهیم ایثارگرانه بهراحتی گم شده و یا مغفول واقع شود. حال تصور کنید در لابهلای این حجم از اشتغالات جسمی و روحی در حرفه پزشکی، به ناگهان یک شکایت علیه پزشک واقع شود که در مرحله حل اختلاف به نتیجه نرسیده و به سازمان نظام پزشکی (برای مثال در انگلستان، GMC) برای تصمیمگیری ارجاع شود».
پژوهش دکتر رودگری نشان میدهد که در کشورهایی همانند انگلستان، زمانی که یک شکایت طبی آغاز میگردد، سازمان نظام پزشکی در حقیقت در قله هرم فرآیندهای رسیدگی قرار دارد و در قسمتهای تحتانیتر، بخشهای رسمی و غیررسمی حل اختلاف واقع هستند که البته اینها توسط مدیران و متخصصین رشتههای پزشکی، حقوق و همچنین فعالین گروههای حمایت از حقوق پزشکان و یا بیماران، مدیریت و هدایت میشوند و سازمان نظام پزشکی که ارگانی مستقل و کاملاً غیردولتی و حامی حقوق بیماران و شاکیان است و اصل ریشه آن طبی- حقوقی است، بهعنوان آخرین حلقه از زنجیره رسیدگی به شکایات وارد عمل میگردد. به همین دلیل و طبق قانونی که در سال 1983 توسط پارلمان انگلستان وضع شد، سازمان نظام پزشکی این کشور (GMC) مرجعی برای تعیین قوانین، دستورالعملها، نظامات، التزامات و استاندارهای پزشکی و حتی محتواهای آموزشی رشتههای پزشکی بر اساس نیاز روز جامعه در کشور است که تمامی شاغلین حرفههای پزشکی از همه رشتهها و دستگاههای مربوطه موظف به پیروی از آن هستند. این سازمان بر همین اساس حق دارد تا برای شاغلین حرفههای پزشکی اخطار صادر نماید و یا حتی یک شاغل پزشکی را برای زمان مشخصی که تشخیص میدهد از کار معلق نموده و یا او را بهطور کل از این حرفه اخراج و منع نماید.
نتایج این پژوهش همچنین نشان میدهد که در بین سالهای 2005 تا 2013 طبق آمار، 28 پزشک که درگیر شکایات و یا منتظر بررسی صلاحیت طبی خود توسطGMC بودند، اقدام به خودکشی نموده و جان باختند. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، سرویسی تحت عنوان «سرویس حمایتی پزشکان» در سال 2012 و به تقاضای GMC، با توجه به استرسزا بودن روند تحقیقات نظام پزشکی تشکیلشده است.
نقش این سرویس، ارائه حمایت روحی و عاطفی با رعایت اصول محرمانه بودن به پزشکان درگیر با پروندههای انتظامی است. این سرویس از لحظه دریافت احضاریه، توسط GMC در اختیار و دسترس پزشکان مورد اتهام قرار میگیرد و در همان نامه احضاریه نیز به وجود این سرویس و نحوه بهره بردن از خدمات آن اشاره میشود تا پزشکان از بدو شروع یک تحقیق، امکان دریافت حمایتهای این سرویس را داشته باشند.
دورگری میگوید: «طبق آمار، از سال 2012 تابهحال، این سرویس سالانه بهطور متوسط از 120 پزشک حمایت نموده است و حداقل بهطور میانگین حدود 6 ساعت مشاوره و خدمات تلفنی و یا چهره به چهره را به آنان ارائه کرده و حتی در کنار آنان در جلسات انتظامی و یا دادگاه حضور یافته است. آمار نشان میدهد بیشتر تماسها از جانب پزشک تحت پیگرد به این دلیل بوده که فکر میکرده هیچ فرد دیگری که بتواند به او و مصائبش گوش داده و مشکلش را بفهمد وجود نداشته و برای صحبت با سایر همکاران و یا اعضای فامیل هم به دلایل اخلاقی و یا اعتباری و حیثیتی مشکل داشته است».
بنا بر نتایج تحقیق مدیر پژوهش سازمان نظام پزشکی ایران، سازمان نظام پزشکی انگلستان اعلام نموده که 70 درصد از 9000 شکایت سالانه علیه شاغلین رشتههای پزشکی به مرحله رسیدگی توسط GMC نمیرسد و در مراحل ابتدایی و با حصول نتیجه بسته میشود. این سازمان اعلام نموده هرچند نظام پزشکی سعی دارد که پروندههای رسیده را حداکثر در یک بازه زمانی 6 ماهه به نتیجه برساند، اما به دلیل تأخیر در دریافت گزارشهای تخصصی که گاهی دچار مشکلات تکنیکی هستند، این بازه ممکن است طولانیتر بشود. این گزارش همچنین اشاره میکند که طبق آمار، بهطور متوسط، سالانه 70 پزشک در انگلستان لغو جواز میشوند و از لیست پزشکان مجاز به طبابت خارج میگردند که بیانگر پایان زندگی حرفهای آنان در این کشور است. بااینوجود، شعار اصلی سرویس حمایتی پزشکان این است که «به دور از اینکه شما در چه مرحلهای از بررسیها هستید، سرویس حمایتی پزشکان آماده خدمت به شماست».
با توجه به اشاراتی که به سیستمهای حمایتی موجود در کشور انگلستان شد، دکتر حسن رودگری در پایان مقاله خود میگوید: «اکنون این سؤال در فکر پزشک و یا سایر شاغلین حرفههای پزشکی در ایران متبادر میگردد که در کشور ما چه حمایتی ازایندست برای آنانی که به هر دلیلی گرفتار فرآیندهای انتظامی و قضایی میشوند وجود دارد و سؤال دوم این است که سازمان نظام پزشکی کشور از چه الگوریتمی برای کاهش شکایات واصله به سازمان پیروی میکند و چگونه این الگوریتم را مورد بازنگری قرار داده و بهروزرسانی مینماید؟ و شاید سؤال کلیدیتر این باشد که آیا اصولاً الگوریتمی وجود دارد یا خیر؟!».
این محقق ادامه میدهد: «جامعه پزشکی باید بر خود لازم بداند تا در این فضای استرسزا به جهت صیانت از حرفه و حفظ کیفیت خدمات خود به مردم و بیماران، از خود با روشهای انسانی و حقوقی حمایت کند. مرور فوق بر نشریات و مقالات غربی بیانگر این موضوع است که التهاب و استرس و فقدان فرایندهای حمایتی میتواند به پزشکان و همه گروههای درمانگر آسیبهایی وارد نماید که نهایتاً ضرر آن به کل جامعه انتقال خواهد یافت. لذا سازمان نظام پزشکی باید تشکیل گروهها و یا ارگانهای حمایتگر را با اولویت بالا در دستور کار خود قرار داده و در کنار حمایت از حقوق بیماران، از سرنوشت پزشکان نیز صیانت نماید».