کد خبر: ۱۸۰۶۲۵
تاریخ انتشار: ۰۲:۱۵ - ۱۹ دی ۱۳۹۶ - 2018January 09
دریافتم که ظاهرا هر شخصی مسحور دروغ می‌شود. مردم این احتمال را همراه خود دارند که دیگران در حال دروغ گفتن هستند.
شفا آنلاین>اجتماعی>دکتر چارلز اف باند، استاد روانشناسی در دانشگاه مسیحی تگزاس در شهر فورت ورث به وب‌سایت WebMD می‌گوید: «دریافتم که ظاهرا هر شخصی مسحور دروغ می‌شود. مردم این احتمال را همراه خود دارند که دیگران در حال دروغ گفتن هستند.» شاید به همین دلیل باشد که اخیرا تحقیقات زیادی در مورد موضوعاتی همچون «چه کسانی دروغ می‌گویند»، «چطور دروغ می‌گویند» و «چرا دروغ می‌گویند» انجام‌گرفته‌اند.


به گزارش شفا آنلاین:دکتر باند می‌گوید: «اولین سوالی که در مهمانی‌ها به سراغ من می‌آید این است که چطور می‌توان تشخیص داد که فردی در حال دروغ گفتن<lying> است.»
اگر به هنگام بیان هر دروغ دماغ ما به‌مانند دماغ پینوکیو بزرگ می‌شد، تشخیص افراد دروغ‌گو بسیار آسان‌تر بود. اخیرا تحقیقی روی مردم 75 کشور مختلف جهان انجام گرفت که دوسوم از افراد شرکت‌کننده در این تحقیق بیان داشتند که چشم‌های مکار مشخصه یک آدم دروغ‌گو هستند.
دکتر باند می‌گوید: «یافته کلی این تحقیق این است که معمول‌ترین کلیشه در مورد افراد دروغ‌گو این است که به هنگام دروغ‌گویی نمی‌توانند به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنند.» دکتر باند به وب‌سایت WebMD می‌گوید: «اقلیت چشمگیری از مسلمان‌ها بر این اعتقاد هستند که دروغ‌گوها به هنگام دروغ‌گویی به چشم‌های شما نگاه می‌کنند، اما این کلیشه که دروغ‌گوها به چشم‌های شما نگاه نمی‌کنند از دیگر باورها یا کلیشه‌ها شایع‌تر است.»
دکتر رابرت گالاتزر لوی، یکی از روانکاوهای شهر شیکاگو و استاد دانشگاه شیکاگو می‌گوید: «افرادی وجود دارند که اساسا یک جامعه‌ستیز (پسیکوپات) هستند، همچون هنرمندها، و غالبا دروغ‌گوهای خوبی از آب درمی‌آیند، چون این افراد همان واکنش‌های عاطفی یا هیجانی را ندارند که دیگر افراد مجبور به دروغگویی دارند.»
دکتر لوی توضیح می‌دهد که اکثر افراد وقتی‌که دروغ می‌گویند، احساس دستپاچگی یا ناراحتی به آن‌ها دست می‌دهد و این احساس در حالت صورت، طرز رفتار و ظاهر آن‌ها نشان داده می‌شود. دکتر لوی می‌گوید: «یک دروغ‌گوی جامعه‌ستیز این واکنش‌ها را ندارد، بنابراین یافتن سرنخ‌هایی که نشان‌دهنده دروغ‌گویی آن‌ها باشد بسیار سخت‌تر است.»
به عقیده دکتر باند، توانایی تشخیص یک فرد دروغ‌گو ازنظر جغرافیایی متفاوت است. آمریکایی‌ها فکر می‌کنند که کمتر از 50 درصد دروغ‌ها را می‌توانند تشخیص دهند و نروژی‌ها و سوئدی‌ها فکر می‌کنند که توانایی آن‌ها حتی بدتر از توانایی آمریکایی‌ها است. باوجوداین، ترک‌ها و ارمنی‌ها می‌گویند که بیش از 70 درصد دروغ‌ها را می‌توانند تشخیص دهند. اما یک نظرسنجی انجام‌گرفته در سطح جهانی نشان داد که مردم می‌گویند که می‌توانند 53 درصد دروغ‌ها را تشخیص دهند.
درنتیجه چه چیزی یک چهره یا یک طرز رفتار را صادقانه می‌سازد. دکتر باند می‌گوید: «تماس چشمی باعث می‌شود که یک فرد صادق به نظر برسد.»
علاوه بر این، چهره یک شخص نیز در تشخیص صداقت فرد نقشی را ایفا می‌کند. دکتر باند می‌گوید: «به‌طورکلی، چهره‌هایی که متقارن هستند در مقایسه با چهره‌هایی که نامتقارن هستند نشان‌دهنده صداقت بیشتری هستند.» دکتر باند اضافه می‌کند: «چهره‌های جذاب نیز ظاهرا صداقت بیشتری نسبت به چهره‌های غیر جذاب دارند.» چهره‌های بچگانه نیز در مقایسه با چهره‌های بالغ ظاهرا صداقت بیشتری دارند. جای هیچ شکی نیست که یک چهره «سرودخوان پسر» (Choir boy) وجود دارد که محقق‌ها هنوز به‌طور کامل ویژگی‌های این چهره را مستند نکرده‌اند. اما وقتی‌که این ویژگی‌ها را مستند کنند، شک ندارم که ویژگی‌های این چهره شامل صورت نرم، چشم‌های باز و پیشانی‌بلند (متناسب با چانه) خواهند بود.
به‌طورکلی، چهره‌های بچگانه بیانگر ظاهر معصوم هستند. دکتر باند می‌گوید: «من شخصا بر این اعتقاد هستم که بعضی از افراد با چهره یا طرز رفتار صادقانه متولد می‌شوند و چهره "سرودخوان پسر" دارند.»
دکتر باند توضیح می‌دهد: «بنابراین، برای دروغ‌گویی تفاوت‌ها و ویژگی‌های آناتومیکی وجود دارند که از همان اوایل عمر فرد پدیدار می‌شوند و اگر در دروغ‌گویی فرد ماهری باشید از همان دوران کودکی با بیان دروغ‌هایی همچون "من انجامش ندادم یکی دیگی انجام داد" متوجه آن می‌شوید و مادرتان حرف شما را باور می‌کند و شما نیز سعی می‌کنید تا دروغ‌گویی خود را تقویت کنید تا از شر تنبیه خلاص شوید.» برای مثال، یکی از مهمان‌های یک مهمانی پرزرق‌وبرق می‌گوید که از دانشگاه آکسفورد فارغ‌التحصیل شده است، درحالی‌که در حقیقت دیپلم خود را نگرفته است.
دکتر یوون توماس، یکی از روان‌شناس‌های شهر لس‌آنجلس می‌گوید که بعضی از افراد دروغ‌گوهای بی‌اختیار هستند و احتمالا به همین طریق متولدشده‌اند، اما در حقیقت اکثر افرادی که دروغ می‌گویند دروغ را خودشان آگاهانه ساخته‌وپرداخته می‌کنند.
برای مثال، دکتر توماس می‌گوید: «بعضی از اوقات افراد ازآنچه هستند یا ازآنچه که انجام می‌دهند احساس خوب و کافی ندارند و درنتیجه احساس شرمساری می‌کنند.» او ادامه می‌دهد: «غالبا افراد از دروغ به‌عنوان یک وسیله دفاعی برای ایجاد احساس بهتر در خود استفاده می‌کنند.»
دکتر چارلز آل ریزون، استادیار گروه روان‌پزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی دانشگاه Emory در آتلانتا می‌گوید: «در بدترین حالت، یک فرد با ویژگی دروغ‌گویی متولد می‌شود و در مورد دروغ‌هایی که اجتماعی‌تر هستند این را باید گفت که این نوع از دروغ‌گویی وابسته به شرایط است.» دکتر ریزون می‌گوید: «طیف دروغ‌گویی با فردی آغاز می‌شود که همواره حقیقت را می‌گوید و به فردی خاتمه می‌یابد که دروغ‌های بزرگ می‌گوید.»
دکتر ریزون می‌گوید که شاید صداقت همواره بهترین سیاست نباشد. دکتر ریزون خاطرنشان می‌کند: «قطعا زمان‌هایی وجود دارند که عدم آشکارسازی حقیقت سودمندتر است و ضرر کمتری به فرد می‌رساند.» دکتر ریزون می‌گوید که برای مثال می‌توان به جهان سلامتی اشاره کرد که بر اساس نتایج تحقیقات افراد مبتلابه بیماری‌های لاعلاج که از لاعلاج بودن بیماری خود اطلاع ندارند و با امید زندگی می‌کنند بیشتر عمر خواهند کرد.
دکتر ریزون توضیح می‌دهد: «اگر به بیمار خود بگویم که در حال درمان بیماری او هستم و او می‌تواند با بیماری خود غلبه کند بیمار امید بیشتری به درمان بیماری خود خواهد داشت و با امید زندگی خواهد کرد.» بنابراین، عدم بیان لاعلاج بودن بیماری یک فرد اگرچه یک دروغ است، اما مزیت این دروغ بیشتر از بیان حقیقت آن است. دکتر ریزون می‌گوید: «فکر می‌کنم که در زمان‌هایی فرد با عدم بیان حقیقت می‌تواند بهترین کمک را به دیگران کند.»
دکتر لوی می‌گوید که تقریبا همه افراد گاهی از اوقات دروغ می‌گویند. در حقیقت، نتایج تحقیقات نشان می‌دهند که افراد از هر چهار رابطه متقابل اجتماعی خود در یکی از آن‌ها دروغ می‌گویند. دکتر لوی می‌گوید: «این دروغ‌گویی معمولا به‌منظور آسان گرفتن به خود و جلوگیری از تحقیر از سوی دیگران انجام می‌شود.» دکتر لوی می‌گوید: «خندیدن به لطیفه‌ای که واقعا خنده‌دار نیست یک‌شکل از دروغ‌گویی است.» اما دکتر توماس می‌گوید: «وقتی‌که زندگی یک فرد تحت تاثیر قرار خواهد گرفت صداقت بهترین سیاست است.» او می‌گوید که در موقعیت‌های اجتماعی خاص که یک دروغ مصلحتی می‌تواند مفیدتر باشد صداقت بهترین سیاست نیست. او توضیح می‌دهد: «اگر یک خانمی به همسر خود بگوید "لباس من چطوره؟" و همسر او بجای بیان "خیلی عالی " یا "خیلی بد" تنها بگوید "خوب است" احساس‌های او را جریحه‌دار نمی‌کند.» دکتر توماس می‌گوید: «در چنین مواردی حالت خنثی به خود گرفتن بهتر از دروغ گفتن یا بیان حقیقت ناراحت‌کننده همچون «تو رو چاق می‌کنه» است.»
دکتر لوی می‌گوید: «فکر می‌کنم که دروغ‌گویی به حدی که امروزه شایع است درگذشته شایع نبود.» دکتر لوی اضافه می‌کند: «درگذشته رهبران مذهبی دروغ می‌گفتند و روزنامه‌نگارها داستان‌های خیالی سرهم می‌کردند و ما نیز آن‌ها را باور می‌کردیم.» اما امروزه چیزی که تغیر کرده است این است که قسر دررفتن از دروغ سخت‌تر است. دکتر لوی می‌گوید: «در حقیقت، امروزه بازرس‌هایی وجود دارند که مراقب همه‌چیز هستند و با یک تلفن می‌توانند فرد را رسوا کنند، درحالی‌که صدسال قبل چنین تلفنی وجود نداشت که بازرس‌ها بتوانند دروغ یک فرد را فاش سازند.»
دکتر لوی ادامه می‌دهد: «قبلا پزشک‌ها به بیماران خود دروغ می‌گفتند و چنین چیزی یک امر مرسوم بود، اما اصول اخلاقی پزشکی امروز این اجازه را به پزشک‌ها نمی‌دهد که به بیماران خود دروغ بگویند.» دکتر لوی کی گوید: «برای دروغ‌گویی مجازات شدید عادلانه نیز وجود دارند. برای مثال، اگر در داخل دادگاه دروغ بگویید و قاضی مچ شما را بگیرد می‌تواند شما را محکوم به زندان کند یا وقتی‌که مردم متوجه می‌شوند که یک فرد دروغ می‌گوید دیگر به او اعتماد نمی‌کنند و او را در جمع خود به‌آسانی راه نمی‌دهند.» دکتر ریزون نیز با نظر دکتر لوی موافق است و می‌گوید: «هر چه یک فرد بیشتر دروغ بگوید، احتمال اینکه توسط جامعه اجتماعی یک فرد غیرقابل‌اعتماد و غیرقابل موثق تبدیل شود بیشتر است.»
دکتر توماس می‌گوید: «مشکل این است که یک فرد دروغ‌گو با دروغ‌هایش خود را دچار مشکلات بیشتر می‌کند و آمار دروغ‌های خودش از دستش در می‌رود و به یاد نمی‌آورد که چه دروغ‌هایی گفته است.» دکتر توماس ادامه می‌دهد: «درنهایت، افراد مچ این فرد دروغ‌گو را می‌گیرند و بزرگ‌ترین عاقبت این دروغ‌گویی این است که فرد اعتبار خود را از دست می‌دهد.»
دکتر توماس می‌گوید که حتی بعضی از دروغ‌گوها دروغ‌های خود را باور می‌کنند. دکتر توماس می‌گوید: «آن‌ها بیش از هر شخص دیگری در جهت متقاعد ساختن خود تلاش می‌کنند و اکثر آن‌ها نمی‌دانند که از دروغ به‌عنوان ابزار دفاعی برای پایان دادن به احساس بد نیست به خود استفاده می‌کنند، بنابراین، این نیاز وجود دارد که دروغ‌های خود را باور کنند.» دکتر توماس اضافه می‌کند: «همین باور دروغ‌های خود باعث می‌شود که احساس خوبی داشته باشند.»
دکتر ریزون می‌گوید: «کودکان هرازگاهی دروغ می‌گویند و این‌یک چیز طبیعی است.» دکتر ریزون توضیح می‌دهد: «از سوی دیگر، اگر دروغ‌گویی کودک به حد افراطی باشد، به‌گونه‌ای که این رفتار او مرتبط با کمبود توجه، قلدری کردن و دچار مشکل شدن مکرر باشد، این را باید گفت که دروغ‌گویی کودک تبدیل به یک مشکل اساسی برای او شده است که باید هر چه زودتر در جهت رفع آن گام برداشت.» در پایان دکتر ربزون می‌گوید که دروغ‌گویی‌های مکرر در دوران کودکی می‌تواند نشانه بالقوه‌ای از یک مشکل جدی بادوام باشد.سپید

WebMD



نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: