تأکید کردن بر آسیبی که از طرف مقابل دیدهایم میتواند به وسیلهای برای احساس قدرت بیشتر در رابطه تبدیل شود.
شفا آنلاین>اجتماعی> کینه و کدورت بخشی از طبیعت هر انسان است. این احساس جان انسان را از درون میخورد و درصورتیکه کنترل نشود میتواند صدمات جبرانناپذیری بهبار آورد. البته رهایی از کینهها کار سادهای نیست و نیاز به تلاش زیادی دارد. اما زمانیکه خود را از کینهها رها کنید، احساس باارزش بودن خواهید کرد و میبینید که برایتان آسودگیخاطر بههمراه خواهد داشت. در این مطلب میخوانید که چطور کینهها به شما لطمه میزنند و چه راهحلهایی برای آزادشدن از آن وجود دارد. به گزارش
شفا آنلاین:اتفاقات زیادی ممکن است شما را ناراحت کند و سبب ایجاد حس شکایت، کینه و کدورت<Grudge and opacity> در شما شود. بیوفایی همسرتان، والدینی که مراقب شما نبودند، دوستان خوبی که از شما دور شدهاند، افرادی که در محیط کار به شما تحکم میکنند، درحالیکه ممکن است از شما کوچکتر باشند، آنها میتوانند از جمله این عوامل باشند.تأکید کردن بر آسیبی که از طرف مقابل دیدهایم میتواند به وسیلهای برای احساس قدرت بیشتر در رابطه تبدیل شود. برای نمونه فردی که از همسرش آسیب دیده هر بار میتواند بگوید: «از من ناراحت هستی؟ یادت نیست خودت چه کار کردی و نظایر آن.»یادتان باشد که کینه تأثیر بدی برروی سلامت روحی و جسمیتان دارد.
اگر مدام به وقایع گذشته که شما را آزار میدهند فکر کنید و خشم و کینه را از خودتان دور نکنید، جسمتان را در وضعیت جنگ و گریز (یک واکنش فیزیولوژیکی به موقعیتهای خطرناک) قرار میدهید. هورمونهایی که در این حالت آزاد میشوند روی فشارخونتان تأثیر میگذارد، و تپش قلبتان را بالا میبرد. ذهن منفی و بیاعتماد شما روی سایر روابطتان هم تأثیر خواهد گذاشت و بهنوعی شما را خرد خواهد کرد.کینه و کدورتها در طول زمان رشد میکنند و ممکن است رهایی از شر آنها راحت نباشد. میتوانید با استفاده از روشهای زیر از شر کینههای خود خلاص شوید. درغیر این صورت، میتوانید به یک درمانگر مراجعه کنید.
قبول کنید که آسیب دیدهاید
با شما رفتار خوبی نشده است و این یک واقعیت است. چیزی را که برایتان اتفاق افتاده شرح دهید و احساستان در آن لحظه را توصیف کنید. میتوانید این خاطره را در دفترچه خاطراتتان بنویسید یا یک نامه بنویسید، ولی هیچوقت برای شخصی که این کینه را برایتان ایجاد کرده ارسال نکنید. این روش، قدرتی باورنکردنی دارد. خودتان را در آن شرایط تجسم کنید و احساس خشم خود را بیان کنید و حقایق را بگویید. چه کارهایی کردید تا از آن توهین یا اتفاق بد جلوگیری کنید؟ آنها را بنویسید و اگر خوب بودند به خودتان امتیاز دهید.
تصمیم بگیرید که ببخشید
بخشیدن کسی که به شما صدمه زده است، درواقع هدیهای است که به خودتان میدهید. این روش اصلا به این معنی نیست که شما آن توهین را فراموش کنید یا با آن شخص آشتی کنید. یا فردی که با شما رفتار بدی داشته مجبور کنید رفتارش را اصلاح کند. حتی ممکن است به این معنی باشد که خودتان را برای کاری که انجام دادید یا رفتاری که داشتید، ببخشید و سعی کنید که خودتان را اصلاح کنید یا بهنوعی آن موضوع را جبران کنید.
بخشیدن بهمعنی چشمپوشی نیست
پذیرش یک اتفاق به این معنی نیست که با آن موافق هستید. برخی افراد بهدنبال عدل و انصاف هستند، اما اگر نتوانند آن را بهراحتی بهدست بیاورند، میخواهند با مبارزه این کار را انجام دهند. این افراد فکر میکنند اگر این کار را نکنند، ممکن است فرد مجرم پیروز شود، اما درواقع پذیرش به این معنی است که «من هرگز به گذشته برنمیگردم، ولی از آن عبرت میگیرم تا آیندهی بهتری را بسازم».
از خودتان بپرسید «چرا؟»
بسیاری از افراد از حس کینهتوزی خودشان خسته میشوند و میدانند که مانع از رشد و تکامل آنها میشود. بااینحال، اگر نتوانند بهدرستی احساس خود را مدیریت کنند، این شکایتها به احساسی کهنه تبدیل میشود و سرانجام به احساسی تهدیدکننده تبدیل خواهد شد. آنها بهطور کاملا عادی (چون در وجودشان نهادینه شده است) بهدنبال اتفاقات مشکلدار میگردند و میگویند «ببین چه اتفاقی برای من افتاده است». شما باید از خودتان بپرسید که چرا این کینه و کدورتها به سراغتان آمده است و کمکم کینهها را کنار بگذارید و جای خالی آن را با احساس سلامتی و شادی پر کنید.
فراموش کردن کینهها و کدورتها
موقعیتهای بهتر را درنظر بگیرید
بهدنبال مزایایی باشید که از بخشیدن دیگران و رها کردن کینهها بهدست خواهید آورد. اغلب افرادی که آرامش ذهن دارند، انرژیهایی که در خلال رنجشها و شکایتهای مستمر از دست رفته است، حس آزادی و توان بازسازی اعتماد ازدسترفته را دوباره به دست میآورند.
به عکسالعملها توجه کنید
دوستان صمیمی و شریک زندگی معمولا شنوندههای خوبی هستند که میتوانید دردهایی که از کینه و کدورتهای گذشته داشتید، برایشان تعریف کنید. زمانیکه این افراد به شما یادآوری میکنند که باید شرایطتان را عوض کنید، بهتر است به حرفشان گوش کنید و تصمیم بگیرید تا مسیر و راه جدیدی پیدا کنید.
بحث را عوض کنید
اگر مدام محرم اسرار کسی هستید که دوستش دارید ولی او فردی کینهجو است، میتوانید کمی بیشتر تحقیق کنید و ببینید چرا این فرد باید در گذشته زندگی کند و مدام گذشته را به یاد آورد. اما اگر خسته شدهاید و دیگر نمیخواهید بشنوید، صادقانه با او صحبت کنید. با مهربانی به او بگویید: «کافی است. دیگر نمیخواهم بیشتر از این بشنوم. انتظار ندارم که خودت را تغییر بدهی ولی گوش دادن به حرفهای تو روی خودم تأثیر بدی میگذارد و من باید مراقب خودم باشم.»
تمرین رهایی را انجام دهید
همدلی شرایط بخشش را فراهم میکند. شناختن افکار دیگران (مثل اینکه آنها هم نمیتوانند مشکلاتشان را حل کنند یا برای انجام علایق شخصی خود ناگزیر هستند که با شما مقابله کنند) کمک میکند تا با قلب خود کنار بیایید. برای مثال تجسم کنید که با یک طناب ضخیم به شخصی که میخواهید او را ببخشید وصل شدهاید و بعد اجازه دهید تا این طناب رها شود. عبارات تأکیدی روزانه، نوشتن خاطرات روزانه، بررسی مداوم افکار و نگرشهای روزانه هم میتواند به شما کمک کند.
رها شدن از کینهها
رها شدن از شر کینه و کدورتها سبب الهام و دگرگونی میشود و به این ترتیب یک فرد کاملا متفاوت ظاهر میشود؛ فردی که افکار، برخورد و احساس متفاوتی دارد.آرمان