به گفته وحيد محمدي، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران طبق يكي از شاخصهاي بينالمللي ايران افت سطح زندگی بسياري در دو سال گذشته داشته است و از نظر سطح استاندارد جزو 30 الي 40 كشور آخر است و بر اين اساس خيلي وضع خوبي از نظر استانداردها نداريم.
شفا آنلاین>سلامت>به
گفته وحيد محمدي، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران طبق يكي از شاخصهاي
بينالمللي ايران افت سطح زندگی بسياري در دو سال گذشته داشته است...
به گزارش شفا آنلاین،به
گفته وحيد محمدي، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران طبق يكي از شاخصهاي
بينالمللي ايران افت سطح زندگی بسياري در دو سال گذشته داشته است و از نظر
سطح استاندارد جزو 30 الي 40 كشور آخر است و بر اين اساس خيلي وضع خوبي از
نظر استانداردها نداريم.
داشتن حداقلها براي يك زندگي خوب در
زمينه نيازهاي خوراكي و غيرخوراكي، نيازهاي اجتماعي، مشاركتهاي سياسي و
اجتماعي و بالا بودن قدرت پاسخگو بودن دولتها تعريف ميشود كه اين موارد
در شكل رفاه اجتماعي خود را نشان ميدهد. وجود حدود 19 ميليون نفر
حاشيهنشين در كشور و همچنين زندگي 24 ميليون نفر در بافتهاي فرسوده
بهترين گواه بر افت زندگي در سالهاي اخير است.
نبود
شغل مناسب از يكسو و محروميت بالاي شهرهاي كوچك و روستاها از خدمات اوليه
بهداشتي و سلامتي نشان ميدهد كه در يك نگاه كلي سطح زندگي از استاندارد
تعريفشده جهاني بسيار پايينتر است. وجود شكاف عميق در دسترسی به برخي
خدمات و توزيع نامناسب امكانات سبب شده است نتوان يك خط كشي و ميزاني براي
فقر تعريف كرد.
افزايش مددجويان كميته امداد و افراد نيازمند به
سازمانهاي حمايتي همچون سازمان بهزيستي نشان ميدهد كه فرآيند ارتقاي
زندگي در كشور مناسب و صعودي نبوده است. افزايش بيكاري و يافتن شغل در
ايران براي جوانان همچون سدي شده كه غلبه بر آن تقريباً غيرممكن مینماید.
مگر آنكه براي افراد شرايط خاصي تعريف يا به وجود آيد. نابودي كارگاهها و
بنگاههاي صنعتي و تعطيلي كارخانجات به دليل نبود ساز و كار مناسب براي
توسعه اينگونه مراكز خود منجر به افزايش بيكاري شده و دامن خانواده و در
نهايت جامعه را گرفته است.
افزايش آسيبهاي اجتماعي و تغيير شكل
آن و تعدد آن در لايههاي مختلف جامعه ارتباط مستقيم با سطح زندگي افراد
دارد و هرچه در اين زمينه آمارها افزايش يابد، سطح زندگي بيشتر كاهش پيدا
ميكند. در حقيقت ضريب آسيبپذيري اقشار نيازمند و محروم در بسياري از
موارد با كاهش روبهرو شده است.
محدودشدن
تفريحات و سفرها و حتي شادي و نشاط جامعه بعضاً ارتباط مستقيم با رفاه
اجتماعي دارد. افزايش مهاجرت به شهرهاي اقماري و شهرهاي بزرگ زنگ خطر ما را
مدتهاست، به صدا درآورده است. هر چند شكاف اجتماعي در جامعه ما بسيار
گسترده است، اما بايد توجه داشت كه سياستهاي غلط و سليقهاي در سطح كلان
دولت سبب شده سطح زندگي با افت بسياري مواجه شود. كاهش قدرت خريد و كم شدن
اقلام خوراكي و غذايي و حتي فرهنگي و اجتماعي از سبد خانواده در مجموعه
حركت جامعه را در ارتقاي زندگي كاهش داده و سير نزولي به خود گرفته است. در
يك نگاه كلي ميتوان تمامي اين موارد را در كانون خانواده به راحتي رصد
كرد. به گونهاي كه در حوزه بيكاري به قول نوبخت، رئيس سازمان برنامه و
بودجه، هر خانواده داراي سه نفر بيكار است كه اين عمق كاهش سطح زندگي را
رقم ميزند.
در حقيقت به گفته محمودي، عضو هيئت
علمي دانشگاه تهران كمكهاي درآمدي به خانوادهها غلط است و سرنوشت افزايش
بودجه حمايتي طبقات ضعيف مانند يارانهها خواهد شد، چرا ، جهتگيري دولت
نتوانسته است سطح استاندارد و زندگي را در جامعه تأمين كند.
در
محاورههاي عمومي مردم، رسانهها و به خصوص رسانههاي شبكههاي مجازي و
همچنين درخواست بودجه از سوي برخي مراكز خدماتي خود نشاندهنده اين واقعيت
است كه افت سطح زندگي همچون افت سطح آبهاي زيرزميني سبب فرونشست سطح زندگي
در جامعه براي بيشتر افراد جامعه خواهد شد. خطري كه با گذر زمان بيشتر
ميتوان آن را در لايههاي جامعه مشاهده كرد. در حقيقت فروپاشي خانواده،
افزايش طلاق و كاهش ميل به ازدواج و حركت به سوي تجردي زندگي كردن اين
آسيبزايي را بيشتر نشان ميدهد.