در ایران نیز ریسک فاکتور فشارخون بیشازحد طبیعی- شامل هیپرتانسیون و پره هیپرتانسیون- دارای بیشترین بار بیماریها در کشور است.
شفا آنلاین>سلامت>مصرف سدیم بیشتر با افزایش احتمال ابتلا به پرفشاری خون، عوارض قلبی-عروقی، عوارض مغزی-عروقی، پوکی استخوان، سرطان معده، چاقی، برخی انواع
سنگ کلیه و طبق برخی مطالعات جدید دیابت تیپ نوع دو همراه است.
طبق گزارش گروه بینالمللی ارزیابی بار بیماریها (Globa- Burde- of Disease) که در سال 2015 در مجله لنست منتشر شد از میان 79 ریسک فاکتور اصلی بیماریزا در کشورهای مختلف دنیا، رتبه نخست مربوط به فشارخون غیرطبیعی بوده است.
در ایران نیز ریسک فاکتور فشارخون بیشازحد طبیعی- شامل هیپرتانسیون و پره هیپرتانسیون- دارای بیشترین بار بیماریها در کشور است.نکته مهم برای پزشکان و مراقبین سلامت جامعه در سطوح مختلف، توجه به یافتههای جدید علمی درباره سدیم و شکل پرکاربرد آن یعنی نمک خوراکی است. حتی کسانی که با مصرف نمک زیاد، دچار پرفشاری خون نمیشوند- SalResistant- در معرض خطرات و آسیبهای بیشتر قلبی-عروقی و مغزی-عروقی هستند. مکانیسم این آسیب بیشتر، در پژوهشهای جدید سلولی-مولکولی در رابطه با میزان تون طبیعی عروق و آزادسازی موادی مثل نیتریک اکسید روشن شده است. توجه به بیماریهای دیگر ناشی از مصرف سدیم زیاد نیز در جای خود قابل تامل است. اگر مطالعات بعدی این یافته ارائه شده در کنفرانس سالانه انجمن دیابت اروپا در سال 2017 را تایید کنند از این به بعد مصرف نمک را باید جزو ریسک فاکتورهای دیابت برشماریم!
بنابراین همانطور که مصرف زیاد چربی اشباع را حتی در کودکان و ورزشکاران- افرادی که اصطلاحاً سوختوساز بالایی دارند- منع میکنیم، تقریباً با اطمینان به همه افراد جامعه- حتی آنان که فکر میکنند فشارخون پایینی دارند- باید توصیه به مصرف کمتر نمک نمود. این توصیه بهویژه زمانی مهمتر میشود که بدانیم میانگین مصرف نمک در ایران بین 10 تا 15 گرم در روز است و توصیه سازمان بهداشت جهانی، مصرف حداکثر 5 گرم نمک در روز برای افراد سالم است. این توصیه زمانی ملموستر میشود که بدانیم با خوردن یک وعده صبحانه شامل نان بربری و بیشتر پنیرهای موجود در بازار ایران، حدود 5 گرم سقف نمک مجاز خود در روز را دریافت کردهایم!
شیوع ریسک فاکتور فشارخون بالا در ایران حدود 25 تا 30 درصد برآورد میشود و با سبک زندگی و عادات تغذیهای موجود، بروز بیشتر و نگرانکننده آن قابل انتظار است. حس چشایی انسان نسبت به نمک، فقط محدود به حس شوری نیست. اگر ذائقه غذایی خود را حساس و هوشیار کرده باشید به خوبی میدانید که نمک، طعمدهنده قوی برای همه خوراکیهاست: از حس تلخی میکاهد و به حس شیرینی میافزاید و درمجموع طعم مطلوب هر خوراکی را تشدید میکند. رب گوجه با نمک و بدون نمک بهعنوان چاشنی بسیاری از غذاهای ایرانی، مثال خوبی برای حس کردن میزان خوشطعم شدن خوراکی بهوسیله نمک است. از این رو است که میزان نمک افزودنی در صنایع مختلف غذایی از فستفودها، غذاهای آماده، فرآوردههای کنسروی، انواع نوشیدنیها، اسنکها و حتی نان مصرفی روزانه بسیار زیاد است. همچنین نقش نمک در صنایع غذایی بهعنوان ماده نگهدارنده و جلوگیری کننده از فساد خوراکیها و بهبوددهنده در فرآوری نان، توجیهگر استفاده بیشتر از آن است. اقدام ارزشمند وزارت بهداشت در بازنگری استاندارد میزان نمک در نان- کمتر از یک درصد- و نظارت بر اجرای آن در نانواییها میتواند نقش موثری در کاهش دریافت نمک در رژیم غذایی ایرانی داشته باشد.
اما جدا از نقش مهم سیاستگذاران سلامت در امنیت غذایی جامعه، بهعنوان پزشک و درمانگر باید راههای علمی و موثر و کاربردی برای کاهش مصرف نمک را به خوبی بشناسیم. توصیه کلامی صرف برای کاهش مصرف نمک به بیماران و افراد در معرض بیماری بدون طرح راهحلهای کاربردی و متناسب با شرایط زندگی وی، اتلاف وقت و منابع و تکرار مکررات است. شواهد علمی قابلتوجهی حکایت از اعتیادآور بودن نمک و شکر در رژیم غذایی انسان دارد. آموزههای طب اعتیاد چهبسا در این مسیر راهگشا باشد. یکی از چالشهای اصلی نهادهای بهداشتی-نظارتی برای کاهش نمک در صنایع غذایی نگرانی بجای کارخانههای تولیدی از فروش کمتر «محصول کمنمک» است. چه اشکالی دارد که درمانگر پرفشاری خون از نام محصول و برندی که بهطور مثال پنیر کمنمک تولید میکند آگاه باشد و برای بیمار خود آن را توصیه و نسخه نماید. در کنار پنیر کمنمک، ادویه یا میوه و سبزی میل شود که طعم آن را جبران کند. تجویز و نسخه پزشکی-تغذیهای از آن جهت اهمیت دارد که توسط بیمار جدی گرفته میشود و در مراجعات بعدی میتوان مصرف آن را پایش نمود و یک پند غیرعلمی خیرخواهانه تلقی نمیشود. تجویز و مصرف بیشتر آن پنیر کمنمک، درخواست بیشتر از کارخانه تولیدی و صرفه اقتصادی را به دنبال خواهد داشت و تولیدکننده آن محصول سلامتی، انگیزه بیشتری برای رعایت استانداردهای نمک و توسعه محصول خویش دارد. نمکهای رژیمی (کلرید پتاسیم بهجای کلرید سدیم)، ادویهجات جایگزین، چاشنیهای کمنمک مثالهایی ازایندست هستند که نیاز به کار علمی برای یافتن محصول مناسب با توجه به ذائقه هر بیمار دارد.
برای ترویج محصولات سلامتی، نقش فردی پزشکان و درمانگران و نقش اجتماعی آنها در غالب انجمنهای علمی که مهر تاییدشان اعتبار ویژهای محسوب شوند تا چه اندازه ممکن و جدی است؟سپید
محمد محمدی/ رزیدنت پزشکی اجتماعی