کد خبر: ۱۸۲۴۴۹
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۰ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - 2018January 23
با این‌که آموزش و پرورش همواره کوشیده دامن خود را از اعتیاد و حاشیه‌هایش کنار بکشد، اما پایین آمدن سن اعتیاد معنی‌اش درگیر شدن دانش‌آموزان با مواد است، نه فقط به واسطه غفلت نظام آموزشی از محصلان که به هزار و یک دلیل پیدا و پنهان
شفاآنلاین>اجتماعی> هنوز هیچ‌کس نمی‌داند کف سن اعتیاد در کشور چقدر است، آنهایی هم که به پایین آمدن سن اعتیاد اشاره می‌کنند استنادشان به پژوهش ستاد مبارزه با مواد مخدر است که 15 سال را شروع سن مصرف مواد دانسته، غافل از این که ستاد نیز فقط 15 سال به بالاها را غربال کرده وگرنه اگر خط‌کش سنی‌اش را پایین تر می‌آورد چه بسا سن شروع مصرف نیز افت می‌کرد.

به گزارش شفاآنلاین، با این حال اما همه بر کودکانه شدن اعتیاد(Addiction) اذعان دارند، برخی عکس و فیلم دارند از بچه‌های کم‌سن و سالی که نشسته‌اند پای بساط نشئگی، برخی با اینها رخ به رخ شده‌اند و عده‌ای دور و برشان دیده‌اند که سن مصرف‌کنندگان مواد چطور در حال سقوط آزاد است.

با این‌که آموزش و پرورش همواره کوشیده دامن خود را از اعتیاد و حاشیه‌هایش کنار بکشد، اما پایین آمدن سن اعتیاد معنی‌اش درگیر شدن دانش‌آموزان با مواد است، نه فقط به واسطه غفلت نظام آموزشی از محصلان که به هزار و یک دلیل پیدا و پنهان. حالا ولی مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارتخانه جسارت کرده، بر پایین آمدن سن اعتیاد در کشور صحه گذاشته و دلایل این سقوط سنی ناخوشایند را ریز به ریز شرح داده است.

نادر منصور کیایی، دست روی اضطراب گذاشته و اعلام کرده که اضطراب یکی از عمده‌‌ترین دلایل مخاطره‌آمیز در گرایش به مواد مخدر است. این را هم اضافه کرده که یکی از دلایل افزایش گرایش نوجوانان(Youth) به مصرف داروهایی مثل ترامادول، بحث‌های مربوط به بهداشت روان است.

منصور کیایی با این حال به متغیرهای اجتماعی مثل فقر، طلاق والدین، اعتیاد پدر و مادرها و بد سرپرستی نیز اشاره و اذعان کرده که وقتی عوامل مخاطره‌آمیز اجتماعی در خانواده تشدید می‌شود، گرایش به مواد هم بیشتر می‌شود.

در واقع انگشت اتهام او بیشتر به سمت خانواده‌هاست، سوی والدین و بزرگ‌ترها، درست مثل معصومه تختی، روان‌شناس و مشاور خانواده ترجیح می‌دهد بیشتر از ناکارآمدی‌های خانواده‌ها بگوید و این ناکارآمدی را ربط دهد به پایین آمدن سن اعتیاد. او در مراکز مشاوره آموزش و پرورش با این قبیل دانش‌آموزان و خانواده‌ها زیاد سر و کار دارد و بصراحت تائید می‌کند که سن اعتیاد پایین آمده، پایین آمدنی که الزاما ربطی هم به جنسیت بچه‌ها ندارد و گریبان دخترها را هم گرفته؛ او تصدیق می‌کند حتی مصرف مواد را این روزها می‌شود در دانش‌آموزان دوره متوسطه اول هم دید، یعنی میان 12 سال به بالاها.

چالشی خانوادگی

همه می‌گویند اعتیاد چالشی تک‌بعدی نیست و عوامل مختلفی در آن دخیل هستند. به این ترتیب اعتیاد شکل نمی‌گیرد مگر این‌که زنجیره‌ای از عوامل دست به دست هم بدهند و شخصی مصرف‌کننده شود، ولی محل اختلاف، اولویت این عوامل است.

محمد عبدخدا، کارشناس درمان اعتیاد  اولویت اولش را می‌دهد به مافیای حیله‌گر موادمخدر که برای حفظ سود بازار در اختیارش، موادی را عرضه می‌کند که نام و اشکالی جدید دارند و درباره‌شان تبلیغ می‌شود که بی‌خطرند. او اسم این کار را می‌گذارد تابوشکنی برای شکستن گاردهای منفی علیه مواد.

او می‌افزاید، وقتی تابوها شکسته شود عده‌ای به فرض بی‌خطر بودن و معتاد نشدن، می‌روند سمت موادجدید که کودکان و نوجوان‌ها بخصوص آنهایی که در سن بلوغند و درگیر تغییرات هورمونی در این دسته جای می‌گیرند.

این کارشناس همچنین می‌گوید تغییرات جسمانی دوران بلوغ که شمایلی تغییر کرده و دوست نداشتنی به نوجوان‌ها می‌دهد برخی از آنها را می‌کشاند سمت مواد مثل دخترها که او می‌گوید این روزها گرایش دخترها به حشیش، گل و ماری جوانا بیشتر شده، چون مصرف این مواد باعث ایجاد حس زیبایی کاذب می‌شود. به تعبیر او این مواد که درباره بی‌خطر بودنشان نیز زیاد تبلیغ می‌شود، این روزها شده‌اند ابزاری برای زیبایی.

اما از منظری دیگر، جایی که یک روان‌شناس خانواده به موضوع می‌نگرد، باید یک گام عقب‌تر رفت و علت گرایش کودکان و نوجوان‌ها به مصرف مواد و کششان به اعتیاد را در خانه‌ها جست.

معصومه تختی می‌گوید، گسست عاطفی میان خانواده و نوجوان بخصوص ضعف ارتباطی والدین با فرزندان نوجوان از عوامل مهم در گرایش آنها به مصرف مواد است درحالی که نتایج پژوهش‌ها همواره موید این نکته بوده که وجود پیوند عاطفی عمیق میان کودک و خانواده می‌تواند عامل محافظتی قوی برای پیشگیری از انواع آسیب‌ها باشد.

او سن نوجوانی را سن گرایش به همسالان می‌داند، دوره‌ای که فرد سعی می‌کند خواسته‌ها و سلایق خود را با خواست و سلیقه دوستانش هماهنگ و همسو کند. نسخه او برای محافظت از بچه‌ها در این دوره حساس اما یک چیز است: غنی کردن روابط والدین و فرزند، ایجاد نشاط و آرامش درخانواده و فراهم کردن فرصت فعالیت مشترک لذتبخش با خانواده برای کودک.

خانواده؛ در واقع این واژه‌ای است که معصومه تختی معتقد است اگر خوب کار کند و اگر عشق را به فضای خانه پمپاژ کند و ضمن داشتن نظارت کافی، فرصت تجارب هیجانی مثبت و مجاز را به بچه‌ها بدهد، خیلی از آنها مقابل مصرف مواد مصون می‌شوند.

ارزانی که خواهان دارد

می گویند برخی معتادانی که برای ترک به مراکز درمانی می‌روند حتی بلد نیستند به بچه‌هایشان محبت کنند، حتی بچه را تا به حال در آغوش نگرفته‌اند و جمله‌ای محبت‌آمیز نگفته‌اند.

می‌گویند برخی از اینها وقتی پاک می‌شوند و در کلاس‌های آموزش مهارت‌های زندگی حاضر می‌شوند و ابرازمحبت را یاد می‌گیرند، زن و فرزند گمان می‌برند که ماده‌ای جدید زده‌اند که آدم‌ها را مهربان می‌کند. این صحنه‌ها را خیلی از درمانگران اعتیاد تجربه کرده‌اند و تجربیاتشان را با ما درمیان گذاشته‌اند، ‌یعنی صنف درمانگران نیز بر این باورند که ریشه بسیاری از آسیب‌ها درخانواده است و کودک خانواده آسیب‌دیده به احتمال زیاد گرفتار آسیب‌ها می‌شود.

اما عبدخدا به ما تاکید می‌کند نباید همه نقص‌ها را درون خانه‌ها جست‌وجو کرد بلکه باید واقع بین بود و به جامعه نیز اندیشید.

او می‌گوید مدت هاست موادمخدر و روانگردان‌ها ارزان قیمت شده‌اند و در دسترس، یعنی نوجوانی که اراده مصرف داشته باشد، آن را می‌خرد و دود می‌کند.

او می‌گوید این ارزانی و در دسترس بودن نقص کوچکی نیست؛ وضعیتی که اکنون ایجاد شده و موادی را در اختیار نوجوان‌ها قرار می‌دهد که نه بو دارند و نه مصرفشان آلات و ابزاری خاص می‌خواهد.

اعتیاد آدم‌های کم‌سن و سال به همه دلایلی که کارشناسان این گزارش می‌گویند، جدی است. این ارزانِ در دسترس باید زنگ خطری باشد برای خانواده ها، بخصوص خانواده‌هایی که آن‌قدر گرفتار حواشی زندگی‌اند که از اصل جامانده‌اند و میوه زندگی‌شان را در وانفسای خطرات، بی‌دفاع رها کرده‌اند.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: